گزیده
خبرهای 10 فروردین 91- قسمت -2
متهم آلمانی- افغان: ايران به تروریست های القاعده کمک می کند
خیلی سال
است که پاسداران که اشغال گر و اقعی عراق
هستند با اعضای القاعده در عزاق وطالبان
در افغانستان همکاری می کنند. همچنین پااطرافیان
بن لادن که پس از اشغال نظامی افغانستان
از طریق نوار مرزی افغانستان به ایران گریختند وزیر پوشش مراقبت ومحافظت قرار
گرفتند در رابطه هستند.طوریکه در برخی از اقدامات تروریستی برون مرزی به ویژه در
عربستان و یمن پاسداران باا لقاعده همکاری
نزدیک داشتند .ولی غرب چون از سیاست مماشات گرانه با حاکمان ایران دفاع کرده اند.
این همکاری را نا دیده گرفته اند .اکنون پس از اعتراف بازهم بعید است که غرب دست
به تصمیم گیری جدی بزند. به خصوص مقامات آمریکایی که نام
سازمان قربانی رژیم بانکدار تروریست جهانی را توی لیست سیاه تروریستی نگهداشته است
تا کمک به سیاست سنگ بستن و سگ رها کردن کمک کرده باشد.
رادیو فردا : احمد والی صديقی، يک آلمانی افغانی تبار، که به اتهام تروريستی در آلمان در حال محاکمه است، شهادت داده است که ايران از تروريست های القاعده حمايت می کند و به آنها پناه می دهد.محاکمه آقای صديقی به اتهام عضويت در شبکه جهانی اسلامگرايان افراطی القاعده، روزهای دوشنبه و سه شنبه اين هفته در شهر کوبلنز آلمان در جريان بود.بنوشته روزنامه اسرائيلی جروزالم پست، افشاگری های احمد والی صديقی، گواه تازه ای از پشتيبانی های دامنه دار و بی وقفه رژيم ايران از تروريست های سنی القاعده و نيز ترروريست های «نهضت اسلامی ازبکستان» است.صديقی که ۳۷ سال دارد، در جريان يک مکالمه تلفنی به مادرش گفته بود که «زندگی در آلمان خوب نيست. در اينجا بايد در کنار همجنس بازان زن و مرد و يهوديان زندگی کرد».اين مکالمه تلفنی ميان صديقی و مادرش که در هامبورگ انجام شده، توسط تشکيلات اطلاعاتی و امنيتی آلمان «ب.ان.د» ضبط شده بود.بنوشته جروزالم پست، در جريان اين محاکمه معلوم شد که در سال ۲۰۱۰، گروهی از تروريست های اسلامی مقيم آلمان در صدد بودند که از راه پاکستان به آلمان باز گردند و مأموريت داشتند که اهداف اقتصادی در اروپا را مورد حمله قرار دهند اما نيروهای آمريکايی در کابل در سال ۲۰۱۰ ، صديقی را در راه بازگشت به آلمان دستگير کردند. او سپس برای محاکمه به آلمان مسترد شد.صديقی در دادگاه آلمان گفت که دو تن از همدستان وی به نام های «رامی مکنزی» و «نامن مزيچه»برای گريز از دستگيری، از طريق وين به تهران رفتند، و به گفته او آنگونه که در نشست دادگاه شهادت داد، يک آژانس مسافرتی وابسته به ايران که دفتر آن در شهر هامبورگ درشمال آلمان است، سفر آنها به تهران را تدارک ديد.صديقی در شهادت خود در دادگاه کوبلنز همچين افزود که مکنزی و مزيچه پس از رفتن به ايران با يک عضو «نهضت اسلامی ازبکستان» به نام «دکتر محمود» تماس گرفتند.به گفته او، اين دو پس از ورود به ايران، به شهر زاهدان انتقال يافتند زيرا نيروهای فعال در باندهای تروريستی، برای رفتن به افغانستان و پاکستان معمولاً از مسير زاهدان عبور می کنند.بنوشته روزنامه جروزالم پست، در سال ۲۰۱۰ ، نيروهای امنيتی پاکستانی، رامی مکنزی را که به شکل و شمايل يک زن درآمده و بورقع بر سر کرده بود، شناسايی و بازداشت کردند اما به نظر می رسد که نامن مزيچه همچنان در ايران باشد.قاضی دادگاه آلمان، خانم آنگليکا بلتنز در جريان دادرسی، پرسش های متعددی را از احمد والی صديقی مطرح کرد و از جمله، نظر او را در مورد غرب و يهوديان جويا شد.اين قاضی افزود که نظرات ضد يهودی و سخنان افراطی صديقی نشان از مخالفت او با نحوه زندگی در آلمان دارد.دادستان دادگاه، برند اشتودل، از صديقی پرسيد که چه کسی به او آموخته است که از يهوديان و همجنس بازان نفرت داشته باشد و صديقی پاسخ داد که همه مجاهدين (اسلامی) چنين نظراتی دارند - هرچند که افزود که «من چيزی عليه يهوديان ندارم.»بنوشته جروزالم پست، منابع موثق آلمانی مرتبط با دادگاه گفتند که اين محاکمه وجود يک شبکه گسترده تروريستی از اعضای القاعده، جمهوری اسلامی ايران و ديگر گروه های تروريستی فعال در اروپا، افغانستان و پاکستان را فاش کرده است.
رادیو فردا : احمد والی صديقی، يک آلمانی افغانی تبار، که به اتهام تروريستی در آلمان در حال محاکمه است، شهادت داده است که ايران از تروريست های القاعده حمايت می کند و به آنها پناه می دهد.محاکمه آقای صديقی به اتهام عضويت در شبکه جهانی اسلامگرايان افراطی القاعده، روزهای دوشنبه و سه شنبه اين هفته در شهر کوبلنز آلمان در جريان بود.بنوشته روزنامه اسرائيلی جروزالم پست، افشاگری های احمد والی صديقی، گواه تازه ای از پشتيبانی های دامنه دار و بی وقفه رژيم ايران از تروريست های سنی القاعده و نيز ترروريست های «نهضت اسلامی ازبکستان» است.صديقی که ۳۷ سال دارد، در جريان يک مکالمه تلفنی به مادرش گفته بود که «زندگی در آلمان خوب نيست. در اينجا بايد در کنار همجنس بازان زن و مرد و يهوديان زندگی کرد».اين مکالمه تلفنی ميان صديقی و مادرش که در هامبورگ انجام شده، توسط تشکيلات اطلاعاتی و امنيتی آلمان «ب.ان.د» ضبط شده بود.بنوشته جروزالم پست، در جريان اين محاکمه معلوم شد که در سال ۲۰۱۰، گروهی از تروريست های اسلامی مقيم آلمان در صدد بودند که از راه پاکستان به آلمان باز گردند و مأموريت داشتند که اهداف اقتصادی در اروپا را مورد حمله قرار دهند اما نيروهای آمريکايی در کابل در سال ۲۰۱۰ ، صديقی را در راه بازگشت به آلمان دستگير کردند. او سپس برای محاکمه به آلمان مسترد شد.صديقی در دادگاه آلمان گفت که دو تن از همدستان وی به نام های «رامی مکنزی» و «نامن مزيچه»برای گريز از دستگيری، از طريق وين به تهران رفتند، و به گفته او آنگونه که در نشست دادگاه شهادت داد، يک آژانس مسافرتی وابسته به ايران که دفتر آن در شهر هامبورگ درشمال آلمان است، سفر آنها به تهران را تدارک ديد.صديقی در شهادت خود در دادگاه کوبلنز همچين افزود که مکنزی و مزيچه پس از رفتن به ايران با يک عضو «نهضت اسلامی ازبکستان» به نام «دکتر محمود» تماس گرفتند.به گفته او، اين دو پس از ورود به ايران، به شهر زاهدان انتقال يافتند زيرا نيروهای فعال در باندهای تروريستی، برای رفتن به افغانستان و پاکستان معمولاً از مسير زاهدان عبور می کنند.بنوشته روزنامه جروزالم پست، در سال ۲۰۱۰ ، نيروهای امنيتی پاکستانی، رامی مکنزی را که به شکل و شمايل يک زن درآمده و بورقع بر سر کرده بود، شناسايی و بازداشت کردند اما به نظر می رسد که نامن مزيچه همچنان در ايران باشد.قاضی دادگاه آلمان، خانم آنگليکا بلتنز در جريان دادرسی، پرسش های متعددی را از احمد والی صديقی مطرح کرد و از جمله، نظر او را در مورد غرب و يهوديان جويا شد.اين قاضی افزود که نظرات ضد يهودی و سخنان افراطی صديقی نشان از مخالفت او با نحوه زندگی در آلمان دارد.دادستان دادگاه، برند اشتودل، از صديقی پرسيد که چه کسی به او آموخته است که از يهوديان و همجنس بازان نفرت داشته باشد و صديقی پاسخ داد که همه مجاهدين (اسلامی) چنين نظراتی دارند - هرچند که افزود که «من چيزی عليه يهوديان ندارم.»بنوشته جروزالم پست، منابع موثق آلمانی مرتبط با دادگاه گفتند که اين محاکمه وجود يک شبکه گسترده تروريستی از اعضای القاعده، جمهوری اسلامی ايران و ديگر گروه های تروريستی فعال در اروپا، افغانستان و پاکستان را فاش کرده است.
ستادکل نیروهای مسلح : گفتمان مسلط در تونس، مصر،
لیبی، یمن و سایر کشورهای عربی اسلامی است/ پاسخ ایران به تهدیدات دشمن متناسب با
اقدامات خصمانه آنان است.
ستاد کل نیروهای مسلح رژیم
فاشیستی مذهبی کودتایی نا متعارف تلاش مذبوحانه کرده است که فریادهای ا عتراضی
ناراضیان در سال 88 را به فراموشی کامل بسپارد که پس از کودتای 22 خرداد معترضان توی خیابان توی
خیابان ها ریختند وفریاد مرگ بر دیکتاتور وعلی خائنه ای و ولایت وقیح سردادند در
عوض با ادعای وارونه کردن مدعی شده است که گفتمان مسلط در تونس ومصر ولیبی ویمن وسایر کشورهای عربی اسلامی است برای
اینکه الگو گرفته از رژیم فاشیستی مذهبی ایران است . مسخره تر اینکه ادعا کرده است
که پاسخ به تهدیدات دشمن متناسب با اقدامات خصمانه آنان است .البته نگفته است که واکنش
خصمانه مقابل تهاحجم نظامی یا اسراییل به تأسیسات هسته ای چگونه می تواند باشد و
یابا چه سلاحی است؟!
ایلنا:
ستادکل نیروهای مسلح در بیانیهای با گرامیداشت 12 فروردینماه روز جمهوری اسلامی،
تحولات بزرگ منطقهای و پیدایش جنبشهای اعتراضی در اروپا و آمریکا را ناشی از
نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی و تأثیرگذاری الگوهای بیداریبخش نظام جمهوری اسلامی
ایران در جهان معاصر دانست.در این بیانیه با اشاره به اینکه
جمهوری اسلامی ایران امروز پیشاهنگ و پیش قراول نهضت بیداری اسلامی و جبهه نفرت و
بیزاری از سیاستهای آمریکایی و صهیونیستی است، آمده است: به موجب بیداری ناشی از
پیروزی انقلابی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، هم اکنون خاورمیانه را خارج
از حوزه درک و محاسبه نظام سلطه به بزرگترین خطر برای آینده رژیم جعلی و نامشروع
صهیونیستی و ادامه سلطه غرب بر این منطقه استراتژیک مبدل ساخته است و گفتمان اسلامخواهی
نیز که در حال تبدیل به گفتمان مسلط و زیربنای ساختن آینده تونس، مصر، لیبی، یمن و
سایر کشورهای عربی اسلامی است، لرزه بر پیکره امپراتوری رو به افول کفر و بیدینی
و کانون مرکزی آن در کاخ سفید و غرب صهیونی وارد کرده است.درپایان این بیانیه با تبریک یومالله
12 فروردینماه به اقشار و آحاد ملت فهیم و انقلابی ایران و برشماری دستاوردهای
نظام جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی و خارجی آمده است: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی
ایران با تأسی به تجارب گرانسنگ 34 سال گذشته و در عرصه رویارویی با دشمنان
انقلاب و نظام، ضمن بکارگیری تمامی توان و همت خود در تحقق شعار "تولید ملی و
حمایت از کار و سرمایه ایرانی" در سال 1391، به ملت ولایتمدار ایران اطمینان
میدهند که همچنان در عرصه دفاع از ارزشها و آرمانهای نظام اسلامی آماده هستند و
در صورت بروز هرگونه تهدید عملی و خطر آفرینی از سوی دشمنان بویژه آمریکا و رژیم
صهیونیستی، در چارچوب استراتژی تهدید علیه تهدید، متناسب با سطح و نوع اقدامهای
خصمانه، پاسخ قاطع و پیشمانکنندهای میدهند و طومار حیات ننگین آنان در منطقه را
در هم خواهند پیچید.
معاون اجرایی احمدینژاد: ما خودمان ۹ دی گروه راهپیمایی راه انداخته
بودیم
جنگ قدرت وثروت باندهای مافیایی مرده خوران مدعی اصول گرایی به جان هم افتاده
اند. زیرا که ادعاهای شان مرتبط به حضور ساندیس خوران 9دی 88 است که پاسخ واکشی به اعتراض ا رادیکال 6دی 88
یا روز عاشورا بود . اکنون جریان متهم به انحرافی درون دولت ادعا کرده است که جزو
کارگردانان این نمایشی فرمایشی بوده است . در صورتیکه با ندهای مافیایی مرده خوران حاکم حامی ولی وقیح
و پاسداران کودتا گر مدعی برنامه ریز این تجمع اعتراضی فرامایشی می باشند.
دیگربان
: حمید بقایی معاون اجرایی محمود احمدینژاد پس از گذشت دو سال از زمان برگزاری
تجمع ۹ دی سال ۸۸ حامیان علی خامنهای در میدان
انقلاب تهران گفت که این تجمع سازماندهی شده بود.به گزارش سایت «شبکه ایران» وابسته به موسسه ایران٬ آقای
بقایی این مطلب را در گفتگو با ویژهنامه نوروزی روزنامه «خراسان» بیان کرده است.وی گفته در روز ۹ دی «ما خودمان گروه راهپیمایی
راه انداخته بودیم٬ خودم هم صف اول بودم٬ همه کارمندان هم آمدند٬ عاشقانه هم آمدند.»بقایی که سال ۱۳۸۸ رئیس سازمان میراث فرهنگی و
گردشگری بود٬ اظهار کرده که در روز ۹ دی «روسای سازمان جلوی صف بودند
و کارکنان هم پشت» آنها در این مراسم شرکت کرده بودند.روز ۹ دی سال ۱۳۸۸ تجمعی سازماندهی شده در حمایت
از علی خامنهای در تهران و برخی شهرهای ایران برگزار شد که حامیان رهبر جمهوری
اسلامی از این روز به عنوان روز «پایان فتنه» یاد میکنندمحافظهکاران به تبعیت از
آقای خامنهای اعتراضها به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ و حوادث پس از آن را «فتنه» مینامند
و ادعا میکنند غرب در راهاندازی این اعتراضها دخالت داشته است.آنها در شرایطی این ادعاها را مطرح میکنند که طی دو سال گذشته
تمام راهپیماییها و تجمعاتی که در حمایت از خامنهای و جمهوری اسلامی برپا کردهاند
را «خودجوش» و «مردمی» میدانند.
حرفها و
حدیثها درباره گشتارشاد و زندگی خصوصی.اکران دو فیلم توهین آمیز و شرایط
باخت-باخت برای وزارت ارشاد. خبرگزاری فارس: اداره نظارت و ارزشیابی باید پاسخگوی
این سوال باشد که چرا به این دو فیلم مجوز داده است. گویا سرو صدای برخی روشنفکران
و انگ! سانسور برای وزارت ارشاد مهمتر از دغدغه مردم متدینی است که الان مدتهاست
امکان رفتن به سینما را به واسطه چیرگی فیلم های مبتذل از دست داده اند.
داشته باشید که نقش وزارت
فرهنگ تفتیش عقایدارشاد سانسور گری می باشد . اکنون در بستر ادامه ی جنگ قدرت
وثروت واختلاف ورقابت ها که میان باندهای مافیایی کودتایی وجود دارد .آنگونه که
حامیان وباندهای مافیایی وابسته به رهبر علی
خائنه ا ی و پاسداران کودتاگر علیه ی دولت ورییس جمهور به خصوص وزارت فرهنگ تفتیش
عقاید وسانسور ارشاد دست به تیغ کشی وتهدید
آشکار زده اند . برای همین دو فیلم
گشتارشاد وخصوصی مجوز پروانه ی ساخت داده شده
تبدیل بهانه ودستآویز شده است که چرا نیروهای ارا ذل اوباش مورد سئوال واقع شده تا
دولت کوبیده شود. برای همین ابتدا مشتی چماقدار حزب اللهی جلوی وزارت فرهنگ تفتیش عقاید
و سانسور ارشاد دست به تجمع اعتراضی علیه ی فیلم مفاسد اخلاقی زدند .سپس امام
جماعات حامی علی خائنه فتوای توقیف دو فیلم را دادند .پس از توقیف ادامه ی آن به گزارش دو
سر باخت برای وزارت فرهنگ تفتیش عقاید و سانسور رسیده است. حال وزارتخانه ی
سانسورچی که خودش مورد تهدید وسانسور واقع شده است .مشخص است که چه شرایط خفقانی
تحمیل شده است؟
به گزارش خبرگزاری فارس، پس از خواست مردم و برخی از مسئولان در توقف
اکران دو فیلم «گشت ارشاد» و «خصوصی» و تحقق آن از سوی حوزه هنری سازمان
تبلیغات اسلامی و شهرداری، شورای صنفی نمایش جلسه فوق العادهای را ترتیب داد که
سیدضیاء هاشمی، رئیس صنف واحد تهیهکنندگان ششم فروردین ماه 1391 از برگزاری آن
خبر داد و پس از آن خبرگزاریها از تصمیم این شورا برای جایگزینی دو فیلم
«بوسیدن روی ماه» و «نارنجیپوش» به جای دو فیلم مذکور خبر دادند.حبیب
کاوش سخنگوی این شورا در این باره گفت که شورای صنفی به دو فیلم «بوسیدن روی
ماه» و «نارنجیپوش» که پیش از این برای اکران نوروز اعلام آمادگی کردهاند، اجازه
جایگزینی میدهد.وی افزود که در جلسه شب گذشته شورای صنفی مقرر شد سینماهای
حوزه هنری و شهرداری که به صورت خودسر و غیرقانونی نمایش فیلمهایشان را متوقف
کردند، خسارت تهیهکنندگان فیلمها را برابر قراردادشان و بر اساس نظر کارشناس
پرداخت کنند.کاوش هرگونه تغییر سانس اکران در هر سینمایی را نیازمند نظر شورای
صنفی نمایش دانست و با اشاره به اینکه اینگونه تغییر دادن فیلمها نمیتواند به
رویه تبدیل شود، افزود: در این زمینه از سوی مراجع مختلف بیانیهای را آماده کردهایم
که آن را منتشر خواهیم کرد.در پی این اظهارت کاوش،سید هادی منبتی، مدیرعامل مؤسسه
تصویر شهر علت توقف اکران این فیلمها را واکنشهای مردم متدین عنوان و پرداخت
خسارت را در صورتی ممکن دانست که فیلمهای گشت ارشاد و خصوصی قبل از انقضای
قرارداد از اکران برداشته شود و شکایتی نیز صورت گیرد.وی در این باره
افزود: در این صورت برابر موازین و قوانین ملزم به پرداخت خسارت خواهیم
بود.منبتی در مورد زمان اکران دو فیلم «بوسیدن روی ماه» و «نارنجی پوش» به عنوان
فیلمهای جایگزین نیز گفت: در صورت آمادگی دفاتر پخش و رساندن کپی این فیلمها و
همچنین تبلیغات محیطی به سرعت آنها را اکران خواهیم کرد.علی سرتیپی پخشکننده «گشت
ارشاد» از پخش این فیلم تا آماده شدن فیلم «نارنجیپوش» داریوش مهرجویی برای
نمایش، در تعدادی از سینما ها مانند آفریقا، ایران، پردیس، شکوفه، مرکزی، پایتخت،
فلسطین، اریکه ایرانیان، پردیس زندگی خبر داده بود.اما کاوش در رابطه با آمادگیها
برای جایگزینی دو فیلمی که از سوی مردم و برخی مسئولان هنجار شکن شناخته شدهاند،
گفت: پخشکننده «بوسیدن روی ماه» و مجری طرح «نارنجیپوش» اعلام کردهاند که
آمادگی اکران این فیلمها را در این فاصله ندارند.وی ضمن حق دادن به آنها افزود:
هیچ فیلمی نمیتواند اینگونه برای نمایش آماده شود؛ اما در هر صورت، این کار
مانند یک عمل سزارین است، اگر این دو فیلم جدید نتوانند اکران شوند و با ارادههایی
که وجود دارد نمایش «گشت ارشاد» و «خصوصی» متوقف شود؛ احتمالا سه فیلم دیگر اکران
نوروزی یعنی «فیتیله و ماهپیشونی»، «قلادههای طلا» و «انتهای خیابان هشتم» جای
خالی این دو فیلم را پر خواهند کرد.کاوش همچنین در رابطه با 15 فیلم پیشنهادی
شورای صنفی نمایش که قبل از نوروز برای اکران اعلام شده بود، نیز گفت: هیچکدام
آمادهی اکران نیستند.با این حال نکته این است که این اداره نظارت و ارزشیابی است
که باید پاسخگوی این سوال باشد که چرا به این دو فیلم مجوز داده است. گویا سرو
صدای برخی روشنفکران و انگ! سانسور برای وزارت ارشاد مهمتر از دغدغه مردم متدینی
است که الان مدتهاست امکان رفتن به سینما را به واسطه چیرگی فیلم های مبتذل از دست
داده اند. بعد از مجوز دادن و اکران در بهترین زمان ممکن حالا باید با هزینه
بسیار جلوی این فیلم ها گرفته شود که در این صورت ما باید مثل بسیاری از فعالیت
های فرهنگی شرایط دو سر باخت را تجربه کنیم چه بسا اینکه از یک طرف امکان سکوت در
برابر چنین فیلمهایی وجود ندارد و از طرف دیگر حذف آنها و حواشی بوجود آمده
اولا به فروش آنها کمک می کند و ثانیا بهانه برای حاشیه سازی و مظلوم نمایی
به برخی جریانات را می دهد و این مصداق شرایط دو سر باختی است که وزارت
ارشاد اسلامی آن را به کشور تحمیل می کند.