گزیده ها قسمت سوم .24 بهمن - 94
امروزه سقط جنین درسطح جهان رو به
افزایش است و به گفته كارشناسان اين كار به دلایل مختلفي انجام می شود. سقط
جنین در نگاه اول ناراحتکننده و غیرقانونی است. از نظر دین مبین اسلام این
کار قتل نفس است. اکثریت افراد هم با این مسئله کاملا مخالفند و آن را غیر
قانونی و حتی خلاف شرع میدانند و سقط جنین عمدی را یک گناه بزرگ دانسته و
تحت هر شرایطی آن را نادرست میدانند. ادیان مختلف نیز سقط جنین را بهجز
در موارد استثنائی ممنوع اعلام کردهاند و بايد گفت اعتقادات مذهبی،
قوانین و مقررات را تحت تاثیر قرار داد و به همین دلیل قانونگذاران کشورهای
مختلف سقطجنین را ممنوع و برای آن مجازات نيز تعیین کردهاند.
به گزارش قانون، اما بهتر است بدانیم موارد و مواقعی وجود دارد که سقط جنین به صورت کاملا قانونی میتواند انجام بگیرد اما طبق قوانين كشور ما ، سقط جنین از همان مراحل اولیه استقرار نطفه، قابل مجازات است و ضوابط آن در مواد 487 تا 493 قانون مجازات اسلامی و همچنین در مواد 623 و 624 قانون مجازات اسلامي پیشبینی شده است اما حال اين سوال مطرح است كه آيا قانونگذار افرادي که زن حامله را به سقط جنین راهنمایی میکنند (چه پزشک باشد چه فرد عادی)، قابل تعقیب و مجازات میداند؟ آيا در قوانين كشور در مواردي كه جان مادر يا كودك در خطر باشد سقط قانوني درنظر گرفته شده است؟و اينكه آيا سقط جنين عمدي ، قتل محسوب ميشود؟ اينها سوالاتي است كه در اين زمان ذهن بسياري از مردم را به خود جلب كرده. «قانون» در این زمينه گفتوگويي با دكترعباس تدين، استاد دانشگاه و حقوقدان و دكتر زينب اصغري، وكيل دادگستري و عضو هيات علمي دانشگاه انجام داده كه از نظرتان ميگذرد.
دكترعباس تدين، در رابطه با قوانين موجود در مورد سقط جنين به «قانون» گفت: سقط جنين در قانون مجازات اسلامي جرم انگاري شده است. يعني قانونگذار اين عمل را جرم انگاشته و براي آن مجازات در نظر گرفته است. البته در قانون هيچ تعريفي از سقط جنين وجود ندارد. اما سقط جنين را ميتوانيم اينگونه تعريف كنيم كه خروج ارادي جنين از رحم مادر به گونهاي كه قابليت زيست و حيات نداشته باشد يعني حيات به محض خروج از رحم مادر پايان پذيرد، وگرنه اگر جنيني به دنيا بيايد و با دستگاه ادامه حيات پيدا كند اين مصداق سقط جنين نيست .اين حقوقدان ادامه داد: قانونگذار براي سقط عمدي جنين، هم مجازات تعزيري و هم پرداخت ديه در نظر گرفته است. يعني اگر كسي باعث سقط جنين ديگري شود علاوه بر مجازات تعزيري كه در قانون آمده موظف به پرداخت ديه هم هست.
مشاركت در سقط جنين به عنوان معاون جرم سقط جنين است
وي ادامه داد: كساني كه در ارتكاب اين جرم مساعدت يا مشاركت ميكنند حال پزشك، ماما يا اشخاص عادي فرقي ندارد قانونگذار آنها را معاون جرم سقط جنين ميداند و آنها را نيز قابل مجازات ميداند. به عبارت ديگر افرادي كه به هر طريقي سقط جنين را تسهيل كنند چه با آموزش دادن، چه با دارو دادن و چه با اقدامي كه باعث شود كه مادر يا شخص ديگري جنين را سقط كند در همه اين موارد آن افراد، به عنوان معاون جرم قابلمجازات هستند.
تدين تصريح كرد: گاهي مادر خود رأسا اقدام به سقط جنين ميكند يعني مادر وسايلي را تهيه كرده و خود مبادرت به سقط جنين ميكند. در قانون مجازات اسلامي در بحث ديات يك اختلافي وجود داشت كه آيا بعد از دميده شدن روح (ولوج روح) كه مادر يا شخص ثالثي اين كار را انجام دهد آيا اين مصداق قتل عمد هست يا خير؟ يعني آيا ميتوان او را قصاص كرد يا خير؟ كه بايد گفت، رويكرد قانون مجازات اسلامي اينگونه است كه اين امر را بعد از دميده شدن روح (ولوج روح ) قتل عمد نميداند و اصلا قتل نميداند.اما رويه قانونگذار تغيير كرده و باوجود اينكه ممكن است در ديدگاههاي فقهي ما داشته باشيم كه بعد از دميده شدن روح ،سقط جنين ميتواند قتل باشد اما قانونگذار از اين موضوع پيروي نكرده است. سقط جنين بعد يا قبل از دميده شدن روح تفاوتي ندارد به هر حال مجازات خود را خواهد داشت.
اجازه سقط جنين بنابر چند شرط
اين استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: مواردي وجود دارد كه گاه مادر به بیماری مبتلاست كه ادامه بارداری برای سلامتی وي بسیار خطرناك و مهلك است یا اینكه جنین موجود در رحم دچار ناهنجاریهایی باشد كه با حیات جنین منافات داشته و جنین بعد از زایمان قادر به حیات نباشد.در اين موارد، قانونگذار با چند شرط اجازه سقط جنين را صادر كرده است. به عبارت ديگر با توجه به قانون سقط درمانی، صدور مجوز سقط درمانی منوط به وجود شرایط ذیل است:۱- بیماری جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادرکه با تهدید جانی مادر توأم باشد؛ احراز این شرط با تشخیص سه پزشک متخصص و معتمد و با تأیید پزشکی قانونی خواهد بود. ۲- هنوز روح دميده نشده باشد يعني قرار داشتن جنین در مرحله پیش از ولوج روح (چهارماهگی)؛ احراز این شرط بر اساس سونوگرافیهای معتبر دورهای صورت خواهد گرفت. ۳- رضایت زن، زن باید با حضور در پزشکی قانونی و تکمیل فرم درخواست اعلام رضایت کند. (حضور پدر براي صدور مجوز سقط درمانی، ضرورتی نخواهد داشت)
قانونگذار بعد ولوج روح اجازه سقط جنين را نميدهد
وي در پايان خاطر نشان كرد: قانونگذار ما بعد ولوج روح اجازه سقط جنين را نميدهد. به اعتقاد بنده در قانون مجازات جديد در سقط عمدي جنين تفاوتي در دميدن روح يا ندميدن روح نگذاشته است و رويكرد خود را تغيير داده است ما ميتوانيم قانون سقط درماني را هم به نحوي اصلاح كنيم تا اين موارد كاهش پيدا كند.
سقط جنين سه ماه تا 6 ماه حبس دارد
دكتر زينب اصغري، وكيل دادگستري و عضو هيات علمي دانشگاه در رابطه با افرادي كه مادر را در سقط جنين راهنمايي ميكنند به «قانون» گفت: باید افراد را به دو دسته تقسیم كرد: دسته اول افراد عادی و دسته دوم شاغلین به مشاغل پزشکی و مامایی و مشاغل مشابه. در قوانین ما برای دسته دوم مجازات سنگینتری پیشبینی شده است، چرا که این دسته به واسطه شغلشان مسئولیت بیشتری داشتهاند لذا بنابر قانون مجازات اسلامي، اگر کسی که زن حامله را به سقط جنین دلالت ميكند، فرد معمولی باشد علاوه بر پرداخت دیه، به سه ماه تا 6 ماه حبس محکوم می شود.وي ادامه داد: در این حالت مرتكب عملا در سقط جنین مباشرت نداشته، بلكه صرفا با دلالت مادر به خوردن دارو یا به كار بردن سایر وسایل سقط جنین، وی را در ارتكاب جرم مساعدت ميكند.
وي ادامه داد: حال اگر همین فرد به زن حامله، عملا در سقط مباشرت داشته باشد و به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن شود به مجازات حبس از 6 ماه تا یك سال و پرداخت دیه محكوم ميشود. اما اگر فاعل، پزشک، ماما یا فروشنده دارو یا مشاغل مشابه باشد، علاوه بر پرداخت دیه، به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد. به عبارتی حداقل مجازات برای دسته دوم دو سال است.
اصغري عنوان كرد: همچنین کسانی که از کادر درمانی رسمی کشور نبوده و از افراد عادی هستند اما خود را پزشک یا ماما معرفی کرده و با این عناوین اقدام به سقط جنین کنند، مجازات دسته دوم در مورد آنها اعمال می شود.
در هیچ حالتی برای مادر مجازات حبس یا جریمه پیش بینی نشده است
اين وكيل دادگستري خاطر نشان كرد: باید توجه داشت قانونگذار ایرانی در هیچ حالتی برای مادر مجازات حبس ، جریمه و ... پیش بینی نکرده است و در هر حال مادر حتی اگر به عمد و شخصا جنین خود را سقط نماید فقط به پرداخت دیه به پدر محکوم خواهد شد. دیه جنین نیز با توجه به مراحل رشد جنین متفاوت است، اما پس از چهارماهگی که اصطلاحا گفته می شود روح در جنین دمیده شده است، دیه جنین، دیه کامل خواهد بود.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: هرچند در مورد پدری که همسر را به سقط جنین تشویق و تحریک كند یا ابزار سقط جنین را فراهم آورد حکم صریحی نیامده است، اما به نظر می رسد سنگین ترین مجازاتی که می توان برای پدر فرض نمود، همان پرداخت دیه است البته باید توجه داشت در این حالت خود پدر یا مادر که در سقط قصد داشته اند، از دیه سهمی نمی برند.
بنابر قانون، سقط درمانی تنها تا قبل از اتمام چهارماهگی امکان پذیر است
اصغري در رابطه با اينكه درخواست صدور مجوز سقط جنین فقط هنگامی پذیرفته میشود که جهت درمان بوده و قبل از 4 ماهگی جنین به درخواست زوجین و با معرفینامه پزشک نتایج آزمایشات پزشکی به اداره کل پزشکی قانونی استان تقدیم شود عنوان كرد: درست است بنابر قانون، سقط درمانی تنها تا قبل از اتمام چهارماهگی امکان پذیر است به عبارتی سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشك متخصص و تایید پزشكی قانونی مبنی بر بیماری جنین كه به علت عقبافتادگی یا ناقص الخلقه بودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادر كه با تهدید جانی مادر توام باشد قبل از ولوج روح( چهارماه) با رضایت زن مجاز می باشد و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشك مباشر نخواهد بود. نکته اول آن است که در این ماده واحده، جهت رعایت حال مادر، رضایت وی کافی اعلام شده و بنابراین رضایت شوهر برای سقط درمانی ضرورتی ندارد؛ در عمل نیز مراکز پزشکی قانونی رضایت زن را کافی می دانند، که می تواند در حفظ شأن و حقوق زن گامی مهم و قابلاحترام قلمداد شود.
وي ادامه داد: نکته دوم محدودیت زمانی است، همانگونه که اشاره شد، توسل به سقط درمانی قانونی تنها تا قبل از اتمام چهارماهگی امکان پذیر است. بنابر قانون مجوز سقط جنین بعد از چهارماهگی صادر نخواهد شد و دلیل آن، حرمت سقط جنین پس از ولوج روح است. لذا سرعت در رسیدگی به درخواست، برای استفاده از حق سقط درمانی حائز اهمیت بسیار است.
اين وكيل دادگستري خاطر نشان كرد: بعد از چهارماهگی و حلول روح مطابق نظر اکثریت علما به هیچ وجه اسقاط جنین جایز نیست. اقلیتی نیز قائلند که در صورت خطر جانی برای مادر، اسقاط جنین حتی بعد از دمیده شدن روح نیز بلا اشکال است. حضرت امام خمینی معتقدند، بعد از دمیدن روح در جنین، حفظ جان یکی بر دیگری ارجحیتی ندارد و اگر علم به تلف شدن هر دو باشد و تنها امکان حفظ یکی از آنهاست، مورد باید با قرعه مشخص شود.
اين استاد دانشگاه افزود: اما باید گفت، در شرایط سقط درمانی که جان مادر در خطر است، نه امکان حفظ هر دو موجود است و نه انتخابی در کار است، چون حیات جنین، متوقف بر بقای مادر است و اگر جنین را انتخاب کنیم نمیتوانیم جانش را حفظ کنیم. بنابراین، هرچند ترجیحی بین زندگی مادر و جنین نیست اما تنها راه ممکن حفظ زندگی مادر است چرا که حفظ جان مادر بهتر از مرگ هردو است.
اصغري تصريح كرد: از این جهت ممکن است در عمل مواردی مشاهده شود که علیرغم گذر از چهارماهگی با توجه به شدت خطر و دیگر شرایط، اجازه سقط صادر گردد، هر چند با مر قانون منافات دارد. باید توجه داشت علیرغم برخی تفاسیر، سقط جنین در هیچ حالتی قتل محسوب نشده و نمی تواند مستوجب قصاص نفس شود، هرچند در فرض سقط بعد از چهارماهگی دیه کامل انسان مستقر خواهد بود.
مجازات قصاص در قوانين براي سقط جنين نیز پیشبینی شده است
وي در پاسخ به این که آیا برابر قانون آزار و اذیت زنی که باردار است و چنانچه موجب سقط جنین شود جرم است،خاطر نشان کرد: بله، هر كس عالما و عامدا به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله موجب سقط جنین وی شود علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یك تا سه سال محكوم خواهد شد.ملاحظه میشود، قانونگذار در این حالت بر خلاف سایر وضعیتهای سقط جنین، علاوه بر حبس و دیه، مجازات قصاص را نیز پیشبینی كرده است.
اصغري در پايان افزود: حقوقدانان در این رابطه دو برداشت مختلف دارند. عدهای معتقدند چنانچه جنینی در مرحله ولوج روح باشد مرتكب ، مستوجب قصاص است و عدهای دیگر معتقدند در هر صورت مجازات قصاص از مرتكب سقط جنین منتفی است. در رویه قضایی و نظریه پردازی حقوقی، دیدگاه دوم با اقبال بیشتری مواجه بوده و با منطق حقوقی نیز سازگارتر می نماید. بنابراین از نظر ما در اینجا منظور از قصاص، مجازات آسیبی است که به مادر وارد شده نه به جنین و در برابر جنین کماکان همان دیه مستقر است.
به گزارش قانون، اما بهتر است بدانیم موارد و مواقعی وجود دارد که سقط جنین به صورت کاملا قانونی میتواند انجام بگیرد اما طبق قوانين كشور ما ، سقط جنین از همان مراحل اولیه استقرار نطفه، قابل مجازات است و ضوابط آن در مواد 487 تا 493 قانون مجازات اسلامی و همچنین در مواد 623 و 624 قانون مجازات اسلامي پیشبینی شده است اما حال اين سوال مطرح است كه آيا قانونگذار افرادي که زن حامله را به سقط جنین راهنمایی میکنند (چه پزشک باشد چه فرد عادی)، قابل تعقیب و مجازات میداند؟ آيا در قوانين كشور در مواردي كه جان مادر يا كودك در خطر باشد سقط قانوني درنظر گرفته شده است؟و اينكه آيا سقط جنين عمدي ، قتل محسوب ميشود؟ اينها سوالاتي است كه در اين زمان ذهن بسياري از مردم را به خود جلب كرده. «قانون» در این زمينه گفتوگويي با دكترعباس تدين، استاد دانشگاه و حقوقدان و دكتر زينب اصغري، وكيل دادگستري و عضو هيات علمي دانشگاه انجام داده كه از نظرتان ميگذرد.
دكترعباس تدين، در رابطه با قوانين موجود در مورد سقط جنين به «قانون» گفت: سقط جنين در قانون مجازات اسلامي جرم انگاري شده است. يعني قانونگذار اين عمل را جرم انگاشته و براي آن مجازات در نظر گرفته است. البته در قانون هيچ تعريفي از سقط جنين وجود ندارد. اما سقط جنين را ميتوانيم اينگونه تعريف كنيم كه خروج ارادي جنين از رحم مادر به گونهاي كه قابليت زيست و حيات نداشته باشد يعني حيات به محض خروج از رحم مادر پايان پذيرد، وگرنه اگر جنيني به دنيا بيايد و با دستگاه ادامه حيات پيدا كند اين مصداق سقط جنين نيست .اين حقوقدان ادامه داد: قانونگذار براي سقط عمدي جنين، هم مجازات تعزيري و هم پرداخت ديه در نظر گرفته است. يعني اگر كسي باعث سقط جنين ديگري شود علاوه بر مجازات تعزيري كه در قانون آمده موظف به پرداخت ديه هم هست.
مشاركت در سقط جنين به عنوان معاون جرم سقط جنين است
وي ادامه داد: كساني كه در ارتكاب اين جرم مساعدت يا مشاركت ميكنند حال پزشك، ماما يا اشخاص عادي فرقي ندارد قانونگذار آنها را معاون جرم سقط جنين ميداند و آنها را نيز قابل مجازات ميداند. به عبارت ديگر افرادي كه به هر طريقي سقط جنين را تسهيل كنند چه با آموزش دادن، چه با دارو دادن و چه با اقدامي كه باعث شود كه مادر يا شخص ديگري جنين را سقط كند در همه اين موارد آن افراد، به عنوان معاون جرم قابلمجازات هستند.
تدين تصريح كرد: گاهي مادر خود رأسا اقدام به سقط جنين ميكند يعني مادر وسايلي را تهيه كرده و خود مبادرت به سقط جنين ميكند. در قانون مجازات اسلامي در بحث ديات يك اختلافي وجود داشت كه آيا بعد از دميده شدن روح (ولوج روح) كه مادر يا شخص ثالثي اين كار را انجام دهد آيا اين مصداق قتل عمد هست يا خير؟ يعني آيا ميتوان او را قصاص كرد يا خير؟ كه بايد گفت، رويكرد قانون مجازات اسلامي اينگونه است كه اين امر را بعد از دميده شدن روح (ولوج روح ) قتل عمد نميداند و اصلا قتل نميداند.اما رويه قانونگذار تغيير كرده و باوجود اينكه ممكن است در ديدگاههاي فقهي ما داشته باشيم كه بعد از دميده شدن روح ،سقط جنين ميتواند قتل باشد اما قانونگذار از اين موضوع پيروي نكرده است. سقط جنين بعد يا قبل از دميده شدن روح تفاوتي ندارد به هر حال مجازات خود را خواهد داشت.
اجازه سقط جنين بنابر چند شرط
اين استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: مواردي وجود دارد كه گاه مادر به بیماری مبتلاست كه ادامه بارداری برای سلامتی وي بسیار خطرناك و مهلك است یا اینكه جنین موجود در رحم دچار ناهنجاریهایی باشد كه با حیات جنین منافات داشته و جنین بعد از زایمان قادر به حیات نباشد.در اين موارد، قانونگذار با چند شرط اجازه سقط جنين را صادر كرده است. به عبارت ديگر با توجه به قانون سقط درمانی، صدور مجوز سقط درمانی منوط به وجود شرایط ذیل است:۱- بیماری جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادرکه با تهدید جانی مادر توأم باشد؛ احراز این شرط با تشخیص سه پزشک متخصص و معتمد و با تأیید پزشکی قانونی خواهد بود. ۲- هنوز روح دميده نشده باشد يعني قرار داشتن جنین در مرحله پیش از ولوج روح (چهارماهگی)؛ احراز این شرط بر اساس سونوگرافیهای معتبر دورهای صورت خواهد گرفت. ۳- رضایت زن، زن باید با حضور در پزشکی قانونی و تکمیل فرم درخواست اعلام رضایت کند. (حضور پدر براي صدور مجوز سقط درمانی، ضرورتی نخواهد داشت)
قانونگذار بعد ولوج روح اجازه سقط جنين را نميدهد
وي در پايان خاطر نشان كرد: قانونگذار ما بعد ولوج روح اجازه سقط جنين را نميدهد. به اعتقاد بنده در قانون مجازات جديد در سقط عمدي جنين تفاوتي در دميدن روح يا ندميدن روح نگذاشته است و رويكرد خود را تغيير داده است ما ميتوانيم قانون سقط درماني را هم به نحوي اصلاح كنيم تا اين موارد كاهش پيدا كند.
سقط جنين سه ماه تا 6 ماه حبس دارد
دكتر زينب اصغري، وكيل دادگستري و عضو هيات علمي دانشگاه در رابطه با افرادي كه مادر را در سقط جنين راهنمايي ميكنند به «قانون» گفت: باید افراد را به دو دسته تقسیم كرد: دسته اول افراد عادی و دسته دوم شاغلین به مشاغل پزشکی و مامایی و مشاغل مشابه. در قوانین ما برای دسته دوم مجازات سنگینتری پیشبینی شده است، چرا که این دسته به واسطه شغلشان مسئولیت بیشتری داشتهاند لذا بنابر قانون مجازات اسلامي، اگر کسی که زن حامله را به سقط جنین دلالت ميكند، فرد معمولی باشد علاوه بر پرداخت دیه، به سه ماه تا 6 ماه حبس محکوم می شود.وي ادامه داد: در این حالت مرتكب عملا در سقط جنین مباشرت نداشته، بلكه صرفا با دلالت مادر به خوردن دارو یا به كار بردن سایر وسایل سقط جنین، وی را در ارتكاب جرم مساعدت ميكند.
وي ادامه داد: حال اگر همین فرد به زن حامله، عملا در سقط مباشرت داشته باشد و به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن شود به مجازات حبس از 6 ماه تا یك سال و پرداخت دیه محكوم ميشود. اما اگر فاعل، پزشک، ماما یا فروشنده دارو یا مشاغل مشابه باشد، علاوه بر پرداخت دیه، به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهد شد. به عبارتی حداقل مجازات برای دسته دوم دو سال است.
اصغري عنوان كرد: همچنین کسانی که از کادر درمانی رسمی کشور نبوده و از افراد عادی هستند اما خود را پزشک یا ماما معرفی کرده و با این عناوین اقدام به سقط جنین کنند، مجازات دسته دوم در مورد آنها اعمال می شود.
در هیچ حالتی برای مادر مجازات حبس یا جریمه پیش بینی نشده است
اين وكيل دادگستري خاطر نشان كرد: باید توجه داشت قانونگذار ایرانی در هیچ حالتی برای مادر مجازات حبس ، جریمه و ... پیش بینی نکرده است و در هر حال مادر حتی اگر به عمد و شخصا جنین خود را سقط نماید فقط به پرداخت دیه به پدر محکوم خواهد شد. دیه جنین نیز با توجه به مراحل رشد جنین متفاوت است، اما پس از چهارماهگی که اصطلاحا گفته می شود روح در جنین دمیده شده است، دیه جنین، دیه کامل خواهد بود.
اين استاد دانشگاه تصريح كرد: هرچند در مورد پدری که همسر را به سقط جنین تشویق و تحریک كند یا ابزار سقط جنین را فراهم آورد حکم صریحی نیامده است، اما به نظر می رسد سنگین ترین مجازاتی که می توان برای پدر فرض نمود، همان پرداخت دیه است البته باید توجه داشت در این حالت خود پدر یا مادر که در سقط قصد داشته اند، از دیه سهمی نمی برند.
بنابر قانون، سقط درمانی تنها تا قبل از اتمام چهارماهگی امکان پذیر است
اصغري در رابطه با اينكه درخواست صدور مجوز سقط جنین فقط هنگامی پذیرفته میشود که جهت درمان بوده و قبل از 4 ماهگی جنین به درخواست زوجین و با معرفینامه پزشک نتایج آزمایشات پزشکی به اداره کل پزشکی قانونی استان تقدیم شود عنوان كرد: درست است بنابر قانون، سقط درمانی تنها تا قبل از اتمام چهارماهگی امکان پذیر است به عبارتی سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشك متخصص و تایید پزشكی قانونی مبنی بر بیماری جنین كه به علت عقبافتادگی یا ناقص الخلقه بودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادر كه با تهدید جانی مادر توام باشد قبل از ولوج روح( چهارماه) با رضایت زن مجاز می باشد و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشك مباشر نخواهد بود. نکته اول آن است که در این ماده واحده، جهت رعایت حال مادر، رضایت وی کافی اعلام شده و بنابراین رضایت شوهر برای سقط درمانی ضرورتی ندارد؛ در عمل نیز مراکز پزشکی قانونی رضایت زن را کافی می دانند، که می تواند در حفظ شأن و حقوق زن گامی مهم و قابلاحترام قلمداد شود.
وي ادامه داد: نکته دوم محدودیت زمانی است، همانگونه که اشاره شد، توسل به سقط درمانی قانونی تنها تا قبل از اتمام چهارماهگی امکان پذیر است. بنابر قانون مجوز سقط جنین بعد از چهارماهگی صادر نخواهد شد و دلیل آن، حرمت سقط جنین پس از ولوج روح است. لذا سرعت در رسیدگی به درخواست، برای استفاده از حق سقط درمانی حائز اهمیت بسیار است.
اين وكيل دادگستري خاطر نشان كرد: بعد از چهارماهگی و حلول روح مطابق نظر اکثریت علما به هیچ وجه اسقاط جنین جایز نیست. اقلیتی نیز قائلند که در صورت خطر جانی برای مادر، اسقاط جنین حتی بعد از دمیده شدن روح نیز بلا اشکال است. حضرت امام خمینی معتقدند، بعد از دمیدن روح در جنین، حفظ جان یکی بر دیگری ارجحیتی ندارد و اگر علم به تلف شدن هر دو باشد و تنها امکان حفظ یکی از آنهاست، مورد باید با قرعه مشخص شود.
اين استاد دانشگاه افزود: اما باید گفت، در شرایط سقط درمانی که جان مادر در خطر است، نه امکان حفظ هر دو موجود است و نه انتخابی در کار است، چون حیات جنین، متوقف بر بقای مادر است و اگر جنین را انتخاب کنیم نمیتوانیم جانش را حفظ کنیم. بنابراین، هرچند ترجیحی بین زندگی مادر و جنین نیست اما تنها راه ممکن حفظ زندگی مادر است چرا که حفظ جان مادر بهتر از مرگ هردو است.
اصغري تصريح كرد: از این جهت ممکن است در عمل مواردی مشاهده شود که علیرغم گذر از چهارماهگی با توجه به شدت خطر و دیگر شرایط، اجازه سقط صادر گردد، هر چند با مر قانون منافات دارد. باید توجه داشت علیرغم برخی تفاسیر، سقط جنین در هیچ حالتی قتل محسوب نشده و نمی تواند مستوجب قصاص نفس شود، هرچند در فرض سقط بعد از چهارماهگی دیه کامل انسان مستقر خواهد بود.
مجازات قصاص در قوانين براي سقط جنين نیز پیشبینی شده است
وي در پاسخ به این که آیا برابر قانون آزار و اذیت زنی که باردار است و چنانچه موجب سقط جنین شود جرم است،خاطر نشان کرد: بله، هر كس عالما و عامدا به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله موجب سقط جنین وی شود علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یك تا سه سال محكوم خواهد شد.ملاحظه میشود، قانونگذار در این حالت بر خلاف سایر وضعیتهای سقط جنین، علاوه بر حبس و دیه، مجازات قصاص را نیز پیشبینی كرده است.
اصغري در پايان افزود: حقوقدانان در این رابطه دو برداشت مختلف دارند. عدهای معتقدند چنانچه جنینی در مرحله ولوج روح باشد مرتكب ، مستوجب قصاص است و عدهای دیگر معتقدند در هر صورت مجازات قصاص از مرتكب سقط جنین منتفی است. در رویه قضایی و نظریه پردازی حقوقی، دیدگاه دوم با اقبال بیشتری مواجه بوده و با منطق حقوقی نیز سازگارتر می نماید. بنابراین از نظر ما در اینجا منظور از قصاص، مجازات آسیبی است که به مادر وارد شده نه به جنین و در برابر جنین کماکان همان دیه مستقر است.
با پیروزی برنی سندرزنامزد طیف
سوسیالیستهای دموکراتها در نیوهمپشایر، جنگ در این حزب به بالاترین حد خود رسیده
است. در حالی که هیلاری کلینتون در آیووا نتوانسته بود برنی سندرز را با یک شکست
قاطعانه بدرقه کند، خود در نیوهمپشایر شکست سنگینی را پذیرا شد تا برخی بگویند
روند نزولی هیلاری کلینتون در حزب آغاز شده است.
حتی برخی میگویند کابوس 2008، در برابر یک اوبامای تقریبا سوسیالیست، اینبار در برابر برنی سندرز در حال تکرار شدن است. از اینرو مناظره بین این دو در شبکه «PBS» تبدیل به یکی از پر زد و خوردترین مناظرات این حزب شد. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، شکست فاحش هیلاری کلینتون در نیوهمپشایر موجب شد تا هیلاری کلینتون با توپ پر در این مناظره حاضر شود. تا جایی که وی، برنی سندرز را متهم کرد که مدام حرفهای مفت میزند تا بتواند رای جذب کند.
او گفت برنی سندرز غیرواقعبینانه به مسائل داخلی و خارجی نگاه میکند و هیچکدام از طرحهایی که در سرش میپروراند، قابل اجرا شدن نیست. در مقابل برنی سندرز هم حملات خود را روی دو حوزه تنظیم کرده بود. حوزه اول به کمکهای مالی صورت گرفته به هیلاری کلینتون مربوط میشد. برنی سندرز دوباره هیلاری کلینتون را متهم کرد که به سرمایهداران والاستریت نزدیک شده و کمکهای ارائه شده برای کمپین تبلیغاتی خانم هیلاری کلینتون از این محل بوده است. حوزه دوم اما مربوط به دیدگاههای هیلاری کلینتون درخصوص جنگ در عراق و لیبی بوده که هیلاری کلینتون به هر دو مورد رای مثبت داده است.
سندرز همچنین بیثباتی در دیدگاههای وزیر سابق امور خارجه آمریکا را دستمایه خود برای حمله به هیلاری کلینتون قرار داد و گفت وی یک روز با دیکتاتورها بوده و از آنها ستایش کرده، روز دیگر اما علیه آنها اقدام کرده است. به اعتقاد روزنامه نیویورکتایمز، در حالی که فشارها علیه هیلاری کلینتون در حال افزایش است، هیلاری کلینتون برای جلوگیری از رشد محبوبیت سندرز، دست به اقدام تهاجمی زد و گفت: شما در سال 1998 جزو سناتورهایی بودید که به تغییر رژیم در عراق رای دادید.
همچنین کلینتون، ورمونتی (لقب سندرز) را متهم کرد که هیچ تجربهای در امور سیاست خارجی ندارد و گفت که آقای سناتور در امور داخلی هم هیچ طرح و برنامهای برای اجرای سیاستهای پرهزینه خود ندارد. او گفت با حضور برنی سندرز در کاخ سفید، دولت آمریکا با هدایت وی 40 درصد بزرگتر از زمان فعلی خواهد شد. کلینتون با تنظیم توپخانه خود روی طرحهای برنی سندرز گفت: ما در مورد ریاضیات بحث نمیکنیم. ما در مورد زندگی انسانها بحث میکنیم.
البته برنی سندرز در این مناظره پا پس نکشید و برخی از کارشناسان میگویند وی توانست در برابر حملات هیلاری کلینتون مقاومت کند. او به هیلاری کلینتون گفت: من نمیدانم شما با چه نوع از اقتصاددانهایی مشورت کردهاید که متهم میکنید خانوادهها با طرحهای من نمیتوانند دوام بیاورند. اما او گفت طرحهایی که هیلاری کلینتون قصد دارد آنها را پیاده کند، در سال 100 میلیارد دلار هزینه برای دولت فدرال ایجاد میکند.
او همچنین به هیلاری کلینتون گفت: خانم کلینتون شما هنوز در کاخ سفید حضور پیدا نکردهاید که اینگونه غرولند میکنید و سر و صدا به راه انداختهاید. اما مهمترین بخش این مناظره به سیاست خارجی دو طرف مربوط میشد. در این مناظره دو نفره، خاورمیانه بخش عمدهای از سیاست خارجی نامزدهای دموکراتها را پوشش میداد. بهویژه مبارزه با داعش و نحوه مقابله با گروههای تروریستی مهمترین مبحث صورت گرفته در این مناظره بود. هیلاری کلینتون در این خصوص گفت: باید داعش را تعقیب کنیم البته همه گروههای تروریستی را باید هدف بگیریم اما تمرکز باید بر داعش باشد. باید در راس یک ائتلاف، مناطق اشغالشده را از داعش پس بگیریم. باید به نیروهای زمینی عرب و کرد از رقه تا الرمادی و به عراقیها کمک کنیم تا شهرهایشان را پس بگیرند.
وی ادامه داد: در داخل نیز باید بکوشیم با هماهنگی هرچه بیشتر بین نهادهای اجرایی محلی و فدرال به اهداف خود برسیم. مسلمانان آمریکا در خط مقدم دفاع ما قرار دارند، زیرا آنها بیشتر از ما میدانند که در خانواده و جامعهشان چه میگذرد. آنها باید احساس کنند که در جامعه آمریکا از آنها استقبال میشود اما کسی مثل دونالد ترامپ با اظهارات خود به ما ضربه میزند. اظهارات او نه تنها توهینآمیز بلکه خطرناک است. در خارج نیز باید همین طور عمل کنیم. برنی سندرز گفت: وظیفه اصلی رئیسجمهوری محافظت از شهروندان و مردم است. ما باید با همکاری متحدانمان در سراسر دنیا از ارزشهای دموکراتیک خود محافظت و دنیایی مملو از صلح و بالندگی بسازیم. من به جنگ عراق رای منفی دادم زیرا به دقت به صحبتهای بوش و چنی گوش کردم و حرفشان را باور نکردم. بیثباتی که من از آن میترسیدم، بعد از جنگ به وجود آمد. درست است که ما بهعنوان یک قدرت بزرگ جهانی با همراهی متحدانمان قادریم دیکتاتورها را در سراسر جهان سرنگون کنیم. صدام حسین را سرنگون کردیم، از شر قذافی رها شدیم. اگر بخواهیم میتوانیم بشار اسد را هم سرنگون کنیم.
وی تاکید کرد: اما نکتهای که در سیاست خارجی باید به آن توجه کرد، این است که بدانیم بعد از سرنگونی اینها چه اتفاقی میافتد. بهعنوان مثال در لیبی دیدیم که آمریکا و متحدانش قذافی را سرنگون کردند اما خلأ سیاسی به وجود آمد و داعش آن را پر کرد. اما این چیز جدیدی نیست و به پنجاه سال قبل برمیگردد. آمریکا و انگلیس با سرنگون کردن دولت مصدق باعث شدند شاه دیکتاتور وحشتناک در این کشور به قدرت بازگردد. من اگر رئیسجمهوری شوم هرگز نخواهم گذاشت مردان و زنان ارتش در جنگهای خاورمیانه گرفتار شوند. کلینتون هم گفت: باید دو نکته را یادآوری کنم و آن اینکه سندرز در سال 1998 به قطعنامهای برای تغییر رژیم عراق رای مثبت داد و به تغییر رژیم در لیبی نیز رای داد. فکر نمیکنم که رای در سال 2002 طرحی برای شکست داعش در سال 2016 باشد. باید بر تهدیداتی که الان پیش رو داریم، تمرکز کنیم.
هیلاری کلینتون در این مناظره برنی سندرز را متهم کرد نه تنها وی از دولت اوباما تاکنون دفاع نکرده، بلکه از وی انتقاد هم کرده است. سیانان در گزارشی مینویسد: هیلاری کلینتون قصد داشت تا در این مناظره نشان دهد باراک اوباما حامی وی است و تمایل چندانی به برنی سندرز ندارد. او گفت: برنی سندرز اوباما را ضعیف خطاب و گفته است اوباما ما را ناامید کرده است. هیلاری ادامه داد: این انتقادها را از جمهوریخواهان انتظار داشتم بشنوم.
در این لحظه که برنی سندرز به شدت آشفته شده بود از کوره در میرود و میگوید: مادام! این یک ضربه ناجوانمردانه است. او تاکید داشت اوباما دوست وی است اما گفت با همه برنامههای اوباما ممکن است موافق نباشد. او اضافه کرد: کدام یکی از ما بود که در سال 2008 علیه باراک اوباما وارد کارزار شد. من که نبودم. این اولین مناظره پس از شکست فاحش هیلاری کلینتون در نیوهمپشایر بود. هیلاری کلینتون در نیوهمپشایر با اختلاف 20 امتیاز از برنی سندرز شکست خورد.
حتی برخی میگویند کابوس 2008، در برابر یک اوبامای تقریبا سوسیالیست، اینبار در برابر برنی سندرز در حال تکرار شدن است. از اینرو مناظره بین این دو در شبکه «PBS» تبدیل به یکی از پر زد و خوردترین مناظرات این حزب شد. به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، شکست فاحش هیلاری کلینتون در نیوهمپشایر موجب شد تا هیلاری کلینتون با توپ پر در این مناظره حاضر شود. تا جایی که وی، برنی سندرز را متهم کرد که مدام حرفهای مفت میزند تا بتواند رای جذب کند.
او گفت برنی سندرز غیرواقعبینانه به مسائل داخلی و خارجی نگاه میکند و هیچکدام از طرحهایی که در سرش میپروراند، قابل اجرا شدن نیست. در مقابل برنی سندرز هم حملات خود را روی دو حوزه تنظیم کرده بود. حوزه اول به کمکهای مالی صورت گرفته به هیلاری کلینتون مربوط میشد. برنی سندرز دوباره هیلاری کلینتون را متهم کرد که به سرمایهداران والاستریت نزدیک شده و کمکهای ارائه شده برای کمپین تبلیغاتی خانم هیلاری کلینتون از این محل بوده است. حوزه دوم اما مربوط به دیدگاههای هیلاری کلینتون درخصوص جنگ در عراق و لیبی بوده که هیلاری کلینتون به هر دو مورد رای مثبت داده است.
سندرز همچنین بیثباتی در دیدگاههای وزیر سابق امور خارجه آمریکا را دستمایه خود برای حمله به هیلاری کلینتون قرار داد و گفت وی یک روز با دیکتاتورها بوده و از آنها ستایش کرده، روز دیگر اما علیه آنها اقدام کرده است. به اعتقاد روزنامه نیویورکتایمز، در حالی که فشارها علیه هیلاری کلینتون در حال افزایش است، هیلاری کلینتون برای جلوگیری از رشد محبوبیت سندرز، دست به اقدام تهاجمی زد و گفت: شما در سال 1998 جزو سناتورهایی بودید که به تغییر رژیم در عراق رای دادید.
همچنین کلینتون، ورمونتی (لقب سندرز) را متهم کرد که هیچ تجربهای در امور سیاست خارجی ندارد و گفت که آقای سناتور در امور داخلی هم هیچ طرح و برنامهای برای اجرای سیاستهای پرهزینه خود ندارد. او گفت با حضور برنی سندرز در کاخ سفید، دولت آمریکا با هدایت وی 40 درصد بزرگتر از زمان فعلی خواهد شد. کلینتون با تنظیم توپخانه خود روی طرحهای برنی سندرز گفت: ما در مورد ریاضیات بحث نمیکنیم. ما در مورد زندگی انسانها بحث میکنیم.
البته برنی سندرز در این مناظره پا پس نکشید و برخی از کارشناسان میگویند وی توانست در برابر حملات هیلاری کلینتون مقاومت کند. او به هیلاری کلینتون گفت: من نمیدانم شما با چه نوع از اقتصاددانهایی مشورت کردهاید که متهم میکنید خانوادهها با طرحهای من نمیتوانند دوام بیاورند. اما او گفت طرحهایی که هیلاری کلینتون قصد دارد آنها را پیاده کند، در سال 100 میلیارد دلار هزینه برای دولت فدرال ایجاد میکند.
او همچنین به هیلاری کلینتون گفت: خانم کلینتون شما هنوز در کاخ سفید حضور پیدا نکردهاید که اینگونه غرولند میکنید و سر و صدا به راه انداختهاید. اما مهمترین بخش این مناظره به سیاست خارجی دو طرف مربوط میشد. در این مناظره دو نفره، خاورمیانه بخش عمدهای از سیاست خارجی نامزدهای دموکراتها را پوشش میداد. بهویژه مبارزه با داعش و نحوه مقابله با گروههای تروریستی مهمترین مبحث صورت گرفته در این مناظره بود. هیلاری کلینتون در این خصوص گفت: باید داعش را تعقیب کنیم البته همه گروههای تروریستی را باید هدف بگیریم اما تمرکز باید بر داعش باشد. باید در راس یک ائتلاف، مناطق اشغالشده را از داعش پس بگیریم. باید به نیروهای زمینی عرب و کرد از رقه تا الرمادی و به عراقیها کمک کنیم تا شهرهایشان را پس بگیرند.
وی ادامه داد: در داخل نیز باید بکوشیم با هماهنگی هرچه بیشتر بین نهادهای اجرایی محلی و فدرال به اهداف خود برسیم. مسلمانان آمریکا در خط مقدم دفاع ما قرار دارند، زیرا آنها بیشتر از ما میدانند که در خانواده و جامعهشان چه میگذرد. آنها باید احساس کنند که در جامعه آمریکا از آنها استقبال میشود اما کسی مثل دونالد ترامپ با اظهارات خود به ما ضربه میزند. اظهارات او نه تنها توهینآمیز بلکه خطرناک است. در خارج نیز باید همین طور عمل کنیم. برنی سندرز گفت: وظیفه اصلی رئیسجمهوری محافظت از شهروندان و مردم است. ما باید با همکاری متحدانمان در سراسر دنیا از ارزشهای دموکراتیک خود محافظت و دنیایی مملو از صلح و بالندگی بسازیم. من به جنگ عراق رای منفی دادم زیرا به دقت به صحبتهای بوش و چنی گوش کردم و حرفشان را باور نکردم. بیثباتی که من از آن میترسیدم، بعد از جنگ به وجود آمد. درست است که ما بهعنوان یک قدرت بزرگ جهانی با همراهی متحدانمان قادریم دیکتاتورها را در سراسر جهان سرنگون کنیم. صدام حسین را سرنگون کردیم، از شر قذافی رها شدیم. اگر بخواهیم میتوانیم بشار اسد را هم سرنگون کنیم.
وی تاکید کرد: اما نکتهای که در سیاست خارجی باید به آن توجه کرد، این است که بدانیم بعد از سرنگونی اینها چه اتفاقی میافتد. بهعنوان مثال در لیبی دیدیم که آمریکا و متحدانش قذافی را سرنگون کردند اما خلأ سیاسی به وجود آمد و داعش آن را پر کرد. اما این چیز جدیدی نیست و به پنجاه سال قبل برمیگردد. آمریکا و انگلیس با سرنگون کردن دولت مصدق باعث شدند شاه دیکتاتور وحشتناک در این کشور به قدرت بازگردد. من اگر رئیسجمهوری شوم هرگز نخواهم گذاشت مردان و زنان ارتش در جنگهای خاورمیانه گرفتار شوند. کلینتون هم گفت: باید دو نکته را یادآوری کنم و آن اینکه سندرز در سال 1998 به قطعنامهای برای تغییر رژیم عراق رای مثبت داد و به تغییر رژیم در لیبی نیز رای داد. فکر نمیکنم که رای در سال 2002 طرحی برای شکست داعش در سال 2016 باشد. باید بر تهدیداتی که الان پیش رو داریم، تمرکز کنیم.
هیلاری کلینتون در این مناظره برنی سندرز را متهم کرد نه تنها وی از دولت اوباما تاکنون دفاع نکرده، بلکه از وی انتقاد هم کرده است. سیانان در گزارشی مینویسد: هیلاری کلینتون قصد داشت تا در این مناظره نشان دهد باراک اوباما حامی وی است و تمایل چندانی به برنی سندرز ندارد. او گفت: برنی سندرز اوباما را ضعیف خطاب و گفته است اوباما ما را ناامید کرده است. هیلاری ادامه داد: این انتقادها را از جمهوریخواهان انتظار داشتم بشنوم.
در این لحظه که برنی سندرز به شدت آشفته شده بود از کوره در میرود و میگوید: مادام! این یک ضربه ناجوانمردانه است. او تاکید داشت اوباما دوست وی است اما گفت با همه برنامههای اوباما ممکن است موافق نباشد. او اضافه کرد: کدام یکی از ما بود که در سال 2008 علیه باراک اوباما وارد کارزار شد. من که نبودم. این اولین مناظره پس از شکست فاحش هیلاری کلینتون در نیوهمپشایر بود. هیلاری کلینتون در نیوهمپشایر با اختلاف 20 امتیاز از برنی سندرز شکست خورد.
وزیر خارجه کشورمان از آمادگی ایران
برای همکاری با عربستان خبر داد.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان اعلام کرد که ایران آماده همکاری با عربستان است. وی در ادامه گفت که منافع مشترکی در سوریه میان دو کشور وجود دارد.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد که همه باید علیه گروههای افراطی و تروریستی متحد شده و امکان ارسال کمکهای انساندوستانه برای مردم سوریه فراهم شود.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان امروز جمعه در گفتوگو با خبرنگاران رسانههای ایرانی در محل کنفرانس مونیخ درباره نشست شب گذشته گروه تماس سوریه، افزود: دیدگاهی که جمهوری اسلامی همواره در رابطه با سوریه داشته است این بوده که خشونتها باید پایان یابند. همه باید علیه گروههای افراطی و تروریستی متحد و زمینه ارسال کمکهای انساندوستانه برای مردم سوریه فراهم شود.
وی افزود: از سوی دیگر مذاکرات باید برای دستیابی به یک راه حل سیاسی سوری توسط مردم سوریه باشد و دیگران نیز به آن کمک کنند و نه اینکه برای آن شرط گذاشته و چهارچوب تعیین کنند. مذاکرات باید به راه حل ایجاد حکومت فراگیر منجر شود.
وی ادامه داد: دیدگاههای ما مبنای برنامه ریزی شورای امنیت برای آینده سوریه قرار گرفته است ضمن اینکه مشکلاتی هم در این زمینه در رابطه با تعیین گروههای تروریستی ویا گروههای معارضه که قابلیت مذاکرات را دارند، وجود دارد. آنچه دیشب اتقاق افتاد در واقع یک اتفاق سیاسی برای کمکرسانی انساندوستانه به همه جا شامل هم شهرهایی که توسط گروههای مسلح در محاصره هستند و هم شهرهایی که توسط دولت در محاصره هستند که باید با رساندن کمکهای انساندوستانه به آنها یک مشکل اساسی انسانی حل و درگیریها در اولین فرصت ممکن متوقف شود.
ظریف ادامه داد: بهنظر ما این حرکت در صورتی که مخصوصاً توسط آن گروه از کشورهایی که توان نفوذ روی گروههای مسلح دارند اولاً با اجرای تعهدات و ثانیاً با جلوگیری از رسیدن کمکهای جدید به تروریستها بهدرستی انجام شود، میتواند به روند در سوریه کمک کند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه پس از توافق روز گذشته برای سوریه، اختلافات عمده بهجای مانده کدامها هستند، گفت: من فکر میکنم که مهمترین اختلاف نظرها از لحاظ محتوایی میباشند. برخی از کشورها در منطقه همچنان بر این اعتقاد هستند که این گروههای تروریستی و افراطی میتوانند بهعنوان یک ابزار معامله مورد استفاده قرار گیرند و این که اینها میتوانند برای آنها یک امتیاز کوتاهمدت باشد.
او اضافه کرد: این کشورها بیدار شوند و این گروهها را در وهله اول بهعنوان یک تهدید برای خود ببینند. من فکر میکنم که این واقعبینی باید هنوز بین این کشورها شکل گیرد و من معتقدم که این یک مانع بزرگی است، با این حال بهطورکلی توافق جامع بر سر کمکهای بشردوستانه و متوقف کردن اقدامات خصمانه اگر به اجرا دربیاید قدمی بهسوی جهت درست محسوب میشود.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه افزود: چالش بزرگی که ما با آن مواجه هستیم این است که برخی از این گروهها و سازمانها را خیلی سخت میشود از گروههای شناخته شده تروریستی و افراطی تفکیک کرد. همه طرفین اتفاق نظر دارند که گروههای شناخته شده افراطی و تروریستی شامل آتشبس نمیشوند.
وی افزود: اینها چالشهای بزرگی هستند و ما امیدواریم که بتوانیم با این چالشها مقابله کنیم. من بار دیگر تأکید میکنم که در مرحله اول باید این گروهها به این واقعبینی برسند که هیچ راه حل نظامی برای مشکل سوریه وجود ندارد و این که گروههای تروریستی و افراطی نمیتوانند بهعنوان ابزار فشار به دیگران مورد استفاده قرار گیرند.
وزیر خارجه کشورمان ادامه داد: نیاز به همکاری وجود دارد و باید آرزویی را که برخی از این گروهها فکر میکنند میتوانند یک راه حل تحمیلی را به مردم سوریه بقبولانند، کنار گذاشت. باید به مردم سوریه اجازه داد و راه را هموار کرد تا اینکه آنها بتوانند در پایان دادن به این بحران فعال شوند.
او در رابطه با اینکه برخی از کشورها مثل عربستان برای اعزام نیروی نظامی به سوریه اعلام آمادگی کردهاند، گفت: نکته حایز اهمیت این است که همه طرفین باید روی راه حل سیاسی تمرکز کنند و موجب پیچیدهتر شدن وضعیت نشوند بهویژه در مورد وضعیتی که بیشتر یک توهم است تا واقعیت، فرافکنی نکنند.
وی در رابطه با موضوع سخنرانی خود که تا ساعاتی بعد در کنفرانس مونیخ ایراد خواهد کرد، گفت: با توجه به این که موضوع پناهندگان موضوع مهمی در اروپا است بیشتر بحثها در مورد راه حل برای بحرانهای سوریه و منطقه میباشد. اما موضوعی که برای ما بسیار مهم است امنیت منطقه خلیج فارس میباشد که جمهوری اسلامی همواره پیگیر و پیشنهاددهنده مکانیزمهای امنیتی در منطقه خلیج فارس بوده است. بنابراین امروز من احتمالاً در این زمینه در کنفرانس امنیتی مونیخ سخنرانی خواهم کرد.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان اعلام کرد که ایران آماده همکاری با عربستان است. وی در ادامه گفت که منافع مشترکی در سوریه میان دو کشور وجود دارد.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران تأکید کرد که همه باید علیه گروههای افراطی و تروریستی متحد شده و امکان ارسال کمکهای انساندوستانه برای مردم سوریه فراهم شود.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان امروز جمعه در گفتوگو با خبرنگاران رسانههای ایرانی در محل کنفرانس مونیخ درباره نشست شب گذشته گروه تماس سوریه، افزود: دیدگاهی که جمهوری اسلامی همواره در رابطه با سوریه داشته است این بوده که خشونتها باید پایان یابند. همه باید علیه گروههای افراطی و تروریستی متحد و زمینه ارسال کمکهای انساندوستانه برای مردم سوریه فراهم شود.
وی افزود: از سوی دیگر مذاکرات باید برای دستیابی به یک راه حل سیاسی سوری توسط مردم سوریه باشد و دیگران نیز به آن کمک کنند و نه اینکه برای آن شرط گذاشته و چهارچوب تعیین کنند. مذاکرات باید به راه حل ایجاد حکومت فراگیر منجر شود.
وی ادامه داد: دیدگاههای ما مبنای برنامه ریزی شورای امنیت برای آینده سوریه قرار گرفته است ضمن اینکه مشکلاتی هم در این زمینه در رابطه با تعیین گروههای تروریستی ویا گروههای معارضه که قابلیت مذاکرات را دارند، وجود دارد. آنچه دیشب اتقاق افتاد در واقع یک اتفاق سیاسی برای کمکرسانی انساندوستانه به همه جا شامل هم شهرهایی که توسط گروههای مسلح در محاصره هستند و هم شهرهایی که توسط دولت در محاصره هستند که باید با رساندن کمکهای انساندوستانه به آنها یک مشکل اساسی انسانی حل و درگیریها در اولین فرصت ممکن متوقف شود.
ظریف ادامه داد: بهنظر ما این حرکت در صورتی که مخصوصاً توسط آن گروه از کشورهایی که توان نفوذ روی گروههای مسلح دارند اولاً با اجرای تعهدات و ثانیاً با جلوگیری از رسیدن کمکهای جدید به تروریستها بهدرستی انجام شود، میتواند به روند در سوریه کمک کند.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه پس از توافق روز گذشته برای سوریه، اختلافات عمده بهجای مانده کدامها هستند، گفت: من فکر میکنم که مهمترین اختلاف نظرها از لحاظ محتوایی میباشند. برخی از کشورها در منطقه همچنان بر این اعتقاد هستند که این گروههای تروریستی و افراطی میتوانند بهعنوان یک ابزار معامله مورد استفاده قرار گیرند و این که اینها میتوانند برای آنها یک امتیاز کوتاهمدت باشد.
او اضافه کرد: این کشورها بیدار شوند و این گروهها را در وهله اول بهعنوان یک تهدید برای خود ببینند. من فکر میکنم که این واقعبینی باید هنوز بین این کشورها شکل گیرد و من معتقدم که این یک مانع بزرگی است، با این حال بهطورکلی توافق جامع بر سر کمکهای بشردوستانه و متوقف کردن اقدامات خصمانه اگر به اجرا دربیاید قدمی بهسوی جهت درست محسوب میشود.
وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه افزود: چالش بزرگی که ما با آن مواجه هستیم این است که برخی از این گروهها و سازمانها را خیلی سخت میشود از گروههای شناخته شده تروریستی و افراطی تفکیک کرد. همه طرفین اتفاق نظر دارند که گروههای شناخته شده افراطی و تروریستی شامل آتشبس نمیشوند.
وی افزود: اینها چالشهای بزرگی هستند و ما امیدواریم که بتوانیم با این چالشها مقابله کنیم. من بار دیگر تأکید میکنم که در مرحله اول باید این گروهها به این واقعبینی برسند که هیچ راه حل نظامی برای مشکل سوریه وجود ندارد و این که گروههای تروریستی و افراطی نمیتوانند بهعنوان ابزار فشار به دیگران مورد استفاده قرار گیرند.
وزیر خارجه کشورمان ادامه داد: نیاز به همکاری وجود دارد و باید آرزویی را که برخی از این گروهها فکر میکنند میتوانند یک راه حل تحمیلی را به مردم سوریه بقبولانند، کنار گذاشت. باید به مردم سوریه اجازه داد و راه را هموار کرد تا اینکه آنها بتوانند در پایان دادن به این بحران فعال شوند.
او در رابطه با اینکه برخی از کشورها مثل عربستان برای اعزام نیروی نظامی به سوریه اعلام آمادگی کردهاند، گفت: نکته حایز اهمیت این است که همه طرفین باید روی راه حل سیاسی تمرکز کنند و موجب پیچیدهتر شدن وضعیت نشوند بهویژه در مورد وضعیتی که بیشتر یک توهم است تا واقعیت، فرافکنی نکنند.
وی در رابطه با موضوع سخنرانی خود که تا ساعاتی بعد در کنفرانس مونیخ ایراد خواهد کرد، گفت: با توجه به این که موضوع پناهندگان موضوع مهمی در اروپا است بیشتر بحثها در مورد راه حل برای بحرانهای سوریه و منطقه میباشد. اما موضوعی که برای ما بسیار مهم است امنیت منطقه خلیج فارس میباشد که جمهوری اسلامی همواره پیگیر و پیشنهاددهنده مکانیزمهای امنیتی در منطقه خلیج فارس بوده است. بنابراین امروز من احتمالاً در این زمینه در کنفرانس امنیتی مونیخ سخنرانی خواهم کرد.
فرارو- معاون رئیسجمهور
در امور زنان و خانواده گفته دلیلِ 55 درصد از طلاقها در جامعه ایران اعتیاد
است. این آمار برای چندمین بار از جانب مسئولان عنوان میشود. در حالیکه
عوامل دیگری مانند اقتصاد، مشکلات جنسی، رسانه و فرهنگ نیز به زعمِ کارشناسان از
عواملِ دیگر موثر بر طلاق هستند.
به گزارش
فرارو، شهیندخت مولاوردی معتقد است اعتیاد افراد متاهل، آسیبهای
اجتماعی بیشتری برای خانوادهها به دنبال دارد.
قبلتر
نیز، مسئولان به نقش مهم اعتیاد در افزایش طلاق در سالهای اخیر اشاره کرده بودند.
شهریور امسال قائممقام دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر هم به تاثیر 55 درصدی
اعتیاد بر طلاق اشاره کردهبود.
علیرضا
جزینی در پی این آمار گفته بود که 63 درصد از معتادین کشور متاهل هستند.
بهنظر میرسد
که هیچیک از کارشناسان نیز در آسیبهایِ جدی طلاق شکی ندارند. سعید معیدفر جامعهشناس
اعتیاد را مهمترین آسیب اجتماعی میداند و معتقد است طلاق یکی از آسیبهایِ این
آسیب است.
اما طلاق
کجا قرار دارد؟ گفته شده که در 9 ماهه اول امسال در برابر هر 4 ازدواج یک طلاق هم
به ثبت رسیدهاست. این یعنی نسبتِ ازدواج به طلاق در حالِ حاضر 4.3 است.
طبق
اطلاعاتِ سازمان ثبتِ احوال در 20 سال گذشته نسبت ازدواج به طلاق سیری نزولی
داشته؛ سال 75 نسبت ازدواج به طلاق 12.7 بوده اما حالا و در سال 94 این نسبت به
4.3 درصد افت کردهاست.
با اینحال
برخی کارشناسان معتقدند نصفِ آمار امروزه طلاق نمیتواند متعلق به اعتیاد باشد. آنها
در نظر گرفتن یک عامل برای طلاق را اشتباهی تحلیلی در نظر میگیرند.
دکتر افسر
افشارنادری جامعه شناس در همین رابطه و در تحلیل تاثیر اعتیاد بر طلاق در گفتگو
با فرارو گفت: طلاق و مشکلاتی که در خانواده پیش میآید هیچکدام
مسائلی تکعاملی نیستند. با اعلامِ آماری کلی اما ما طلاق را تکعاملی در نظر میگیریم.
وی در
ادامه گفت: طلاق متغیرهای مختلفی دارد. اگر قرار باشد کسی پژوهش
درستی انجام دهد، باید همه متغیرها را به درستی بررسی کند.
وی بر تک
عاملی نبودن طلاق تاکید کرده و اظهار کرد: برای مثال اگر گفته میشود رسانه در
افزایش طلاق نقش داشتهاست، نباید رسانه را عاملی برای طلاق در نظر گرفت، بلکه
باید در یک تحلیلِ عمیقتر دید که چرا رسانه توانسته در خانواده جایگزین همهچیز
شود.
وی توضیخ
داد: اما آیا اعتیاد در طلاق چه نقشی میتواند داشته باشد؟ اعتیاد قاعدتا نهتنها
زندگیِ زناشویی بلکه به طور کلی یک خانواده را درگیر خود خواهد کرد. بنابراین ما
نباید در بررسیهایمان ببینیم که چرا یک ازدواج بهخاطر اعتیاد بههم خورده، بلکه
راهِ درست شناختِ تاثیرات اعتیاد و مهار آنهاست.
این استاد
دانشگاه با اشاره به مشکلات ازدواج ادامه داد: در شرایط اجتماعیِ امروزِ ما،
جوانان به هر ترتیبی که شده میخواهند ازدواج کنند. به همینترتیب ممکن است در این
شرایطِ فشار حتی با یک فردِ معتاد نیز زیر یک سقف بروند؛ بنابراین باز هم ما باید
به سراغ حل مسائلِ ریشهای تر برویم.
وی در
ادامه اظهار کرد: بالا رفتنِ آمار طلاق بهمرور قبحِ طلاقگرفتن را در جامعه از
میان میبرد و باید شرایط اجتماعی را در این میان لحاظ کرد.
این جامعه
شناس با ردِ آمار 55 درصدی تاثیر اعتیاد بر طلاق توضیح داد: اما درباره آمارِ
تاثیر اعتیاد بر روی طلاق، باید بگویم که من گمان نمیکنم 55 درصد از طلاقها؛ که
بیشتر از نیم است، به اعتیاد مربوط باشد. ذکرِ این نکته در اینجا ضرورت دارد که
افرادِ معتاد کمتر تن به ازدواج میدهند و این خودش مهم است.
عضو انجمن
جامعه شناسی ایران همچنین ادامه داد: به طور دقیق نمیتوان دلیلِ عمدهای برای
طلاق در نظر گرفت چرا که عوامل مختلف در این مسئله نقش دارند.
افسر افشارنادری
در انتها گفت: در مسئله طلاق ما باید یک عامل عمده را در نظر بگیریم و آن نحوه فکر
کردن است. مسئله مهم در طلاق به نظر من باورهای غلط اجتماعی است که ناشی از مسائلِ
مختلف مالی، جنسی و فرهنگی است.