داستان سنگ را بسته و سگ را رها کرده اند

داستان سنگ را بسته و سگ را رها کرده اند.15 اردیبهشت -92
گفته می شود غریبه ای در زمستان سرد وارد شهری می شود . هنگام غروب  تا وارد دروازه شهر می شود ناگهان سگ های ولگرد شهر  پارس کنان بسویش حمله می کنند . غریبه برای دفاع از خود خم می شود تا  سنگی از زمین بر دارد و برای دور کردن سگان به سوی شان پرتاب کند ولی بدلیل سرما ویخ زدگی ،  سنگ های یخ زده  به زمین چسبیده بودند  و کنده نمی شدند . غریبه بلند می شود و با صدای بلند می گوید که این چگونه شهریست که سنگ را بسته و سگان رها شده اند؟ اکنون بیش از 34 سال است که این سیاست در ایران اعمال می شود . ایکاش این سیاست فقط در داخل ایران اجرا می شد و از طریق عوامل و پادو وجارچیان تبلیغاتچی اش به برون مرز دنبال نمی شد تا با ورودشان به هر فضایی آنجا را آلوده کنند  و همچون داخل کشور  مخالفان و آزادیخواهان را با اتهام وتوهین و تهدید نمایند . عجیب اینکه  برخی هم  از روی غرض ومرض و نا آگاهی با اینان همصدا می شوند تا جایی که فضا برای مطبوعات رژیم ضد بشری  تبلیغ می شود .