نقد و بررسی "لاهه، مواجهه نظامى با مقاومت آفريقا (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 17 اسفند ماه سال 1387
"دفاع کردن از رئیس جمهور مستبد سودان حسن البشیر و تبرئه کردن وی، بدلیل وحشت از عواقب دادگاهی شدن وی و نگرانی از تکرار سرنوشت مشابه برای حاکمان تهران"

فرا فکنی و متقابل به مثل کردن حاکمان تهران آنهم پس از آتش بس جنگ نوار غزه که در نشست مصر امکان پذیر شد . سپس برای باز سازی فلسطین و نوازه غزه کنفرانس در شرم الشیخ مصر بر گزار شد. بلافاصله از سوی حاکمان تهران همزمان هم دادگاه محاکمه سران رژیم اسرائیل به اتهام جنایت در بشریت در نوار غزه تشکیل شد. هم کنفرانس حمایت از فلسطین در تهران راه اندازی شد تا لوطی جماران خطبه خوان سفارشی اش باشد و آمریکا و اسرائیل و کشورهای عربی را تهدید کند . اما اکنون پاسدار غیر ایرانی که قلمش به حمید مولانا هم نزدیک است و یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان شده است با فرا موش کردن شیوه های واکنشی مسئولان و مقامات رژیم تروریستی آخوندی مدعی شده است ابلاغ حکمی که مدتی پیش برای رئیس جمهور سودان حسن البشیر به اتهام جنایت علیه ی بشریت صادر شده بود و اکنون حکم اقدامش ابلاغ شده است ناشی از انتقام گرفتن شکست اسرائیل از جنگ 22 روزه نوار غزه با حماس است که بدستور لوطی جماران و سپاه پاسداران حماس تحریک و تشویق به پرتاب موشک ها به خاک اسرائیل شد که در دنباله واکنش تهاجم گسترده ی نظامی هوائی و زمینی و حتی آبی اسرائیل به نوار غزه را بهمراه داشت که موجب فاجعه انسانی شد که سران رژیم تروریسی آخوندی و پاسدار غیر ایرانی یاددشت روز نویس از این فاجعه ی انسانی نوار غزه به عنوان پیروزی حماس علیه ی اسرائیل یاد می کنند . چون برای این دژخیمان نابودن شدن انسان ها وویران شدن اماکن و تخریب گسترده وبی خانمان شدن ها انسان ها معنی و مفهومی ندارد.

بهر حال در دنباله پاسدار یادداشت روز نویس با سیاست توبره و آخور خوری و برای توجیه کردن نظام مستبد فاشیستی � مذهبی آخوندها در ایران که الگوی مشابه حکومت مستبد و دیکتاتوری مذهبی البشیر است که سابقه همکاری با القاعده دارد با دفاع جانبدارانه حکومت وی را این چنین یک حکومت دمکراتیک مذهبی جا زده است:

"سودان دارای یک نظام دمکراتیک مذهبی است. در این کشور انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس برگزار می شود. عمرالبشیر در انتخابات 23 آذرماه 1379 در رقابت با سه کاندیدای دیگر- از جمله جعفر نمیری- اکثریت آرای حدود 12 میلیون رأی دهنده سودانی را کسب کرد و همچنین حزب او- جبهه ملی اسلامی که بعداً به کنگره ملی تغییر نام داد- در انتخابات همین سال حدود 60 درصد از 270 کرسی پارلمان سودان را به دست آورد."

همچنین پاسدار یاددشت روز نویس در دنباله ی دفاع کردن از رئیس جمهور سودان و موضع مخالف علیه ی حکم دادگاه لاهه اتخاذ کردن به اتهامات وارده از سوی دادگاه لاهه اشاره کرده است و برای اینکه جنایات البشیر را پاک ووی را تبرئه کند . اینگونه گزارش و تحلیل مقایسه ای از موضع طلبکارانه داده است:

"دادگاه لاهه مدعی است به حمایت از حدود 35 هزار تن مقتول، 7/2 میلیون نفر آواره و 100 تا 300 هزار نفری که به دلیل گرسنگی و فقر جان باخته اند، حکم به بازداشت عمرالبشیر داده است این در حالی است که اگر آمار مقتولین و آواره ها درست باشد در جریان یک درگیری 20 ساله که دو طرف -دولت و شورشیان- داشته، اتفاق افتاده است و باز باید گفت شورشیان منطقه دارفور یک جریان تجزیه طلب بوده اند و با صراحت از آن حرف می زدند و مقابله یک دولت با تجزیه طلبی و شورشگری کاملاً قانونی و مشروع است و هیچ دولتی نیست که تجزیه طلبی را تحمل کند. جالب این است که دادستان برای صدور حکم بی سابقه این دادگاه علیه رئیس جمهور حاکم یک کشور به جان باختن 100 تا 300 هزار نفر به دلیل بیماری و گرسنگی استناد کرده و حال آنکه این موضوع در قاره آفریقا منشا دولتی ندارد و از همین رو باید یقه دهها سازمان پرطمطراق بین المللی را گرفت که علیرغم داعیه کمک به مهار فقر و بیماری نوعاً کاری نمی کنند. در واقع در این ماجرا لاهه به جای آنکه طرف قربانی باشد طرف جنایتکاران را گرفته است."

البته اینگونه قلمزنی کردن که آن روی سکه ی سفر شتاب زده و سراسیمه ی پاسدار علی لاریجانی باتفاق رئیس مجلس سودان از تهران به خارطوم پایتخت سودان می باشد که برای حمایت از رئیس جمهوری سودان بود که البته یک دهان کجی کردن آشکار به حکم دادگاه بین المللی لاهه نیز خطاب می شود. صد البته که این سفر اقدام پاسدار علی لاریجانی که بفرمان لوطی جماران خامنه ای انجام شد ناشی از ترسی می باشد که عواقب این حکم پیگرد قانونی حسن البشیر رئیس جمهور مستبد مذهبی سودان موجب وحشت رهبران و مقامات و مسئولان رژیم تروریستی جمهوری اسلامی شده است. زیرا گذشته از اینکه اسامی اغلب مسئولان و مقامات رژیم تروریستی آخوندی در لیست متهمان و محکومان دادگاه ها در آلمان و آرژانتین و سوئیس و ... می باشد ممنوع الخروج نیزهستند که در لیست پیگرد پلیس بین المللی نیز می باشند .

از طرف دیگر سند جنایت محرز علیه ی بشریت اینان در 30 سال گذشته بس فرار تر از اتهامات رئیس جمهوری سودان می باشد . زیرا که 7 سال جنگ اضافی میان ایران و عراق ادامه یافت . در صورتیکه امکان آتش بس و صلح و دریافت مبلغ 100 میلیارد د لار غرامات در دسترس بود . ولی خمینی شیاد پایش را بر توی یک کفش کرد و به این پیشنهاد آتش بس و صلح صدام حسین پاسخ منفی و رد داد .چون می خواست انتقام فردی از صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق بگیرد . ولی ادامه ی این جنگ ضد ملی و ضد مذهبی موجب شد تا که میلیون ها نفر ایرانی و عراقی کشته مجروح و آواره و بی خانمان شوند و خسارات مالی عدیده و بیسشماری بهر دو کشور ایران و عراق وارد شود که یک سند علنی جنایت علیه ی بشریت می باشد که مسببان و عاملین ادامه ی این خانمانسوز می بایست در دادگاه صالحه ی بین المللی محاکمه شوند .

بدتر اینکه خمینی شیاد به دلیل اینکه مجبور شد که به خاطر پذیرش شکست و آتش بس جام زهر سر بکشد . برای پاد زهر سم این جام زهر سر کشی شده، دست به جنایت ضد بشری دیگری زد و مرتکب سند تاریخی جنایت دیگر علیه بشریت شد . زیرا که برای فرار از پاسخگوئی به خانواده های داغدار و عزا دار جنگ و اعتراض بی خانمان و آوار شد گان جنگ فرمان قتل عام زندانیان سیاسی در سراسر زندان های کشور را در تابستان خونین سال 67 را صادر کرد و ده ها هزار زندانی سیاسی در مدت بس کوتاهی قتل عام شدند .

فاجعه آمیز تر اینکه اکنون پیروان خمینی شیاد وشرکای ادست اندر کار این جنایت تاریخی به خیال خام خودشان دارند تلاش مذبوحانه می کنند تا با تخریب کرد ن دشت خاوران که مکان گور های دسته جمعی بخشی از قتل عام شدگان تابستان خونین و سیاه فاجعه ی تاریخی و ملی سال 67 می باشد را با تخریب کردن از بین ببرند . گویا به حساب تفکر حقیرانه ی خود پنداشته اند که ننگ با رنگ پاک شدنی می باشد و با زنده بودن شاهدان زیاد و اعضای خانوده های شهدا امکان محو کردن وزدودن این جنایت تاریخی وجود دارد.

در خاتمه اینکه از طرف دیگر هنوز ادامه ی اینگونه جنایات ادامه دار که دنباله ی اعدام بیش از یک صد و بیست هزار زندانیان سیاسی در 30 سال گذشته است جنایات ضد بشری مشابه همچنان در ابعاد کوچکتر ادامه دارد . زیرا که همین روز ها گذشته از یورش به خانه ی دانشجویان ودستگیری شبانه اینان و طرح گورستانی کردن دانشگاه ها که مکمل طرح یورش سراسری اردیبهشت سال 59 به دانشگاه هاست که عنوان انقلاب ضد فرهنگی اجرا شد . همچنین یاد آور حمله به کوی دانشگاه تیرماه سال 78 می باشد . اکنون نیزگزارش شده است که زندانی سیاسی حشمت ساران چگونه پس از تحمل چندین سال شکنجه ی زندان در اثر تزریق سم در زندان گوهر دشت کرج جان باخته است و موجب سنگین تر شدن کارنامه ی ننگین و سیاه جنایات سران رژیم تروریستی آخوندی شده است.

هوشنگ � بهداد
شنبه 17 اسفند ماه سال 1387