راه ورود خرافه را به حماسه عاشورا باز کرده‌ایم


محمدعلی مهدوی‌راد در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

کلید نشر و رونق خرافات از همان ورود خمینی شیاد به ایران و وعده دادن های دروغش برای کسب قدرت وانحصاری کردنش شروع شد . برای همین جنگ خانمانسوز را موهبت الهی نامید وگریه کردن را ثواب دانست .مخالفت با جشنو شادی مراسم نوروز کرد  .مهمتراینکه  رونق به پدیده جنسیتی وتبعیض و بی عدالتی داد و..... جانشین وی در بیت  خود مداحان فاسد و.... خیمه زده اند

محمدعلی مهدوی‌راد تاکید می‌کند: تفسیر و قرائت از شخصیت امام حسین (ع) به صورت کامل برای شرایط امروز ما بسیار کاربردی خواهد بود. شخصیت امام یک شخصیت جامع سیاسی، علمی، فرهنگی و ابلاغی هست.
حجت الاسلام محمدعلی مهدوی‌راد ( قرآن‌پژوه و عضو هیات علمی دانشگاه تهران) در گفت‌گو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این پرسش که چرا عمده شناخت جامعه ما از حضرت امام حسین (ع) معطوف به واقعه کربلا و روز عاشورا است و حتی از اهداف واقعی سفر امام به سمت کوفه و دیگر ابعاد شخصیتی او پیش از واقعغه کربلا چندان صحبتی نمی‌شود، گفت: این نگاه هم درست است و هم نادرست. شخصیت امام حسین (ع) را می‌توان به دوره‌های مختلف زمان حیات و امامت پدر بزگوارشان شخصیت امام علی (ع)، برادر بزرگوارشان شخصیت امام حسن (ع) و دوره امامت خودشان تقسیم‌بندی کرد. باز در دوره‌ای که خود آن بزگوار امامت را برعهده‌ دارند؛ دوره‌های خلافت معاویه (۱۰ سال) و یزید (مدتی کوتاه) را هم می‌توان جداگانه در نظر گرفت. البته با توجه به انعکاس بیرونی و خروجی جلسات و سخنرانی‌ها ما پژواکی غیر از همین محدوده زمانی که حضرت از مدینه حرکت می‌کنند و سفرشان از مکه به سمت کربلا و شهادتشان نمی‌بینیم. در همین محدوده زمانی هم حرکت از مکه به کربلا پررنگ‌تر است و اینجا هم از زمان دیدار با حر تا کربلا بیشتر مطرح می‌شود و نهایتا اهم توجه بر همان روز عاشورا است.
این قرآن‌پژوه ادامه داد: حقیقت این است که ائمه وقتی امام بزرگوار دیگری در قید حیات است به ادب الهی بروز و ظهوری ندارند که خود همین مسئله بسیار قابل توجه است. از خود شخصیت امام علی (ع) هم در زمان حیات پیغمبر اکرم (ص) حتی یک جمله نقل نشده است. او در همه جنگ‌های صدر اسلام در کنار رسول‌الله حضور داشته و جنگ‌ها را اداره کرده است ولی یک کلام پس از آن صحبت نکرده و حماسه‌سرایی نکرده که من بودم و فلان کردم و چنان کردم. زمانی به این مسئله توجه کردم و آن را در محضر برخی علما مطرح کردم که آنها هم خیلی تعجب کردند و تازه برایشان جالب شد که در زمان حیات پیامبر حتی یک روایت از حضرت علی(ع) نداریم و گویی این بزگوار در پرتو نور پیامبر_ص) محو هستند. بعد هم شخصیت امام حسن (ع) در محضرت پدرشان همین‌گونه هستند و شخصیت امام حسین (ع) نیز در دوره امامت برادرشان. حتی در مورد حضرت زینب(ع) در محضر حضور مادرشان حضرت فاطمه (س) شرایط به همین‌گونه است.
او افزود: در کل تاریخ زندگانی حضرت ابوالفضل العباس(ع) ۵ جمله بیشتر از این بزگوار نداریم و از این ۵ جمله هم ۳ جمله مربوط به اجازه گرفتن از شخصیت امام حسین (ع) است و دو مورد دیگر به لحاظ عاطفی و معنوی اقتضا بوده است. یعنی اینکه در دوره امامت حضرت امام حسن(ع) چندان از امام حسین(ع) نمی‌خوانیم  چندان عجیب نیست ولی در دوره امامت خود بزرگوار بله می‌توان گفت که ابعاد مختلف شخصیت ذی‌وجود او مورد توجه قرار نگرفته است. هرچه است تفسیر و قرائت از شخصیت امام حسین (ع) به صورت کامل برای شرایط امروز ما بسیار کاربردی خواهد بود. شخصیت امام یک شخصیت جامع سیاسی، علمی، فرهنگی و ابلاغی هست. من حتی به این فکر می‌کنم چرا ما از اصحاب شخصیت امام حسین (ع) هیچ یادی نمی‌کنیم و از این اصحابی که هرکدام یک امت هستند اگر یاد هم کنیم ارجاع به استنادات اشتباه تاریخی است.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران سپس زهیر را نمونه‌ای از صحابه امام حسین(ع) خواند که با ارجاعات تاریخی نادرستی از او یاد می‌شود و بیان کرد: اینکه مکرر بالای منبرها می‌گویند و در کتاب‌ها نوشته‌اند و حتی در تلویزون می‌گویند که زهیر ابتدا عثمانی بود و بعد علوی بود یک غلط تاریخی محض است که خود اموی‌ها ساخته‌اند. زهیر اصلا فردی بی‌تفاوت به مسائل سیاسی و اجتماعی به زعم خیلی‌ها نیست. وقتی خود امام حسین(ع) او را به مومن آل‌فرعون تشییه می‌کند یعنی چه؟ مومن آل‌فرعون یک شخصیت تاثیرگذار بود حالا در حال تقیه. یعنی ظهور و بروز ظاهری نداشت ولی مومنانه عمل می‌کرد و جالب اینجا که اولین فردی که به زهیر می‌گوید تو که عثمانی بودی چرا حالا در مقابل ما قرار گرفتاری از حاضران اموی در جبهه باطل در کربلا بوده است. از نظر تاریخی هم اولین بار طبری این مسئله را نقل کرده که هم محتوا و هم نقل داستان مشکل دارد. زهیر واقعا علوی بود و خوشیختانه اخیرا یکی از فضلای عرب که عراقی است و شیعه، کتاب بسیار خوبی درباره زهیر نوشته است. یعنی ما گاهی هم که از یاران امام حسین(ع) یاد می‌کنیم تا جنبه بیشتری از ابعاد شخصیتی این امام و تاثیرگذاری‌اش را برای جامعه بیان کنیم، مستندات درستی را مورد توجه نمی‌دهیم.
مهدی‌راد همچنین در تاکید بر لزوم معرفی صحیح و همه‌جانبه امام حسین(ع) و یاران و خانواده‌ ایشان در مناسک عزاداری‌های محرم یادآور شد: واقعیت این است که ما از اصحاب امام حسین(ع) حتی از معدود افرادی مثل حبیب‌ ابن مظاهر و مسلم که مفسر و معلم قرآن هم بودند؛ یاد نمی‌کنیم. حتی خود شخصیت حضرت زینب(س) را هم آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی‌دهیم. خطبه حضرت زینب(س) در دستگاه خلافت و کاخ یزید واقعا قابل تامل است هرچند که طولانی نیست و تنها ۲۰ خط است ولی او می‌دانسته که مسلما در این دستگاه چندان زمانی برای صحبت به او نمی‌دهند و در همین ۲۰ جمله به نکاتی با استناد به قرآن اشاره کرده که کل دودمان اموی را به باد می‌دهد. با هر جمله یک دنیا حرف زده و صراحتا می‌گوید اساسا خلافت یزید نامشروع است. شما ببینید ما با این زن به این عظمت چه کرده‌ایم و در مجالس و عزاداری‌ها و حتی در صداو سیما چه چهره‌ای از این بانو تصویر می‌کنیم. چه چهره‌ای از حضرت علی‌اکبر(ع) نشان می‌دهیم، جوانی که اهل تقوا و پرهیز و یک عالم بود. حادثه کربلا عجیب و حیرت‌آور است ولی ما آن را با گفته‌های خودمان کوچک می‌کنیم.
او اضافه کرد: به لحاظ انعکاس و عینیت و آنچه در جامعه می‌بینیم واقعا از سیره و پیام امام حسین(ع) قرائت کاملی نداریم و حتی بعضا قرائت‌های نادرست را می‌شنویم و بسیاری از ابعاد زندگی و شخصیت این بزرگوار مغفول است. ولی در حوزه مکتوب کتاب‌ها و مقالات بسیار خوبی در این موارد داریم و حتی درباره اصحاب و یاران امام حسین(ع) که می‌تواند مورد مطالعه جوانان قرار بگیرد. معتقدم اگر صداو سیما و هیات‌ها از این ایام استفاده کنند و پژوهش‌ها و کتاب‌های حول محور کربلا و امام حسین(ع) را معرفی کنند آن هم نه با تاکید بر یک رویکرد خاص و تمام ابعاد را مدنظر داشته باشند برای شناخت عظمت کربلا بسیار کمک خواهد کرد. وقتی من معلم در یک کلاس شاگردانی را تربیت می‌کنم آن‌ها هم بخشی از ابعاد شخصیت وجودی من هستند و برای شناخت بیشتر امام حسین(ع) هم می‌توانیم به اصحاب و یاران او استناد کنیم چراکه تربیت شده او هستند و جلوه‌هایی از خود امام حسین(ع) هستند.
این استاد دانشگاه سپس با اشاره به جاری بودن عقلانیت و انتخاب در ماجرای کربلا اظهار داشت: می‌گویند شب عاشورا عده‌ای از کربلا برگشتند که درست نیست و حتی می‌گویند روز عاشورا هم دو نفر هم از امام حسین(ع) جدا شدند که اشتباه است. روز عاشورا تنها یک نفر اعلام می‌کند دیگر وجودم فایده ندارد و می‌رود. از بعد از ماجرای حر و ادامه حرکت به سمت کربلا دیگر کسی از امام حسین(ع) جدا نشد و این افراد چنان ساخته و پخته شده بودند که خودشان برای ماندن تصمیم می‌گیرند. شب عاشورا هم امام تنها به آن‌ها می‌گوید شما بهترین‌ها هستند ولی این افرادی که برای جنگ در طرف مقابل ما هستند تنها با من کار دارند و شما می‌توانید بروید. این گفته‌ها که امام چراغ را خاموش کردند یا عبا بر سرشان کشیدند تا بقیه راحت بروند درست نیست، امام برای اینکه اجازه بدهد این افراد خودشان انتخاب کنند چنین حرفی را بیان کرده و وافعا در کربلا عقلانیت و خردورزی و تفکری وجود دارد که هیچ کجا وجود ندارد. این‌ها همه نشانگر عظمت امام حسین(ع) و تاثیر شگرف او بر یارانش است.
این کارشناس مذهبی در پایان تصریح کرد: در کمال تاسف به سمتی رفته‌ و می‌رویم که راه ورود خرافه به این حماسه بزرگ باز می‌کنیم و برخی علما هم به درستی در این باره هشدار داده‌اند. چقدر خوب است در منبرها هرشب در دهه محرم یکی از این اصحاب را معرفی کنند یا چهار کتاب مرتبط با واقعه عاشورا را معرفی کنند و درباره‌شان تبادل نظر کنند.