اوین نامه ی کیهان 6
مهر-96
سلام فدايي حسين (ع)
گزارش اوین نامه كيهان از تشييع حماسي پاسدار بی سر ودست وپا محسن حججي با ادعای فوق کمدی ودروغ حضور ميليوني مردم تهران!!
گزارش اوین نامه كيهان از تشييع حماسي پاسدار بی سر ودست وپا محسن حججي با ادعای فوق کمدی ودروغ حضور ميليوني مردم تهران!!
صحنه سازی ناشی از دین ابزاری برایوصل کردن پاسدار مثله شده بی دست وسر وپا
حججی به امام حسین چون هدف گریز زدن به صحرای کربلا وقرینه سازی کردن مشابه است
تااهداف جنایتکارانه وجنگ افروزانه پاسداران توجیه شود ونقش اجباری پاسداران به
سوریه وکشته شدن شان به حاشیه برده شود .مهمتراینکه نه جلوی هرگونه انتقادی به
سیاست جنگی پاسداران درسوریه مسدود شود که با تبلیغات کاذب فضای جنگی پاسداران
درسوریه تقویت گردد .برای همین خامنه ای بلندگوی پاسداران سرتابوت پاسدار مثلهشده
حضور یافت وچیفه وانگشتر وعبا بهه مسر پاسدار حججی داد.
سرويس سياسي- مي داني و مي دانم که
روزنامه جاي روضه نيست اما مگر مي توان از اجتماع ديروز ميدان امام حسين(ع) نوشت و
روضه نخواند؟
روز عاشورا چون همه اصحاب به شهادت رسيده و جز اهل بيت امام به جاي نماندند، علي اکبر كه از همه مردم زيباروي تر و از نظر اخلاق از همه نيكوتر بود، از پدرش كسب اجازت كرد و امام وي را رخصت ميدان داد. امام نظر نوميدانه اي به فرزند افكند و چشمان مباركش فرو هشت و بگريست و فرمود؛
«خداوندا! گواه باش، به تحقيق جواني به جنگ و مبارزت شتافته كه اشبه الناس از نظر خلقت و خلق و منطق به رسولت صلّي الله عليه و آله مي باشد. هر گاه اشتياق زيارت پيامبرت را مي يافتم او را مي نگريستم.»
بعد صيحه برآورد و فرمود: «اي پسر سعد! خدا رحمت را قطع كند آن گونه كه قطع رحم كردي.»
علي اکبر به ميدان شتافته و جنگ سختي نمود و جمعي كثير از كفار را از پاي درآورد. آنگاه نزد پدر بازگشت و عرض كرد: پدر جان! تشنگي مرا كشته و سنگيني سلاح توان را از من برده، آيا جرعه آبي هست؟
حسين سلام الله عليه بگريست و فرمود: « پسر جانم! از كجا آب بيابم، اندكي مقاتله نما، چقدر نزديك است كه جدّت محمّد صلّي الله عليه و آله را زيارت كني و او تو را با جامي سرشار از آب سيراب كند كه بعد از آن هرگز تشنه نگردي.»
علي اکبر به ميدان بازگشت و رزم مردانه اي کرد تا آنجا که تيرها و نيزه ها امانش ندادند و از هر سو بر او تاختند...حسين عليه السّلام به سرعت خود را به معرکه رساند، صورت بر صورت فرزند نهاد و فرمود: «خداوند بكشد قومي را كه تو را كشتند، چه چيز آنها را بر خدا و بر دريدن حرمت رسول الله صلّي الله عليه و آله جري كرده، بعد از تو تفو بر دنيا.» حضرت به خيمه بازگشت و جوانان بني هاشم را به بازگرداندن پيکر علي اکبر خواند. او نخستين شهيد کربلا بود که پيکرش را حضرت از ميدان نياورد، چرا که ارباً اربا شده بود... جوانان حرم با بوريا راهي ميدان شدند...
ساعاتي بعد که از مردان و جوانان و حتي نوجوانان بني هاشم ديگر کسي برجاي نمانده بود، امام بر نيزه غريبي تکيه کرد و به ميدان نگريست و ندا داد؛ آيا کسي هست مرا ياري کند؟
صدايي برنخاست... ديروز اما عاشورايي ديگر بود و تهران کربلا شد. مگر نگفته اند کل يوم عاشورا کل ارض کربلا. حماسه ديروز را يکي از ياران حسين(ع) پس از 1400 سال رقم زد. او که به نداي تاريخي و ابدي هل من ناصر مولايش، لبيک گفته بود و غوغا بپا کرد.
* علي اکبر انقلاب
ميدان امام حسين(ع) ميعادگاه سوگواران عاشورايي شد تا پيکر بي سر يکي از علي اکبرهاي انقلاب بدرقه و تشييع و اينگونه با سيدالشهدا تجديد عهد کنند که مولا! اگر در کربلا نبوديم تا تو را ياري کنيم، امروز هستيم و ايستاده ايم و نخواهيم گذاشت که پرچم سرخت بر زمين افتد.
کلمات را ياراي آن نيست که حماسه تشييع شهيد مدافع حرم، پاسدار رشيد اسلام محسن حججي را توصيف کند. جمعيت انبوهي که در ميدان امام حسين(ع) و خيابان هاي اطراف غوغا بپا کردند و زير آفتاب سوزان، پيکر شهيد را همچون نگيني در اقيانوس خود در آغوش گرفتند و با دم حاج صادق آهنگران به سينه زدند و هق هق باريدند...
روز عاشورا چون همه اصحاب به شهادت رسيده و جز اهل بيت امام به جاي نماندند، علي اکبر كه از همه مردم زيباروي تر و از نظر اخلاق از همه نيكوتر بود، از پدرش كسب اجازت كرد و امام وي را رخصت ميدان داد. امام نظر نوميدانه اي به فرزند افكند و چشمان مباركش فرو هشت و بگريست و فرمود؛
«خداوندا! گواه باش، به تحقيق جواني به جنگ و مبارزت شتافته كه اشبه الناس از نظر خلقت و خلق و منطق به رسولت صلّي الله عليه و آله مي باشد. هر گاه اشتياق زيارت پيامبرت را مي يافتم او را مي نگريستم.»
بعد صيحه برآورد و فرمود: «اي پسر سعد! خدا رحمت را قطع كند آن گونه كه قطع رحم كردي.»
علي اکبر به ميدان شتافته و جنگ سختي نمود و جمعي كثير از كفار را از پاي درآورد. آنگاه نزد پدر بازگشت و عرض كرد: پدر جان! تشنگي مرا كشته و سنگيني سلاح توان را از من برده، آيا جرعه آبي هست؟
حسين سلام الله عليه بگريست و فرمود: « پسر جانم! از كجا آب بيابم، اندكي مقاتله نما، چقدر نزديك است كه جدّت محمّد صلّي الله عليه و آله را زيارت كني و او تو را با جامي سرشار از آب سيراب كند كه بعد از آن هرگز تشنه نگردي.»
علي اکبر به ميدان بازگشت و رزم مردانه اي کرد تا آنجا که تيرها و نيزه ها امانش ندادند و از هر سو بر او تاختند...حسين عليه السّلام به سرعت خود را به معرکه رساند، صورت بر صورت فرزند نهاد و فرمود: «خداوند بكشد قومي را كه تو را كشتند، چه چيز آنها را بر خدا و بر دريدن حرمت رسول الله صلّي الله عليه و آله جري كرده، بعد از تو تفو بر دنيا.» حضرت به خيمه بازگشت و جوانان بني هاشم را به بازگرداندن پيکر علي اکبر خواند. او نخستين شهيد کربلا بود که پيکرش را حضرت از ميدان نياورد، چرا که ارباً اربا شده بود... جوانان حرم با بوريا راهي ميدان شدند...
ساعاتي بعد که از مردان و جوانان و حتي نوجوانان بني هاشم ديگر کسي برجاي نمانده بود، امام بر نيزه غريبي تکيه کرد و به ميدان نگريست و ندا داد؛ آيا کسي هست مرا ياري کند؟
صدايي برنخاست... ديروز اما عاشورايي ديگر بود و تهران کربلا شد. مگر نگفته اند کل يوم عاشورا کل ارض کربلا. حماسه ديروز را يکي از ياران حسين(ع) پس از 1400 سال رقم زد. او که به نداي تاريخي و ابدي هل من ناصر مولايش، لبيک گفته بود و غوغا بپا کرد.
* علي اکبر انقلاب
ميدان امام حسين(ع) ميعادگاه سوگواران عاشورايي شد تا پيکر بي سر يکي از علي اکبرهاي انقلاب بدرقه و تشييع و اينگونه با سيدالشهدا تجديد عهد کنند که مولا! اگر در کربلا نبوديم تا تو را ياري کنيم، امروز هستيم و ايستاده ايم و نخواهيم گذاشت که پرچم سرخت بر زمين افتد.
کلمات را ياراي آن نيست که حماسه تشييع شهيد مدافع حرم، پاسدار رشيد اسلام محسن حججي را توصيف کند. جمعيت انبوهي که در ميدان امام حسين(ع) و خيابان هاي اطراف غوغا بپا کردند و زير آفتاب سوزان، پيکر شهيد را همچون نگيني در اقيانوس خود در آغوش گرفتند و با دم حاج صادق آهنگران به سينه زدند و هق هق باريدند...
غم محسن به سينه هامان بود / بدنش در
ميان ميدان بود
تا که ناگاه اين خبر آمد / که پرستويم از سفر آمد
دل فرزند و همسرش روشن / همچنين دل رهبرش روشن
پسري که افتخار ايران است / وارث خون شرزه شيران است
خودش آمد ولي سرش هيهات/ آه، سخت است باورش، هيهات
اين جوان هاي نسل امروزند / کين چنين از فراق مي سوزند...
بي سر رسيده پيکر من / مولا فداي تو سر من
تا که ناگاه اين خبر آمد / که پرستويم از سفر آمد
دل فرزند و همسرش روشن / همچنين دل رهبرش روشن
پسري که افتخار ايران است / وارث خون شرزه شيران است
خودش آمد ولي سرش هيهات/ آه، سخت است باورش، هيهات
اين جوان هاي نسل امروزند / کين چنين از فراق مي سوزند...
بي سر رسيده پيکر من / مولا فداي تو سر من
وقتي رسيد به «اي لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش/ بهر نبردي بي امان آماده باش آماده باش» مردي که جواني را پشت سر گذاشته بود، گمانم ياد کربلاي جبهه ها کرد و شانه هايش بيش از پيش لرزيد...
در اين حماسه کم نظير کم نبودند مردان و زنان، پسران و دختران جواني که شايد ظاهرشان نيز حزب اللهي نبود اما اشک و آه آنان در مشايعت شهيد مدافع حرم و مصيبت حضرت سيدالشهدا سلام الله عليه چيزي کم نداشت و البته چه جاي تعجب که به قول حکيمانه حضرت آقا؛ «دل، متعلق به اين جبهه است؛ جان، دلباخته به اين اهداف و آرمان هاست.»
* ميعاد در سحرگاه
اما ميدان امام حسين(ع) ديروز مهمان ديگري نيز داشت. محسن که ديدار و زيارت مقام معظم رهبري آرزويش بود، اندکي پس از سحرگاه در مسجد جامع امام حسين(ع) ميزبان فرمانده معظم کل قوا بود. حضرت آقا در کنار پيکر شهيد حاضر شدند و ضمن قرائت فاتحه بر تابوت وي بوسه زدند. پدر شهيد را در آغوش گرفتند و فرزند خردسال شهيد را نيز بوسيدند و خطاب به خانواده او فرمودند؛ «... خداوند ان شاءالله که درجات شهيد را عالي کند. خدا شهيد شما را عزيز کرد؛ ببينيد چه غوغايي در کشور راه افتاده به خاطر شهادت اين جوان. شهيد خيلي هستند؛ همه شهدا هم پيش خداي متعال عزيزند لکن يک خصوصيّتي در اين جوان وجود داشته -خداوند هيچ وقت کارش بدون حکمت نيست- اخلاص اين جوان و آن نيّت پاک اين جوان و به موقع حرکت کردن اين جوان و نياز جامعه به اين جور شهادتي، اين موجب شده که خداي متعال، نام اين جوان شما را، شهيد شما را، بلند کرد؛ بلندمرتبه کرد. کمتر شهيدي را ما سراغ داريم که اين جور خداي متعال او را در چشم همه عزيز کرده باشد. خداوند جوان شما را عزيز کرد. خدا ان شاءالله به شماها اجر بدهد، به شما صبر بدهد، شما را ان شاءالله عزيز کند و ان شاءالله خداوند به همه تان -به مادر، به خانم [ايشان]، به پدر، به همه بازماندگان- عوض خير بدهد و همه تان را توفيق بدهد که بتوانيد به وظايفتان عمل بکنيد در ادامه راه اين شهيد؛ خدا ما را هم قدردان شهدا قرار بدهد؛ ان شاءالله.»
چفيه و انگشتري نيز به همسر صبور شهيد هديه دادند. اين حضور پر نور و سحرگاهي بر پيکر شهيد حججي، براي اهل معرفت و جوانان مشتاق ديدار يار حرف ها دارد. تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مکن/ که خواجه خود روش بنده پروري داند...
* باران با صداي محسن
پس از پايان مداحي حاج صادق، صداي وصيت محسن خطاب به فرزند خردسالش علي در ميدان طنين انداز شد؛ «سلام علي آقا، سلام بابا جان. چند کلمه اي مي خواستم با تو حرف بزنم...ببخشيد باباجان که توي سن کودکي ولت کردم و رفتم. اگه ما نمي رفتيم به حرم حضرت زينب جسارت مي شد...بعضي وقتا دل کندن از يه سري چيزاي خوب باعث ميشه يه سري چيزاي بهتر بدست بياري. من از تو و مامانت دل کندم تا بتونم نوکري حضرت زينب رو بدست بيارم. آرزو دارم خدا تو اين سفر بهم نگاه کنه. خيلي دوستتون دارم. مواظب خودتون باشيد (به اينجا که مي رسد صدايش مي لرزد و مي توان حلقه زدن اشک در آن چشم هاي تاريخ ساز را مجسم کرد) و سعي کن يجوري زندگي کني که خدا عاشق بشه. اگه خدا عاشقت بشه خوب تو رو خريداري ميکنه...» محسن گفت و شانه ها لرزيد و در آفتاب پنجم مهرماه ميدان امام حسين(ع) تهران، چشمي نبود که نبارد.
سپس حجت الاسلام پناهيان پشت تريبون حاضر شد و گفت؛ بايد شهيد حججي را فخرالشهداي مدافع حرم ناميد و احترامي که مردم براي اين شهيد عزيز در طول اين مدت قائل بودند و اين تشييع باشکوه و تشييع ديگري که در شهر خودشان خواهد بود، همه احترام به همه شهداي مدافع حرم است که برخي شان بسيار غريب هستند و راه براي شهيد حججي باز کردند.
به سپاه پاسداران براي داشتن چنين پاسداراني که خود را کارمندي مزد بگير نمي دانند، تبريک گفت و اسرائيل را آمر و عامل اصلي خون حججي ها خواند و وعده داد که ملت ايران و عزاداران حسيني(ع) انتقام اين خون ها را به سختي از اين رژيم نامشروع و سران فاسد آمريکا خواهند گرفت. جمعيت يک صدا تکبير گفتند و صدايشان همچون غرش شير در ميدان
پيچيد.
بعد نوبت نوجوانان گروه سرود نسيم قدر بود که با لباس رزم بر صحنه حاضر شوند و بخوانند؛
ز کودکي خادم اين تبار محترمم / چونان
حبيب مظاهر مدافع حرمم
به قصد حفظ حريم حرم به پا خيزم / کنار لشکر عشاق حسين هم قدمم...
به قصد حفظ حريم حرم به پا خيزم / کنار لشکر عشاق حسين هم قدمم...
اجراي باصفاي نوجوانان که به پايان رسيد، خودروي حامل پيکر شهيد محسن حججي اندک اندک به راه افتاد تا از ميدان امام حسين(ع) وارد خيابان 17 شهريور شود و سيل انبوه جمعيتي که ساعت ها منتظر زيارت او بودند نيز چشمشان روشن.
جمعيت انبوه در صبح روز کاري پايتخت به سختي و کندي از خيابان ها و کوچه هاي اطراف به سوي منزل و محل کار خود مي رفتند. با دل هايي معطر به عطر عشق به شهيد و شهادت و چشم هايي نمناک براي ابي عبدالله الحسين و ياران ديروز و امروزش.
پنجم مهرماه سال 1396 خورشيدي مطابق با ششم محرم سال 1439 هجري قمري. شيفتگان امام حسين(ع) برگ افتخار آميز ديگري در تاريخ عاشقي به ثبت رساندند. برگي که پاي آن با خون شهيد محسن حججي امضا شده است.
اينک در شب هفتم محرم که آخرين کلمات اين گزارش نگاشته مي شود، از اصفهان خبر مي رسد مردم اهل معرفت آن ديار نيز در استقبال و تشييع پيکر بي سر اين فرزند ديار خود، در ميدان امام(ره) حماسه اي ديگر آفريده اند.
رئيس
جمهور در جلسه هيئت دولت: فرهنگ عاشورا و زندگي امام حسين (ع) براي جامعه انساني
نجات بخش است
رئيس جمهور در جلسه هيئت دولت و در آستانه عاشوراي حسيني تصريح کرد: عاشوراي حسيني، رويدادي کاملا ممتاز است و سراسر زندگي امام حسين (ع) و فرهنگ عاشورا براي جامعه انساني نجات بخش از هرگونه مسير انحرافي به مسير حق است.
حجت الاسلام حسن روحاني روز چهارشنبه در اين جلسه با بيان اينکه عشق به امام حسين(ع) و کربلا و فرهنگ عاشورا شفابخش است، افزود: عاشورا تجلي مبارزه حق در برابر باطل، با آن شکوه بزرگ تاريخي بود که امام حسين(ع) را تبديل به مظهر استقامت، ايستادگي، شهامت و شجاعت در برابر قدرت هاي ستمگر کرد.
دکتر روحاني اضافه کرد: در زندگي ابي عبدالله الحسين(ع)، از زمان حرکت از مدينه تا زماني که به کربلا رسيدند، در تمام خطبه هايي که امام حسين(ع) ايراد کرد، درباره علت قيامش فرمود، «نمي بينيد به حق عمل نمي شود و در برابر باطل کسي فرياد نمي زند». اينجا جايي است که يک آدم مومن بايد آرزوي مرگ بکند که بخواهد در چنين وضعيتي حيات و زندگي داشته باشد، حيات و زندگي که واقعيتش مردگي و مرگ است؛ حيات واقعي، ايستادگي در برابر باطل و تبيين حق است.
رئيس جمهور اظهار داشت: امام حسين (ع) فرمود وقتي باطل در جامعه اين چنين باشد، آن وقت مردن، کشته شدن و شهادت، سعادت است. ما نمي توانيم در برابر ظلم ساکت باشيم و سر به زير بيندازيم.
دکتر روحاني تصريح کرد: اين مکتب بود که تبديل به مکتب الگو براي جهانيان شد. عاشورا تنها براي شيعيان نيست، فرهنگ عاشورا تنها براي مسلمانان جهان نيست، فرهنگ عاشورا براي همه آزادگان جهان است.
رئيس جمهور ادامه داد: امروز کشورها و ملت هاي زيادي هستند که در روز عاشورا پرچم سياه را برافراشته و عزاداري مي کنند.اينان مسلمان نيستند، اما به ياد امام حسين(ع) هستند، چون امام حسين(ع) را الگوي آزادي و آزادگي مي دانند و به همين مناسبت در شبه قاره هند، روز عاشورا به احترام اباعبدالله(ع) تعطيل عمومي است.
دکتر روحاني گفت: امام حسين(ع) تربيت يافته دامن پاک اسلام است و وجود و بقاي اسلام در تاريخ هم در سايه فداکاري و ايثار ابي عبدالله الحسين(ع) است. رئيس جمهور همچنين در اين جلسه دقايقي به ذکر مصيبت سرور و سالار شهيدان حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) پرداخت.
رئيس جمهور در جلسه هيئت دولت و در آستانه عاشوراي حسيني تصريح کرد: عاشوراي حسيني، رويدادي کاملا ممتاز است و سراسر زندگي امام حسين (ع) و فرهنگ عاشورا براي جامعه انساني نجات بخش از هرگونه مسير انحرافي به مسير حق است.
حجت الاسلام حسن روحاني روز چهارشنبه در اين جلسه با بيان اينکه عشق به امام حسين(ع) و کربلا و فرهنگ عاشورا شفابخش است، افزود: عاشورا تجلي مبارزه حق در برابر باطل، با آن شکوه بزرگ تاريخي بود که امام حسين(ع) را تبديل به مظهر استقامت، ايستادگي، شهامت و شجاعت در برابر قدرت هاي ستمگر کرد.
دکتر روحاني اضافه کرد: در زندگي ابي عبدالله الحسين(ع)، از زمان حرکت از مدينه تا زماني که به کربلا رسيدند، در تمام خطبه هايي که امام حسين(ع) ايراد کرد، درباره علت قيامش فرمود، «نمي بينيد به حق عمل نمي شود و در برابر باطل کسي فرياد نمي زند». اينجا جايي است که يک آدم مومن بايد آرزوي مرگ بکند که بخواهد در چنين وضعيتي حيات و زندگي داشته باشد، حيات و زندگي که واقعيتش مردگي و مرگ است؛ حيات واقعي، ايستادگي در برابر باطل و تبيين حق است.
رئيس جمهور اظهار داشت: امام حسين (ع) فرمود وقتي باطل در جامعه اين چنين باشد، آن وقت مردن، کشته شدن و شهادت، سعادت است. ما نمي توانيم در برابر ظلم ساکت باشيم و سر به زير بيندازيم.
دکتر روحاني تصريح کرد: اين مکتب بود که تبديل به مکتب الگو براي جهانيان شد. عاشورا تنها براي شيعيان نيست، فرهنگ عاشورا تنها براي مسلمانان جهان نيست، فرهنگ عاشورا براي همه آزادگان جهان است.
رئيس جمهور ادامه داد: امروز کشورها و ملت هاي زيادي هستند که در روز عاشورا پرچم سياه را برافراشته و عزاداري مي کنند.اينان مسلمان نيستند، اما به ياد امام حسين(ع) هستند، چون امام حسين(ع) را الگوي آزادي و آزادگي مي دانند و به همين مناسبت در شبه قاره هند، روز عاشورا به احترام اباعبدالله(ع) تعطيل عمومي است.
دکتر روحاني گفت: امام حسين(ع) تربيت يافته دامن پاک اسلام است و وجود و بقاي اسلام در تاريخ هم در سايه فداکاري و ايثار ابي عبدالله الحسين(ع) است. رئيس جمهور همچنين در اين جلسه دقايقي به ذکر مصيبت سرور و سالار شهيدان حضرت ابي عبدالله الحسين(ع) پرداخت.
