1390 زدروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 24 اسفند ماه سال
"بازگویی این طنز مرا به یاد
زمان شاه و انتخابات مجلس شورای ملی انداخت
که یک استوار باز نشسته بود که
نامزد آخرین مجلس شورای ملی از یکی شهر های استان مرکزی بود . وی در جمع دانشجویان
گفته بود خاک بر سر دانشجویان عزیز کنند که تظاهرات می کنند و افزوده بود اگر بمن
رأی دهید آثار باستانی برایتان می سازم .
همچنین همان موقع نقل شد که از یکی از
نامزدان مجلس شورای ملی در یکی شهر های
استان خراسان خطاب به مردم گفته بود
اگر چنانچه به من رأی دهید .برایتان کویر را قیر اندود می کنم تا مهار شود
و رشد نکند"
داستانی که بعنوان پیش مقدمه سربازجو حسین
شریعتمداری برای مخاطب قرار دادن مسئول 3 نهاد حکومتی به خصوص دولت ومعاون اول رئیس جمهور باز گو
کرده است که باز تولید ستون طنز گفت وشنود است مربوط به یک نامزد انتخاباتی –
انتصاباتی – تقلباتی است که وعده های پوچ تبلیغاتی می داده است . بازگویی این طنز مرا
به یاد زمان شاه و انتخابات مجلس شورای ملی انداخت که یک استوار باز نشسته بود که نامزد آخرین مجلس شورای ملی از یکی شهر
های استان مرکزی بود . وی در جمع دانشجویان گفته بود خاک بر سر دانشجویان عزیز
کنند که تظاهرات می کنند و افزوده بود اگر بمن رأی دهید آثار باستانی برایتان می سازم . همچنین همان موقع نقل شد که از یکی از نامزدان مجلس شورای
ملی در یکی شهر های استان خراسان خطاب به
مردم گفته بود اگر چنانچه به من رأی دهید .برایتان
کویر را قیر اندود می کنم تا مهار شود و رشد نکند. بهرحال سئوال است که چرا پاسدار سربازجو
شریعتمداری نگفته است بیش از 32 سال
شعارمرگ بر آمریکا دادن وادعای مبارزه و دشمنی با آمریکا کردن چه دستآوردی برای اقتصاد کشور و امور معیشتی مردم ایرات داشته است
.در صورتی که 80 % جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادیبسر می برند؟ از سوی دیگر این
ترفند تبلیغاتی موازی ومکمل دفاع از پروژه ی هسته ای شده است که منتهی به تحریم ها
و رشد تورم وگرانی وفقر وبیکاری و فاصله ی عمیق طبقاتی شده است که عامل ومقصر دولت یا بازار مکاره ی هشتم نیست .
چون رژیم ملوک الطوایفی قرون وسطایی قانون
گریز وبی برنامه است. اما وی به شیوه بدر گفتن تا دیوار بشنود تلاش کرده مسأله
گرانی و افزایش قیمت ها را حل کند یا راه حل برایش دست وپا کند . برای همین مخاطب وی معاون
اول رئیس جمهور محمد رضا رحیمی و
موضوع گرانی شده است . ولی هدف دراز کردن
رئیس دولت و مسئولین دیگر است .چون رئیس
جمهور امروز باید در بازار مکاره برای پاسخ دادن حضور یابد که وی نشان داده موافق
این حضور نیست اما از سوی دیگر پیش مقدمه
ی تبلیغاتی اش را فراهم کرده است . سپس ترکش آن به دو نهاد دیگر نیز
سرایت کرده است تا این چنین وانمود کندکه وی بی طرف ودلسوز می باشد :
"مي گويند - و به طنز مي گويند- يكي از نامزدهاي نمايندگي
مجلس يا رياست جمهوري در نطق انتخاباتي خود خطاب به مردم وعده مي داد كه «اگر بنده
را انتخاب كنيد با ماركسيسم، امپرياليسم، سوسياليسم، اومانيسم، فمنيسم و اپورتونيسم
به شدت مقابله مي كنم و به هيچكدام از آنها فرصت و اجازه نمي دهم در آرامش و رفاه
مردم كمترين خدشه اي پديد آورند»! در اين هنگام، پيرمردي رنجور از ميان جمعيت
برخاست و خطاب به آقاي كانديدا گفت؛ «پيشاپيش از مبارزه بي امان حضرتعالي با همه
ايسم هايي كه اشاره فرموديد تشكر مي كنم ولي كاش براي روماتيسم بنده هم كه بدجوري
آزارم مي دهد فكري مي كرديد و برنامه اي داشتيد»!ديروز جناب آقاي رحيمي معاون اول محترم رئيس
جمهور كه در جلسه كارگروه تنظيم بازار شركت كرده بود با انتقاد شديد از افزايش
قيمت برخي از كالاهاي مورد نياز مردم در بازار، گفت «كار به جايي رسيده كه ديگر
بايد با عوامل گراني برخورد كنيم»!2- اين اظهارنظر جناب
رحيمي نشانه آن است كه از نگاه ايشان به عنوان معاون اول رئيس جمهور، اولاً؛ گراني
غيرطبيعي برخي از كالاهاي مورد نياز مردم در بازارها، يك واقعيت است و البته
آزاردهنده. ثانياً؛ دولت محترم نه فقط عامل اين گراني نيست و در آن نقشي ندارد
بلكه از وجود آن ناخشنود و نگران نيز هست. و ثالثاً؛ برخورد با عوامل گراني و
مقابله با اين پديده پلشت وظيفه دولت است و يا دستكم اين كه؛ بخشي از آن برعهده
دولت محترم است و جناب آقاي رحيمي با درك اين وظيفه است كه مي گويد «كار به جايي
رسيده كه ديگر بايد با عوامل گراني برخورد كنيم» و رابعاً؛ اين اظهارنظر معاون اول
محترم رئيس جمهور حاكي از آن است كه دولت محترم تاكنون براي مقابله با گراني
اقدامي نكرده است و يا در انجام آن بخش از وظيفه اي كه در برخورد با گراني برعهده
داشته، كوتاهي ورزيده است. چرا...؟!پاسخ اين سؤال
را نه فقط از دولت بلكه از ساير مراجع و مسئولان ذيربط ديگر نظير دستگاه قضايي،
مجلس شوراي اسلامي و چند كانون و مركز ديگر نيز بايد جستجو و مطالبه كرد"
چگونه است که پس از سکوت بیش از 6 ساله که بطور قاطع از دولت ورئیس جمهور دفاع شده است . آنگونه که
مقابل منتقدان دولت بشدت موضع گیری شده
است ولی مدتی است که پاسدار گماشته احمدی
نژاد اخ وطرد شده بود . اما قبل از آن خبری از اینگونه سئوال کردن های کنونی نبود؟
که اکنون از موضع دلسوزی برای مردم کردن وگریز به صحرای کربلا زدن و یقه ی مدعیان
اصلاح طلبان را گرفتن و اینان را متهم به آمریکایی کردن که اینان نه به مطالبات مردم بی توجه بودند که حتی ریشخند می شدند و تشبیه به صف قابلمه بر دستان در نوبت مرگ موش مجانی می شدند که منظور گفته رجبعی مزروعی در مجلس مدعی اصلاح
طلبان ششمم می باشد . آنگاه در ادامه پاسدار شریعتمداری اینگونه سئوال انتقادی پیرامون افزایش قیمت
ها در دو سه ماه اخیر از دولت و مسئولان مدعی
اصول گرا کرده است :
" اولين سؤال-
شما بخوانيد گناه- مراجع ياد شده، اعم از دولت و مجلس و دستگاه قضايي آن است كه
چرا از گراني اين روزها و زحمت آفريني آن براي مردم و مخصوصاً توده هاي مستضعف و
اقشار كم درآمد كه به قول حكيمانه حضرت امام(ره) ولي نعمت هاي مسئولان هستند، غافل
بوده اند؟ آيا چرخه زندگي آنان به گونه اي است كه هرگز با پديد گراني روبرو نمي
شوند؟! و يا درآمد آنها در حد و اندازه اي است كه هيچ كالاي گراني براي آنها
«گران» نيست؟! ابتدا نگاهي به نرخ كنوني خدمات و قيمت كالاهاي مورد نياز مردم
بيندازيد و سپس آن را با نرخ همين خدمات و قيمت همين كالاها در -مثلاً- دو يا سه
ماه قبل مقايسه كنيد. آيا مي توان افزايش نه فقط بي رويه، بلكه افزايش جهشي نرخ
برخي از خدمات و قيمت بسياري از كالاها و اجناس مورد نياز مردم را ناديده گرفت؟ به يقين نه،
سؤال بعدي آن است كه آيا اين گراني لگام گسيخته براي مردم و مخصوصاً توده هاي
مستضعف و اقشار كم درآمد جامعه، دردسرآفرين نيست و آنان را تحت فشار ناخواسته و
دعوت نشده قرار نمي دهد؟ فقط برخي از امور- مشغول شده اند كه فراموش كرده اند نبايد دغدغه
مردم را فراموش كنند! از مدعيان اصلاحات و همراهان فتنه آمريكايي - اسرائيلي 88
انتظاري نيست، چرا كه آنها در همان هنگام كه دولت و مجلس را يكجا قبضه كرده
بودند با كمال وقاحت- كه اسناد مكتوب و مضبوط آن موجود است و قابل انكار نيست-
مردم محروم و مستضعف را به سخره گرفته و آنان را «لشكر قابلمه به دست ها»! مي
ناميدند و يا وقتي از نياز مردم سخني به ميان مي آمد، با اهانت به ملت شريف اين
مرز و بوم و از پشت تريبون مجلس اعلام مي كردند «مردم ايران عادت دارند كه اگر مرگ
موش هم توزيع شود براي آن صف مي كشند»! آنها همه توان به يغما برده از مسئوليت را
به دريوزگي پاي آمريكا ريخته بودند و امروزه مي بينيد و مي بينيم كه بسياري از
همان دريوزه ها، آشكارا در خدمت مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس به كاسه ليسي
مشغولند. از آنها انتظاري نبوده و نيست، بلكه سخن با مسئولان عزيز اصولگرا در ميان
است همراه با گلايه اي دوستانه از آنان است "
آنگونه قلم فرسایی و ادعای وارونه کردن که
گویا دخمه و دروغ نامه ی کیهان پاسدار سر بازجو پاسدار شریعتمداری از
تیرماه 84 که پاسدار گماشته احمدی نژاد
رئیس جمهور شد . بر خلاف دوران مدعی اصلاح طلبان بطور ناگهانی کرکره ی ستون های
گوناگون این دروغ نامه را پایین نکشید تا
کلامی در مورد اقتصاد و گرانی وتورم و فقر وبیکاری چیزی نوشته نشود . ولی اکنون از موضع بازجویی
اعضای بازار مکاره را موازی با دولت مورد
انتقاد قرار داده است که چرا در 3 ماه گذشته در نطق تبلیغاتی خود یا بادفاع کردن از فلان جریان انحرافی درون دولت اشاره به گرانی
ومقابله با آن نکرده اند. بالاخره اینکه در ادامه این دو را این چنین به پرسش گری
از دستگاه فاسد قضاییه ربط داده است:
" طي نزديك به 3
ماه گذشته كه بازه زماني مورد نظر اين وجيزه است، نمايندگان محترم ملت در نطق هاي
پيش از دستور خود چه وزن و مقداري براي مقابله با «گراني» و اين دغدغه آسيب رسان
قائل بوده اند؟! و يا در نطق هاي انتخاباتي و تبليغات مكتوب و شفاهي خويش، به
اندازه يك چندم آنچه در تعريف از خود- و بعضاً نفي رقيب- مايه مي گذاشتند، براي
مقابله با دغدغه ياد شده مايه گذاشته و يا دغدغه داشتند؟!در سوي ديگر ماجرا، آيا دولت محترم و برخي از
دولتمردان به همان ميزان كه براي دفاع از فلان جريان و يا برنامه ريزي و نشست و
برخاست براي مقابله با فلان رقيب واقعي! يا خيالي! وقت مي گذاشتند و هزينه مي
كردند، در انديشه مقابله با فشار گراني بر مردم نيز بودند؟! و آيا اين دغدغه در حد
و اندازه تلاش براي تشكيل هيأت نظارت بر قانون اساسي- صرفنظر از قانوني يا
غيرقانوني بودن آن كه بحث جداگانه اي است- ذهن آنان را به خود مشغول كرده بود؟!آيا اين روزها و درپي حماسه بي نظير و پرشور ملت در 12 اسفند كه
دل دوستان را درسراسر جهان به وجد آورده و دشمنان را در كابوسي وحشتناك فرو برده
است، زمان مناسبي براي طرح سؤال از رئيس جمهور - صرفنظر از محتواي پرسش ها و بدون
قضاوت درباره درستي يا نادرستي آنها - است؟!مقابله جدي با
فساد اقتصادي كه برخورد قاطع با پرونده فساد كلان نبايد مسئولان
ذيربط در دستگاه قضايي كشور را نسبت به نجات مردم از عاملان آشكار و پنهان گراني
بي رويه و جهشي غافل كند.، تا آنجا كه معاون اول محترم رئيس جمهور
ضمن ابراز نگراني دلسوزانه از فشار گراني بر مردم - كه در خور تقدير است- مي گويد
«كار به جايي رسيده كه ديگر بايد با عوامل گراني برخورد كنيم»! يعني اين كه تاكنون
با عوامل گراني برخورد نشده است. و اين در حالي است كه سازمان عريض و طويلي با
عنوان سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصرف كنندگان براي مقابله با گراني و عوامل
آن وظيفه و دستور كار مستقيم دارد"
در خاتمه اینکه سربازجوی پاسدار حسین شریعتمداری که عنصر بغایت فرصت
طلب وهمچون گل آفتاب گردان است که در مسیر
تابش نور آفتاب حرکت می کند .این هم پیوسته درحال دگر دیسی وچرخش است . زیرا که به مراکز اصلی قدرت و چشم دوخته است
وبسوی این مراکز تنظیم رابطه می
کند تا بتواند جایگاه خود را با بر خورداری از دیوار آهنین امنیتی حفظ نماید . برای
همین بدون آنکه بگوید دلیل چرخش وی چیست؟ یا اینکه برروی نامبارک خود بیآورد. چرا این رطب
خورده مدام منع رطب می کند؟ یعنی بدون
آنکه اشاره ای کوچک کند که برای چه بیش از
6 ونیم سال محور سئوالات انتقادی که اکنون
از مسئولان نهادها واعضای بازار مکاره ی
هشتم کرده است وی سکوت پیشه کرده بود؟ همچنین بدون توجه به دیدار اعضای بازار مکاره ی هشتم کهبا
ولی وقیح علی خائنه ای داشتند که وی در سخنرانی
یا روضه خوانی های خود خطاب به اینان و منتقدان دولت می گفت در امور دولت کار شکنی نکنید ودشمن شناس
باشیدید وهمسو با دشمن علیه ی دولت نشوید . ولی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدلیل
دفاع کردن از پست وزارت بهداشت ودرمان همسرش ا از موضع طلبکارانه دیگران را مسئول گرانی وافزایش قیمت ها مخاطب قرار کرده و زیر سئوال وپرسش گری برده است
وتوصیه کرده است در این شرایط حساس که ایران الگو و رهبر جنبش اسلامی منطقه شده
است نمی بایست که در چنین وزی رئیس جمهور
برای سئوال کردن به بازار مکاره فرا خوانده می شد؟
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 4 شنبه 24 اسفند ماه سال 1390
بسيج ، مرد اين ميدان است (يادداشت روز(