کی بود کی بود منم نبودم؟
تا زمانی که دایره و خطوط ترسیم شده قرمز ممیزگری و سانسور شکسته
و برداشته نشود . تا پژوهش گر قلم زن آزاد
و وامدار نباشد تا مجبور به معلول گرایی
نشود و معلول را علت جا زند . همچنین تا به جای پاک کردن صورت مسأله، عامل و ریشه پدیده ها مورد
جراحی و نقادی و تشریح و تبیین واقع نگردد
تا جایش را بررسی و پرداختن معلول ها نگیرد
. بنابراین نه معضل اقتصادی و فقر و بیکاری
و بی عدالتی و تبعیض وگرانی وشکاف طبقاتی بطور عینی و واقعی بیان نمی شود و نه این مشکل حل شدنی است . چونکه مانور با معلول ها دادن ونیش ونوکی
به علت در دوره ای خاص زدن که مورد نظر و توافق حاکم مستبد است، اینگونه مسکن
ها یا بیان بخش ناچیزی از واقعیات تا بخش اعظم آن پنهان بماند موجب خواهد شد تا معضل اقتصادی و مشتقات و پیآمدهایش همچنان بزرگ وبحرانی
تر وسفره ها کوچک وکوچک تر شود .زیرا از سوی
منتقدان و محققان وکارشناس بدلیل نهادینه شدن
سانسور تلاش نمی شود ساختارارتجاعی وقرون وسطایی رژیم تغییر ناپذیر از صدر تا ذیل آلوده
به فساد مورد کنکاش و رابطه علت ومعلولی و اقع شود ، بلکه کوشش می شود با خاک برتوی
چشمان مردم پاشیدن وانمود شود رهبر و سپاه و ارگان های غارتگر به ویژه پاسداران وسیاست
جنگ افروزی و صدور تروریسم وبحران و ارتجاع به برون مرز و پرونده هسته ای و اهداف نظامی آن و پیآمدهای تحریم به خصوص تحریم
نفت که نقش تعیین کننده در تورم وگرانی و فقر
وبیکاری وشکاف عمیق طبقاتی داشته است در کوچک
ترشدن سفره ها وخالی تر شدن شان نقش شان محو وحذف گردددر عوض زور زده می شود فقط نشان داده شود شعار عدالت محوری و قول تبدیل کردن پول نفت به نان و
بردنش برتوزی سفرهای خالی تهی دستان احمدی
نژاد بوده که موجب کوچک تر شدن سفره ها شده
است. تا بعنوان مقصر اصلی قلمداد شود و قربانی و پیشمرگه رهبر وسپاه واهداف نظامی هسته ای وغارتگری شان
شود. در صورتیکه احمدی نژاد هم از سوی پاسداران و زائده اش بسیج رئیس جمهور شد .هم
وی با دولت مدعی عدالت محور ساده زیست اصول گرا مورد تأیید وپشتیبانی ولی فقیه همکاره بوده است . اما
حال بازیگران اصلی با بازی کی بود کی بود منم نبودم خودشان را کنار کشیدند و کاسه
وکوزه را بر سر احمدی نژاد ودولت شکسته اند.
فرارو- با نزديك شدن به 24 خرداد، نامزدهاي رياست جمهوري
در خصوص حل مسائل جاري سعي در به راه اندازي گفتمان هاي جديدي در جامعه مي كنند.
اما برخي نيز به تكرار گفتمان هاي گذشته مي پردازند. «گفتمان عدالت» فضاي تجربه
شده اي است كه محمود احمدي نژاد در هشت سال گذشته آن را به راه انداخته بود.به گزارش فرارو، مفهوم «عدالت» در هشت ساله گذشته پركاربردترين مفهوم
در سخنراني هاي رئيس جمهور بوده است. اما با نزديك شدن به پايان كار دولت آنچه بيش
از همه به چشم مي آيد «تبعيض» در زمينه هاي مختلف مخصوصا توزيع عادلانه ثروت است.تخصيص شعارهاي انتخاباتي به چند ويژگي خاص و ايجاد
فيلتر هاي متعدد براي ورود به بدنه اجرايي، موجب حذف بخشي از بدنه كارشناسي مي
شود. كاهش مشاركت فراگير در حل مسائل اقتصادي اولين نتيجه اين نوع از نگاه است.
علاوه بر اين ساختار اقتصادي كشور خود زمينه را براي بي عدالتي فراهم مي كند.ساختار نفتي اقتصاد كشور، نظام توزيع درآمد حاصله
از آن و عدم اتكاي درآمدها به ماليات زمينه را براي فساد و رانت اقتصادي فراهم
كرده است. اختصاص منابع به بخشي از جامعه كه داراي سلايق نزديك به توزيع كنندگان
درآمد هستند باعث گسترده شدن شكاف طبقاتي در جامعه شده است. بر اين اساس افراد نقش
محوري در فساد موجود ندارند بلكه اين ساختار است كه افراد را به سمت فساد سوق مي
دهد.كارشناسان
معتقدند با توجه به سابقه هشت سال گذشته تاكيد بر مفهوم «عدالت» و «نابرابري
اقتصادي در جامعه» در تبليغات انتخاباتي نتيجه عكس دارد و تكرار ادعاهايي مبني بر
وجود عده اي در جامعه كه مشغول چپاول ديگران هستند تنها احساس فقر در جامعه را
تشديد مي كند.بر اساس تازه ترين آمار منتشر شده در هشت سال گذشته هزينه هاي دهك
هاي بالاي درآمدي كاسته شده و بر عكس هزينه هاي دهك پايين درآمدي افزايش يافته
است. به عبارتي، طي اين سالها هر چه تورم روند صعودي به خود گرفته، قدرت خريد
ثروتمندترين اقشار جامعه هم بهبود پيدا كرده است. اما در رابطه دهك دهم، يعني
فقيرترين بخش جامعه اتفاقي ديگر افتاده است. هزينه اين گروه با يك نوسان جزئي
هموراه در حال افزايش بوده است.
افزايش شكاف درآمدي در دو
دهك بالا و پايين درآمدي در كشور علاوه بر كوچك كردن سفره طبقات پايين پيامد مهم
تر ديگري دارد: آسيب هاي اجتماعي.به عقيده كارشناسان ريشه كج روي اجتماعي در تمركز
فقر است؛ نه خود فقر، بله تمركز فقر. وقتي تعدادي از فقرا در يك منطقه دور هم جمع
ميشوند يك مراوده ايدئولوژيك در ميان آنها شكل ميگيرد كه به يك خرده فرهنگ كجرو
و در پي آن به يك رفتار كجرو ميانجامد. از سوي ديگر تمركز غنا هم فرهنگ كجروي
ديگري را در يك الگوي ديگر ايجاد ميكند.به طور معمول در جوامع، بيكاري ريشه فقر است و ما
بيكاران فقير داريم، ولي در بعضي از كشورها اتخاذ سياستهاي نامناسب و اشتباه باعث
ميشود كه حتي شاغلان هم دچار فقر شوند. مفهوم «شاغلان فقير» به اين معني
است كه دهك هاي متوسط درآمدي ديگر با هشت ساعت كار نتوانند زندگيشان را اداره
كنند يا اينكه آن سطحي از زندگي يا جايگاهي كه در گذشته قرار داشتند را حفظ كنند،
بنابراين به سطوح پايينتر سقوط كنند و مجبور ميشوند با اضافه كار يا كوچ داراييها،
جايگاهشان را از نظر رفتار مصرفي و اقتصادي حفظ كنند.