نقد و بررسی " همراهان نا همراه ! (يادداشت روز("روزنامه ی کیهان سه شنبه20 اسفندماه سال 1387
"پاسدار شریعتمداری نه با نام مستعار محمد ایمانی ، بلکه با امضای خودش تهدید به ترور کردن خاتمی در یادداشت روز گذشته را امروز تکمیل و تکرار کرده است"
سربازجو پاسدار چند ذوقه و توبره و آخور خور فراموش کرده است که این جوک بخاری ابتدای یادداشت روز را چندین بار در بخش طنز گفت و شنود ورق پاره ی کیهان تکرار کرده است. بنابراین قبل ازا ینکه از رقیب مچ گیری کرده و ضریب هالو بودن شان را به نمایش گذارد . از موضع خود زنی کردن میزان کودنی و فراموشکاری با سربازجو بودن خودش را به معرض نمایش گذاشته است. البته مخاطب رقیب منتقد دوم خردادی ها می باشد که اینان در برابر موج تهاجم کسی واقع شده اند که از پشتوانه ی ددیوار آهنین حمایت لوطی جماران و سپاه پاسداران و سازمان موازی اطلاعاتی برخوردار می باشد که نه توهین وتهدید می کند وطرح ترور تنظیم وتئوریزه می کند؛ بلکه از موضع طلبکاری شلاق بر دستی چوب و پیاز را به خورد رقیب می دهد و ادعای مضحک می کند که شیوه ی بازجوئی و سناریو سازی وی در ورق پاره ی کیهان مترادف با رسالت مطبوعاتی انتقال خبر ها بدون کم و کاست و سانسور ودخل و تصرف می باشد.
ناگفته ماند چون داستان قدرت و ثروت وحفظ آن در میان است که باند های مافیائی رقیب حاکم بقول خودشان قبل از قبضه ی قدرت 26 سال در صف انتظارش بودند و نمی خواهند هر گز به این مفتی ها قدرت و ثروت را از دست بدهند . برای همین در یادداشت روز گذشته که برای دومین بار خاتمی تهدید به ترور و خاک سپاری شد . اکنون نیز دنبال تهدید یادداشت روز قبلی، بطریقی دیگر نه با نام مستعار محمد ایمانی، که با امضای سربازجو حسین شریعتمداری پیگیری شده است.
کمدی ومضحک اینکه باز هم با شیوه ی تحمیلی و زهر چشم گیری کردن از رقبای درون جبهه ی مدعی اصول گرایان پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش از موضع توبره و آخور خوری به منتقدان رقیب دوم خردادی ها جواب داده است وقتی که در جبهه ی خودی آرامش است و اصلًا خبر عبور از پاسدار احمدی نژاد و سایر نامزدان همچون پاسدار سردار شهر دار تهران قالیباف مطرح نشده ست دلیل ندارد که از اختلافات رقیب دوم خردادی ها گفته نشود.
در ادامه سربازجو پاسدار سناریو وپرونده ساز به جای جواب دادن که عملکرد دولت نهم در این نزدیک 4 سال چه بوده است و چه برنامه ای برای 4 سال بعدی وجود دارد تا که وضعیت رشد تورم و گران و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری را دوبله کند تا بطور مضاعف پاسخ بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان و با دادگاه غیر علنی باس پالیزدار تشکیل دادن که افشاگر لیست 44 نفره دزدان و غارتگران بیت المال دانه درشت وابسته وحامی لوطی جماران بود که تشکیل این دادگاه بوضوح می گوید چگونه مبارزه ی جدی با افشگران مفسدان اقتصادی می شود. بهر حال در یک تناقض گوئی آشکار از یک سوا ز اطلاعات درون دوم خرادی ها وجنگ زرگری گفته که وعده داده است در آینده این موضوع را افشا می کند وازطرف دیگر با شیوه ی تکراری و سوخته ونخ نما شده ی بیش از حد تکراری روش برج در برابر بارو برای دامن زدن به اختلافات درون جبهه ی حامیان خاتمی از موضع تناقض آمیز اینگونه نقل قول کرده است :
"و اما، نگارنده در پی آن نیست که احتمال �بازی زرگری� در جبهه اصلاحات را نادیده بگیرد و شواهدی نیز در دست است که این احتمال را قوت می بخشد. شواهدی که در آینده به آن خواهیم پرداخت ولی در این وجیزه فقط - تاکید می شود که فقط- به نکته ای از میان دهها نکته قابل گفتن دیگر اشاره می کنیم که می تواند از سردرگمی و به هم ریختگی در جبهه اصلاحات حکایت کند، بخوانید؛�خاتمی با ما تفاوت داشت، خاتمی روحانی بود و گروه خونی اش بیشتر به مجمع روحانیون می خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد، هرچند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. البته مجمع روحانیون، بدترین خیلی دارد� این سخن مکتوب یکی از سران حزب مشارکت است که همین چند هفته پیش گفته بود، �حاضریم همه ما ایثار کنیم تا خاتمی رئیس جمهور شود.نجات کشور در دست اوست�! ما از ابتدا هم می دانستیم که خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد. او آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زده است� این اظهارنظر مکتوب هم از یک مدعی سینه چاک برای ریاست جمهوری خاتمی است. باز هم بخوانید؛ �خاتمی با تشبیه و تعریف جامعه مدنی با مدینه النبی(ص) آن را خراب کرد و از هویت انداخت� گوینده این سخن مکتوب هم اکنون از سران جبهه اصلاحات و طرفدار چندآتشه ریاست جمهوری آقای خاتمی است و... �خاتمی اردک لنگ و فلج است، کاری از او ساخته نیست�... �ما خودمان او را از گوشه کتابخانه ملی بیرون آوردیم ولی بعد متوجه شدیم که به درد ریاست جمهوری نمی خورد�... �اگر خاتمی بخواهد به همین روال ادامه دهد و با ما(حزب مشارکت و سازمان مجاهدین) همراهی نکند او را از قطار اصلاحات پیاده می کنیم�... �خاتمی شاه سلطان حسین است که قدرت تصمیم ندارد و همه چیز را به باد می دهد�... �خاتمی مرد شنا در استخر است، توان شنا کردن در دریا را ندارد� و... "
پاسدار سر بازجو انگاری که با بچه سر و کار دارد و رقیب شگرد های وی را نمی داند که چگونه فقط جای جملات اتهامات و تهدیات تحقیر کردن های یادداشت روز گذشته تغییر و تعویض شده است . از سوی دیگر گویا که خاتمی خودش اشراف ندارد که این موارد در موردش بکار برده شد که بازهم برای چندمین بار نیاز به تکرار کردنش از سویاین سرباز ج هست که اکنون به عنوان چماق و تحقیر و کیفر خواست و محاکمه کردن خاتمی رله شده است تا این چنین بطور مستقیم دراز و متهم و محاکمه و محکوم شود :
اکنون سؤال این است که آیا جناب خاتمی این افراد و هویت آنها را نمی شناسد؟ پاسخ این سؤال منفی است، چرا که خاتمی بارها به صراحت- که تماماً مکتوب و مستند است- از حضور این افراد در اطراف خود گلایه کرده و با عباراتی نظیر این که �از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن را می شنوم�، �من در حد یک تدارکچی هستم�، و... یاد کرده بود و قبل از اعلام کاندیداتوری خود نیز یکی از دشواری های خویش را حضور همین افراد در اطراف خود نامیده بود. خب! آیا خاتمی عوض شده است؟ خود ایشان که می گوید من همان خاتمی هستم. آیا اطرافیان ایشان تغییر هویت داده اند؟ خودشان که به هویت قبلی خود افتخار می کنند! بنابراین پیوند خاتمی با افراد یاد شده چگونه قابل توجیه است؟ و آیا وحدت با این هویت های چندگانه به شوخی شبیه نیست؟ این پیوند به یقین نمی تواند از درون حلقه ناهمخوان خاتمی و اطرافیانش ریشه گرفته باشد. می تواند؟! پس چه عاملی این گروه ناهمخوان را که هرکدام ساز جداگانه ای می زنند، به هم نزدیک کرده است؟ تنها نقطه اشتراک این جمع متضاد، مخالفت با اصولگرایان و ریاست جمهوری احمدی نژاد است. چرا؟! بهتر است مدعیان اصلاحات، خود به این پرسش پاسخ دهند و کیهان برای راهنمایی ایشان فقط به این نکته اشاره می کند که جبهه اصلاحات در این نقطه با دشمنان بیرونی نظام اشتراک نظر کامل دارد! ندارد؟ ما می دانیم و مدعیان اصلاحات نمی توانند انکار و یا پنهان کنند که اگرچه خاتمی را به نامزد شدن راضی کرده اند ولی او همچنان دغدغه همراهی با اطرافیان ناهمراه را دارد و بخشی از سردرگمی و آشفتگی در جبهه اصلاحات از این نقطه ریشه می گیرد.مدعیان اصلاحات خاتمی را- با عرض پوزش از ایشان- مانند گذشته �شاه سلطان حسین�! �مرد شنا در استخر�! �تدارکاتچی�! �فاقد انسجام فکری� و... می دانند ولی بر این باورند- نمی گوئیم به کسانی قول داده اند!- که می توان او را فریب داد مثل گذشته، و مدیریت کرد، مثل حالا! به یقین برخی از همین اطرافیان فراموش نکرده اند- و اگر هم فراموش کرده باشند می توان به یادشان آورد- که در جایی گفته بودند �ما با خاتمی نیستیم، او با ماست�!"
فرق یادداشت روز دیروز که خاتمی نه تهدید به ترور و گور سپاری تاریخی شد که با نام مستعار محمد ایمانی تنظیم شده بود با یادداشت امروز که با امضای خودش می باشد برای توجیه کاری عنوان نان قرض دادن با پوزش از خاتمی ضمیمه و اضافه شده است و گر نه همان اتهامات و صفات علیه ی خاتمی و اخطار دادن به شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی تکرار شده است. زیرا که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری اخطاری که روز گذشته به شیخ تواب کروبی و میر حسین موسوی کرد تا که اینان مسیر خودشان را با خاتمی و حامیان وی جدا کنند . اکنون نیز با مانور دادن شیخ مهدی کروبی علیه ی دوم خردادی ها ، تهدید ات یادداشت روز گذشته این چنین به شیوه ی دیگر برگردان و تکرار شده است:
"مدعیان اصلاحات از کروبی به خاطر استقلال رأی و تدین او عصبانی هستند، چرا که کروبی طی چند سال حضور نزدیک در جبهه اصلاحات، از هویت اطرافیان خاتمی و تمایل غیرقابل توجیه خاتمی به آنان باخبر است و در دوره 8 ساله اصلاحات نیز بارها در برابر ساختارشکنی ها، سوءاستفاده ها و همراهی مدعیان اصلاحات با بیگانگان ایستاده است. همین مدعیان درباره کروبی معتقدند که او با ما نیست و در گذشته هم دردسرآفرین بوده است! آیا مدعیان اصلاحات می توانند اهانت های علنی خود به کروبی را انکار کنند؟ این اهانت ها که مکتوب و مضبوط است. و آیا می توانند بر انتقادات و اعتراض های علنی و مستند کروبی به جبهه اصلاحات سرپوش بگذارند؟ اینها هم مکتوب و مضبوط است پس چرا علی رغم همه این واقعیات، کیهان را به تفرقه افکنی در میان اصلاح طلبان متهم می کنید؟درباره مهندس موسوی نیز باید گفت آقای خاتمی اشتیاق فراوانی دارد که مهندس به حمایت از او برخیزد و با استفاده از سوابق قبلی ایشان، سابقه نه چندان قابل دفاع خود در دوران اصلاحات را تا حدودی ترمیم کند و از سوی دیگر مهندس موسوی حاضر نیست سابقه قبلی خود را با حمایت از خاتمی به هدر بدهد، هرچند که سکوت 01 ساله مهندس موسوی در اوج اهانت های آشکار مدعیان اصلاحات به انقلاب و امام و اسلام، غیرقابل توجیه است و دقیقا به همین علت اطرافیان خاتمی به حمایت نهایی مهندس موسوی از خاتمی امیدوارند...و اما علی رغم همه اختلافات و سردرگمی ها در جبهه اصلاحات تمامی نامزدهای این جبهه در یک نقطه با یکدیگر اتفاق نظر کامل دارند و آن مقابله با احمدی نژاد است. یعنی دقیقاً همان خواسته ای که دشمنان بیرونی با همه توان دنبال می کنند. دشمنان بیرونی انکار نمی کنند که با احمدی نژاد فقط به دلیل تاکید وی بر آموزه های امام و انقلاب مخالفت می ورزند. ولی نامزدهای سه گانه جبهه اصلاحات چرا...؟! به آن خواهیم پرداخت."
بهر حال سربازجو پاسدار شریعتمداری ثابت کرده است که نه مردم ایران ونه مطالبات شان اصلاً مهم نیست و هیچگونه ارزشی ندارند. همچنین خودش را افشا و رسوا کرده که یک شیاد دروغگو وبی پرنسیب و کج کرداریست که نه دیگران که حتی خودش را نیز قبول ندارد تا که مقایسه سر انگشتی کند که 4 سال پیش دراین موقع ها در یادداشت روزهای ورق پاره ی کیهان چه می گفت و می نوشت؟ وچگونه با انتقاد کردن از دولت مدعی اصلاح طلبان قلابی سینه محرومان و زحمتکشان را بر سینه می زد و از رشد فقر و بیکاری وتورم وگرانی روزانه در جامعه می نالید و از وضعیت خراب اقتصادی می گفت و می افزود که دولت به در 8 سال گذشته هیچگونه توجهی به مسائل اقتصادی نداشت و بها نداد و اشک تمساح برای تهی دستان جامعه و شرایط سخت معیشت زندگی و اقتصادی اشان می ریخت و از عمیق شدن فاصله و شکاف طبقاتی گله و شکایت ها می کرد.
بنابراین بر خلاف شعار های کتیکی که بطور ترجیح بند از بهشتی معدوم و راسپوتین در بار خلافت خمینی شییاد یاد می کرد و نقل قول می کرد که ما نه شیفتگان قدرت همچون مدعیان اصلاح طلبان نمی باشیم ، بلکه عاشقان خدمت می باشیم که بر حسب وظیفه و مکتب وارد صحنه شده وچشم بقدرت هر گز ندوخته ایم . اما اکنون دارد هوار می زند که هدف فقط قدرت و حفظ آن بهر بهائی می باشد .
در خاتمه اینکه سربازجو حسین شریعتمداری بوضوع اعتراف کرده است که همه دشمنی اش با شیخ مهدی کروبی و میر حسین موسوی و خاتمی و حامیانش به خاطر این است که چرا رقیب پاسدار احمدی نژاد شده اند و چرا از دولت وی انتقاد می کنند و اجازه نمی دهند باز رئیس جمهور شود ؟ در صورتکیه عملکرد دولتش آنگونه است که جای هیچگونه دفاع برای حامیان نزدیکش وجود ندارد. در نهایت اینکه بسیار جالب است که هرچه زمان به تاریخ بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات � تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم نزدیک می شود . بیشتر ماهیت ضد انسانی و تغییر و اصلاح ناپذیر بودن رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی ثابت می شود که چگونه در 30 سال گذشته زیر پرده دین و ابزاری کردنش به مردم ایران دروغ گفته شده است و در پشت پرده چه جنگ قدرت و ثروت خشن وبی رحم و وحشیانه ای میان رقبا وجود داشته است که اکنون از پرده برون فتاده و عریان و علنی شده است که مشخص شده است چگونه با بدترین شیوه ی غیر انسانی رقبا همدیگر را مخاطب قرار می دهند و آشکارا با تحقیر کردن تهدید به حذف فیزیکی و ترور همدیگر می کنند . آیا پس از 30 سال تجربه و اینگونه آشکار گوئی ها وفاش ماهیت و ساختار رژیم بربرمنش و تاریک اندیش جنگ افروز و غارتگر دین فروش هنوز جای سئوال یا ابهامی باقی مانده است که این رژیم نامشروع و ضد انسانی نه اینکه تغییر و اصلاح پذیر نمی باشد ، بلکه هرچه جلو می رود درنده و خشن وبی رحم و بسته منقبض و تحمل ناپذیر تر می شود وهر گزهیچگونه چشم انداز امید برای بهبودی شرایط مردم ایرانبه خصوص فرو دستان که 80 % جمعیت کشوررا تشکیل می دهند وجود ندارد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه20 اسفندماه سال 1387
"پاسدار شریعتمداری نه با نام مستعار محمد ایمانی ، بلکه با امضای خودش تهدید به ترور کردن خاتمی در یادداشت روز گذشته را امروز تکمیل و تکرار کرده است"
سربازجو پاسدار چند ذوقه و توبره و آخور خور فراموش کرده است که این جوک بخاری ابتدای یادداشت روز را چندین بار در بخش طنز گفت و شنود ورق پاره ی کیهان تکرار کرده است. بنابراین قبل ازا ینکه از رقیب مچ گیری کرده و ضریب هالو بودن شان را به نمایش گذارد . از موضع خود زنی کردن میزان کودنی و فراموشکاری با سربازجو بودن خودش را به معرض نمایش گذاشته است. البته مخاطب رقیب منتقد دوم خردادی ها می باشد که اینان در برابر موج تهاجم کسی واقع شده اند که از پشتوانه ی ددیوار آهنین حمایت لوطی جماران و سپاه پاسداران و سازمان موازی اطلاعاتی برخوردار می باشد که نه توهین وتهدید می کند وطرح ترور تنظیم وتئوریزه می کند؛ بلکه از موضع طلبکاری شلاق بر دستی چوب و پیاز را به خورد رقیب می دهد و ادعای مضحک می کند که شیوه ی بازجوئی و سناریو سازی وی در ورق پاره ی کیهان مترادف با رسالت مطبوعاتی انتقال خبر ها بدون کم و کاست و سانسور ودخل و تصرف می باشد.
ناگفته ماند چون داستان قدرت و ثروت وحفظ آن در میان است که باند های مافیائی رقیب حاکم بقول خودشان قبل از قبضه ی قدرت 26 سال در صف انتظارش بودند و نمی خواهند هر گز به این مفتی ها قدرت و ثروت را از دست بدهند . برای همین در یادداشت روز گذشته که برای دومین بار خاتمی تهدید به ترور و خاک سپاری شد . اکنون نیز دنبال تهدید یادداشت روز قبلی، بطریقی دیگر نه با نام مستعار محمد ایمانی، که با امضای سربازجو حسین شریعتمداری پیگیری شده است.
کمدی ومضحک اینکه باز هم با شیوه ی تحمیلی و زهر چشم گیری کردن از رقبای درون جبهه ی مدعی اصول گرایان پاسدار گماشته احمدی نژاد چاقو کش از موضع توبره و آخور خوری به منتقدان رقیب دوم خردادی ها جواب داده است وقتی که در جبهه ی خودی آرامش است و اصلًا خبر عبور از پاسدار احمدی نژاد و سایر نامزدان همچون پاسدار سردار شهر دار تهران قالیباف مطرح نشده ست دلیل ندارد که از اختلافات رقیب دوم خردادی ها گفته نشود.
در ادامه سربازجو پاسدار سناریو وپرونده ساز به جای جواب دادن که عملکرد دولت نهم در این نزدیک 4 سال چه بوده است و چه برنامه ای برای 4 سال بعدی وجود دارد تا که وضعیت رشد تورم و گران و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری را دوبله کند تا بطور مضاعف پاسخ بردن نان برتوی سفره های خالی محرومان و با دادگاه غیر علنی باس پالیزدار تشکیل دادن که افشاگر لیست 44 نفره دزدان و غارتگران بیت المال دانه درشت وابسته وحامی لوطی جماران بود که تشکیل این دادگاه بوضوح می گوید چگونه مبارزه ی جدی با افشگران مفسدان اقتصادی می شود. بهر حال در یک تناقض گوئی آشکار از یک سوا ز اطلاعات درون دوم خرادی ها وجنگ زرگری گفته که وعده داده است در آینده این موضوع را افشا می کند وازطرف دیگر با شیوه ی تکراری و سوخته ونخ نما شده ی بیش از حد تکراری روش برج در برابر بارو برای دامن زدن به اختلافات درون جبهه ی حامیان خاتمی از موضع تناقض آمیز اینگونه نقل قول کرده است :
"و اما، نگارنده در پی آن نیست که احتمال �بازی زرگری� در جبهه اصلاحات را نادیده بگیرد و شواهدی نیز در دست است که این احتمال را قوت می بخشد. شواهدی که در آینده به آن خواهیم پرداخت ولی در این وجیزه فقط - تاکید می شود که فقط- به نکته ای از میان دهها نکته قابل گفتن دیگر اشاره می کنیم که می تواند از سردرگمی و به هم ریختگی در جبهه اصلاحات حکایت کند، بخوانید؛�خاتمی با ما تفاوت داشت، خاتمی روحانی بود و گروه خونی اش بیشتر به مجمع روحانیون می خورد. حزب مشارکت ما هم با مجمع خیلی فرق دارد، هرچند خاتمی در بین اعضای مجمع بهترین است. البته مجمع روحانیون، بدترین خیلی دارد� این سخن مکتوب یکی از سران حزب مشارکت است که همین چند هفته پیش گفته بود، �حاضریم همه ما ایثار کنیم تا خاتمی رئیس جمهور شود.نجات کشور در دست اوست�! ما از ابتدا هم می دانستیم که خاتمی با ما فرق دارد. بین اجزای سیستم فکری او سازگاری وجود ندارد. او آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات زده است� این اظهارنظر مکتوب هم از یک مدعی سینه چاک برای ریاست جمهوری خاتمی است. باز هم بخوانید؛ �خاتمی با تشبیه و تعریف جامعه مدنی با مدینه النبی(ص) آن را خراب کرد و از هویت انداخت� گوینده این سخن مکتوب هم اکنون از سران جبهه اصلاحات و طرفدار چندآتشه ریاست جمهوری آقای خاتمی است و... �خاتمی اردک لنگ و فلج است، کاری از او ساخته نیست�... �ما خودمان او را از گوشه کتابخانه ملی بیرون آوردیم ولی بعد متوجه شدیم که به درد ریاست جمهوری نمی خورد�... �اگر خاتمی بخواهد به همین روال ادامه دهد و با ما(حزب مشارکت و سازمان مجاهدین) همراهی نکند او را از قطار اصلاحات پیاده می کنیم�... �خاتمی شاه سلطان حسین است که قدرت تصمیم ندارد و همه چیز را به باد می دهد�... �خاتمی مرد شنا در استخر است، توان شنا کردن در دریا را ندارد� و... "
پاسدار سر بازجو انگاری که با بچه سر و کار دارد و رقیب شگرد های وی را نمی داند که چگونه فقط جای جملات اتهامات و تهدیات تحقیر کردن های یادداشت روز گذشته تغییر و تعویض شده است . از سوی دیگر گویا که خاتمی خودش اشراف ندارد که این موارد در موردش بکار برده شد که بازهم برای چندمین بار نیاز به تکرار کردنش از سویاین سرباز ج هست که اکنون به عنوان چماق و تحقیر و کیفر خواست و محاکمه کردن خاتمی رله شده است تا این چنین بطور مستقیم دراز و متهم و محاکمه و محکوم شود :
اکنون سؤال این است که آیا جناب خاتمی این افراد و هویت آنها را نمی شناسد؟ پاسخ این سؤال منفی است، چرا که خاتمی بارها به صراحت- که تماماً مکتوب و مستند است- از حضور این افراد در اطراف خود گلایه کرده و با عباراتی نظیر این که �از اردوگاه اصلاحات صدای دشمن را می شنوم�، �من در حد یک تدارکچی هستم�، و... یاد کرده بود و قبل از اعلام کاندیداتوری خود نیز یکی از دشواری های خویش را حضور همین افراد در اطراف خود نامیده بود. خب! آیا خاتمی عوض شده است؟ خود ایشان که می گوید من همان خاتمی هستم. آیا اطرافیان ایشان تغییر هویت داده اند؟ خودشان که به هویت قبلی خود افتخار می کنند! بنابراین پیوند خاتمی با افراد یاد شده چگونه قابل توجیه است؟ و آیا وحدت با این هویت های چندگانه به شوخی شبیه نیست؟ این پیوند به یقین نمی تواند از درون حلقه ناهمخوان خاتمی و اطرافیانش ریشه گرفته باشد. می تواند؟! پس چه عاملی این گروه ناهمخوان را که هرکدام ساز جداگانه ای می زنند، به هم نزدیک کرده است؟ تنها نقطه اشتراک این جمع متضاد، مخالفت با اصولگرایان و ریاست جمهوری احمدی نژاد است. چرا؟! بهتر است مدعیان اصلاحات، خود به این پرسش پاسخ دهند و کیهان برای راهنمایی ایشان فقط به این نکته اشاره می کند که جبهه اصلاحات در این نقطه با دشمنان بیرونی نظام اشتراک نظر کامل دارد! ندارد؟ ما می دانیم و مدعیان اصلاحات نمی توانند انکار و یا پنهان کنند که اگرچه خاتمی را به نامزد شدن راضی کرده اند ولی او همچنان دغدغه همراهی با اطرافیان ناهمراه را دارد و بخشی از سردرگمی و آشفتگی در جبهه اصلاحات از این نقطه ریشه می گیرد.مدعیان اصلاحات خاتمی را- با عرض پوزش از ایشان- مانند گذشته �شاه سلطان حسین�! �مرد شنا در استخر�! �تدارکاتچی�! �فاقد انسجام فکری� و... می دانند ولی بر این باورند- نمی گوئیم به کسانی قول داده اند!- که می توان او را فریب داد مثل گذشته، و مدیریت کرد، مثل حالا! به یقین برخی از همین اطرافیان فراموش نکرده اند- و اگر هم فراموش کرده باشند می توان به یادشان آورد- که در جایی گفته بودند �ما با خاتمی نیستیم، او با ماست�!"
فرق یادداشت روز دیروز که خاتمی نه تهدید به ترور و گور سپاری تاریخی شد که با نام مستعار محمد ایمانی تنظیم شده بود با یادداشت امروز که با امضای خودش می باشد برای توجیه کاری عنوان نان قرض دادن با پوزش از خاتمی ضمیمه و اضافه شده است و گر نه همان اتهامات و صفات علیه ی خاتمی و اخطار دادن به شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی تکرار شده است. زیرا که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری اخطاری که روز گذشته به شیخ تواب کروبی و میر حسین موسوی کرد تا که اینان مسیر خودشان را با خاتمی و حامیان وی جدا کنند . اکنون نیز با مانور دادن شیخ مهدی کروبی علیه ی دوم خردادی ها ، تهدید ات یادداشت روز گذشته این چنین به شیوه ی دیگر برگردان و تکرار شده است:
"مدعیان اصلاحات از کروبی به خاطر استقلال رأی و تدین او عصبانی هستند، چرا که کروبی طی چند سال حضور نزدیک در جبهه اصلاحات، از هویت اطرافیان خاتمی و تمایل غیرقابل توجیه خاتمی به آنان باخبر است و در دوره 8 ساله اصلاحات نیز بارها در برابر ساختارشکنی ها، سوءاستفاده ها و همراهی مدعیان اصلاحات با بیگانگان ایستاده است. همین مدعیان درباره کروبی معتقدند که او با ما نیست و در گذشته هم دردسرآفرین بوده است! آیا مدعیان اصلاحات می توانند اهانت های علنی خود به کروبی را انکار کنند؟ این اهانت ها که مکتوب و مضبوط است. و آیا می توانند بر انتقادات و اعتراض های علنی و مستند کروبی به جبهه اصلاحات سرپوش بگذارند؟ اینها هم مکتوب و مضبوط است پس چرا علی رغم همه این واقعیات، کیهان را به تفرقه افکنی در میان اصلاح طلبان متهم می کنید؟درباره مهندس موسوی نیز باید گفت آقای خاتمی اشتیاق فراوانی دارد که مهندس به حمایت از او برخیزد و با استفاده از سوابق قبلی ایشان، سابقه نه چندان قابل دفاع خود در دوران اصلاحات را تا حدودی ترمیم کند و از سوی دیگر مهندس موسوی حاضر نیست سابقه قبلی خود را با حمایت از خاتمی به هدر بدهد، هرچند که سکوت 01 ساله مهندس موسوی در اوج اهانت های آشکار مدعیان اصلاحات به انقلاب و امام و اسلام، غیرقابل توجیه است و دقیقا به همین علت اطرافیان خاتمی به حمایت نهایی مهندس موسوی از خاتمی امیدوارند...و اما علی رغم همه اختلافات و سردرگمی ها در جبهه اصلاحات تمامی نامزدهای این جبهه در یک نقطه با یکدیگر اتفاق نظر کامل دارند و آن مقابله با احمدی نژاد است. یعنی دقیقاً همان خواسته ای که دشمنان بیرونی با همه توان دنبال می کنند. دشمنان بیرونی انکار نمی کنند که با احمدی نژاد فقط به دلیل تاکید وی بر آموزه های امام و انقلاب مخالفت می ورزند. ولی نامزدهای سه گانه جبهه اصلاحات چرا...؟! به آن خواهیم پرداخت."
بهر حال سربازجو پاسدار شریعتمداری ثابت کرده است که نه مردم ایران ونه مطالبات شان اصلاً مهم نیست و هیچگونه ارزشی ندارند. همچنین خودش را افشا و رسوا کرده که یک شیاد دروغگو وبی پرنسیب و کج کرداریست که نه دیگران که حتی خودش را نیز قبول ندارد تا که مقایسه سر انگشتی کند که 4 سال پیش دراین موقع ها در یادداشت روزهای ورق پاره ی کیهان چه می گفت و می نوشت؟ وچگونه با انتقاد کردن از دولت مدعی اصلاح طلبان قلابی سینه محرومان و زحمتکشان را بر سینه می زد و از رشد فقر و بیکاری وتورم وگرانی روزانه در جامعه می نالید و از وضعیت خراب اقتصادی می گفت و می افزود که دولت به در 8 سال گذشته هیچگونه توجهی به مسائل اقتصادی نداشت و بها نداد و اشک تمساح برای تهی دستان جامعه و شرایط سخت معیشت زندگی و اقتصادی اشان می ریخت و از عمیق شدن فاصله و شکاف طبقاتی گله و شکایت ها می کرد.
بنابراین بر خلاف شعار های کتیکی که بطور ترجیح بند از بهشتی معدوم و راسپوتین در بار خلافت خمینی شییاد یاد می کرد و نقل قول می کرد که ما نه شیفتگان قدرت همچون مدعیان اصلاح طلبان نمی باشیم ، بلکه عاشقان خدمت می باشیم که بر حسب وظیفه و مکتب وارد صحنه شده وچشم بقدرت هر گز ندوخته ایم . اما اکنون دارد هوار می زند که هدف فقط قدرت و حفظ آن بهر بهائی می باشد .
در خاتمه اینکه سربازجو حسین شریعتمداری بوضوع اعتراف کرده است که همه دشمنی اش با شیخ مهدی کروبی و میر حسین موسوی و خاتمی و حامیانش به خاطر این است که چرا رقیب پاسدار احمدی نژاد شده اند و چرا از دولت وی انتقاد می کنند و اجازه نمی دهند باز رئیس جمهور شود ؟ در صورتکیه عملکرد دولتش آنگونه است که جای هیچگونه دفاع برای حامیان نزدیکش وجود ندارد. در نهایت اینکه بسیار جالب است که هرچه زمان به تاریخ بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات � تقلبات ریاست جمهوری دوره ی دهم نزدیک می شود . بیشتر ماهیت ضد انسانی و تغییر و اصلاح ناپذیر بودن رژیم پدر خوانده ی تروریست جهانی ثابت می شود که چگونه در 30 سال گذشته زیر پرده دین و ابزاری کردنش به مردم ایران دروغ گفته شده است و در پشت پرده چه جنگ قدرت و ثروت خشن وبی رحم و وحشیانه ای میان رقبا وجود داشته است که اکنون از پرده برون فتاده و عریان و علنی شده است که مشخص شده است چگونه با بدترین شیوه ی غیر انسانی رقبا همدیگر را مخاطب قرار می دهند و آشکارا با تحقیر کردن تهدید به حذف فیزیکی و ترور همدیگر می کنند . آیا پس از 30 سال تجربه و اینگونه آشکار گوئی ها وفاش ماهیت و ساختار رژیم بربرمنش و تاریک اندیش جنگ افروز و غارتگر دین فروش هنوز جای سئوال یا ابهامی باقی مانده است که این رژیم نامشروع و ضد انسانی نه اینکه تغییر و اصلاح پذیر نمی باشد ، بلکه هرچه جلو می رود درنده و خشن وبی رحم و بسته منقبض و تحمل ناپذیر تر می شود وهر گزهیچگونه چشم انداز امید برای بهبودی شرایط مردم ایرانبه خصوص فرو دستان که 80 % جمعیت کشوررا تشکیل می دهند وجود ندارد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه20 اسفندماه سال 1387