مضحکه ی انتخابات از آقای علیرضا یعقوبی


مضحکه ی انتخابات
از آقای  علیرضا یعقوبی
 
27 اردیبهشت -92
انتخابات ریاست جمهوری رژیم در راه است و سراپای رژیم برای برگزاری آن، لرزان و پر از تناقض و تضاد است، علیرغم آنکه تمامی کاندیداها حتی آن دلقک هایی که برای لوده گی به صحنه نامنویسی آورده می شوند، دست چین شده هستند و کسی خارج از گردونه به آن راهی ندارد.
انتخابات در نظامهای دمکراتیک بعنوان نمادی از دمکراسی ، در بستری طبیعی در زمان معین و اعلام شده و در بستری آرام برگزار می شود و هر حزبی وزن و میزان رأی و اقبال عمومیش بنا به فضای موجود در جامعه و نظر سنجی های انجام شده، مشخص و معلوم است و تنها در کشوری که در آن فاشیسم ولایت فقیه حاکم است و در عین حال می خواهد ادا و اطوار دمکراسی البته از نوع و مدل اسلامی آن را در بیاورد با مضحکه همراه است.
اصولا از روز بنیانگذاری این رژیم، اساس هر کاری در آن بر رسوایی و ایجاد بلوا بوده است تا نشان داده شود که همه امور و کارها در این رژیم منحصر به فرد است. از دو متر جاده ای که کشیده می شود تا چند خط تلفنی که بعد از سالها گرفتن حق اشتراک از مردم به آنها داده می شود تا سدهایی که ساخته نشده، از دور استفاده خارج می شود همه و همه با سر و صدا و بوق و کرنا کردن طرح ده بار افتتاح شده، همراه است تا عالم و آدم بدانند که در ام القرای ولایت فقیه خلاصه چیزی هم جز دروغ و فریب و اعدام، صورت گرفته و ساخته می شود.
هنوز نام افرادی که می خواهند در دورپایانی ماراتنی که از چند سال قبل با مهمانی ها و باج دادنها و یارگیری ها و وعده و وعید شغل و منصب دادنها و ناز و غمزه های احساس تکلیف کردن و نکردنها و استخاره آمدن و نیامدنها و در نهایت با ساز و دهل در خیابان فاطمی ظاهر شدنها و ثبت نامها با اعلام نظر استصوابی شورای نگهبان در تائید صلاحیت نامزدها به پایان نرسیده است که آخوندهای منتخب بیت در مقام امام جمعه موقت تا دائم، خط و نشان برای فردی که می خواهد در نقش «تدارکاتچی» (۱) ظاهر شود را شروع می کنند. از آخوند گند گاو چاله دهان و چشمان از حدقه بیرون زده ای همچون احمد خاتمی تا ابوجهل نرم گفتار زمانه امامی کاشانی و پیر فوتوت احمد جنتی به عنصر مفلوکی که می خواهد در نقش رئیس جمهور ولی فقیه ظاهر شود تذکر لازم را می دهند. چنان شیر و بی یال و دم و اشکمی از این پست می سازند که فقط عنصر مسلوب الاختیاری برای دکور و نمایش صحنه باید نقش سیاهی لشگر رئیس جمهوری را ایفا کند. نمایشی که هنرپیشه های نقش اصلی آن ولی فقیه و عناصر منتصب او هستند. نه می تواند تصمیمی درباره مسائل کلیدی داشته باشد و سیاست خارجی آن را تعیین کند و نه جهت گیری اقتصادی نظام ولایت را مشخص سازد. او باید تابع ولایت مطلقه فقیه باشد. اگر هم شک و شبهه ای هم در کار وجود داشته باشد که مثلا برای رفتن در خلا شکی در گذاشتن پای چپ و راست به درون آن داشته باشد، رأسا تصمیم گیری نکرده، برای تعیین تکلیف به بیت رهبری مراجعه و نظر «آقا» را جویا شود.
نگاهی به خطبه های نماز جمعه های هفته های اخیر را نظر بیفکنید، آیا چیزی جز مطلب بالا استنباط کرده و دستگیرتان می شود؟ خوب برای همین شغل هم «آقا» قبول زحمت کرده و نفری را منصوب کند که فردا نیازی به قتل و کشتار و تجاوز در کهریزک ها نباشد. آخر چه اصراری است که فردی با این مقدار از مسئولیت در مقامی قرار بگیرد که برای آن دست به «مهندسی انتخابات» زده و بعد افرادی را که گمان می برند با احساسات آنها بازی شده تا از شعبده انتخابات و صندوق های اخذ رأی در نهایت باید آنکه مطلوب و مورد نظر «آقا» است در بیاید، به اعتراض برخاسته و بعد او را در خیابانها به گلوله بسته و با ماشینهای نیروی انتظامی از روی او رد شده و بنا به اعتراف فرمانده نیروی انتظامی (۲) برای فراهم کردن زمینه کشتار، مأموران نیروی انتظامی بجای تظاهرکنندگان شیشه های خانه ها و اماکن عمومی را شکسته تا بنام «فتنه»، در کهریزک مشتی لواط گر و لمپن کامی از تجاوز برگرفته و به زن و مرد و پیر و جوان رحم نکرده و جوانان مردم را به بهانه اینکه با خارج از کشور تماس داشته که به او گفته شود که برود شیشه ماشینها را شکسته تا «قاضی صلواتی» برای او حکم اعدام در عنفوان جوانی صادر کند. و تازه کاندیداهای این دوره باید با جریان «فتنه ۸۸» تعیین تکلیف کنند تا اجازه داشته باشند در دور پایانی ماراتنی که به قتل عام و جنایت می انجامد، شرکت کنند.
و چه مسخره تر و بیچاره تر آن کسانی که در آن گوشه عالم به انتظار نشسته اند که بعد از انتخابات ریاست جمهوری با این مضحکه ی تراژدیک، تکلیف خرده مسائل باقی مانده درباره ساختن بمب اتم توسط رژیم آخوندی را تعیین کنند.

واقعا دنیای غریبی است نازنین!!.