گزیده های قسمت سوم 16 اسفند
-94
خبر ويژه
شرق : فعاليت هاي تربيتي مصباح يزدي كار را براي اصلاح طلبان دشوار مي كند
شرق : فعاليت هاي تربيتي مصباح يزدي كار را براي اصلاح طلبان دشوار مي كند
روزنامه زنجيره اي شرق نسبت
به عمق نقش آفريني آيت الله مصباح يزدي ابراز نگراني کرد.
اين روزنامه در سرمقاله خود مي نويسد: مصباح يزدي براي اجراي سياست، متن دارد. متني مبتني بر سنتي ترين متون ديني با شاگردان وفادار و تشکيلاتي... مهم ترين خصيصه مصباح تلاش براي خلق سياست و همخوان کردن آن با قرائت از متون سنتي ديني است. او از اين کار و پرداختن هزينه اين کار باکي ندارد.
شرق مي افزايد: او نه نخبه گرا است و نه شيفته عوام. اين استاد اخلاق حوزه علميه و مفسر قرآن، بيش از هر چيز دغدغه آن را دارد که رويکرد خود و حلقه اش به سياست را نهادينه و اجرائي کند. از غالب کساني که در سياست در حال نقش آفريني هستند، کمتر کسي چون او به متن وفادار است.
شرق نوشت: او به دليل کار تشکيلاتي در حوزه دين و تربيت شاگرداني که با نگاه او جذب سياست شدند، کار را براي نوانديشان ديني و اصلاح طلبان دشوار کرد.
شرق در بخش ديگري از اين تحليل با اشاره به هيجان اصلاح طلبان براي انتخابات مجلس نوشت: اگر خانه تکاني مجلس به نيت تغيير سبک و ذائقه روي داده باشد، زنگ خطري است جدي براي تمام طيف هاي سياسي. در همين خانه تکاني نشاني از «ناسياست» ديده مي شود که بيش از همه، دولت از آن سود مي برد. پيروزي فهرست سي نفره اصلاح طلبان بسيار ارزشمند است...
اين پيروزي ارزشمند البته، سويه ديگري نيز دارد که بعد از فروکش کردن هيجانات انتخابات بايد جدي تر به آن پرداخت. اين فهرست سي نفره و تمام کساني که از شهرستان ها به نام اصلاح طلبي به مجلس راه يافته اند، توانا يا ناتوان، خوب يا بد، کنش سياسي شان به پاي اصلاح طلبان نوشته مي شود. اين نکته مهمي است که نمايندگان نبايد لحظه اي از آن غافل بمانند. اکنون مسئوليت سنگيني بر دوش آنها است؛ مسئوليتي که با فرصت طلبي و منفعت طلبي قرابتي ندارد.
شرق با ناشناخته معرفي کردن برخي از منتخبان اصلاح طلب مي نويسد: آنچه بيش از هر چيز، امکان دارد آنها را به ورطه، «ناسياست» سوق دهد، کم تجربگي برخي نمايندگان و فضاي کلي مجلس است که لبه هاي تيز آن ساييده شده است و ديگر از آن تضادها و کنش هاي سياسي ميان اصلاح طلبان و اصولگرايان سابق خبري نيست.
اين روزنامه در سرمقاله خود مي نويسد: مصباح يزدي براي اجراي سياست، متن دارد. متني مبتني بر سنتي ترين متون ديني با شاگردان وفادار و تشکيلاتي... مهم ترين خصيصه مصباح تلاش براي خلق سياست و همخوان کردن آن با قرائت از متون سنتي ديني است. او از اين کار و پرداختن هزينه اين کار باکي ندارد.
شرق مي افزايد: او نه نخبه گرا است و نه شيفته عوام. اين استاد اخلاق حوزه علميه و مفسر قرآن، بيش از هر چيز دغدغه آن را دارد که رويکرد خود و حلقه اش به سياست را نهادينه و اجرائي کند. از غالب کساني که در سياست در حال نقش آفريني هستند، کمتر کسي چون او به متن وفادار است.
شرق نوشت: او به دليل کار تشکيلاتي در حوزه دين و تربيت شاگرداني که با نگاه او جذب سياست شدند، کار را براي نوانديشان ديني و اصلاح طلبان دشوار کرد.
شرق در بخش ديگري از اين تحليل با اشاره به هيجان اصلاح طلبان براي انتخابات مجلس نوشت: اگر خانه تکاني مجلس به نيت تغيير سبک و ذائقه روي داده باشد، زنگ خطري است جدي براي تمام طيف هاي سياسي. در همين خانه تکاني نشاني از «ناسياست» ديده مي شود که بيش از همه، دولت از آن سود مي برد. پيروزي فهرست سي نفره اصلاح طلبان بسيار ارزشمند است...
اين پيروزي ارزشمند البته، سويه ديگري نيز دارد که بعد از فروکش کردن هيجانات انتخابات بايد جدي تر به آن پرداخت. اين فهرست سي نفره و تمام کساني که از شهرستان ها به نام اصلاح طلبي به مجلس راه يافته اند، توانا يا ناتوان، خوب يا بد، کنش سياسي شان به پاي اصلاح طلبان نوشته مي شود. اين نکته مهمي است که نمايندگان نبايد لحظه اي از آن غافل بمانند. اکنون مسئوليت سنگيني بر دوش آنها است؛ مسئوليتي که با فرصت طلبي و منفعت طلبي قرابتي ندارد.
شرق با ناشناخته معرفي کردن برخي از منتخبان اصلاح طلب مي نويسد: آنچه بيش از هر چيز، امکان دارد آنها را به ورطه، «ناسياست» سوق دهد، کم تجربگي برخي نمايندگان و فضاي کلي مجلس است که لبه هاي تيز آن ساييده شده است و ديگر از آن تضادها و کنش هاي سياسي ميان اصلاح طلبان و اصولگرايان سابق خبري نيست.
خبر ويژه
مدعيان اصلاحات و اعتدال نبردند بلكه باختند
مدعيان اصلاحات و اعتدال نبردند بلكه باختند
رفتار انتخاباتي 20 سال
گذشته مدعيان اصلاح طلبي از بي تقوايي و بداخلاقي آنها حکايت مي کند گويا که
انتخابات، فقط وقتي انتخابات است که آنها پيروز باشند.
روزنامه وطن امروز در اين زمينه نوشت: اصلاح طلبان گفته اند که در سال 76 براي باخت آمده بودند. زيباکلام بعدها گفت در آن ايام اصلاً تصور بيش از 3 ميليون راي را نداشتيم و قطعاً ناطق را پيروز مي دانستيم. ديگراني از جريان اصلاح طلب هم همين را تکرار کرده بودند اما خاتمي در آن انتخابات پيروز شد. ناطق نوري که به اعتقاد خود اصلاح طلبان پيروزي او حتي براي جريان رقيب نيز مسجل بود، فرداي انتخابات به برنده دوم خرداد تبريک گفت؛ کاري که هيچ وقت از اصلاح طلبان سر نزد.
تاريخ همين 20 سال گذشته گواه است که اين جريان پس از هر شکست و پس از هر ناکامي و عدم پذيرش از جانب مردم، صندوق راي را مورد خدشه قرار دادند، به رقيب تبريک نگفتند، از تقلب و تخلف حرف زدند و تا توانستند فضاي بعد از انتخابات را که بايد فضاي آرامش براي کشور باشد ملتهب کردند.
در انتخابات سال 84 که مشحون از کانديداهاي متفاوت بود، 2 نفر به دور دوم راه يافتند. در همان يک هفته منتهي به دور دوم، رئيس مجلس ششم که از چهره هاي شاخص اصلاح طلبي بود، بعد از اينکه نتوانسته بود حتي با شعار «50 هزار تومان به هر نفر» راي مناسبي کسب کند، با ادعاي «خوابيدم، بيدار شدم، رايم کمتر شد» سلامت انتخابات را به صورت جدي زير سوال برد و مدعي تقلب شد.
پس از برگزاري دور دوم نيز که هاشمي رفسنجاني از چهره هاي شاخص و نزديک به جريان اصلاحات با شکست مواجه شد و با 7 ميليون راي فاصله نسبت به احمدي نژاد، انتخابات را باخت، نه تنها به کانديداي پيروز تبريک نگفت بلکه طي اطلاعيه اي تلويحاً ادعاي تقلب کرد.
بعدها فائزه هاشمي 25 خرداد 88 در خيابان آزادي در حالي که به سردسته آشوبگران تبديل شده بود، فرياد مي کشيد و اين جملات را مي گفت: «خاتمي عرضه نداشت، چرا که نتوانست انتخاباتي برگزار کند که پدر من رئيس جمهور آن باشد».
به نظر فائزه هاشمي، انتخاباتي انتخابات است که پدر او پيروز معرکه انتخابات باشد! همين نگاه غيراخلاقي در اين خانواده و خانواده جريان اصلاح طلبي که از سال 88 و کمي قبل از آن، هاشمي را نقطه ثقل و مرکزيت خود مي ديدند باعث شد رفتاري بي منطق در مواجهه با انتخابات ها داشته باشند. اين جريان که تا کمي قبل تر از سال 88 هاشمي رفسنجاني را «ويران کننده بنيان هاي اخلاقي» معرفي کرده بودند، در ائتلافي که بعدتر شکل مي گيرد، در يک چيز مشترک مي شوند: نپذيرفتن راي مردم.
همسر هاشمي جملاتي را صبح انتخابات بر زبان مي آورد که شايد راديوهاي بيگانه براي بيان آن تساهل و تسامح کنند. عفت مرعشي مي گويد: «اگر موسوي راي نياورد مردم بريزند تو خيابون ها!»
ويژگي هاي شخصيتي اصلاح طلبان و هاشمي رفسنجاني قطعاً نخواهد گذاشت آنها به همين ها بسنده کنند، به خاطر همين است که بعد از اعلام نتايج تقلب را به کليدواژه اصلي خود تبديل مي کنند. تئوري داماد لرستان و فرزند آذربايجان هم براي اين است که نه تنها شکست پذيرفته نشود حتي بايد با اعلام «تقلب» اجازه نداد کشور طعم آرامش را بچشد و...
همه اينها مقدمات فتنه اي مي شود که بارها و بارها درباره اش گفته ايم و شنيده ايد. خسارت هاي بي مثالي که معلوم نيست قرار است کي جبران شود؟! بر کشور وارد آمد و حضرات اصلاح طلب فقط به خاطر اينکه شجاعت و تقواي قبول شکست را نداشتند، اين هزينه را بر کشور تحميل کردند. بعدتر در محافل خصوصي گفتند که «تقلب» دروغ بوده اما هيچگاه از اين دروغ توبه نکردند.
«جمهوري اسلامي دموکرات ترين نظام دنياست.» اين جمله را هاشمي رفسنجاني 4 سال بعد از پيروزي 50/7 درصدي حسن روحاني بر زبان آورد. چرا اين حرف را 4 سال پيش نزد؟! حتماً به خاطر اينکه کانديداي مقبول او پذيرفته نشده بود! همين چند روز پيش انتخابات 7 اسفند را در تهران، اصلاح طلبان پيروز شدند. عارف سرليست اصلاح طلبان شوکه شده است از نتايج انتخابات. اين را خود او مي گويد 30 کانديداي فهرست اصولگرايان شکست خورده اند اما هيچ کدام حتي ذره اي خرده به سلامت انتخابات نگرفته اند که هيچ، تبريک و سپاس نيز نثار مردم و کانديداهاي پيروز مي کنند، چرا که معتقد به آرامش پس از انتخاباتند! چرا که شجاعت پذيرش شکست را دارند. رفتار نجيبانه اين کانديداها پس از شکست نبايد مغفول بماند. کانديداهاي مغلوب که سپاسنامه، تقدير و تشکر نثار مردم مي کنند، تقواي حفظ آرامش و شجاعت قبول شکست را دارند. ويژگي هاي شخصيتي اي که حتي معلم اخلاق اصلاح طلبان نيز فاقد آنهاست.
روزنامه وطن امروز در اين زمينه نوشت: اصلاح طلبان گفته اند که در سال 76 براي باخت آمده بودند. زيباکلام بعدها گفت در آن ايام اصلاً تصور بيش از 3 ميليون راي را نداشتيم و قطعاً ناطق را پيروز مي دانستيم. ديگراني از جريان اصلاح طلب هم همين را تکرار کرده بودند اما خاتمي در آن انتخابات پيروز شد. ناطق نوري که به اعتقاد خود اصلاح طلبان پيروزي او حتي براي جريان رقيب نيز مسجل بود، فرداي انتخابات به برنده دوم خرداد تبريک گفت؛ کاري که هيچ وقت از اصلاح طلبان سر نزد.
تاريخ همين 20 سال گذشته گواه است که اين جريان پس از هر شکست و پس از هر ناکامي و عدم پذيرش از جانب مردم، صندوق راي را مورد خدشه قرار دادند، به رقيب تبريک نگفتند، از تقلب و تخلف حرف زدند و تا توانستند فضاي بعد از انتخابات را که بايد فضاي آرامش براي کشور باشد ملتهب کردند.
در انتخابات سال 84 که مشحون از کانديداهاي متفاوت بود، 2 نفر به دور دوم راه يافتند. در همان يک هفته منتهي به دور دوم، رئيس مجلس ششم که از چهره هاي شاخص اصلاح طلبي بود، بعد از اينکه نتوانسته بود حتي با شعار «50 هزار تومان به هر نفر» راي مناسبي کسب کند، با ادعاي «خوابيدم، بيدار شدم، رايم کمتر شد» سلامت انتخابات را به صورت جدي زير سوال برد و مدعي تقلب شد.
پس از برگزاري دور دوم نيز که هاشمي رفسنجاني از چهره هاي شاخص و نزديک به جريان اصلاحات با شکست مواجه شد و با 7 ميليون راي فاصله نسبت به احمدي نژاد، انتخابات را باخت، نه تنها به کانديداي پيروز تبريک نگفت بلکه طي اطلاعيه اي تلويحاً ادعاي تقلب کرد.
بعدها فائزه هاشمي 25 خرداد 88 در خيابان آزادي در حالي که به سردسته آشوبگران تبديل شده بود، فرياد مي کشيد و اين جملات را مي گفت: «خاتمي عرضه نداشت، چرا که نتوانست انتخاباتي برگزار کند که پدر من رئيس جمهور آن باشد».
به نظر فائزه هاشمي، انتخاباتي انتخابات است که پدر او پيروز معرکه انتخابات باشد! همين نگاه غيراخلاقي در اين خانواده و خانواده جريان اصلاح طلبي که از سال 88 و کمي قبل از آن، هاشمي را نقطه ثقل و مرکزيت خود مي ديدند باعث شد رفتاري بي منطق در مواجهه با انتخابات ها داشته باشند. اين جريان که تا کمي قبل تر از سال 88 هاشمي رفسنجاني را «ويران کننده بنيان هاي اخلاقي» معرفي کرده بودند، در ائتلافي که بعدتر شکل مي گيرد، در يک چيز مشترک مي شوند: نپذيرفتن راي مردم.
همسر هاشمي جملاتي را صبح انتخابات بر زبان مي آورد که شايد راديوهاي بيگانه براي بيان آن تساهل و تسامح کنند. عفت مرعشي مي گويد: «اگر موسوي راي نياورد مردم بريزند تو خيابون ها!»
ويژگي هاي شخصيتي اصلاح طلبان و هاشمي رفسنجاني قطعاً نخواهد گذاشت آنها به همين ها بسنده کنند، به خاطر همين است که بعد از اعلام نتايج تقلب را به کليدواژه اصلي خود تبديل مي کنند. تئوري داماد لرستان و فرزند آذربايجان هم براي اين است که نه تنها شکست پذيرفته نشود حتي بايد با اعلام «تقلب» اجازه نداد کشور طعم آرامش را بچشد و...
همه اينها مقدمات فتنه اي مي شود که بارها و بارها درباره اش گفته ايم و شنيده ايد. خسارت هاي بي مثالي که معلوم نيست قرار است کي جبران شود؟! بر کشور وارد آمد و حضرات اصلاح طلب فقط به خاطر اينکه شجاعت و تقواي قبول شکست را نداشتند، اين هزينه را بر کشور تحميل کردند. بعدتر در محافل خصوصي گفتند که «تقلب» دروغ بوده اما هيچگاه از اين دروغ توبه نکردند.
«جمهوري اسلامي دموکرات ترين نظام دنياست.» اين جمله را هاشمي رفسنجاني 4 سال بعد از پيروزي 50/7 درصدي حسن روحاني بر زبان آورد. چرا اين حرف را 4 سال پيش نزد؟! حتماً به خاطر اينکه کانديداي مقبول او پذيرفته نشده بود! همين چند روز پيش انتخابات 7 اسفند را در تهران، اصلاح طلبان پيروز شدند. عارف سرليست اصلاح طلبان شوکه شده است از نتايج انتخابات. اين را خود او مي گويد 30 کانديداي فهرست اصولگرايان شکست خورده اند اما هيچ کدام حتي ذره اي خرده به سلامت انتخابات نگرفته اند که هيچ، تبريک و سپاس نيز نثار مردم و کانديداهاي پيروز مي کنند، چرا که معتقد به آرامش پس از انتخاباتند! چرا که شجاعت پذيرش شکست را دارند. رفتار نجيبانه اين کانديداها پس از شکست نبايد مغفول بماند. کانديداهاي مغلوب که سپاسنامه، تقدير و تشکر نثار مردم مي کنند، تقواي حفظ آرامش و شجاعت قبول شکست را دارند. ويژگي هاي شخصيتي اي که حتي معلم اخلاق اصلاح طلبان نيز فاقد آنهاست.
خبر ويژه
چند درصد زوج هاي جوان مي توانند قسط مسكن 2/3 ميليوني بدهند؟!
چند درصد زوج هاي جوان مي توانند قسط مسكن 2/3 ميليوني بدهند؟!
تصويب وام مسکن 160 ميليون
توماني براي زوجين خانه اولي با واکنش هاي متفاوت روبرو شده است.
هر چند شوراي پول و اعتبار و مسئولان دولتي اين وام را راهي براي خانه دار شدن مي دانند اما کارشناسان معتقدند چنين وامي با اقساط 1/8 تا 2 ميليون تومان عملاً دور از دسترس بسياري از مردم است، چرا که براي پرداخت چنين اقساطي، احتمالاً بايد درآمد بالاي 5-6 ميليون تومان داشت. سود وام 160 ميليون تومان، 170 ميليون تومان برآورد شده است.
روزنامه جام جم در اين باره نوشت: نگاهي به ميزان اقساط و شرايط دريافت وام 160 ميليوني نشان مي دهد قشر متوسط نمي توانند از آن بهره مند شوند. در حالي که دولت چندي پيش ميزان وام مسکن را از 60 به 80 ميليون تومان افزايش داد و با استقبال زيادي همراه نشد، اکنون از وام 160 ميليون توماني رونمايي شده است. وامي که براي دريافت آن بايد سپرده اوليه 80 ميليون توماني در بانک گذاشت و ماهانه حدود دو ميليون و 300 هزار تومان هم قسط داد.
افشين پروين پور، کارشناس مسکن درباره تاثير اين وام براي خروج از رکود اين بخش گفت: از وامي که قسط ماهانه آن بيش از دو ميليون تومان است، مسلماً اقشار کم درآمد و متوسط نمي توانند بهره ببرند و اين بدان معناست که چنين وام هايي براي خانه دار کردن مردم در نظر نگرفته شده بلکه براي سرمايه داران در نظر گرفته شده و اين موضوع در حال حاضر متناسب با نياز بازار داخلي نيست.
وي افزود: سهم مسکن در سبد خانوار بايد بين 20 تا 25 درصد باشد. محاسبه اين ميزان هم نشان مي دهد که فرد بايد حدود ده ميليون تومان درآمد داشته باشد و فردي که چنين درآمدي دارد قطعاً دغدغه مسکن نخواهد داشت.
اين کارشناس مسکن تصريح کرد: تا زماني که سوداگري در بخش مسکن حکمفرماست نمي توان توقع داشت که اين بخش از رکود خارج شود. دولت اگر قصد دارد مسکن را از رکود خارج کند بايد با سوداگري مقابله کند. اکنون افرادي وجود دارند که داراي هزاران واحد در نقاط مختلف شهر هستند، اما اقدام به احتکار کرده اند و خواهان افزايش قيمت در بازارند.
فرشيد پورحاجب، دبيرکانون سراسري انبوه سازان ايران هم گفت: اکنون 12 ميليون جوان ايراني در سن ازدواج هستند و شايد برخي از آنها به دليل عدم توانايي در بخش مسکن ازدواج نمي کنند و دولت اگر قصد دارد مردم را خانه دار کند، بايد در نرخ سود تسهيلات و همچنين مکانيزه دريافت اقساط و بازپرداخت آن تجديدنظر کند.
به گزارش جام جم، نکته مهم درباره منبع تامين اعتبار وام 160 ميليوني است. اين ابهام مطرح است که اگر بانک مسکن چنين اعتباري دارد، چرا اين اعتبار را به صدها هزار واحد نيمه کاره مسکن مهر تزريق نمي کند که تکميل آنها به نفع اقشار متوسط و کم درآمد است.
از سوي ديگر روزنامه آرمان، اقساط وام 160 ميليوني را سرسام آور توصيف کرد و با اشاره به بازپرداخت 330 ميليون تومان نوشت: با توجه به اينکه حداقل حقوق کارگران در سال جاري 712 هزار تومان است و براي سال آينده هم ممکن است تا سقف 800 هزار تومان افزايش يابد، در نتيجه بعيد است که اين قشر از جوانان جامعه براي اخذ اين وام اقدام کنند. در واقع بايد گفت مشکل اصلي جوانان در اين روزها نه مسکن، بلکه بيکاري و آينده شغلي مبهم است که با آن دست و پنجه نرم مي کنند. در حالي که امروزه هزينه هاي ازدواج و گذران معيشت سرسام آور است چطور مسئولان توقع دارند يک زوج جوان ماهانه دو ميليون و 300 هزار تومان قسط پرداخت کنند؟ به جز دستمزد کارگران که به آن اشاره شد، حتي کارمندان عاليرتبه هم بعيد است که از پس پرداخت چنين اقساطي برآيند.
ابراهيم نکو عضو کميسيون اقتصادي مجلس مي گويد: وام گران مسکن، ناکارآمد است. اگر قصد صاحب خانه کردن زوج هاي جوان را داشته باشيم، اين طرح، روش منطقي نيست و نمي تواند عملکرد خوبي داشته باشد.
اگر نيت تصميم گيرندگان اين است که زوجيني که مي خواهند با دغدغه کمتري وارد چرخه زندگي شوند را صاحب خانه کنند، اين طرح مشکلات زيادي به وجود مي آورد. رقمي که براي بازپرداخت اقساط تعيين شده رقمي سنگين است و زوجين نمي توانند بازپرداخت اقساط خود را پرداخت کنند. اين تصميم و مطرح کردن اين طرح براي خانه دار شدن زوج هاي جوان، تصميمي غيرمنطقي بوده و نمي تواند کارآمد باشد. اين طرح فقط مي تواند خانوارهايي با تمکن مالي بالارا تحت پوشش خود قرار دهد تا اينکه براي افراد نيازمند طبقات پايين دست مفيد فايده باشد.
هر چند شوراي پول و اعتبار و مسئولان دولتي اين وام را راهي براي خانه دار شدن مي دانند اما کارشناسان معتقدند چنين وامي با اقساط 1/8 تا 2 ميليون تومان عملاً دور از دسترس بسياري از مردم است، چرا که براي پرداخت چنين اقساطي، احتمالاً بايد درآمد بالاي 5-6 ميليون تومان داشت. سود وام 160 ميليون تومان، 170 ميليون تومان برآورد شده است.
روزنامه جام جم در اين باره نوشت: نگاهي به ميزان اقساط و شرايط دريافت وام 160 ميليوني نشان مي دهد قشر متوسط نمي توانند از آن بهره مند شوند. در حالي که دولت چندي پيش ميزان وام مسکن را از 60 به 80 ميليون تومان افزايش داد و با استقبال زيادي همراه نشد، اکنون از وام 160 ميليون توماني رونمايي شده است. وامي که براي دريافت آن بايد سپرده اوليه 80 ميليون توماني در بانک گذاشت و ماهانه حدود دو ميليون و 300 هزار تومان هم قسط داد.
افشين پروين پور، کارشناس مسکن درباره تاثير اين وام براي خروج از رکود اين بخش گفت: از وامي که قسط ماهانه آن بيش از دو ميليون تومان است، مسلماً اقشار کم درآمد و متوسط نمي توانند بهره ببرند و اين بدان معناست که چنين وام هايي براي خانه دار کردن مردم در نظر نگرفته شده بلکه براي سرمايه داران در نظر گرفته شده و اين موضوع در حال حاضر متناسب با نياز بازار داخلي نيست.
وي افزود: سهم مسکن در سبد خانوار بايد بين 20 تا 25 درصد باشد. محاسبه اين ميزان هم نشان مي دهد که فرد بايد حدود ده ميليون تومان درآمد داشته باشد و فردي که چنين درآمدي دارد قطعاً دغدغه مسکن نخواهد داشت.
اين کارشناس مسکن تصريح کرد: تا زماني که سوداگري در بخش مسکن حکمفرماست نمي توان توقع داشت که اين بخش از رکود خارج شود. دولت اگر قصد دارد مسکن را از رکود خارج کند بايد با سوداگري مقابله کند. اکنون افرادي وجود دارند که داراي هزاران واحد در نقاط مختلف شهر هستند، اما اقدام به احتکار کرده اند و خواهان افزايش قيمت در بازارند.
فرشيد پورحاجب، دبيرکانون سراسري انبوه سازان ايران هم گفت: اکنون 12 ميليون جوان ايراني در سن ازدواج هستند و شايد برخي از آنها به دليل عدم توانايي در بخش مسکن ازدواج نمي کنند و دولت اگر قصد دارد مردم را خانه دار کند، بايد در نرخ سود تسهيلات و همچنين مکانيزه دريافت اقساط و بازپرداخت آن تجديدنظر کند.
به گزارش جام جم، نکته مهم درباره منبع تامين اعتبار وام 160 ميليوني است. اين ابهام مطرح است که اگر بانک مسکن چنين اعتباري دارد، چرا اين اعتبار را به صدها هزار واحد نيمه کاره مسکن مهر تزريق نمي کند که تکميل آنها به نفع اقشار متوسط و کم درآمد است.
از سوي ديگر روزنامه آرمان، اقساط وام 160 ميليوني را سرسام آور توصيف کرد و با اشاره به بازپرداخت 330 ميليون تومان نوشت: با توجه به اينکه حداقل حقوق کارگران در سال جاري 712 هزار تومان است و براي سال آينده هم ممکن است تا سقف 800 هزار تومان افزايش يابد، در نتيجه بعيد است که اين قشر از جوانان جامعه براي اخذ اين وام اقدام کنند. در واقع بايد گفت مشکل اصلي جوانان در اين روزها نه مسکن، بلکه بيکاري و آينده شغلي مبهم است که با آن دست و پنجه نرم مي کنند. در حالي که امروزه هزينه هاي ازدواج و گذران معيشت سرسام آور است چطور مسئولان توقع دارند يک زوج جوان ماهانه دو ميليون و 300 هزار تومان قسط پرداخت کنند؟ به جز دستمزد کارگران که به آن اشاره شد، حتي کارمندان عاليرتبه هم بعيد است که از پس پرداخت چنين اقساطي برآيند.
ابراهيم نکو عضو کميسيون اقتصادي مجلس مي گويد: وام گران مسکن، ناکارآمد است. اگر قصد صاحب خانه کردن زوج هاي جوان را داشته باشيم، اين طرح، روش منطقي نيست و نمي تواند عملکرد خوبي داشته باشد.
اگر نيت تصميم گيرندگان اين است که زوجيني که مي خواهند با دغدغه کمتري وارد چرخه زندگي شوند را صاحب خانه کنند، اين طرح مشکلات زيادي به وجود مي آورد. رقمي که براي بازپرداخت اقساط تعيين شده رقمي سنگين است و زوجين نمي توانند بازپرداخت اقساط خود را پرداخت کنند. اين تصميم و مطرح کردن اين طرح براي خانه دار شدن زوج هاي جوان، تصميمي غيرمنطقي بوده و نمي تواند کارآمد باشد. اين طرح فقط مي تواند خانوارهايي با تمکن مالي بالارا تحت پوشش خود قرار دهد تا اينکه براي افراد نيازمند طبقات پايين دست مفيد فايده باشد.
عسگراولادي:
مشكلات تجار ايراني در پسابرجام همچنان ادامه دارد
يک عضو اتاق بازرگاني با
اشاره به باقي ماندن مشکلات تجار ايراني در دوران پسابرجام، اظهار داشت: هنوز
امکان انتقال پول براي تجار ما وجود ندارد.
اسدالله عسگراولادي تاکيد کرد: مشکلات تجار ما در خارج از کشور برطرف نشده است و بازرگانان کشور براي واردات و صادرات کالااز طريق بانک هاي اروپايي، ترکيه، امارات و چين پول مبادله مي کنند و هنوز امکان انتقال پول براي تجار ما وجود ندارد.
وي گفت: در حال حاضر بانک هاي ما قادر هستند که از طريق سوئيفت پيامي را ارسال کنند ولي اين امکان فايده چنداني ندارد، زيرا بانک هاي اروپايي هنوز به ما اعتماد ندارند.
اين فعال اقتصادي در گفتگو با نسيم آنلاين در خصوص امکان اتصال به سوئيفت و بازگشايي ال سي با گذشت 45 روز از اجراي برجام تصريح کرد: هنوز اعتماد سازي لازم ميان بانک هاي ما و بانک هاي اروپايي ايجاد نشده، به همين دليل بانک هاي اروپايي حاضر به پذيرش اعتبارات اسنادي ما نيستند.
عضو اتاق بازرگاني خاطرنشان کرد: بانک هاي ما و بانک هاي خارجي بايد قراردادي را امضا کنند که طريقه ارتباط پولي بين آنها مشخص شود، اما بانک هاي اروپايي از امضاي اين قرارداد با بانک هاي ما سر باز مي زنند، به همين دليل اتصال به سوئيفت در حال حاضر فايده اي براي اقتصاد ما نداشته است.
عسگراولادي تاکيد کرد: بانک هاي مرکزي کشورها بايد تضمين هاي لازم را بدهند که در صورت بازگشايي سوئيفت، بانک هاي خارجي بتوانند پولشان را بگيرند. اما بانک هاي مرکزي کشورهاي اروپايي چنين تضميني را نمي دهند، چون با درخواست هر يک از کشورهاي 5+1 ممکن است تحريم ها برگردد. وي با تاکيد بر اينکه بانک هاي اروپايي از همکاري با بانک هاي ما واهمه دارند، افزود: احتمالااين مشکل ظرف سه ماه آينده حل خواهد شد.
عضو اتاق بازرگاني در خصوص تاثير اجراي برجام بر اقتصاد کشور با گذشت 45 روز از اجرايي شدن آن عنوان کرد: برجام به دليل جو انتخاباتي حاکم بر کشور در 45 روز گذشته اثري بر اقتصاد کشور نگذاشته است و اگر بخواهيم منتظر اثري از اجراي برجام باشيم بايد از 15 فروردين ماه آن را مشاهده کنيم.
عسگراولادي تاکيد کرد: هيئت هاي تجاري زيادي به ايران آمدند و مذاکراتي انجام شده است. قراردادهاي موقتي هم امضا شده که البته دائمي نيست.
عضو اتاق بازرگاني خاطرنشان کرد: بعد از برجام بخشي از اعتمادها جلب شده، مسافرت هايي انجام شده و ويزا به برخي از کشورها راحت تر صادر مي شود، اما مهم ترين کار نقل و انتقال پول است که هنوز انجام نشده است.
وي در خصوص همکاري بانک هاي آمريکايي و اروپايي بعد از اجراي برجام بيان کرد: بانک هاي آمريکايي به هيچ وجه با ما همکاري نخواهند کرد زيرا به دليل تحريم داماتو اجازه همکاري اقتصادي با ما را ندارند. براي همکاري بانک هاي ما با بانک هاي آمريکايي بايد تحريم داماتو برداشته شود.
عضو اتاق بازرگاني افزود: در حال حاضر مسئولان به خصوص در وزارت خارجه به دنبال برداشتن تحريم ها هستند تا بانک هاي آمريکايي هم بتوانند با بانکهاي ما همکاري کنند. بانک هاي اروپايي قانونا مي توانند با ما همکاري کنند ولي از ترس اينکه کاخ سفيد آنها را جريمه کند با بانک هاي ما همکاري نمي کنند و فعلااحتياط را در دستور کار خود قرار داده اند.
چنان که شواهد موجود نشان مي دهد بعد از اجراي برجام بانک هاي ايراني کماکان امکان دسترسي به سوئيفت را پيدا نکرده اند، اما با توجه به اينکه بر طبق مفاد برجام امکان فوري بازگشت تحريم ها (SNAP BACK) با درخواست هر يک از 5 کشور طرف مذاکره با ايران پيش بيني شده و به دليل آنکه در صورت اين اقدام کليه بانک هاي طرف سوئيفت مجدداً مشمول تحريم و جريمه هاي ناشي از همکاري با ايران مي شوند، عملاً هيچ يک از آنان تمايل فوري براي همکاري با ايران حداقل در يک سال آتي نخواهند داشت.
گفتني است در طول مذاکرات هسته اي، منتقدان بارها نسبت به عواقب اعتماد نابجا به طرف هاي غربي هشدار داده بودند. با اين حال شواهد نشان مي دهد که ظاهرا ادعاهاي دولت درباره رفع تحريم هاي مالي که تا قبل از انتخابات مجلس چندين مرتبه و از سوي مسئولان مختلف تکرار شده بود، چندان با واقعيت مطابق نيست.
اسدالله عسگراولادي تاکيد کرد: مشکلات تجار ما در خارج از کشور برطرف نشده است و بازرگانان کشور براي واردات و صادرات کالااز طريق بانک هاي اروپايي، ترکيه، امارات و چين پول مبادله مي کنند و هنوز امکان انتقال پول براي تجار ما وجود ندارد.
وي گفت: در حال حاضر بانک هاي ما قادر هستند که از طريق سوئيفت پيامي را ارسال کنند ولي اين امکان فايده چنداني ندارد، زيرا بانک هاي اروپايي هنوز به ما اعتماد ندارند.
اين فعال اقتصادي در گفتگو با نسيم آنلاين در خصوص امکان اتصال به سوئيفت و بازگشايي ال سي با گذشت 45 روز از اجراي برجام تصريح کرد: هنوز اعتماد سازي لازم ميان بانک هاي ما و بانک هاي اروپايي ايجاد نشده، به همين دليل بانک هاي اروپايي حاضر به پذيرش اعتبارات اسنادي ما نيستند.
عضو اتاق بازرگاني خاطرنشان کرد: بانک هاي ما و بانک هاي خارجي بايد قراردادي را امضا کنند که طريقه ارتباط پولي بين آنها مشخص شود، اما بانک هاي اروپايي از امضاي اين قرارداد با بانک هاي ما سر باز مي زنند، به همين دليل اتصال به سوئيفت در حال حاضر فايده اي براي اقتصاد ما نداشته است.
عسگراولادي تاکيد کرد: بانک هاي مرکزي کشورها بايد تضمين هاي لازم را بدهند که در صورت بازگشايي سوئيفت، بانک هاي خارجي بتوانند پولشان را بگيرند. اما بانک هاي مرکزي کشورهاي اروپايي چنين تضميني را نمي دهند، چون با درخواست هر يک از کشورهاي 5+1 ممکن است تحريم ها برگردد. وي با تاکيد بر اينکه بانک هاي اروپايي از همکاري با بانک هاي ما واهمه دارند، افزود: احتمالااين مشکل ظرف سه ماه آينده حل خواهد شد.
عضو اتاق بازرگاني در خصوص تاثير اجراي برجام بر اقتصاد کشور با گذشت 45 روز از اجرايي شدن آن عنوان کرد: برجام به دليل جو انتخاباتي حاکم بر کشور در 45 روز گذشته اثري بر اقتصاد کشور نگذاشته است و اگر بخواهيم منتظر اثري از اجراي برجام باشيم بايد از 15 فروردين ماه آن را مشاهده کنيم.
عسگراولادي تاکيد کرد: هيئت هاي تجاري زيادي به ايران آمدند و مذاکراتي انجام شده است. قراردادهاي موقتي هم امضا شده که البته دائمي نيست.
عضو اتاق بازرگاني خاطرنشان کرد: بعد از برجام بخشي از اعتمادها جلب شده، مسافرت هايي انجام شده و ويزا به برخي از کشورها راحت تر صادر مي شود، اما مهم ترين کار نقل و انتقال پول است که هنوز انجام نشده است.
وي در خصوص همکاري بانک هاي آمريکايي و اروپايي بعد از اجراي برجام بيان کرد: بانک هاي آمريکايي به هيچ وجه با ما همکاري نخواهند کرد زيرا به دليل تحريم داماتو اجازه همکاري اقتصادي با ما را ندارند. براي همکاري بانک هاي ما با بانک هاي آمريکايي بايد تحريم داماتو برداشته شود.
عضو اتاق بازرگاني افزود: در حال حاضر مسئولان به خصوص در وزارت خارجه به دنبال برداشتن تحريم ها هستند تا بانک هاي آمريکايي هم بتوانند با بانکهاي ما همکاري کنند. بانک هاي اروپايي قانونا مي توانند با ما همکاري کنند ولي از ترس اينکه کاخ سفيد آنها را جريمه کند با بانک هاي ما همکاري نمي کنند و فعلااحتياط را در دستور کار خود قرار داده اند.
چنان که شواهد موجود نشان مي دهد بعد از اجراي برجام بانک هاي ايراني کماکان امکان دسترسي به سوئيفت را پيدا نکرده اند، اما با توجه به اينکه بر طبق مفاد برجام امکان فوري بازگشت تحريم ها (SNAP BACK) با درخواست هر يک از 5 کشور طرف مذاکره با ايران پيش بيني شده و به دليل آنکه در صورت اين اقدام کليه بانک هاي طرف سوئيفت مجدداً مشمول تحريم و جريمه هاي ناشي از همکاري با ايران مي شوند، عملاً هيچ يک از آنان تمايل فوري براي همکاري با ايران حداقل در يک سال آتي نخواهند داشت.
گفتني است در طول مذاکرات هسته اي، منتقدان بارها نسبت به عواقب اعتماد نابجا به طرف هاي غربي هشدار داده بودند. با اين حال شواهد نشان مي دهد که ظاهرا ادعاهاي دولت درباره رفع تحريم هاي مالي که تا قبل از انتخابات مجلس چندين مرتبه و از سوي مسئولان مختلف تکرار شده بود، چندان با واقعيت مطابق نيست.
