وقتی دین
ابزار قدرت وثروت ومروج تملق گویی وچاپلوسی و عوامفریبی و دین فروشی وترویج خرافات
شده باشد . به خصوص اینکه آخوندی هم رهبر ولی وقیح همکاره شده است که عنصری ضعیف و در هم شکسته ولی عقده ای وبسیار خود خواه وخود رأی و همکاره
وبدون پاسخگوی می باشد که به جز تملق گویی وتعریف وتمجید کردن
همراه با ستایش گری دروغ های آشکار امام کردنش قبول ندارد و غیر از
این باشد ابرو در هم کشد و نمی پذیرد چونکه ادعاهای کمدی می کند تا نشان دهد که راستی راستی امر به وی
مشتبه شده است که رهبر ام القرای جهان اسلام وجنبش بیداری اسلامی منطقه وناجی جهان است
. از طرف دیگراینگونه فرهنگ و خصلت
موازی سیاست 33 ساله ی سنگ بستن وسگ رها
شدن شده است .حال در شرایطی که وضعیت اقتصادی کشور روز به روز بدتر می شود و امور
معیشتی مردم سخت وطاقت فرسا تر می گردد که مکمل تورم وگرانی وفقر وبیکاری وشکاف
عمیق تبلیغاتی شده است . آنچنانکه 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر
اقتصادی بسر می برند و هرروز هم بر صف ارتش بیکاران افزوده می گردد .معلوم است
زمانی که فامیل سالاری حاکم است وکانال
های ارتباطی هم جایگزین قانون وضابطه شده است .دیگر جای شک باقی نمی ماند که شغل
یافتن وحفظ آن بر اساس رابطه و وصل به مراکز قدرت است که در نهایت به رهبر علی خائنه وشبکه ی عنکبوتی وی در بیت جماران منتهی می شود . در صورتی که
اشاره شد خودش عامل ترویج دروغ وتزویر و
دو رویی وتملق گویی وچاپلوسی وجاسوسی وزیرآب زنی می باشد . لذا مشخص است که باید در گفتمان گفتمان غالب حوزوی وپاسداری کودتایی مدعی اصول
گرا ومکتبی بودن و سایر اصلاحات تولیده
شده در 33 سال گذشته اکنون باید ارگان تبلیغاتی سازمان پشم وشیشه جام جم اصطلاح زیرآب زدن وشیوه کار بردش را به
سایر واژه و اصطلاحات این چنین اضافه کند. معمولاًاینگونه آلودگی هاهرچه حکومت
مستبد تر باشد وشکاف طبقاتی همراه با تبعیض و بی عدالتی باشد. بیشتر وجود د ارد
با این اختلاف که حکومت های فاشیستی مذهبی
همچون ایران که دین ابزار وبهانه ی
توجیه گری شده است .از همه حکومت های استبدادی بدتر می باشد .
براي آنهايي كه در بخش خصوصي يا دولتي كار و فعاليت ميكنند، واژه
«نان بريدن» نه تنها غريب و بيگانه نيست، بلكه بايد خيلي هم مراقب باشند تا كسي
نانشان را آجر نكند. آجركردن و بريدن نان، روشهاي مختلفي دارد كه در اين زمينه به
شكلي باور نكردني پيشرفت كردهايم.جام جم: غيرمتخصصان و بيهنران، حداقل اين يكي را
خوب بلدند و به كار ميبندند. دليلش هم اين است كه «سازمانها مبتني بر شايسته
سالاري نيست» همين هم موجب شده است تا برخي به جاي اثبات خود به تخريب ديگران
بپردازند. آناني كه تخصص و هنري دارند با ارائه خدمات و دستاوردهاي علمي و خلق
آثار، خود را در برابر قضاوت ديگران ميگذارند. اين را حميد آيتي دكتراي رشته
مديريت دولتي و استاد دانشگاه علامه طباطبايي به «جامجم» ميگويد و تصريح ميكند:
«فعلا مراقب باشيد زيرآبتان نخورد تا بعد...! »زير آب زدن در خانهها، زير آب زني در ادارهها.خيليها بر اين باورند كه زير آب زني يك بيماري در
نظام اداري است، اين گفته گرچه درست است اما تاريخي نه چندان دور گواهي ميدهد كه
اين موضوع يك فرآيند تكاملي داشته است، چون در ابتدا زير آب خانهها را زدهاند،
پس از آن نوبت به زير آب زني در ادارهها و سازمانها رسيده است.ريشههاي زير آب زني.آن قدر حرف در اين زمينه وجود دارد كه آدمي گيج ميماند
سررشته اين تخصص ناب را از كجايش بگيرد و چگونه سخن خود را در اين هزارتوي كلاف
پيچيده ادامه دهد. بايد اذعان كرد حتي كشورهاي توسعه يافته با تمام دانش و
تكنولوژيشان، حداقل در اين زمينه بسيار از ما عقب ماندهاند!دكتر آيتي يكي از زمينههاي بروز زير آب زني را
خود مديران ميداند كه به چنين افرادي ميدان و عرصه ميدهند. به اعتقاد او هنگامي
كه «هم آوايي» و «هم زباني» مدير بالادست با فرد زير آب زن وجود داشته باشد، چنين
ناهنجارياي رشد و امكان عرضه مييابد.برخورد؛ قانوني يا اخلاقي.خيلي از مديران بويژه آنهايي كه بتازگي تكيه بر
صندلي رياست خود زدهاند، براي اطلاع از حوزه رياست خود بيشتر به سخن همكاران
اكتفا ميكنند تا مبادا توطئهاي عليه آنها شود يا كمكاري ديگر همكاران به پاي
دوران مديريت با كفايت آنها نوشته شود. البته كاركشتههاي زير آب زن هم خوب اين را
ميدانند و معمولا اين مواقع فرصت مناسبي است براي «ديده شدن» يا «نور چشم شدن»!قاسم قاضي، روانشناس و استاد دانشگاه در مورد
پيامدهاي زير آب زني در محيطهايي كه اين مساله در آنجا رايج است، ميگويد: در
چنين محيطهايي «ناامني» و «نبود اعتماد» شكل ميگيرد. به اعتقاد اين كارشناس چنين
رفتاري در دو چيز خلاصه ميشود: «نخست ناامني دروني شخص و ديگر اين كه چنين فردي
اعتماد به نفس ندارد.»چيزي به نام تبعيض, شخصيت در سازمان نيز شكل عملي به خود ميگي رد.روشهاي زير آب زني!در رشته زيرآبزني و تبديل نان به آجر، كلي دانش
كسب كردهايم. شايد صورت بيان مساله شكلي طنز داشته باشد اما حاوي واقعيتي تلخ است
كه ذهن و افكار افراد را در محيط كار مشوش كرده است. زيرآب زدن براي خود فنون و
روشهاي خاصي را دارد! تعجب نكنيد، چكيدهاي از اين روشها توضيح داده ميشود تا
بدانيد و باور كنيد. لازم به يادآوري است كه اين مسائل بايد با رعايت اصول روانشناسي
و جامعهشناسي انجام شود تا به هدف غايي نايل آيد! اگر ميخواهيد يك زيرآب زن
حرفهاي شويد نبايد طرف ماجرا از اين موضوع بويي ببرد، چون رشته شما پنبه خواهد
شد. امانتدار خود باشيد! با بدگويي و غيبت نبايد كار را آغاز كرد. چون در همان
مرحله اول مخاطب به شما بد بين خواهد شد. كمي از فردي كه قرار است زير آبش را
بزنيد تعريف و تمجيد كنيد، مگر نه اين است كه شما صلاح او را ميخواهيد! همين را
به مدير خود بگوييد كه شما خيرخواه، دلسوز و غمخوار همكارتان هستيد. مگر اين طور
نيست؟! ناسزا نگوييد، كمش مانعي ندارد! زيادش اثر را خنثي خواهد كرد. اصلا و به
هيچ وجه همزمان زيرآب دو نفر را نزنيد، گناه دارند! براي شما هم شايد كمي خطرناك
باشد. اين توصيه را جدي بگيريد كه اصلا زير آب خانمها را نزنيد آنها تيز هستند و
زيرآبتان حتما خواهد خورد. ماجرا را هم خيلي كش ندهيد. در همان جلسه نخست كار
قرباني را يكسره فرماييد و دست آخر اين كه بايد زيرآب زد تا رشد كرد. خودتان هم
مواظب باشيد زيرآبتان نخورد، افت دارد خيلي!«آبرو»؛ برتر از خون مومن.اين است حكايت يك رفتار ناهنجار كه گرچه ظاهري
عريان دارد، اما گويي سيستم اداري، روش مديريتي و رفتار جامعه با آن كنار آمده است.در اين زمينه با هيچ آدم زيرآبزني نميتوان و نميشود
گفتوگو كرد، چون همه خود را بري و عاري از آن ميدانند، اما آيا موضوع به اين
اندازه اهميت دارد و آيا چنان گسترده و همهگير شده كه مستلزم تدابير جدي باشد؟
اصلا ميتوان از آن به عنوان يك آفت مهم يا بحراني كه سيستم اداري را درگير خود
كرده است، ياد كرد؟ دكتر آيتي پاسخ ميدهد: بله؛ ميتوان از نگاههاي مختلف به آن
نگريست و تعابير مختلفي را براي آن به كار برد، اما در اين ميان چيز مهمي قرباني
ميشود؛ «آبرو». چيزي كه حفظش از خون مؤمن واجبتر است.