نقد و بررسی " طرح اوباما ادامه اشغال عراق" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 12 اسفند ماه سال 1387
"خائن آنانی می باشند که 30 سال است با عوامفریبی و دین فروشی و جنگ افروزی و غارتگری به مردم ایران دروغ گفته ووارونه اقدام کرده ا ند"

چندین بار تا حال تأکید شده است که ملایان حوزوی حاکم بر ایران تابع فلسفه ی توبره و آخور خوری ودیگی که بر سر بار می جوشد به نفع خودشان هستند. زیرا که اگر چنانچه برای اینان نجوشد گویند بهتر است در آن کله ی سگ بجوشد. بنابراین بی جهت نیست که پس از هورا کشیدن های ناشی از تغییرتبلیغاتی انتخاباتی اوباما شاهد بودیم که عریضه ی تبریک نویسی نیز به اوباما داده شد. اما اکنون اوبامابه خیانت متهم شده است که چرا تصمیم گیری نکرده است تا که بطور در بست نیروهای نظامیان آمریکائی را از عراق را خارج کند و این کشور را تحویل ترور یست های اعزامی سپاه قدس و عوامل نفوذی رژیم تروریستی آخوندی در دولت عراق داده شود تا که با بر پائی حکومت دست نشانده ی مدل ولایت فقیه جماران در تهران عراق خیلی بیش از شرایط کنونی در باتلاق آخوند ساخته فرو رود.

ناگفته نماند که مشخص نیست که چرا ملای سرمقاله نویس نویس لالائی خوان خودش دچار بی خوابی و هذیان گوئی و فراموشی شده و از یاد برده است که چرا نمی بایست طبق نظر وادعای خودش اگر چنانچه به آن باور دارد یقه پاسدار گماشته ی احمدی نژاد چاقو کش و لوطی جماران حامی اش گرفته شود و اینان به خاطر نه بد قولی که معکوس وارونه ی آن عمل و اقدام کرده اند متهم به خیانت شوند؟ زیرا که مگر رشد تورم و گرانی لجام گسیخته ی حاکم شده کنونی که همگام با افزیش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری می باشد ادامه ی همان قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان و تهی دستان ومبارزه با مفسدان اقتصادی کردن پاسدار گماشته و چاقو کش احمدی نژاد نمی باشد؟ تازه مگر غیر است که وطن پرستان عراقی و مطبوعت عراقی همصدا فریاد اعتراضی خود را بلند کرده و خواهان از عدم دخالت گری عوامل رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی عراق شده اند؟ چرا ملای سرمقاله نویس از بازگوئی این واقعیت ها طفره می رود؟

از طرف دیگر به لوطی جمارانی که خود مورد تنفر وخشم مردم ایرا ن می باشد چه مربوط که از طریق اعزام پیک ویژه ی خود علی اکبر ولایتی به بغداد و دیدار کردنش با جلال طالبانی رئیس جمهور عراق و دعوت از ا یشان کرد تا که به جماران حضور یابد تا لوطی جماران برایش کسب تکلیف کند که نظامیان آمریکائی و مجاهدین می بایست از عراق اخراج گردند؟ این مجوز را کدام مرجعی به لوطی جماران داده است تا که حق به خود بدهد به جای مردم عراق برای این کشور و مردم عراق تصمیم گیری کند و برای دیگران وظیفه تکلیف و ترسیم نماید؟

اگر ملای سرمقاله نویس راست می گوید و شهامتش را دارد چرا تقاضای برگزاری یک نظر همه پرسی آزاد در ایران نمی کند تا مشخص شود مردم ایران چه نظری نسبت به لوطی جماران و سایر مسئوالان رژیم تروریستی آخوند دارند تا رسوا شود ر که در اوغش باشد ، آنگاه ملای سر مقاله نویس همچون لوطی جماران خامنه ای و عنتر پاسدار گماشته اش احمدی نژاد به دنبال نماینده و سخنگوی مردم عراق و آمریکابرود و اوباما را به خیانت متهم کند.

در خاتمه اینکه به وضوح مشخص است که اشک تمساح ریختن برای مردم عراق و افغانستان نه از موضع دلسوزی و نوع پرستی و انسان دوستی نمی باشد ،بلکه معکوس آن می باشد زیرا که اینگونه خصوصیات صفات انسانی در قاموس حاکمان غاصب ایران نه غریبه است و وجود ندارد که اساساً محلی از اعراب ندارد ٍ چونکه 30 سال است که درست متضاد آن در ایران رخ داده و اجرا شده است. آنگونه که ترکش آن از طریق صدور بنیاد گرائی و تروریسم و سیاست دخالت گری به مردم منطقه نیز اصابت کرده است . برای اینکه از طریق پیگیری سیاست دخالت گری در امور داخلی کشور های همجوار و منطقه ی خاورمیانه بحران سازی و جنگ افروزی و تلاش مخالفت با روند صلح خاور میانه دنبال شده است . بنابراین اکنون متهم کردن اوبا ما به خیانت که چرا تصمیم گرفته است همه نیروهای نظامیان آمریکائیان مستقر در عراق را خارج نکند صرفاً به دلیل این واقعیت است که چرا باید تأخیر در اشغال کامل عراق از سوی حاکمان تهران بی افتد . به خصوص اینکه اکنون رژیم تروریستی آخوندی در شرایط انزوای منطقه ای قرار دارد و بحران هسته ای با فشارجهانی آن را تشدید کرده مشروط بر اینکه اختلافات و تضاد های جناحی و باندی داخلی هم هرروز دارد نسبت به نزدیک شدن زمان بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات � تقلبات دوره ی دهم ریاست جمهوری حادتر می شود. چونکه دامنه ی رقابت ها و اختلاف و سگ دعوا و نزاع ها وتهدیدات رقبا دارد بس جدی تر می شود که اگر چنانچه همچون گذشته کوشش برای صدور این بحران ها به برون مرز نشود رژیم تروریستی آخوندی با مشکل و معضل و خطر بس جدی مواجه خواهد شد. بنابراین خائن خواندن اوباما در راستای تلاش مذبوحانه ی انتقال بحران از درون به برون می باشد که البته شگرد تابلو ولورفته ای می باشد و نمی تواند کار بردی جز افشای بیشتر ماهیت پلید و کثیف سیاست حوت گران اکم بر ایران داشته باشد که چگونه می باشد؟
هوشنگ � بهداد
دوشنبه 12 اسفند ماه سال 1387