گفت
و شنود دروغ نامه ی کیهان . 6 خرداد -92
نياوران (گفت و شنود)
گفت : سربازجو با شیادی ، متهم کرده شیرین عبادی
چرا گفته در ایران نیست آزادی ؟ علیه اش زده فریادی
از سخنرانی زمان شاهش کرده یادی ، که چرا از رفراندوم کرده انتقادی؟
گفته آری ونه خمینی نبود
دمکراتیک ، چون نه آزاد بود، نه علمی ، نه دیالتیک
گفتم چرا سربازجوی جنایتکار؟ آشکارا حقایق میکنه انکار
چرا وارونه نقل میکنه حکایت؟ بطور عمدبرگردان میکنه شکایت
تا نارضایتی تیدیل کنه به رضایت ، اما کیست تا قبول کنه وارونه
روایت؟
گفت: شيرين عبادي گفته است انتخابات در ايران آزاد نيست!
گفتم: پيرزن يادش رفته بعد از قتل عام مردم قم توسط رژيم شاه، سخنراني کرده و از آن کشتار هولناک مردم مظلوم چه دفاع و حمايتي کرده بود!
گفت: ميگويد، رفراندوم جمهوري اسلامي هم دموکراتيک نبود چون مردم بايد بين جمهوري اسلامي و رژيم شاهنشاهي يکي را انتخاب ميکردند و راه براي کساني که نه جمهوري اسلامي را ميخواستند و نه رژيم شاهنشاهي را بسته بود!
گفتم: اين يارو بدجوري آلزايمر گرفته. در رفراندوم رأي آري يا نه به جمهوري اسلامي بود و نه رأي به جمهوري اسلامي يا رژيم سلطنتي و همه آنهايي که رژيمهاي ديگر را ميخواستند ميتوانستند رأي نه بدهند و دادند ولي جمهوري اسلامي 2/98درصد رأي آورد.
گفت: مثل هميشه زبان اسرائيليها را به کام گرفته است!
گفتم: چه عرض کنم؟! پيرزني توي اتوبوس با صداي بلند ميگفت؛ نيناي ناناي نيناي ناي... راننده گفت خانم اين ادا و اطوارها چيه؟! حالا ديگه سني از شما گذشته و پيرزن دندان مصنوعياش را در دهان گذاشت و گفت؛ نياوران نگه دار!
گفتم: پيرزن يادش رفته بعد از قتل عام مردم قم توسط رژيم شاه، سخنراني کرده و از آن کشتار هولناک مردم مظلوم چه دفاع و حمايتي کرده بود!
گفت: ميگويد، رفراندوم جمهوري اسلامي هم دموکراتيک نبود چون مردم بايد بين جمهوري اسلامي و رژيم شاهنشاهي يکي را انتخاب ميکردند و راه براي کساني که نه جمهوري اسلامي را ميخواستند و نه رژيم شاهنشاهي را بسته بود!
گفتم: اين يارو بدجوري آلزايمر گرفته. در رفراندوم رأي آري يا نه به جمهوري اسلامي بود و نه رأي به جمهوري اسلامي يا رژيم سلطنتي و همه آنهايي که رژيمهاي ديگر را ميخواستند ميتوانستند رأي نه بدهند و دادند ولي جمهوري اسلامي 2/98درصد رأي آورد.
گفت: مثل هميشه زبان اسرائيليها را به کام گرفته است!
گفتم: چه عرض کنم؟! پيرزني توي اتوبوس با صداي بلند ميگفت؛ نيناي ناناي نيناي ناي... راننده گفت خانم اين ادا و اطوارها چيه؟! حالا ديگه سني از شما گذشته و پيرزن دندان مصنوعياش را در دهان گذاشت و گفت؛ نياوران نگه دار!
گفت
: سربازجو با شیادی ، متهم کرده شیرین عبادی
چرا
گفته در ایران نیست آزادی ؟ علیه اش زده
فریادی
از
سخنرانی زمان شاهش کرده یادی ، که چرا از
رفراندوم کرده انتقادی؟
گفته
آری ونه خمینی نبود دمکراتیک ، چون نه
آزاد بود، نه علمی ، نه دیالتیک
گفتم
چرا سربازجوی جنایتکار؟ آشکارا حقایق میکنه انکار
چرا
وارونه نقل میکنه حکایت؟ بطور عمدبرگردان
میکنه شکایت
تا
نارضایتی تیدیل کنه به رضایت ، اما کیست تا قبول کنه وارونه روایت؟
چرا
سر بازجوی رذل و پلید شیاد؟ مثل رهبر دشمنی داره باپیشنهاد
گفته شدبرگزار شه انتخابات آزاد ، تامردم ازهر چه
میخوان کنند یاد؟
گفت
: سربازجوی بازجو جاسوس، نقل کرده از پیرزن با راننده اتوبوس
می
گفته نینای نانای نینای نای ، می خواسته
پیاده بشه بگه بای
اما راننده با تمسخر میده ندا ،چرا خانم در میاری اطوار وادا؟
پیرزن دندانش میزاره
در دهان ،به راننده میگه نگه دار نیاوران