نقد وبررسی " اعتراف تاريخي ولي ديرهنگام" روزنامه ی جمهوری چهار شنبه 21 اسفند ماه سال 1387
"هیچ گربه ای حاضرنیست که برای رضایت خدا موش بگیرد . همانگونه که گفته می شود چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است "

در دوره ی دبیرستان یک موضوع یا واحد درسی به نام انشاء بود که دبیر ادبیات یک بیت شعر یا یک جمله و یا یک ضرب المثل معرف را به عنوان موضوع انشاء برای دانش آموزان انتخاب می کرد . سپس دانش آموزان می بایست بر حسب میزان اطلاعات و شناخت و قدرت تخیل و قلم رسائی خود به تشریح موضوع می پرداختند . البته دبیر ادبیات تأکیدمی کردکه هر انشائی می بایست دارای 3 قسمت باشد .یعنی ابتدا مقدمه باشد ، سپس تشریح موضوع یا بدنه باشد . آنگاه در پایان تیجه گیری داشته باشد که منسجم ومرتبط بهم باشند. فراموش نشود کسانی که دارای قلم و انشاء نویسی خوب و مناسبی نبودند. از دیگران کمکی می گرفتند تا برای شان انشاء نویسی کنند . اما مشکل اینجا بود هرزمانی که می بایست درکلاس در حضور دبیر ادبیلات انشاء نویسی می کردند . زود گندش در می آمد که انشاء های سابق شان را خود ننوشته اند .

اکنون داستان قلم بردست شدگان مقاله و سر مقاله و یادداشت روز نویسان مطبوعات رژیم تروریستی آخوندی می باشد که بهمان سبک انشاء نویسی دوران دبیرستان که کسان دیگری برای شان انشاء می نوشت مقاله نویسی می کنند و به حساب خودشان تحلیل و تفسیر ارائه می دهند . یعنی اینکه ابتد با آویزان شدن به گفته ای از خمینی شیاد یا جانشین وی ، لوطی جماران خامنه ای و یابا نقل قول کردن از یک شخصیت سیاسی یا پارلمانی یا روزنامه و رسانه ی خارجی که مکمل تخیلات برنامه ریزی شده در پشت برده خودقلم بر دست است . دست به مانور دادن تبلیغاتی با پاک کردن صورت مسئله و آدرس غلط دادن زده می شود.

بنابراین بی جهت نیست که ملای سرمقاله نویس ورق پاره ی روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به لوطی جماران با فراموش کردن در بست مردم ایران ونا دیده گرفتن شرایط سخت و طاقت فرسای زندگی شان که حاکمان عوامفریب و دین فروشان و غارتگر انو جنگ افروزان به اینان تحمیل کرده اند.

همچنین بدون توجهه این واقعیت که دامنه ی رقابت و تضاد و اختلافت ناشی از جنگ قدرت برای کسب و انباشت هرچه بیشتر ثروت میان جناح ها و باندهای مافیائی وابسته به آن چگونه می باشد .اما در عوض از موضع خود وکیل مدافع خوانده و سخنگوی مردم کشور های همجوار و منطقه به خصوص مردم فسطین نامیده آنهم به عنوان دایه مهربانتر از مادر دلسوز و مهربان برای مردم فلسطین ظاهر می شوند و آن را تبدیل به سوژه یا بهانه موضوع انشاء می کنند و علیه ی هر کشور و شخصیتی یا نهاد و... که به خواهند لغز خوانی و تهدید می کنند و چپ و راست نظریه ی استصوابی � حوزوی صادر و تجویز می کنند و رهنمود های شیادانه خمینی گونه و توصیه های سبک نامه حکومتی لوطی جماران خامنه ای جانشین خمینی شیاد چاشنی داده می شود .
اکنون نیز مخاطب ملای سرمقاله نویس ولی نعمت ارباب کشور فخیمه ی انگلیس دشمن شده می باشد . البته ملای سرمقاله نویس بدون اشاره به سوابق همکاری آخوندها با در بار دولت فخیمه ی انگلیس به خصوص پس از دوران انقلاب مشروطیت و پس از ملی شدن صنعت نفت و طرح مشترک کودتای ننگین 28 مرداد علیه ی زنده یاد دکتر مصدق که حاصل این همکاری کودتائی مشترک بستر ساز قدرت گیری آخوند های انگلیسی از سال 57 تا کنون می باشد . ولی اکنون ملای سرمقاله نویس در کسوت نماینده ی تام الاختیار مردم فلسطین بنجول بر صورت ارباب دولت انگلیس کشیده است . آنهم از موضع سیساست توبره و آخوری کردن چونکه با نقل قول کردن از گفته ی یک نماینده ی مجلس عوام کشور فخیمه ی انگلیس علیه ی کشورفخیمه ی انگلیس مانور بلیغاتی داده شده است.

تازه سر مقاله نویس انگلیس را نیز سپر بلا کرده است تا که به جنگ اسرائیل برود و بتواند با عبور کردن از این سرپل به جنگ 22 روزه ی نوار غزه برسد . سپس از غزه به کنفرانس شرم الشیخ رفته و مسئله ی بازسازی فلسطین و نوار غزه راباز کرده و یقه بلر نخست وزیر سابق انگلیس گرفته شده است که ضمن دفاع کردن از حماس و موضع گیری علیه ی محمود عباس کردن ، بلر را در کنارآمریکا واسرائیل قرار داده است . بالاخره در پایان تیجه گیری کرده است که انگلیس خائن و اسرائیل تجاوز گر می بایست هم غرامت پس بدهند وهم اینکه از سر زمین و خاک فلسطین خارج شوند و آن را چنین تحویل حماس دهند:

"نطفه موجوديت نامشروع اسرائيل در دوران اشغال فلسطين توسط اشغالگران انگليسي شكل گرفت و انگليس به خاطر اين خيانت بزرگ و اين اقدام ضدانساني خود بايستي تاوان سنگيني را پس بدهد و با پذيرش مسئوليت در اين خيانت بزرگ براي بازگرداندن شرايط به اوضاع قبل از اشغال فلسطين و پايان دادن به موجوديت ننگين و نامشروع رژيم صهيونيستي تلاش و اقدام نمايد. لندن تصور نكند با حضور مشكوك و ننگ آور � توني بلر � در كميته 4 جانبه مي تواند يكبار ديگر عليه فلسطيني ها وارد عمل شود و جاي دولت قانوني حماس را بگيرد و بجاي آنها درباره غزه و حال و آينده اش تصميم سازي كند. كاملا آشكار است كه لندن سعي دارد با حمايت آمريكا و اسرائيل از اين شرايط و از نياز غزه به بازسازي با حفظ فشار محاصره و كمبودها به عنوان فرصتي براي نفوذ در غزه و ريشه كن ساختن مقاومت يا دستكم � استحاله مقاومت � بهره گيري كند و به تصور خود بزرگترين خدمت را به اشغالگران صهيونيست عرضه نمايد و در واقع كاري را انجام دهد كه اشغالگران شرور با جنگ و جنايت و نسل كشي هم قادر به انجام آن نبوده اند و نتوانسته اند چنين هدفي را تامين كنند. البته بدون اعتراف لندن به حقايق تاريخي نيز نقش استعمار سياه انگليس در ماجراي تلخ فلسطين كاملا روشن و قطعي بود ولي امروز اعتراف ديرهنگام به نقش انگليس و عذرخواهي لندن چيزي را تغيير نمي دهد بلكه فقط با جبران اين فجايع است كه مشخص مي گردد لندن واقعا از اقدامات جنايتكارانه نسل هاي گذشته شرمسار است و درصدد جبران برآمده است ."

در خاتمه اینکه فراموش نشود که گفته می شود هیچ گربه ای حاضرنیست که برای رضایت خدا موش بگیرد . همانگونه که گفته می شود چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است . یا اینکه گفته می شود تو اول برادری ات را ثابت کن سپس ادعای وراثت کن . یعنی اینکه چرا ملای سرمقاله نویس نماینده مردم فلسطین شده و ادعای دایه مهربانتر از مادر برای مردم فلسطین دارد . چرا یک بیلان کوتاه نمی دهد که در 30 سال گذشته حاکمان تهران چه برای مردم ایران کرده اند که قراراست الگوئی برای مردم فلسطین باشد؟ مشروط براینکه ترکش خنجر خیانت از پشت زنی به مردم فلسطین در 30 سال گذشته و توطئه و دسیسه ها وطرح های ترور شادروان یا سر عرفات که فراموش نشده است تا که موجب شود کسی گول اینگونه اشک تمساح ریزی های ملای سر مقاله نویس را به خورد . به خصوص اینکه به وضوح سیاست آشکار برج دربرابر بارو و تلاش برای ایجاد اختلاف میان مردم فلسطین در اینگونه نوشتار ها موج می زند که چگونه تلاش برای رو در روئی حماس باساف می شود که خود سندی انکار ناپذیر برای رسوا و افشاشدن مدعیان دروغین مردم فلسطین می باشد . برای اینکه مردم فلسطین همچون مردم عراق و لبنان افغانستان برای حاکمان ایران تبدیل سپر بلا ی سیاست صدور ترویسم و بنیاد گرائی و مداخله گری در امور کشورهای منطقه در راستای دفاع از پروژه ی هسته ای و تسلط بر خاورمیانه می باشد.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 21 اسفند ماه سال 1387