طنز های َپ نهَ پ َ.


طنز های َپ نهَ  پ َ.18 اردیبهشت - 92
شب جمعه داشتم خرماخیرات میکردم ... یاروخورده میگه فاتحه بخونم؟ پَ نه پَ الهه ناز بخون. رفتم سوپر مارکت میگم یه نوشابه بزرگ بده ... میگه یعنی خانواده باشه ؟! پَ نه پَ مجردم بود اشکالی نداره ... فقط محجوب باشه ... اهل نماز و روزه
 سر جلسه دستمو بلند کردم سئوال بپرسم استاد اومده میگه سئوال داری؟ پ نه پ می خوام ببینم از اینجا دست تکون میدم منو میبینی
 دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم ... بی بی انداختم ...میگه بی بی بازی کردی؟پ نه پ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم!
 رفتیم تو اتوبان.ترافیک زیادی بود.دوستم میگه احسان ,ترافیکه؟پ نه په واسه اینکه احساسه غریبی بهمون دست نده,ماشینا چسبیدن به ما
 رفتیم پیک نیک تو جنگل گفتم می خوام برم چوب جمع کنم میگه می خوای اتیش روشن کنی پ نه پ می خوام خونه دکتر ارنست و درست کنم
 رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان . مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟ میگم :پ نه پ اومدم 2 تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم
 تو ميدون داشتن طرفو اعدام ميكردن ... يارو خبرنگار خارجيه برگشته ميگه: يعنى واقعا ميخوان بكشنش !؟پ نه پ برنامه نقطه جوشه تا ۱۰ دقيقه ديگه نميره ۱۰۰ دلار بهش جايزه ميدن
 رفتم بازار به یارو میگم 20 لیتر استون میخوام ... میگه مصرف صنعتی داری؟! میگم پ نه پ دوست دخترم 1000 پاست واسه لاک انگشتاش میخوام
 رفتم کدو تنبل بخرم میگه میخوای بخوری ؟ پ نه پ میخوام براش استاد خصوصی بگیرم زرنگ شه برم اسمشو عوض کنم
 منو داداشم دو قلوییم در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید برگشت گفت دو قلویید گفتم:پ نه پ اجسام از آنچه در آينه مي بينيد به شما نزديك ترند
 رفتیم عاقد اوردیم که خطبه بخونه میگه وکیلم؟؟ میگم پ ن پ اوردیمت اینجا با اون دفتر گندت کسایی که نیومدنو جلو اسمشون غیبت بزنی
 ديشب رفتيم استخر، می خواستیم کفشارو تحويل بديم کليد بگیریم، طرف می گه شما هم کفش دارين؟؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ طرح حرم تا حرم بوده پابرهنه اومديم ثواب ببريم
 شمع های ماشینم سوخته,رفتم تعمیرگاه...میپرسه عوضشون کنم؟؟پـَـَـ نَ پـَـَــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی
 به دوستم میگم خودکارو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه زیر شلواری براش گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه
 پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام. بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته..
 از ساق پا تا محدوده ۱۸ قدمو گچ گرفتم، دوستم اومد خونمون عیادت، میپرسه شکسته؟ میگم پَــــ نَ پـَـــ رفیقم اورتوپده، یه تعارف زد منم تو رودرواسی موندم
 جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ...عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم !
 میگم مکانیک سیالات 9 شدم...میگه :یعنی افتادی؟؟؟؟ میگم پَـــــ نَ پــَـــ استاد گفت دست و بالم تنگه 9 بگیر حالا بقیه شم سر ماه میدم !!:
 ظهر عاشورا قابلمه به دست افتادیم تو خیابون .دوستم ما رو میبینه می گه:دارین میرین نذری بگیرین؟ميگم پـَـَـ نَ پـَـَـ پسرخاله ام کنسرت هِوی مِتال.داره من امشب تو گروهش نوازنده ی قابلمه ام
 گزارش گر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعيت کار و اشتغال جوانان...سلام شمااز وضعیت کاری جوانان راضی هستین؟؟
بله...
-خودتون کجا کار میکنید؟؟ ...- تو گاوداری..!!! - کارگر هستین؟؟؟ - پَـــ نَ پَـــ...گـاویم...لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم
 خربزه خريدم اومدم خونه،خواهرم ميگه خربزه است؟ميگم پَـــ نَ پَـــ هندونه است داره مسخره بازي در مياره
  
تو بیابون داد زدم خدا،صدامو میشنوی؟یه نور از آسمون اومد پایین گفت: پـَــــــــ نَ پَــــــــ نشستم با ابی چای مینوشم.
بابابزرگم 98 سالشه ، می گه : وصیت ناممو بنویسم ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بشین یه چشم انداز 20 ساله ی جامع بنویس برا آیندت ، قدر جوونیتم بدون
با دوستم رفته بودیم استخر غریق نجات اومده میگه میخوایین شنا كنین؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدیم تو آب حل بشیم به عنوان املاح معدنی مردم استفاده كنن
 رفتم دنبال دوستم، زنگ خونه رو زدم میگم منتظرم، میگه بیام پایین؟میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بیا بالا پشت بوم، با هلیکوپتر اومدم
 از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم
 تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم.رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست
 سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ تانکه. میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدونی؟