گزیده ها قسمت دوم 24 بهمن - 94
روسیه متقاضی صادرات گوشت گوزن و گاو روسی به ایران است و براساس بررسیها و ارزیابیهای انجامشده، یکی از کشتارگاههای این کشور نیز موردتأیید کارشناسان سازمان دامپزشکی ایران قرار گرفته است. تاکنون گوشت قرمز موردنیاز ایران از کشورهایی مانند برزیل و استرالیا تأمین میشد اما آنگونه که مهدی خلج، رئیس سازمان دامپزشکی کشور خبر داده، علاوه بر اینکه روسیه متقاضی صادرات گوشت گوزن و گاو روسی به ایران است، اخیرا تقاضاهایی نیز از کشورهای اروپای شرقی، مانند لیتوانی، برای صادرات گوشت قرمز به ایران مطرح شده که در حال بررسی است. همچنین طبق اظهارات خلج، تاکنون کشورهای دیگری مانند دانمارک و فرانسه نیز متقاضی صادرات گوشت قرمز به ایران بودهاند که این درخواستها نیز در صورت لزوم، بررسی خواهد شد. رئیس سازمان دامپزشکی در ادامه اظهارات خود درخصوص چگونگی و شرایط واردات گوشت قرمز از نظر بهداشتی، به «ایسنا» گفت: کمیته واردات گوشت قرمز از سوی وزارت جهاد کشاورزی و از طریق مصوبه ستاد تنظیم بازار تعیین و اعلام میشود اما پس از اعلام کمیت موردنیاز برای واردات گوشت قرمز در یک سال، متقاضیان درخواست خود برای واردات از هر کشوری که میخواهند را به سازمان دامپزشکی اعلام میکنند و در این میان برخی از کشورها که ضوابط بهداشتیشان با ضوابط اعلامشده از سوی سازمان دامپزشکی ایران مطابقت داشته باشد، موردتأیید قرار خواهند گرفت و اگر اینگونه نباشد، اجازه واردات داده نمیشود. خلج بررسی و ارزیابی ساختار دامپزشکی و بهداشت دامی آن کشورها را مرحله دوم برای واردات گوشت عنوان کرد و افزود: کشور متقاضی باید دارای ساختار شناختهشده و سالمی باشد و بیماریهای کشور خود را به سازمان جهانی بهداشت دام گزارش کند. اگر توانستیم از این مسائل نتیجه مطلوبی بگیریم، پس از درخواست از سوی واردکنندگان، به آن کشور میرویم و مجددا ساختار دامپزشکی، سیستم بهداشتی و آزمایشگاهی، نظام مراقبت، مراکز پرورش و دیگر زیرساختهای دامپزشکی آن کشور را موردارزیابی قرار میدهیم.
وی با بیان اینکه تطبیق مطالعات کتابخانهای و میدانی، یکی از مراحل واردات گوشت قرمز از هر کشوری است، گفت: برای واردات گوشت قرمز دو معیار دیگر نیز باید در این مرحله مورد بررسی و تأیید قرار گیرد؛ بهگونهای که در این مرحله، بهداشت دام و همه بیماریهایی که از منظر بهداشت دام و انسان مهم هستند، فهرست و به کشور مبدأ اعلام میشود تا گوشت قرمز تولیدشده از دامی باشد که از نظر این بیماریها مشکلی نداشته باشد. همچنین گوشت موردنیاز اعلامشده باید در کشتارگاههایی استحصال شود که کد بهداشتی صادرات (EC) دارند و کارشناس اعزامی سازمان دامپزشکی آن را نظارت و تأیید کند. روسیه در حالی متقاضی صادرات گوشت قرمز به ایران است که به گفته عضو هیأتمدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه، این کشور اساسا در زمینه تولید و صادرات گوشت، کشور توانمندی نیست و نمیتواند صادرکننده حجم قابلملاحظه گوشت قرمز به ایران باشد. کاوه زرگران، در گفتوگو با «شرق» اظهار کرد: همزمان با امضای مجوز صادرات لبنیات ایران به روسیه از سوی مقامات روسی، سازمان دامپزشکی ایران نیز مجوز واردات گوشت قرمز از روسیه را امضا کرده و این دو مجوز در تفاهمی که طرفین داشتهاند به امضا رسیده است. عضو هیأتمدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه همچنین از تأیید یکی از کشتارگاههای روسی از سوی سازمان دامپزشکی کشور نیز خبر داد و افزود: یکی از کشتارگاههای روسیه دارای شرایط مناسبی بوده و از سوی سازمان دامپزشکی برای ذبح اسلامی تأیید شده است تا در این کشتارگاه با نظارت کارشناسان ایرانی، گوشت مدنظر برای صادرات به ایران آماده شود. زرگران با اظهار بیاطلاعی از کیفیت گوشت قرمز روسی، تصریح کرد: روسیه در این زمینه کشور مطرحی نیست و از آنجا که تاکنون سابقه صادرات گوشت قرمز روسیه به ایران وجود نداشته، نمیتوانیم درباره کیفیت آن نظر بدهیم. وی با اشاره به مشکلاتی که ایران برای صادرات لبنیات به روسیه داشت، اظهار کرد: مراحل شکلگیری پروتکلهای مربوط به دادوستد گوشت، موادغذایی و لبنی در طول تاریخ، بین ایران و روسیه انجام نشده بود و به همین دلیل چندیپیش که بازار روسیه بهشدت مشتاق محصولات لبنی ایران بود، ما نتوانستیم به این بازار وارد شویم. وی با اشاره به اصرار طرف روسی به دریافت مجوز صادرات گوشت قرمز به ایران، گفت: با اینکه روسیه کشور مطرحی در زمینه صادرات گوشت قرمز نیست اما صرفا شکلگیری این پروتکل برای روسها مهم بوده است تا اگر در آینده ظرفیتی برای صادرات گوشت به ایران ایجاد شد، بتوانند بدون مشکل وارد بازار کشور شوند. زرگران تصریح کرد: در رنکینگ کشورهای صادرکننده گوشت دنیا، که توسط سازمان تجارت جهانی تهیه شده، رتبه روسیه ٤٥ است و یقینا کشوری با این رتبه نمیتواند حرفی در حوزه صادرات گوشت داشته باشد اما روسها برای روز مبادا آیندهنگری کردهاند و با گرفتن مجوز صادرات به ایران، یکی از مشکلات احتمالی آینده را از پیشروی تجارت خارجی خود برداشتهاند. وی تصریح کرد: کل میزان صادرات انواع گوشتها از روسیه به دیگر کشورها در سال ٢٠١٤ معادل ١٠٤ میلیون دلار بوده که از این میزان حدود ٤٠میلیون دلار به قزاقستان و حدود ٣١میلیون دلار نیز به چین بوده است. عضو هیأتمدیره اتاق ایران و روسیه با اشاره به اینکه روسیه در سال ٢٠١٤، ٥,٥میلیارد دلار انواع گوشت وارد کرده است، گفت: برزیل با صادرات ٢.٤میلیارد دلاری گوشت به روسیه، عمدهترین صادرکننده انواع گوشت به این کشور بوده است و کشورهای بلاروس و پاراگوئه نیز با ٦٠٠ تا ٧٠٠میلیون دلار صادرات گوشت در مکانهای بعدی قرار دارند.
وی با بیان اینکه تطبیق مطالعات کتابخانهای و میدانی، یکی از مراحل واردات گوشت قرمز از هر کشوری است، گفت: برای واردات گوشت قرمز دو معیار دیگر نیز باید در این مرحله مورد بررسی و تأیید قرار گیرد؛ بهگونهای که در این مرحله، بهداشت دام و همه بیماریهایی که از منظر بهداشت دام و انسان مهم هستند، فهرست و به کشور مبدأ اعلام میشود تا گوشت قرمز تولیدشده از دامی باشد که از نظر این بیماریها مشکلی نداشته باشد. همچنین گوشت موردنیاز اعلامشده باید در کشتارگاههایی استحصال شود که کد بهداشتی صادرات (EC) دارند و کارشناس اعزامی سازمان دامپزشکی آن را نظارت و تأیید کند. روسیه در حالی متقاضی صادرات گوشت قرمز به ایران است که به گفته عضو هیأتمدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه، این کشور اساسا در زمینه تولید و صادرات گوشت، کشور توانمندی نیست و نمیتواند صادرکننده حجم قابلملاحظه گوشت قرمز به ایران باشد. کاوه زرگران، در گفتوگو با «شرق» اظهار کرد: همزمان با امضای مجوز صادرات لبنیات ایران به روسیه از سوی مقامات روسی، سازمان دامپزشکی ایران نیز مجوز واردات گوشت قرمز از روسیه را امضا کرده و این دو مجوز در تفاهمی که طرفین داشتهاند به امضا رسیده است. عضو هیأتمدیره اتاق مشترک بازرگانی ایران و روسیه همچنین از تأیید یکی از کشتارگاههای روسی از سوی سازمان دامپزشکی کشور نیز خبر داد و افزود: یکی از کشتارگاههای روسیه دارای شرایط مناسبی بوده و از سوی سازمان دامپزشکی برای ذبح اسلامی تأیید شده است تا در این کشتارگاه با نظارت کارشناسان ایرانی، گوشت مدنظر برای صادرات به ایران آماده شود. زرگران با اظهار بیاطلاعی از کیفیت گوشت قرمز روسی، تصریح کرد: روسیه در این زمینه کشور مطرحی نیست و از آنجا که تاکنون سابقه صادرات گوشت قرمز روسیه به ایران وجود نداشته، نمیتوانیم درباره کیفیت آن نظر بدهیم. وی با اشاره به مشکلاتی که ایران برای صادرات لبنیات به روسیه داشت، اظهار کرد: مراحل شکلگیری پروتکلهای مربوط به دادوستد گوشت، موادغذایی و لبنی در طول تاریخ، بین ایران و روسیه انجام نشده بود و به همین دلیل چندیپیش که بازار روسیه بهشدت مشتاق محصولات لبنی ایران بود، ما نتوانستیم به این بازار وارد شویم. وی با اشاره به اصرار طرف روسی به دریافت مجوز صادرات گوشت قرمز به ایران، گفت: با اینکه روسیه کشور مطرحی در زمینه صادرات گوشت قرمز نیست اما صرفا شکلگیری این پروتکل برای روسها مهم بوده است تا اگر در آینده ظرفیتی برای صادرات گوشت به ایران ایجاد شد، بتوانند بدون مشکل وارد بازار کشور شوند. زرگران تصریح کرد: در رنکینگ کشورهای صادرکننده گوشت دنیا، که توسط سازمان تجارت جهانی تهیه شده، رتبه روسیه ٤٥ است و یقینا کشوری با این رتبه نمیتواند حرفی در حوزه صادرات گوشت داشته باشد اما روسها برای روز مبادا آیندهنگری کردهاند و با گرفتن مجوز صادرات به ایران، یکی از مشکلات احتمالی آینده را از پیشروی تجارت خارجی خود برداشتهاند. وی تصریح کرد: کل میزان صادرات انواع گوشتها از روسیه به دیگر کشورها در سال ٢٠١٤ معادل ١٠٤ میلیون دلار بوده که از این میزان حدود ٤٠میلیون دلار به قزاقستان و حدود ٣١میلیون دلار نیز به چین بوده است. عضو هیأتمدیره اتاق ایران و روسیه با اشاره به اینکه روسیه در سال ٢٠١٤، ٥,٥میلیارد دلار انواع گوشت وارد کرده است، گفت: برزیل با صادرات ٢.٤میلیارد دلاری گوشت به روسیه، عمدهترین صادرکننده انواع گوشت به این کشور بوده است و کشورهای بلاروس و پاراگوئه نیز با ٦٠٠ تا ٧٠٠میلیون دلار صادرات گوشت در مکانهای بعدی قرار دارند.
نوزاد ربوده شده از بیمارستان ۱۷ شهریور مشهد پس از ۳۰ساعت تلاش پیدا شد. در ساعت ١٥ روز سهشنبه بیستم بهمنماه در زمان ملاقات بیمارستان که با ازدحام جمعیت همراه بود و هنگامی که نیروی مسئول بخش نوزادان بیمارستان ١٧ شهریور مشهد درحال تحویل نوزادی به خانوادهاش بود، فرد رباینده از این فرصت سوءاستفاده کرد و نوزاد دختری به نام معصومه را که تنها چند ساعت از تولدش گذشته بود، ربود.پس از وقوع این حادثه، بلافاصله تمام فضاهای بیمارستان ١٧ شهریور مشهد پلمب شده و در تصاویر دریافتی از دوربینهای این بیمارستان توسط نیروهای حراست این واحد درمانی فرد رباینده شناسایی شد و این تصاویر دراختیار تیم کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسانرضوی قرار گرفت که با دستور ویژه سرهنگ بیدمشکی رئیس پلیس آگاهی خراسانرضوی کار شناسایی فرد رباینده آغاز شد.كارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تحقيقات خود را از كاركنان و مسئولان بيمارستان آغاز و به طور همزمان تمامي مبادي ورودي و خروجي شهر مشهد نيز با كنترل و مراقبت هاي دقيق تحت نظر پليس قرار گرفت.پرستاران اين مركز درماني در تحقيقات پليس اظهار داشتند زن جوان چندي قبل به آنها مراجعه و ادعا كرد براي زن برادرش كه بچه دار نمي شود يك نوزاد مي خواهد و اگر فردي مايل به تحويل فرزندش باشد حاضر هستند در شرايطي كه به توافق برسند نوزاد را تحويل بگيرند.اما كاركنان بيمارستان اظهارات اين زن را جدي نگرفته بودند و شماره تلفن او را نزد خود نگهداري نكردند.با به دست آمدن اين سرنخ، كارآگاهان به بيمارستان هاي ديگر مراجعه و با همكاري رئيس يکي از بيمارستان هاي مشهد مشخص شد این زن به مطب يكی از كارشناسان مامايي اين مركز درماني مراجعه و اظهارات مشابهي مبني بر اعلام آمادگي براي خريد نوزاد را داشته است.٣٠ ساعت تلاش بي وقفه كارآگاهان اطلاعات جنايي و مسئولان اداره مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي بدون لحظه اي تعلل ادامه يافت، با توجه به اينكه موضوع ربايش نوزاد از مادرش مخفي نگهداشته شده بود و احتمال مي رفت در صورت پيدا نشدن نوزاد خطرهاي جبران ناپذيري به اين مادر جوان وارد شود كارآگاهان موضوع را پيگيري می کردند.تمام شواهد و ادله اي كه به دست آمده بود بسيار دقيق كنار هم چيده شد و كارآگاهان توانستند با ردزني هاي گسترده و تحقيقات ميداني وسيع و همچنين همكاري مسئولان دو تا از بيمارستان هاي مشهد ، عامل ربايش را شناسايي و تحت تعقيب قرار دهند.ردزني هاي گسترده پليس تا پاسي از شب بيست و يكم بهمن ماه ادامه يافت تا اینکه كارآگاهان خانه متهم مورد نظر را شناسايي و پس از هماهنگي با مقام قضايي اين زن جوان را در حاليكه همسرش از موضوع آدم ربايي خبر نداشت و با ديدن ماموران انتظامي شوكه شده بود، دستگير كردند.رباینده که زنی ٤٥ساله است، بازداشت شده و دراختیار اداره آگاهی قرار گرفته و وی در اعترافات اولیه اعلام کرده این نوزاد را برای همسر برادرش که فاقد فرزند بوده، میخواسته است. او ادعا داشت که زن برادرش بچهای را به فرزندی قبول کرده بود اما به تازگی پدر و مادر بچه پیدا شده و فرزند را از وی گرفته و او دچار افسردگی شده است، به همین خاطر برای کمک به او تصمیم گرفته یک نوزاد از بیمارستان بردارد.این زن به همین سبب در فرصت مناسب با همکاری بستگانش نوزاد را از بیمارستان ربوده و به زن برادرش تحویل میدهد که البته هنوز این ادعا به اثبات نرسیده است.مادر این نوزاد به دلیل شرایطی که داشت، از این اتفاق مطلع نشده بود. هماکنون حال پدر و مادر هم مساعد است و مادر و نوزاد درحال ترخیص از بیمارستان هستند؛ در این زایمان دومین فرزند این خانواده متولد شد و فرزند اول این زوج هم دختر است.هشدار پلیسی
به نظر مي رسد آموزش هاي ايمني و مراقبتي به كاركنان مراكز درماني نيز در قالب بسته هاي امنيتي و حفاظتي بايد با جديت و توجه بيشتري مدنظر قرار گيرد چرا كه اگر پرستاران بخش نوزادان بيمارستان مذكور در مواجهه با فردي كه تقاضاي خريد نوزاد دارد توجه بيشري نشان مي دادند از وقوع چنين واقعه اي پيشگيري مي شد و اميدواريم در اين زمينه نيز شاهد گام هاي موثر و
همكاري هاي پيشگيرانه باشيم.
به نظر مي رسد آموزش هاي ايمني و مراقبتي به كاركنان مراكز درماني نيز در قالب بسته هاي امنيتي و حفاظتي بايد با جديت و توجه بيشتري مدنظر قرار گيرد چرا كه اگر پرستاران بخش نوزادان بيمارستان مذكور در مواجهه با فردي كه تقاضاي خريد نوزاد دارد توجه بيشري نشان مي دادند از وقوع چنين واقعه اي پيشگيري مي شد و اميدواريم در اين زمينه نيز شاهد گام هاي موثر و
همكاري هاي پيشگيرانه باشيم.
آبرفت تلنبار شده در سد لتیان و نابسامانی حاصل از حضور بیمهار گردشگران در اطراف دریاچه سد و حتی بستر رودروخانه منجر به آن شده که شهرداری لواسان و شرکت آب منطقهای به فکر ساماندهی منطقه بیفتند. مسئولان میراث فرهنگی از طرح گردشگری مفصلی شامل اسبسواری، شهربازی و مسیرهای پیادهروی خبر دادهاند. اما فعالان محیطزیست میگویند این ساماندهی منجر به تخریب گسترده محیطزیست در اطراف رودخانه جاجرود و حتی بستر آن شده است.مسعود امیرزاده، فعال محیطزیست دراینباره به مهر میگوید: شهرداری لواسان در اقدامی تعجببرانگیز اقدام به قطع درختان و برهم زدن پهنه طبیعی حاشیه رودخانه جاجرود کرده و با سرعتی باور نکردنی و تدارک کارگاهی ساختمانی به ابعاد بزرگ ضمن تصرف مناطقی وسیع در نظر دارد حاشیه رود را ساماندهی کند. امیرزاده با طرح این پرسش که «شهرداری لواسان با کدام مستند قانونی قادر است در حاشیه رود اقدام به ساخت سازه و تفرجگاه کند» میگوید: وارد لواسان که میشوید کنار پل فلزی تعدادی درخت تبریزی وجود دارد که بهعنوان یک علاقهمند محیطزیست همیشه با خودم میگفتم این درختان پرچم لواسان هستند. حدود ۱۵ روز پیش بود که به لواسان رفته بودم، دیدم درختان قطع شدهاند. پرسوجو کردم و گفتند در حال ساماندهی رودخانه هستیم. بعد گفتند پروژه خاصی نیست و قرار است فقط کمی رودخانه را تمیز کنند، اما خیلی علنی تابلو زدهاند که قرار است اینجا را فضای شهر بازی و دریاچه مصنوعی و ... درست کنند. موضوعی که سخنان مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران نیز آن را تأیید میکند. به گفته رجبعلی خسروآبادی این طرح شامل تفریحات آبی همچون دریاچه مصنوعی، مسیرهایی برای پیادهروی، اسبسواری، فضای بازی کودکان و زمینهای بازی میشود و میتواند گام مهمی در جذب گردشگران آخر هفته پایتخت باشد.
با وجود این رئیس اداره محیطزیست طبیعی استان تهران از حذف برخی از این تأسیسات و دستور توقف عملیات خبر میدهد. امیرعباس احمدی در گفتوگو با مهر میگوید: شرکت آب منطقهای میخواست مقداری از آبرفتهایی که در طول سالیان سال آنجا تلنبار شده را جمعآوری کند. شهرداری هم میگفت باید برای مردمی که به قصد تفرج آنجا میآیند فکری بکنیم. اصل موضوع خوب بود اما ایراد کار این بود که از ابتدا سازمان محیطزیست در این مجموعه دیده نشد. احمدی با اعلام اینکه آنجا فعالیتهایی مقطعی انجام شده بود که آن را متوقف کردیم، میگوید: گفتیم که تا این طرح مورد تأیید کمیسیون مربوطه ما نباشد اجرای آن امکانپذیر نیست. حدود یک ماهونیم جلسات متعددی داشتیم و نهایتا معاون عمرانی لزوم ساماندهی این محدوده را تکلیف کردند و گفتند شرایط نامناسب آن محدوده باید تغییر کند.
احمدی با بیان اینکه قرار شد طرح به ساخت مسیرهای پیادهروی مانند آنچه در اطراف زایندهرود ساخته شده یا مثلا تعداد محدودی آلاچیق و مسیرهای دوچرخهسواری محدود شود، توضیح میدهد: الان مردم عملا تا کف رودخانه میروند و حتی با خودرو تا نزدیکی رودخانه میرسند و شرایط بدی ایجاد میکنند. نظر ما این بود که شرکت آب منطقهای محدودهها را مشخص کند. او درباره اینکه اصولا چرا نباید در جوار رودخانه عملیات سازهای انجام شود، میگوید: ما سالها فعالیت کردیم تا این رستورانهایی که در کنار رودخانه جاجرود ساخته شد و مرتبا آلودگی ایجاد میکردند را جمعآوری کنیم. حتی یکی دو تا از این رستورانها خراب شد زیرا منبع آلودگی آب بودند. وقتی خود شهرداری لواسان میآید و در حریم رودخانه تأسیسات درست میکند دیگر ما چگونه میتوانیم به یک رستوران اعتراض کنیم که چرا نزدیک رودخانه فعالیت میکنی؛ یعنی نخستین نتیجه جنبه بدآموزی طرح است که کل حاشیه جانبی رودخانه جاجرود را فراخواهد گرفت.
با وجود این رئیس اداره محیطزیست طبیعی استان تهران از حذف برخی از این تأسیسات و دستور توقف عملیات خبر میدهد. امیرعباس احمدی در گفتوگو با مهر میگوید: شرکت آب منطقهای میخواست مقداری از آبرفتهایی که در طول سالیان سال آنجا تلنبار شده را جمعآوری کند. شهرداری هم میگفت باید برای مردمی که به قصد تفرج آنجا میآیند فکری بکنیم. اصل موضوع خوب بود اما ایراد کار این بود که از ابتدا سازمان محیطزیست در این مجموعه دیده نشد. احمدی با اعلام اینکه آنجا فعالیتهایی مقطعی انجام شده بود که آن را متوقف کردیم، میگوید: گفتیم که تا این طرح مورد تأیید کمیسیون مربوطه ما نباشد اجرای آن امکانپذیر نیست. حدود یک ماهونیم جلسات متعددی داشتیم و نهایتا معاون عمرانی لزوم ساماندهی این محدوده را تکلیف کردند و گفتند شرایط نامناسب آن محدوده باید تغییر کند.
احمدی با بیان اینکه قرار شد طرح به ساخت مسیرهای پیادهروی مانند آنچه در اطراف زایندهرود ساخته شده یا مثلا تعداد محدودی آلاچیق و مسیرهای دوچرخهسواری محدود شود، توضیح میدهد: الان مردم عملا تا کف رودخانه میروند و حتی با خودرو تا نزدیکی رودخانه میرسند و شرایط بدی ایجاد میکنند. نظر ما این بود که شرکت آب منطقهای محدودهها را مشخص کند. او درباره اینکه اصولا چرا نباید در جوار رودخانه عملیات سازهای انجام شود، میگوید: ما سالها فعالیت کردیم تا این رستورانهایی که در کنار رودخانه جاجرود ساخته شد و مرتبا آلودگی ایجاد میکردند را جمعآوری کنیم. حتی یکی دو تا از این رستورانها خراب شد زیرا منبع آلودگی آب بودند. وقتی خود شهرداری لواسان میآید و در حریم رودخانه تأسیسات درست میکند دیگر ما چگونه میتوانیم به یک رستوران اعتراض کنیم که چرا نزدیک رودخانه فعالیت میکنی؛ یعنی نخستین نتیجه جنبه بدآموزی طرح است که کل حاشیه جانبی رودخانه جاجرود را فراخواهد گرفت.
بی توجه موانع و محدودیتها، ميگوید برای این کار ساخته شده ام و عاشقانه پیش ميروم. انتشار عکسهایش در دنیای مجازی، موجی از انتقادها و حملهها را به همراه داشت، اما او همه را دعوت ميکند تا جور دیگری به او و ورزشش نگاه کنند. ميگوید بهخاطر ظاهرش در فدراسیون راه به جایی نبرده و حالا برای رسیدن به آرزوهایش در فکر سفر است.قانون با شیرین نوبهاری، یکی از اولین زنان موفق در رشته پرورش اندام به گفتوگو نشسته که شرح آن را در زیر ميخوانید.
خودتان را معرفی کنید.من شیرین نوبهاری متولد سال 1368 مشهد هستم و لیسانس معماری دارم. حدود 10سال پیش ورزش را شروع کردم. همیشه علاقه داشتم پرورش اندام کار کنم. از سال 89- 88 احساس کردم نسبت به بقیه خانمها فیزیک بدنی کامل تری دارم و تفاوتم را احساس کردم. از آن زمان این ورزش را به صورت حرفه ای دنبال ميکنم و الان مربی بدنسازی هستم.برای بدنساز شدن دوره خاصی را گذراندی؟
نه. برای بانوان برنامه خاصی وجود نداشت. تا همین چند سال پیش درک جزیی ترین مسائل هم برای خیلیها سخت بود. مثلا خیلیها فکر ميکردند اگر مکمل بخورند حتما مریض ميشوند یا حتما اندامشان مردانه ميشود. این ناآگاهیها که هنوز هم ادامه دارد باعث ضعف در این رشته شده. الان اطلاعات چندانی در پرورش اندام بانوان در ایران وجود ندارد. هر کسی بر اساس تجربه خودش راه را شروع ميکند. یکسری کلاسهایی گذاشتند که مدرک بدهند، اما اصلا پخته نیست.تا به حال در مسابقه ای هم شرکت کردی؟
در داخل ایران که اصلا بیان چنین موضوعی، مخالفان خودش را دارد. اگر کسی بخواهد مسابقه بدهد باید برود خارج از کشور که آن هم بدون مشکل نیست و شاید اصلا نتوانی بعد از مسابقه برگردی. برنامه ریزی این را دارم که در سال جدیدی که بیاید مسابقه داشته باشم.مسابقه در داخل؟
برگزاری مسابقات در ایران، چندین سال کار مداوم ميخواهد. حتی اگر اجازه برگزاری مسابقات را بدهند، خانميکه بخواهد در این مسابقات داوری کند را نداریم. من اولین نفری هستم که در پرورش اندام قدمهای اول را برداشته ام اما خب خیلیها به من ميگویند زن را چه به پرورش اندام؟
چرا این حرف را ميزنند؟
تا زمانی که شما وجه تمایزی با بقیه نداشته باشید کسی کاری با شما ندارد. اما جایی که فرق شما مشهود شود، خیلیها این سوال برایشان پیش ميآید که چرا زن باید به بدنسازی برود. برخی هم این کار را زشت ميدانند، ميگویند زن چرا باید هیکلش را درشت کند، زن باید ظریف باشد. وقتی شما اولین نفر هستید، سپر بلا ميشوید. اولین توهینها، نقدها و مخالفتها را ميشنوید تا راه را برای خیلیها هموار کنید.سایز من مخصوصا خیلی ناشناخته است. خانمهای زیادی هستند که سایزهای کوچکتری دارند اما آنقدر حساسیت ایجاد نميکنند. در سایز من ميگویند: «یک خانميآمده و دارد در سایز مردان مسابقه ميدهد.» دیگر من را با خانمها مقایسه نميکنند.گفتی سایز. آیا از کودکی درشت تر از همسنهایت بودی؟
از هم سن و سالهای خودم درشتتر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم، چون ژنتیک بدنیام به این ورزش ميخورد. در هیچ کار دیگری به اندازه پرورش اندام نمیتوانستم موفق باشم.واکنشت به کامنتها و مخالفتها چیست؟
من نميتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نميکنید. فقط ميتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم. کاش بهجای محکوم کردن، تشویقم کنید. من جای اینکه مقابلشان بایستم سعی کردم یک روی دیگری از وجهه زنان را نشان بدهم که زنان ميتوانند نه در پرورش اندام بلکه در هر کار دیگری بر اساس استعدادشان موفق باشند.مخالفتها و توهینها همیشه بوده. من حتی وقتی به یک فروشگاه وارد ميشوم یا در کنار خیابان، خیلی زود به چشم ميآیم. در ایران زندگی کردن از این لحاظ راحت نیست.
برخورد خانواده تان چطور بود؟
خانواده ام حاميصددرصدم نبودند اما هیچ وقت مخالفتی هم نکردند. روزی چند ساعت تمرین ميکنی؟
4 تا 6 ماه که در دوره حجم هستم، هر روز دو ساعت و در دوره رژیم هر روز دو شیفت دو یا سه ساعته تمرین ميکنم. در هر دو دوره هم مصرف مکمل را داریم.
انتهای راه پرورش اندام کجاست؟
پرورش اندام ورزش پرهزینه ای است. برای ماندن در این کار باید عاشق باشی مخصوصا وقتی مسابقه ای برگزار نميشود. در ایران هیچ انتهایی ندارد، ادامه ميدهیم تا ببینیم به کجا ميرسیم. شاید بتوانم در خارج از ایران به مسابقات بروم و به جایی برسم و بعد از آن کار را رها کنم.
آیا شما هم هورمون استروئید مصرف ميکنید؟
تفاوت پرورش اندام و فیت نس و بادی کلاسیک در همین است. در پرورش اندام باید عضله حجیم داشته باشی. در فیت نس حق مصرف استروئید را ندارند چراکه بدن باید خشک باشد. در پرورش اندام باید بدن قیفی شکل داشته باشی. کمر باریک شانههای پهن و پاهای پر. مسلما دوره استروئیدی لازم است.
این هورمونهای مردانه مشکلی برایت ایجاد نميکند؟
من استعداد بدنی خوبی دارم. با مصرف مکمل هم به حجم خوبی ميرسم، اما برای اینکه یک بدنساز حرفه ای باشی باید استروئید مصرف کنی. من تاکنون دو سه دوره استروئیدی داشتم. وزن طبیعی من میانگین 80 کیلوگرم بوده. الان در استراحت 90 است. با مصرف استروئید ميتوانم تا 95 هم برسم.
با تغییرات ظاهری ای که هورمون مردانه ایجاد ميکند مشکلی نداری؟
تمام ورزشکارها دارو مصرف ميکنند اما چون داروی آنها علائم ظاهری ندارد کسی متوجه نميشود. از نظر شرایط احساسی زنانه هیچ تغییری ایجاد نميشود. فقط زورت بیشتر ميشود، خستگی را احساس نميکنی، راحتتر روی عضلات فشار ميآوری تا حجميکه بخواهی را بتوانی از بدن بگیری.بعد از هر دوره مصرف استروئید دوره پاکسازی داریم. در دوره پاکسازی علائم تا حدود زیادی از بدن خارج ميشود. خانمهای پرورش اندام کار خارجی که چهرههایشان تغییر ميکند در تمام طول سال در حال مصرف کردن دارو با دوز بالا هستند. اصلا استراحت ندارند.
آیا این مصرف تحت کنترل پزشک است؟
با کنترل پزشک نیست. بدنسازهای حرفهای معمولا به این امور آگاهی دارند و به اصطلاح خودشان دکتر هستند. حتما دیدید بدنسازانی که برنامههای تغذیه دقیق ميدهند. به شخصه تا به حال با هیچ دکتری مشورت نکردم.
تاکنون با فدراسیون همکاری ای داشتهای؟
(میخندد) مسئله جالبی را مطرح کردید که من همیشه در مورد این موضوع با فدراسیون به مشکل برخورد کردم. متاسفانه در فدراسیون یکسری افراد همیشه مانع کار ميشوند و دخالتهای بیجا میکنند. من همیشه دوست داشتم کار کنم اما نگذاشتند حتی به آنجا راه پیدا کنم. در مورد من ميگفتند «تیپش تابلو است» یا«بدن خاصی دارد» یا ميگفتند:«آدميکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید.»
چه کسانی این حرفها را ميزنند؟
همیشه صحبت کسانی به کرسی مينشیند که یک جایگاهی دارند. این صحبتها را کسانی کردند که نگران جایگاه خودشان بودند.
ارتباطت با آقایان پرورش اندام کار چطور است؟
آقای یوسف کریمي و علی تبریزی را در یکی از سمینارها دیدم و هیچ ارتباط کاری ای با آنها نداشتم.
حرف آخر؟
امیدوارم تفکر، علم و آگاهی مردم ایران به سمتی برود که متفاوت بودن را بد ندانند. اگر کسی توانسته متفاوت باشد برایش ارزش قائل باشید. فکر نکنید حتما مشکلی دارد و از راه بیراهه وارد شده.
خودتان را معرفی کنید.من شیرین نوبهاری متولد سال 1368 مشهد هستم و لیسانس معماری دارم. حدود 10سال پیش ورزش را شروع کردم. همیشه علاقه داشتم پرورش اندام کار کنم. از سال 89- 88 احساس کردم نسبت به بقیه خانمها فیزیک بدنی کامل تری دارم و تفاوتم را احساس کردم. از آن زمان این ورزش را به صورت حرفه ای دنبال ميکنم و الان مربی بدنسازی هستم.برای بدنساز شدن دوره خاصی را گذراندی؟
نه. برای بانوان برنامه خاصی وجود نداشت. تا همین چند سال پیش درک جزیی ترین مسائل هم برای خیلیها سخت بود. مثلا خیلیها فکر ميکردند اگر مکمل بخورند حتما مریض ميشوند یا حتما اندامشان مردانه ميشود. این ناآگاهیها که هنوز هم ادامه دارد باعث ضعف در این رشته شده. الان اطلاعات چندانی در پرورش اندام بانوان در ایران وجود ندارد. هر کسی بر اساس تجربه خودش راه را شروع ميکند. یکسری کلاسهایی گذاشتند که مدرک بدهند، اما اصلا پخته نیست.تا به حال در مسابقه ای هم شرکت کردی؟
در داخل ایران که اصلا بیان چنین موضوعی، مخالفان خودش را دارد. اگر کسی بخواهد مسابقه بدهد باید برود خارج از کشور که آن هم بدون مشکل نیست و شاید اصلا نتوانی بعد از مسابقه برگردی. برنامه ریزی این را دارم که در سال جدیدی که بیاید مسابقه داشته باشم.مسابقه در داخل؟
برگزاری مسابقات در ایران، چندین سال کار مداوم ميخواهد. حتی اگر اجازه برگزاری مسابقات را بدهند، خانميکه بخواهد در این مسابقات داوری کند را نداریم. من اولین نفری هستم که در پرورش اندام قدمهای اول را برداشته ام اما خب خیلیها به من ميگویند زن را چه به پرورش اندام؟
چرا این حرف را ميزنند؟
تا زمانی که شما وجه تمایزی با بقیه نداشته باشید کسی کاری با شما ندارد. اما جایی که فرق شما مشهود شود، خیلیها این سوال برایشان پیش ميآید که چرا زن باید به بدنسازی برود. برخی هم این کار را زشت ميدانند، ميگویند زن چرا باید هیکلش را درشت کند، زن باید ظریف باشد. وقتی شما اولین نفر هستید، سپر بلا ميشوید. اولین توهینها، نقدها و مخالفتها را ميشنوید تا راه را برای خیلیها هموار کنید.سایز من مخصوصا خیلی ناشناخته است. خانمهای زیادی هستند که سایزهای کوچکتری دارند اما آنقدر حساسیت ایجاد نميکنند. در سایز من ميگویند: «یک خانميآمده و دارد در سایز مردان مسابقه ميدهد.» دیگر من را با خانمها مقایسه نميکنند.گفتی سایز. آیا از کودکی درشت تر از همسنهایت بودی؟
از هم سن و سالهای خودم درشتتر بودم، ولی نه خیلی چشمگیر. وقتی وارد این ورزش شدم و قلقهایش را یاد گرفتم احساس کردم که برای این ورزش زاده شدم، چون ژنتیک بدنیام به این ورزش ميخورد. در هیچ کار دیگری به اندازه پرورش اندام نمیتوانستم موفق باشم.واکنشت به کامنتها و مخالفتها چیست؟
من نميتوانم به تک تک مردان و زنان مخالف توضیح بدهم که چرا زاویه دیدتان را عوض نميکنید. فقط ميتوانم به آن جهت بدهم؛ به آنها بگویم اگر به اینجا رسیدم، شاید قابلیتش را داشتم. کاش بهجای محکوم کردن، تشویقم کنید. من جای اینکه مقابلشان بایستم سعی کردم یک روی دیگری از وجهه زنان را نشان بدهم که زنان ميتوانند نه در پرورش اندام بلکه در هر کار دیگری بر اساس استعدادشان موفق باشند.مخالفتها و توهینها همیشه بوده. من حتی وقتی به یک فروشگاه وارد ميشوم یا در کنار خیابان، خیلی زود به چشم ميآیم. در ایران زندگی کردن از این لحاظ راحت نیست.
برخورد خانواده تان چطور بود؟
خانواده ام حاميصددرصدم نبودند اما هیچ وقت مخالفتی هم نکردند. روزی چند ساعت تمرین ميکنی؟
4 تا 6 ماه که در دوره حجم هستم، هر روز دو ساعت و در دوره رژیم هر روز دو شیفت دو یا سه ساعته تمرین ميکنم. در هر دو دوره هم مصرف مکمل را داریم.
انتهای راه پرورش اندام کجاست؟
پرورش اندام ورزش پرهزینه ای است. برای ماندن در این کار باید عاشق باشی مخصوصا وقتی مسابقه ای برگزار نميشود. در ایران هیچ انتهایی ندارد، ادامه ميدهیم تا ببینیم به کجا ميرسیم. شاید بتوانم در خارج از ایران به مسابقات بروم و به جایی برسم و بعد از آن کار را رها کنم.
آیا شما هم هورمون استروئید مصرف ميکنید؟
تفاوت پرورش اندام و فیت نس و بادی کلاسیک در همین است. در پرورش اندام باید عضله حجیم داشته باشی. در فیت نس حق مصرف استروئید را ندارند چراکه بدن باید خشک باشد. در پرورش اندام باید بدن قیفی شکل داشته باشی. کمر باریک شانههای پهن و پاهای پر. مسلما دوره استروئیدی لازم است.
این هورمونهای مردانه مشکلی برایت ایجاد نميکند؟
من استعداد بدنی خوبی دارم. با مصرف مکمل هم به حجم خوبی ميرسم، اما برای اینکه یک بدنساز حرفه ای باشی باید استروئید مصرف کنی. من تاکنون دو سه دوره استروئیدی داشتم. وزن طبیعی من میانگین 80 کیلوگرم بوده. الان در استراحت 90 است. با مصرف استروئید ميتوانم تا 95 هم برسم.
با تغییرات ظاهری ای که هورمون مردانه ایجاد ميکند مشکلی نداری؟
تمام ورزشکارها دارو مصرف ميکنند اما چون داروی آنها علائم ظاهری ندارد کسی متوجه نميشود. از نظر شرایط احساسی زنانه هیچ تغییری ایجاد نميشود. فقط زورت بیشتر ميشود، خستگی را احساس نميکنی، راحتتر روی عضلات فشار ميآوری تا حجميکه بخواهی را بتوانی از بدن بگیری.بعد از هر دوره مصرف استروئید دوره پاکسازی داریم. در دوره پاکسازی علائم تا حدود زیادی از بدن خارج ميشود. خانمهای پرورش اندام کار خارجی که چهرههایشان تغییر ميکند در تمام طول سال در حال مصرف کردن دارو با دوز بالا هستند. اصلا استراحت ندارند.
آیا این مصرف تحت کنترل پزشک است؟
با کنترل پزشک نیست. بدنسازهای حرفهای معمولا به این امور آگاهی دارند و به اصطلاح خودشان دکتر هستند. حتما دیدید بدنسازانی که برنامههای تغذیه دقیق ميدهند. به شخصه تا به حال با هیچ دکتری مشورت نکردم.
تاکنون با فدراسیون همکاری ای داشتهای؟
(میخندد) مسئله جالبی را مطرح کردید که من همیشه در مورد این موضوع با فدراسیون به مشکل برخورد کردم. متاسفانه در فدراسیون یکسری افراد همیشه مانع کار ميشوند و دخالتهای بیجا میکنند. من همیشه دوست داشتم کار کنم اما نگذاشتند حتی به آنجا راه پیدا کنم. در مورد من ميگفتند «تیپش تابلو است» یا«بدن خاصی دارد» یا ميگفتند:«آدميکه توی چشم است را نباید بیاورید و از او استفاده کنید.»
چه کسانی این حرفها را ميزنند؟
همیشه صحبت کسانی به کرسی مينشیند که یک جایگاهی دارند. این صحبتها را کسانی کردند که نگران جایگاه خودشان بودند.
ارتباطت با آقایان پرورش اندام کار چطور است؟
آقای یوسف کریمي و علی تبریزی را در یکی از سمینارها دیدم و هیچ ارتباط کاری ای با آنها نداشتم.
حرف آخر؟
امیدوارم تفکر، علم و آگاهی مردم ایران به سمتی برود که متفاوت بودن را بد ندانند. اگر کسی توانسته متفاوت باشد برایش ارزش قائل باشید. فکر نکنید حتما مشکلی دارد و از راه بیراهه وارد شده.