در برنامه دستخط مطرح شد
نگرانی استاندار
درباره زلزله تهران/ روایتی از ماجرای سفارت عربستان 11 شهریور – 96
همچون
جنگ خانمانسوز 8 ساله ووقوع زلزله های ویرانگر گذشته همراه با بارندگی و سیلاب ها با
تلفات جانی وخسارات مالی و تصادفات واعتیاد و آلودگی محیط زیست وهوا .... اگر
چنانچه زلزله تهران را زیر ورو کند برای کارگزاران رژیم قرون وسطایی مهم نیست .چون
فقط به فکر این هستند که جای رهبر وحوزه
علمیه قم وخودشان امن باشد.
سیدحسین هاشمی استاندار تهران در برنامه دستخط از
نگرانیهایش درباره زلزله تهران گفت.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، سیدحسین هاشمی
استاندار تهران و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی با حضور در برنامه
تلویزیونی دستخط به سوالات مجری این برنامه پاسخ گفت که مشروح این گفتگوی
تلویزیونی به شرح زیر است:
برخی محورهای این مصاحبه در ادامه میآید:
*شهرها اطراف تهران با یک محرومیت شدید مواجه است
*با هماهنگی دولت، شورا شهر و شهر، دیگر بهانه ای وجود ندارد
*طلاق توافقی در استان تهران کمتر شده است
*مسکن مهر استان تهران را تا آخر امسال تمام میکنیم
*انتقال پایتخت، یکصد میلیارد دلار هزینه دارد؛ چنین بودجهای وجود ندارد
*خیلی نگران زلزله تهران هستم
*3 یا 4 فرماندار پس از انتخابات احضار شدند
*نقص اطلاعاتی باعث حادثه سفارت عربستان شد
*فکر نمیکردم مهاجرانی به اینجا برسد
*هاشمیرفسنجانی به ناطق رای داده بود
*بین روسای مجالس، ناطق را ترجیح میدهم
*رای آوردن روحانی در سال 92 سخت بود؛ اصولگرا و اصلاحطلب میانه خوبی با او
نداشتند
*ساختمان مشابه پلاسکو زیاد داریم
میهمان ارجمند این هفته ما یکی از چهرههای سیاسی و شناخته شده کشور است و
میتوان گفت یک مجلسی تمام عیار است زیرا 20 سال سابقه مجلس شورای اسلامی، از مجلس
چهارم تا مجلس هشتم در پرونده کاری ایشان وجود دارد. با توجه به ریاست کمیسیونی که
در این مدت برعهده ایشان بود در عرصه صنعت کشور هم خیلی شناخته شده است البته 4
سال است در راس سیاسیترین و حساسترین استان کشور قرار دارد.
فردی بسیار آرام، منطقی و به گفته خودشان وقتهایی که عصبانی و نگران میشوند
متوسل به حضرت زهرا (س) میشوند و قدم میزنند. در این برنامه در خدمت جناب آقای
سید حسین هاشمی، استاندار تهران و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی هستیم. شما 20
سال نماینده مجلس بودید.
هاشمی: از دوره چهارم تا پایان دوره هشتم نماینده مردم شریف و عزیز شهرستان
میانه از استان آذربایجان شرقی بودم.
به نظر شما 20 سال و دوره نمایندگی مجلس سختتر بود یا این 4 سال که
استانداری هستید؟
هاشمی: استانداری سختتر است. کار بسیار سختتری است چرا که کار چند وجهی
است و شما مسئول آن چه که در استان اتفاق میافتد هستید و امکان ندارد بگویید به
من ربطی ندارد و باید پاسخگو باشید.
چطور شد در دولت یازدهم استاندار شدید؟
هاشمی: بحث بود که به وزارت صنایع بروم. بحث قائممقامی وزارت صنایع شده
بود. روز چهارشنبهای بود- چهارشنبه همیشه برای من خاطره خوبی است- اولین بار که
معاون وزیر شدم چهارشنبه بود، اینجا هم دوباره چهارشنبه بود. آن زمان درست نزدیک
ایام میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) بود که حکم من را هم با این تیتر زدند.
بعد از ظهر گفتند آقای دکتر رحمانی با شما کار دارند و من خدمت ایشان رفتم.
با ایشان نشستی داشتیم. ایشان آذربایجان شرقی را بیان کرد و گفتند جزو نوادر
افرادی هستید که در استان روی شما حساسیت ندارند. یعنی اختلاف نظر وجود ندارد و
اجماع خوبی شده است.
من اشاره کردم در این شرایط برای من از تهران خارج شدن سخت است. ایشان گفت
"پس خود تهران". چون با هم رفیق بودیم خیلی چیزی نگفتم و جدی نگرفتم.
چهارشنبه ساعت 7 شب بود.
یک شنبه خانمم را دندانپزشکی برده بودم که زنگ زدند و گفتند در دولت بحث
شما برای استان تهران مطرح است.
الان محدوده استان تهران از شمال، جنوب، شرق و غرب چطور است؟
هاشمی: از یک طرف به استان البرز متصل هستیم و از طرفی به استان مازندارن
،سمنان، قم و مرکزی متصل هستیم.
وسعت چقدر میشود؟
هاشمی: وسعتی که استان تهران دارد از 16 شهرستان بزرگ تشکیل شده است و
جمعیتی بالغ بر 13 میلیون 600 و خردهای هزار نفر دارد. در مجموع تراکم جمعیت در
برخی شهرستانها همانند بهارستان 9 هزار و خردهای نفر در کیلومتر مربع است. خود
تهران 850 نفر و در کل کشور متوسط 400 و خرده ای نفر است. تراکم بسیار بالایی
دارند. شهرستان بهارستان بالای 600 هزار نفر جمعیت شهرستان است.
هر شهرستان را اگر نگاه کنید متوجه میشوید از برخی استانهای کشور جمعیت
شهرستان ما بیشتر است. این ویژگی استان تهران است که 13 میلیون و 600 هزار و خردهای
جمعیت دارد و در قالب تهران 8 میلیون خردهای، نزدیک به 9 میلیون هست. بقیه هم
شهرستانهای اطراف استان تهران است.
در جایی گفته بودید استان تهران به رقم آنچه در ذهن متبادر میشود یکی از
محرومترین استانهای کشور است. واقعا چنین است؟
هاشمی: اعتراف میکنم که خودم زمانی که در مجلس بودم فکر میکردم تهران همه
چیز دارد. احساسم این بود که در تهران با توجه به این پایتخت کشور است همه چیز
دارد. وقتی استاندار شدم بررسی کردم و متوجه شدم که شهرستانهای اطراف تهران و خود
تهران با یک محرومیت بسیار بسیار سختی مواجه است.
چه کردم؟ اولین کاری که من انجام دادم این بود که هویت تهران و اطراف تهران
را به یک طریقی نشان دهم. یکی از روشها صداوسیما و شبکه تهران بود. صحبت کردیم که
تهران را بشناسانید. شهرستانهای اطراف تهران در سایه تهران فراموش نشوند.
فرض کنید شهرستان ملارد که بیش از 400 هزار نفر جمعیت دارد یک تخت
بیمارستانی ندارد. بهارستان هم چنین بود. 600 و خردهای هزار جمعیت دارد و تخت
بیمارستانی نداشت. قرچک هم با 350 هزار نفر جمعیت دارد و یک تخت بیمارستانی ندارد.
اینها بدون این که به انها امکاناتی داده شود شهرستان شده بودند. هیچ
امکاناتی نداشت. نه قوه قضائیه اینجا امکانات خوبی داشت و نه قوه مجریه. تنها
تابلو شهرستان خورده بود بدون این که امکاناتی ایجاد شده باشد. برنامه اجازه شروع کار
جدید نمیداد و باید کار نیمه تمام به پایان رسد.
با دکتر روحانی صحبت کردیم و تقاضا کردیم سفرهای استانی را در تهران در 5
سفر تنظیم کردند که سه سفر به غرب و جنوب تهران انجام شد. و سفر پربرکتی بود.
بهارستان بیمارستان افتتاح شد. بیمارستان قرچک در حال افتتاح است. ملارد نیمه کاره
است و در حال کار است.
از 41 تصفیهخانه در کشور 10 مورد در تهران افتتاح شد. بعد شروع به کار در
راه آهن و حومه کردیم. ریاست محترم قوه قضائیه سفر استثنایی به استان تهران داشت و
در این سفر خیلی به ما کمک کرد. هم به لحاظ اداری تجهیزات بخش دادگستری و غیره را
در سفر پوشش دادند یعنی در حقیقت سفرهای رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه تقریبا بخشی
از کار استان ما را به سرعت پیش برد.
ما سه چالش عمده در تهران داشتیم. یکی آب شرب بود. 50 میلیون مترمکعب در
شرق تهران ما کسری آب داشتیم. رقم بسیار بالایی بود. این را جزو اولویت استان
قرار دادیم. آبفای تهران و آب منطقه به خوبی کار کردند. امروز که در خدمت شما و
مردم تهران هستیم به لحاظ کمیت و کیفیت هیچ مشکلی نداریم.
انشاالله اتفاقی که در شهریور انجام خواهد شد این است که ما برای این که
آب تهران آب تضمینی باشد و اگر مشکلی پیدا کرد طرف دیگر بتواند آن را پوشش دهد
(طرحی به نام قمربنی هاشم علیه السلام را که خوابیده بود) گفتیم چرا این طرح
خوابیده است؟ گفتند مشکل بودجه وجود دارد. این را مصوب کردیم تا اجرا شود.
200 میلیارد تومان پروژه است که تمام شده و انشاالله
شهریور ماه افتتاح شود غرب و شرق به هم متصل میشوند و هر منطقه مشکل داشت منطقه
دیگر او را پوشش میدهد.
یک نوع تضمین آب تهران است البته این را اشاره کنم که صرفهجویی یک اصل است
و خشکسالی و کمبود آب داریم و مردم باید صرفهجویی را به عنوان یک اصل قرار دهند
که بتوانیم بحران خشکسالی را به سلامت طی کنیم.
آلودگی هوا همیشه با تهران است و چند سال اخیر برای مردم اذیتکننده شده
است. ما سمت پائیز و زمستان میرویم و الودگی جزو اصلی ترین مسائل میشود و تعطیلیها
را خواهیم داشت. در این زمینه چه کردید؟
هاشمی: به نظر من بهترین بحث در دولت بود. دولت مصوب کرد و همانجا هم مهندس
زنگنه قبول کرد که تمام بنزینهای تهران یورو 4 شود. اولین شهر هم بود که در کل
کشور بنزین به یورو 4 تبدیل شد. این خیلی کمک به ما کرد.
بحث دوم بحث خودروها بود. نوسازی ناوگان اتوبوسرانی و تاکسیرانی در تهران
ضرورت است که در دولت تصویب شد و نزدیک 80 هزار و خردهای تاکسی در کل کشور
جابهجا شوند. عمده برای تهران بود و فکر میکنم این هم کمک کرده هوای تهران نسبت
به گذشته وضع بهتری پیدا کرده است. هنوز باید تلاش شود هوای سالم باشد که بحثی
اساسی است و انشاالله در شورای شهر جدید و شهردار جدید همکاری را ادامه دهند و
بتوانیم با کمک یکدیگر این بحث را به طریقی برسانیم که تهران از یک هوای مناسب پاک
برخوردار باشد.
به شهرداری اشاره کردید، در تهران همکاری شهرداری و استانداری کارها را
تسهیل میکند. در آلودگی هوا چقدر تعامل داشتید؟
هاشمی: روز اول من بحثی کردم که خیلی خبری شد. من اشاره کردم میخواهم
دیوار بتی بین استاندار و شهرداری را بردارم.
سه جلسه هم با آقای قالیباف داشتید.
هاشمی: بله. اولین جلسه را ایشان آمدند و دو جلسه را من رفتم. بعد جلسه قطع
شد. به این معنا نبود که این دیوار کشیده شد، یعنی من اعتقاد داشتم باید این
ارتباط زیادتر شود، بدنه کارشناسی ما و معاونین ما و شهرداری میتوانستند در بخش
های مختلف جلسات داشته باشند و هر سه ماه ارزیابی کنیم که چه اتفاقی رخ داده است.
این متاسفانه بعد از مدتی متوقف شد.
علت چه بود؟
هاشمی: من خیلی پیگیری کردم. وقتی جواب مثبت نشد من هم قضیه را پیگیری
نکردم.
از سوی شهرداری پیگیری نشد؟
هاشمی: پیگیری نشد. جلسات پیگیری نشد، البته بدنه ارتباط را داشت و همین
باعث شد در برخی جاها کارهای ما خوب پیش رود.
قصه بودجه مترو در جاهای مختلف مطرح شد. دولت چرا بودجه مترو را پرداخت
نکرد؟
هاشمی: بحث طولانی است. بودجه عمومی کشور از سه منبع تامین میشود. نفت،
مالیات و سال درآمد است. وقتی از ارزش افزوده، از آلایندگیها و جرائم به شهرداری
مستقیم پول پرداخت میشد بودجه عمومی کشور است وبودجه ای نیست که بگوییم این جز
بودجه دولت نیست، بله، بگوییم دولت این بودجه را داده و دست او درد نکند، چون
خزانه باید بدهد و این مقدار هم باید برای فلان بخش کمک کند.ولی وقتی گفته میشود
هیچ کمکی انجام نشده قدری کملطفی میشود. گفتم بیش از 3 هزار میلیارد تومان از
ارزش افزوده به شهرداری تهران داده میشود. هیچ نظارتی به این مبلغ نیست.
یعنی نظارتی از سوی شما نیست.
هاشمی: خیر. خیلی بحث مهمی است که شما 4-3 هزار میلیارد تومان بودجه دهید ،
در حالی که بودجه عمرانی تهران 300 و خردهای میلیارد تومان است. برای این میزان
چقدر موافقتنامه امضا میشود و چقدر نظارت میشود؟ چه دقتهایی میشود؟
آنجا مستقیم در اختیار شهرداری است و استفاده میکند. برای تهران این را
پیشنهاد کردیم که بعد کشوری شد و قبول کردند که شورای برنامهریزی استان حداقل
نظارت کلی به این قضیه داشته باشد.
مصوب شد؟
هاشمی: خیر. ما پیشنهاد به دولت کردیم و دولت به مجلس داد و مجلس در
کمیسیون تائید کرد و در صحن مجلس به هر طریق رای نیاورد.
الان در استانهای دیگر استانداریها نظارت بر شهرداری دارند؟
هاشمی: در تمام استانهای دیگر مسئول مشخص است که فرمانداری است و در
تهران، قانون مجلس است و آن قانون برای ما متاع است. مسئول شده شهرداری تهران. این
درواقع نظارت را از استانداری گرفته و به وزارت کشور رفته است؛ از نظر رده نظارتی
چنین است. تهران پایتخت است و مسئله ای نیست، ولی این نافی امر حاکمیت هم نمیشود
که استانداری بگوید من خود را کنار میکشم؛ چون امنیت با ما است.
پیشبینی میشود دوران شیرین استانداری و دولت با شهرداری تهران پیش رو
باشد؟
هاشمی: در واقع یک هماهنگی و تعامل خوبی میتوانند با هم داشته باشند و
بهانهای برای قضیه وجود ندارد. سه دسته در ذیل این کار قرار میگیرند و اینها با
هم نزدیک هستند و خیلی از بحثها و گلایهها که در گذشته بود، کمتر میشود و خدمترسانی
بیشتر شود.
ما دو مشکل با شهرداری تهران داشتیم؛ یکی بحث حاشیهنشینی و دیگری بحث حریمها
بود. خیلی تمایل داشتیم این را تمام کنیم و مخصوصا حریمها را تعیین تکلیف کنیم که
متاسفانه نشد. امیدواریم در شورای جدید و شهرداری و فرمانداری و استانداری بتوانیم
این بحث حریم تهران را به سرانجام خوبی برسانیم.
الان در تهران چقدر معتاد متجاهر داریم؟
هاشمی: آمار نمیتوان گفت؛ آمار متفاوت است. عدهای میگویند 15 هزار نفر و
برخی میگویند 12 هزار نفر هستند، آن طور که در تهران جدی عمل کردیم 8 هزار و خردهای
جمعآوری کردیم، تقریبا در تهران کم دیده میشوند. یک گرفتاری در تهران داریم که
نتوانستیم حل کنیم.
چه چیزی است؟
هاشمی: وقتی این افراد جمع میشوند و غربال میشوند، یکسری افرادی بالای 60
سال هستند و افرادی هم دارای امراض خاص هستند. اینها را نمیتوانیم در محل ماده 16
نگهداری کنیم. باید به بیمارستانها بروند و انها هم از پذیرش این افراد خودداری
میکنند و میگویند اینها بیایند ایجاد مشکل میکنند چون بیماری های خاص دارند و
نزدیک هزار تا دو هزار نفر هستند. به ما قول دادهاند برای اینها کاری کنند که اگر
مرکزی برای این افراد داشته باشیم میتوانیم هزار و خردهای نفر را برای درمان در
آنجا نگهداری کنیم.
مشکل حل میشود؟
هاشمی: نمیگوییم مشکل حل میشود، حداقل فضا آرام میشود. یقیناً فضای
تهران فضای بهتری خواهد شد.
تا چه زمانی عملیاتی میشود؟
هاشمی: این تا یک سال طول خواهد کشید. قرار است مرکز به روز برای این افراد
با تمام امکانات باشد حتی آموزش بعد از درمان هم بدهیم. آموزش کار دهیم تا بتوانند
کارهای فنی و حرفهای را انجام دهند. انشاالله اجرایی شود و در اختیار استان قرار
گیرد.
تعداد معتادهای متهاجر چند درصد زن و مرد هستند؟
هاشمی: ما تقریبا یک سال پیش مرکز «شفق» را برای نگهداری متعادین متجاهر زن
مشخص کردیم؛ تقریبا 500-400 نفر جمع کردیم و تقریبا در خیابان زنان معتاد را نمیبینیم.
سقف همان 400 تا 500 نفر بود؟
هاشمی: بله؛ حالا تا هزار نفر.
سوالات تلخ باید پرسیده شود. از پدیده شوم نوزادفروشی چه خبر؟
هاشمی: این را مطرح کردیم و به جد سند خواستیم. به صرف گفتن که نمیشود.
آنچه از نیروی انتظامی و اطلاعات استان اطلاعات گرفتیم چنین چیزی را گزارش ندادند،
به این شدتی که مطرح شد.
مسئله ای دیگری هم که وجود دارد این است که زن های معتاد نوزادان معتاد به
دنیا میآورند. چیزی که الان اعلام هم شده است، البته دقیق به خاطر ندارم در سال
چقدر نوزاد معتاد به دنیا میآید. برای اینها چه فکری شده است؟
هاشمی: بهزیستی برای اینها دارد فکری میکند. کار خوبی شروع کردهاند که
البته از نظر قانونی هم گرفتاریهایی داریم؛ از نظر مکان نگهداری هم مشکل داریم.
از لحاظ قانونی، منظورتان مشکلات قضایی و امثال آن است؟
هاشمی: بله. برخی هویت و شناسنامه ندارند که کار ما سخت شده. ما با سازمان
ثبت احوال صحبت کردیم و هم با بهزیستی صحبت کردیم که اینها وقتی جمعاوری میشوند
اگر ادعا کنند که هیچ چیزی ندارند، شناسنامه میدهیم و انگشتنگاری میکنیم و
هویتی به اینها داده میدهیم تا دفعه بعد که گرفتار شدند بدانیم چه کسانی هستند.
چون بار دوم و سوم که گرفتار شوند، جرم تلقی میشود.
قضیه عقیمسازی را گفتند استانداری تهران مطرح کرده؛ درست است؟
هاشمی: خیر؛ این تکذیب شد. مدیرکل ما مطلبی را بیان کرد که بعداً تکذیب شد
و به آن صورت نبود.
تکذیب کرد یا شما گفتید تکذیب کنند؟
هاشمی: نه، واقعا ما نگفتیم. ایشان نظر علمی داده بود و در دنیا هم مطرح
است. این اصلا منظوری نداشت. من هم گفتم و ایشان هم گفت نظرم اصلا این نبود و بعد
مصاحبه کرد و اطلاعی داد و نظر خود را صریح بیان کرد.
طلاق در استان تهران طبق آخرین آمار چه میزان است؟
هاشمی: رقم طلاق توافقی کمتر شده است.
کاهش داشتیم؟
هاشمی: بله.
کمیته کاهش طلاق توانسته کاری انجام دهد؟
هاشمی: کار سختی است. در قدیم که ازدواج میکردند طور دیگری بود، الان
جوانان سریع تصمیم به ازدواج میگیرند و سریع هم پشیمان میشدند. زمان ما با الان
فرق داشت. نگذاریم با احساس تصمیمی بگیرند و با احساس هم از هم دور شوند.
سراغ مسکن مهر برویم. شما مخالف مسکن مهر بودید؟
هاشمی: ما که امدیم مسکن مهر در تهران حدود 25 درصد مسکن کشور بود.
زمانی که در مجلس بودید مخالف بودید؟
هاشمی: من با این شکل مخالف بودم، به این علت که ما بافت فرسوده داریم و من
معتقدم بافت فرسوده باید سریع نوسازی و بازسازی شوند، چرا که خطر وجود دارد و ما
هم بخواهیم یا نخواهیم روی کمربند زلزله هستیم. طبیعت کشور ما چنین است و
این را نمیتوان منکر شد. باید بافت فرسوده را مقاوم سازی کنیم. آنجا را رشد دهیم.
در مجلس هم نظر من چنین است.
اگر مسکن مهر میسازیم جاهایی بسازیم که کمتر هزینه بردارد؛ مثلا مسکن مهر
پردیس را ببینید. فازهای 9 و 10 و 11 و بالاتر را که میروید 8-7 برابر مکان های
دیگر هزینه زیرساخت آنها پرداخت میشود. چون دره و تپه و کوه را انتخاب کردهاند.
وقتی میخواهید جاده بکشید و آب ببرید و برق و زیرساخت ببرید بیش از 7 برابر هزینههای
جاهای دیگر باید هزینه کنید.
این 7 برابر، دقیق است؟
هاشمی: بله. از مردم که گرفته نمیشود و باید از جایی تامین شود و بودجهای
هم برای این پیشبینی نشده است. در ابتدای دولت بحثی بود که قرارداد امضا شده ولی
در امضا دقت نشده که باید در مقاطع مختلف زمانی باید پرداخت شود. فکر کرده پول و
وام را که داده، تمام شده است و صاحبخانه شده؛ یعنی کسانی را که مسکن مهر گرفتند،
توجیح نکردند.
الان در تهران چقدر مسکن مهر باقی مانده؟
هاشمی: مسکن مهر تهران را انشاالله تا اخر امسال تمام میکنیم. فقط در
پردیس یکسری مشکلات حقوقی داریم که در بخش قوه قضائیه است و امیدواریم سریع تعیین
تکلیف شود. ولی امیدواریم تا آخر امسال مسکن مهر کل تهران به ایان برسد.
تا الان چند درصد تحویل داده شد؟
هاشمی: تقریبا چیز زیادی باقی نمانده است و بالای 80 درصد تحویل داده شد.
ولی قبول کنید که منابع پیشبینی نشد یا درست برنامهریزی نشد، این مسئله
به مردم مرتبط نیست! حالا چه این دولت چه آن دولت، دودش به چشم مردم که نباید برود!
هاشمی: ببینید، دولت درباره پشتوانه منابع مالی خوب کمک کرد. الان حدود 900
هزار تا که اعلام شد که وزیر در کل کشور اعلام کرد...
آقای هاشمی قرار بود در سال دوم تحویل شود الان سال چهارم هم گذشت.
هاشمی: این طور نگاه کنید که وقتی وارد خانه میشوید باید آب و برق و گاز
تامین باشد. نمیتوانید فقط خانه را تحویل بدهید، بعد دنبال آب، برق، مخابرات و
گاز بگردید. ما در تهران یک شرط با مهندس نریمان گذاشتیم که زمانی اجازه افتتاح میدهیم
که اینها تامین شده باشد. اگر تامین نشده باشد اجازه تحویل نمیدهیم.
حتی اگر زمانی به یاد داشته باشید حدود 4 هزار مورد خواستند تحویل دهند چون
مشکل حل نشد من جلوی آن را گرفتم. تا حل شد و تحویل دادند.
شما گفته بودید در تهران بی خانمان نداریم؟
هاشمی: نه، اشتباه کردند. دوستان ما برخی مواقع چیزهایی میگویند، من گفتم
کسی که در تهران گرسنه بخوابد، نداریم.
واقعا نداریم؟
هاشمی: این توهین به کمیته امداد و بهزیستی و «ان جی او» هایی است
که مردم را پوشش میدهند.
مسئله «توهین» را کنار بگذاریم؛ واقعیت جامعه چیست؟
هاشمی: نه، اشکال ندارد؛ بهزیستی یا کمیته امداد یا مردمنهادها و بخشهای
مردمی افراد بیبضاعت را پوشش میدهند. نان را حداقل به آنها میدهند که، یارانه
45 هزار تومان که به آنها داده میشود. کمیته امداد ماهی 75 تومان میداد. اینها
را داریم. نان را میتوانند بخرند و نباید نظام را زیرسوال برد. اینجا نظام را
زیرسوال بردن کل نظام است.
این نانش را که دارد! با 75 هزار تومان کمیته امداد نان خود را میتواند
تامین کند! این را باید قبول کنیم و این را هم باید قبول کرد که باید به اینها
توجه بیشتری کرد. در برنامه ششم هم دولت و مجلس خوب فکر کردند که اول امسال هم
شروع شده است.
بله، تصمیم خوبی گرفته شد و حداقلها را بالا بردند.
هاشمی: همین را میگویم؛ 3 برابر کردند و این خیلی کمک کرد. این که میگوییم
حتما نان اینها تامین است واقعیت است. کمیته امداد 75 تومان میدهد و بهزیستی هم
همین مقدار می داد. یارانه هم دریافت میکردند. این که نان را نمیتوانند تامین
کنند را قبول نمیکنم.
نه، قبول کنید که با 75 هزار تومان خانوادهای که 3 بچه دارد، نمیرسد دیگر!
هاشمی: تکتک بچهها 75 تومان دریافت میکنند.
نه کل خانواده 75 تومان دریافت میکنند. از امسال زیاد شده است.
هاشمی: 45 هزار تومان که برای تکتک افراد هست.
45 تومان بله.
هاشمی: آن هم 75 تومان؛ میتوانند نان خالی را بخورند. نگوییم نان ندارند و
این برای نظام بد است. این را من الان هم قبول نمیکنم. ولی ما مشکل خانه داریم.
شما استاد ما هستید ولی من به عنوان یک فرد رسانهای میگویم که اعتماد
مردم برای ما ارزشمندترین چیز است.
هاشمی: صد درصد چنین است.
نظام هم در حد خود تلاش میکند و ما نمیخواهیم به نظام خدای نکرده... نظام
که این همه خون شهید به پای آن رفته و همچنان هم میرود، ولی واقعیتها را قبول
کنیم که این همه کار شده و ممکن است، چنین چیزی هم باشد. به نظرم اینجوری با
احتیاط صحبت کنید بهتر است و گرفتاری خودتان کمتر میشود. (میخندد)
هاشمی: نه، آن مسئله که «بیخانمان نداریم» را بد منعکس کردند، ولی نان را...
چون من به شما ارادت ویژه دارم عرض میکنم.
هاشمی: ارادت دارم، ولی نان را بگوییم ندارند، قدری کملطفی است.
تهران در زمینخواری در بین استانهای کشور...
هاشمی: با اطمینان بگویم در تهران در 4 سال یکی از بهترین کارهایی که انجام
شد پیشگیری از ساخت و ساز غیرمجاز بود.
گفتید با 95 درصد مقابله شده است. 5 درصد را زورتان نرسید؟
هاشمی: این را با احتیاط گفتم. نباید اجازه دهند آجر روی آجر گذاشته شود.
این پیشگیری است. وقتی آجر روی آجر آمد، این قضائی میشود.
کار پیچیده میشود!
هاشمی: بله. کار سخت میشود. وظیفه ذاتی خود را باید انجام دهیم.
سال 92 تماسی از دفتر رهبری داشتید که روی این امر با حساسیت تاکید کردند.
هاشمی: بله. از دفتر آقا تماس گرفتند و جدی مطرح کردند و واقعا هم در این
امر استان تهران خوب کار کرد و خوب پیشگیری کرد. ساخت و ساز غیرمجاز هم در جایی که
انجام شده بود، زیاد تخریب شد. چند هزار تا تخریب داشتیم. البته میگویم کاش اتفاق
نمیافتاد، چون این هم ثروت است. ولی باید تخریب میشدند، چون در مسیرهایی بودند
که باید تخریب میشدند.
در ماه 700 میلیارد تومان به ساکنین تهران یارانه میدهند؟
هاشمی: بودجه عمرانی ما 300 تا است؛ یارانه 700 میلیارد تومان است.
پیشنهادی به دولت کردیم که استان ها را اجازه دهند در مورد یارانهها خود مدیریت
کنند.
یعنی چطور مدیریت کنند؟
هاشمی: افرادی که نیازمند نیستند یارانه آنها در استان سرمایهگذاری شود،
برای کار عمران.
خب چطور میخواهید تشخیص دهید. اگر تشخیص میدادند که دولت خودش چنین میکرد.
هاشمی: ببینید، قدری راحتتر عرض کنم که اگر در اختیار استانها قرار داده
میشد، یارانه را در همان استان هزینه می کنند.
از این 700 میلیارد تومان چقدر نیازمند هستند؟
هاشمی: من نمیتوانم آمار بدهم ولی فکر میکنم حداقل یک پنجم را میتوانیم
به راحتی کسر کنیم که صد و خورده ای میلیارد تومان می شود، می شود کل مشکل تهران
حل کرد.
تقریبا چند برابر بودجه عمرانی میشود.
هاشمی: سه برابر بودجه عمرانی کشور می شود. میتوانید کل مشکلات خود را حل
کنید. بدون منت هم حل کنید.
الان مصوبه مجلس را هم دارید که!
هاشمی: این را باید اجماع ملی کرد و همه در این امر یکصدا باشند. نباشد یک
عدهای خطکشی سیاسی کنند و کاری را انجام دهند...
بپذیریم که آخر مجلس نهم دم انتخابات این را تصویب کردند. هزینه را مجلس
خرید، دولت هم باید اجرا کند.
هاشمی: باید این کار انجام شود و درامد را جای دیگر نبریم.
اصلا یک رقابت بین استانها میشود.
هاشمی: این کاری است که به نظرم خوب است و باید انجام شود. این اتفاق بیفتد
اتفاق مبارکی برای کل کشور است.
در جایی گفته بودید در تهران متکدیانی هستند که ماهانه بین 3 تا 20 میلیون
درآمد دارند و جای خود را 50 هزار تومان اجاره میدهند.
هاشمی: بله. روزی 50 هزار تومان میدادند. من آدم فرستادم که با اینها صحبت
کنند. گفت به ما اینجا روزی 50 هزار تومان میگیریم.
کار تشکیلاتی میکنند!
هاشمی: بله. به صورت باند و گروه هستند و هر چه درآمد دارند برای باند و سرگروه
است.
اینها جمع اوری میشوند یا خیر؟
هاشمی: جمع آوری اینها جدی شروع شده است. ولی نگهداری سخت است و قانون
اجازه نمیدهد نگه داریم و باید آزاد شوند. با نیروی انتظامی صحبت کردیم گفتیم
دنبال سرباندها برویم و آنها را بگیریم که مردم بدانند به این افراد پول دادن، جفا
است.
هزینه انتقال پایتخت یکصد میلیارد دلار است؟
هاشمی: براورد چنین بود. آن زمان که بررسی شد چنین بود ولی منتفی شد.
موافق ندارد؟
هاشمی: اصلا امکان چنین بودجه ای وجود ندارد.
همه نگران زلزله در تهران هستند؛ شما هم نگرانید؟
هاشمی: خیلی نگران هستم.
قدرت اداره بحران نداریم؟
هاشمی: جلسهای در پدافند غیرعامل داشتیم، دو سال پیش بود. چند مسیر برای
تخلیه تهران مشخص کردند که از 500 هزار تا 700 هزار نفر بود. من یک سوال کردم که
یک چهارشنبه تهران تعطیل میشود پنجشنبه و جمعه هم تعطیل است، مردم برای تعطیلات
میروند، نه استرس و نه ناراحتی دارند، 4 طرف تهران ساعتها قفل میشود! چطور میتوانید
زمانی که بحران شد این جمعیت را از تهران خارج کنید؟ این یک بحث است.
بحث دیگر، بازدید از ستاد بحران تهران بود. دو بار این کار را انجام دادم.
میدانید ستاد بحران تهران امکانات خوبی دارد و شهردار رئیس آن است؛ ولی به عقل
ریاضی خودم یک ارزیابی کردم و متوجه شدم این امکانات برای یک شهر 500 هزار نفری
بیشتر جواب نمی دهد. چک کردند و صحبت من هم رد نشد.
من با آقای دکتر حمانی فضلی وزیر کشور، صحبت کردم و به ایشان عرض کردم
بازدید از اینجا داشته باشید. دو نقطه را در تهران مشخص کردند، یکی در جنوب تهران،
مرقد امام خمینی (ره) بود، یکی در جنوب غربی فرودگاه امام است که ستاد بحران کشور
را ایجاد کنیم که هم به تهران سرویس دهد هم به کشور. این تصویب شد و انشاالله
بودجه پرداخت شود تا سریع اجرای شود.
من شنیدم اگر اتفاق بدی اعم از زلزله رخ دهد پایتخت به اصفهان منتقل میشود؟
هاشمی: نمیدانم. چنین بحثی نداشتیم. خود اصفهان هم زلزله خیر است.
اصلا به این فکر شده که اگر اتفاقی رخ داد چه تدابیری اندیشیده شود؟
هاشمی: بگویم بحث نشده است، از من قبول کنید.
البته ما هم جای شما باشیم، فکر چه چیزی را بکنیم، با امکاناتی که داریم،
شدنی نیست.
هاشمی: ما بازدیدی از خانواده شهدا با آقای رحمانی فضلی در جنوب مهرآباد
داشتیم. کوچههای تهران 6 متری است. ساختمان 5 طبقه در داخل کوچه ساخته شده
است. مسیری را پیاده رفتیم و گفتم اگر یکی از این ساختمانها بریزد اینجا قفل میشود.
همین مشکل را در شمال تهران هم داریم. مثلا خیابان 15 الی 20 متر است و
ساختمان 20 طبقه ساختند.
شما میخواستید فرماندار زن بگذارید اجازه ندادند؟
هاشمی: خیر. شرایطی که ایشان داشت طوری بود که بازنشسته بودند و نتوانستیم
بیاوریم.
منعی برای شما نبود؟
هاشمی: خیر.
برای نگذاشتن وزیر خانم، دفاعی از آقای روحانی انجام دادید که نمی شد وزیر
زن بگذارند، واقعا نمیتوانستند وزیر زن بگذارند؟
هاشمی: آقای روحانی قلباً که مطرح کرد واقعا اعتقاد به این کار داشت.
چند نفر از فرمانداران در انتخابات 96 از سوی قوه قضائیه احضار شدند؟
هاشمی: فکر کنم 3 یا 4 نفر بودند.
به کجا رسیده است؟
هاشمی: انشاالله جمع میشود. با تعامل و همکاری و صحبتهایی که میشود انشاالله
جمع میشود.
خود شما به آنها تذکر داده بودید؟
هاشمی: من همیشه تذکر میدهم. البته دعوت شدند و این حق طبیعی قوه است.
در تبلیغات ورود کردند؟
هاشمی: بحث کردند البته خیلی حاد نیست. نگرانکننده نیست ولی طبیعتاً باید
جوابگو باشند. جواب دادند و امیدواریم با تعامل خوبی که داریم این هم جمع شود.
شما هنوز 17 میلیون حقوق میگیرید؟
هاشمی: خیر. الان زیر 10 میلیون شده است. 8 و نیم حقوق میگیرم.
یک بار گفته شده بود که شما 65 میلیون تومان حقوق می گیرید و به یورو میگیرید.
هاشمی: خراب بود. الان در وزارت کشور 8 و نیم میلیون میگیریم.
این قضیه حقوقهای نجومی و املاک نجومی در انتها معلوم نشد.
هاشمی: قدری سیاسی کردند. میگویند هر چه را میخواهید خراب کنید سیاسی
کنید. از قدیم گفتند.
فصل حج است و به یاد قضیه حمله به سفارت عربستان و عزل آقای براتلو افتادم.
این که شما گفتید اصلا ربطی به سفارت عربستان نداشت. آقای امیری آن زمان که در
وزارت کشور بودند میگفتند به خاطر این قضیه بود. واقعا بود یا خیر؟
هاشمی: آقای براتلو تا زمانی که آنجا بودند انصافاً خوب کار کردند و
کوچکترین حرکتی که خلاف سیاستها باشد انجام نداد. به نظر من در بحث سفارت عربستان
هم نقص اطلاعاتی بود که اتفاق افتاد.
پس این قضیه ربطی به آقای براتلو نداشت.
هاشمی: چون معاون امنیتی بود به او ربط دادند و ربط داده شد
فشاری بود که این اتفاق رخ دهد.
هاشمی: معاون امنیتی بود. البته ایشان مدتها بود که میخواست برود.
شما قاطعانه گفتید نه، الان چون قدری گذشته است این را می گویید
هاشمی: ایشان واقعا میخواستند بروند. من هم مطرح کردم بعد از انتخابات
برود. اعتقاد داشتم که انتخابات تمام شود و بعد بروند. ایشان قبل از انتخابات
رفتند.
شما عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران هستید؟
هاشمی: خیر. الان دیگر نیستم.
بخاطر استانداری؟
هاشمی: من و آقای جهانگیری از شورای مرکز بیرون آمدیم.
بالاخره عضو هستید؟
هاشمی: نخیر دیگر، در شورای مرکزی دیگر نیستیم. آن زمان که مطرح شد آیت
الله احمدی میانجی گلایه ای از من کردند. ایشان به من علاقه بسیاری داشت و گفت چرا
این کار را کردید؟ من گفتم نباید تمام تخممرغها را در یک سبد قرار دهیم. باید
متنوع باشیم و بتوانیم افکار تمام جامعه را مدیریت کنیم و این کار درستی است. از
ان چه که برای نظام و حاکمیت است یک لحظه عدول نمیکنم. این را قطعاً عرض میکنم و
این را در این مدت ثابت کردم.
از اصل نظام و ولایت هیچگاه عبور نکردم ولی تفکرم ، تفکری بود که چون کار
سازندگی بود ....
شما به نوعی آدم نه اصولگرا و نه اصلاح طلب شناخته می شوید
هاشمی: به لحاظ تفکری اگر خطکشی قطعی انجام شود طبیعتاً به اصلاح طلبان
نزدیک هستم. از نظر معدل بخواهید نگاه کنید به نظر من تشخیص سخت است.
رفقای صمیمی شما از کدام طیف است؟
هاشمی: از هر دو طیف هستند.
مثلا؟
هاشمی: مثلا آقای جهانگیری که از قدیم با ایشان رفاقت دارم و با آقای ناطق
از قدیم رفیق هستیم.
آقای ناطق هنوز جزو اصولگرایان هستند؟
هاشمی: بله. بنظرم ایشان اصولگرا هستند هنوز چه سالی ازدواج کردید؟
هاشمی: سال 56 ازدواج کردم.
چطور آشنا شدید؟
هاشمی: من دانشجو بودم و در خارج درس میخواندم. تنها پسر خانواده بودم
کجا بودید؟
هاشمی: من انگلیس بودم. سال 55 برای پدر نامه نوشتم که من میخواهم ازدواج
کنم.
یعنی 23 ساله بودید؟
هاشمی: بله. تابستان به تهران آمدیم. پدر امام جماعت مسجد زید بازار تهران
بودند. من به حاج خانم گفتم یک آقایی با حاج آقا مکه رفته بودند و دختری داشتند.
آن دختر هنوز هست؟ مادرم گفتند بله. من هم گفتم دنبال او بروید.
اهل کمک در کار خانه هستید؟
هاشمی: من اگر خانه باشم کمک میکنم. جارو میزنم و ظرفها را میشورم.
غذا هم درست میکنید؟
هاشمی: خیر.
بلد نیستید؟
هاشمی: اصلا آزمایش نکردم.
چند فرزند دارید؟
هاشمی: ما دو پسر و یک دختر داریم.
همه ازدواج کردند؟
هاشمی: بله.
ازدواج ها سیاسی بود؟
هاشمی: خیر. اصلا سیاسی نبود و عادی ازدواج کردند.
چطور شد در سال 74 رئیس فدراسیون دوچرخهسواری شدید؟
هاشمی: آقای هاشمی طبا از ما خواستند. ایشان رئیس سازمان تربیت بدنی بود و
آشنا بود و ما را خواستند.
تخصص خاصی داشتید؟
هاشمی: خیر. اهل ورزش هستم. قبل ازآن هیات رئیسه دوومیدانی بودم.
الان هم دوچرخه سواری را پیگیری میکنید؟
هاشمی: بله. دورادور پیگیر هستم و خوشبختانه همان روند ادامه داشته است و
افت نکرده است. پایهگذاری خوب بود و الحمدالله ادامه یافت.
فوتبالی هم هستید؟
هاشمی: نه زیاد. تیم ملی را تماشا میکنم.
شما زمان انقلاب 25 ساله بودید. فعالیت انقلابی داشتید؟
هاشمی: من تا سال 56 مذهبی بودم. نماز و روزه و واجبات را انجام میدادم
ولی کار سیاسی انجام نمیدادم. درسخوان بودم. بعد از فاجعه فیضیه که رخ داد، من
وارد عرصه سیاسی شدم.
دستگیر هم شدید؟
هاشمی: خیر.
لحظه پیروزی انقلاب کجا بودید؟
هاشمی: ایران بودم. تابستان آمدم و دیگر برنگشتم. تابستان 57 تهران آمدم و
برنگشتم. تا پیروزی انقلاب ماندیم.
استقبال امام چطور؟
هاشمی: از خانه ما تا میدان شاهپور آن زمان و وحدت اسلامی کنونی پیاده تا
دانشگاه تهران رفتیم و از آنجا به فرودگاه مهرآباد رفتیم. از آنجا پیاده به بهشت
زهرا رفتیم. موقع برگشت نمیتوانستم راه بروم. پاهایم تاول زده بود و امکان راه
رفتن نداشتم. بچهها که همراهم بودند من را مسخره میکردند.
گفتم نمیتوانم و روی سنگی نشستم. پیکانی به من بوق زد و دیدم همسایه ما
است. یک جا داشت و من را سوار کرد و ما برگشتیم.
نخستین مسئولیتی که بعد از انقلاب گرفتید چه بود؟
هاشمی: من ابتدا میخواستم به کارخانه بروم. با توجه به تحصیلاتم که مهندس
صنایع بودم میخواستم به کارخانه بروم. مرحوم حاج آقا اجازه ندادند. باید به
وزارتخانه بروید و اینجا مهم است و باید اینجا کار کنید. خانه ما آن زمان نزدیک
وزارت صنایع بود. من را به آنجا برد و گفت شما باید اینجا کار کنید.
این برای بعد از انقلاب است.
هاشمی: بله. خانه ما آن زمان تلویزیون نبود. 22 بهمن که انقلاب پیروز شد
بعد از ظهر مرحوم حاج آقا پول داد و گفت تلویزیون بخرید. به وزارتخانه رفتم و
اولین کار هیات امنای صنایع بود و بعد مدیر کل شدم و بعد معاون وزیر و بعد ادامه
داشت.
زمان جنگ هم در وزارت صنایع بودید؟
هاشمی: وزارت معادن بودم. وزارت صنایع بودم و بعد هم آمدم وزارت معادن. سال
64 وزارت معادن و قائممقام وزیر شدم تا سال 71 که وارد مجلس شدم.
مجلس چهارم نامزد شدید. میانه یک نماینده داشت؟
هاشمی: دو نماینده داشت.
نفر اول شدید؟
هاشمی: بله.
آن زمان ظاهراً بخاطر این که معاون وزیر بودید سر قضیه تبلیغاتتون مشکل
ایجاد شد یا صلاحیتتون؟
هاشمی: من معروف به مهندس فولاد بودم. در منطقه مرحوم حاج آقا را میشناختند
و در آن منطقه مشکلی نداشتیم. به خاطر احترام به پدر حرمت ما را حفظ میکردند.
مهندس بودیم ، معاون وزیر بودیم و این قدری در شهر پیچید. مرحوم آیتالله احمدی
میانجی حمایت کردند. تشویق کردند.
ویزگی اصلی مجلس چهارم چه بود؟
هاشمی: مجلس چهارم مجلسی کارشناسی بود. مجلس پختهای بود. آقای ناطق هم
ریاست بسیار جدی و شاداب و خوبی داشتند. بعد هم به کمیسیون صنایع رفتم. یکباره
دیدم آقای علی نقی خاموشی به کمیسیون بازرگانی رفت و دید مرحوم عسگر اولادی و
مجتهد شبستری هستند، دیدند آن جا نمی توانند رئیس شوند و بعد به کمیسیون صنایع
آمدند. به نظر من آیین نامه مشکل بود اما در نهایت آمدند. به حاج آقا گفتم چه طور این
گونه می شود، گفتند دو آدم قوی نسبت به یک نفر قوی برای کمیسیون بهتر است.
در کمیسیون 15 نفر بودیم. 14 نفر در جلسه بودند و رای گیری شد و ایشان 5
رای و من 9 رای آوردم. انجا نوشتند تریلی 32 چرخه....
لقبشان بود. یک زمانهایی اواخر مجلس چهارم یا پنجم بود که بحث مادامالعمری
ریاست جمهوری آقای هاشمی مطرح شد. شما موافق بودید؟
هاشمی: خیر. صادقانه بگویم موافق نبودم با این که برای ایشان احترام قائل
بودم و علاقه داشتم. در دنیا دیده بودم وقتی دو دوره رئیسجمهور میشوند دوره خوبی
است. رئیس مجمع هم بودند و آنجا میتوانستند به شکل دیگر خدمت کنند.
آقای مهاجرانی این را مطرح کرد.
هاشمی: بله.
آقای مهاجرانی عضو کارگزاران بودند؟
هاشمی: بله.
فکر میکردید به اینجا برسند؟
هاشمی: خیر. اصلا فکر نمیکردم.
عضو مجلس پنجم بودید. وسطای مجلس 5 بود که انتخابات دوم خرداد رخ داد.
هاشمی: مجلس پنجم من هیات رئیسه بودم. یک خاطره از مجلس پنجم بگویم. رای من
خیلی بالا بود و تقریبا رأی اول مجلس را داشتم، جالب بود که دو جناح از ما حمایت
می کردند، سال دوم بود از من دعوت شد فراکسیونی که آقای باهنر بودند بروم. آنجا
گفتند فرمی را امضا کنید. من هیچگاه هیچ فرمی را برای هیچ جناحی امضا نکردم. گفتند
اگر امضا نکنید نمیشود.
فرم چه بود؟
هاشمی: تعهدات اخلاقی نسبت به آن تشکل بود.
تشکلی که در هیات رئیسه ..
هاشمی: من امضا نکردم. آقای احمد ناطق گفت چیزی نیست امضا است، یک
امضا کن. گفتم نمیتوانم. رایگیری شد و آن جلسه با وجود این که امضا نکردم رای
دادند. آقای باهنر خیلی ... نداشتند که ما را در لیست بگذارند، تشکیلاتی بود. این
را آقای ناطق شنیده بود صدا کرده بودند و پرسیده بودند که داستان چیست. توضیح داد.
آقای ناطق خودشان این را مطرح می کردند که گفته بودند چرا در لیست نمیگذارید
ایشان رای آوردند. بعد در لیست قرار دادند.
دوم خرداد انتخابات به آقای ناطق رای دادید؟
هاشمی: قبل این که آقای خاتمی بیایند من رفیق آقای ناطق بودم و علاقهمند
به آقای ناطق بودم. با آقای ناطق در هیات رئیسه کار میکردیم. من آقای ناطق را از
نزدیک می شناختم و خصلتهایی که از او بیرون مطرح میکردند با ایشان در تضاد بود.
من قول به آقای ناطق داده بودم، عقبنشینی نکردم.
مرحوم آیت الله هاشمی چرا از ناطق حمایت نکردند؟
هاشمی: به ایشان رای داده بود.
آن خطبه نماز جمعه ...
هاشمی: ایشان میخواستند قانون را اجرا کنند. ایشان پایبند قانون بود.
حزب کارگزاران هم به نوعی از ایشان خط گرفتند، رفتند پشت سر آقای خاتمی.
هاشمی: بعدا اعلام کردند که به ایشان رای دادند که به آقای ناطق رای داده
اند.
کجا اعلام کردند؟
هاشمی: در یکی از صحبت هایشان گفته بودند
مجلس ششم هم یکی از نیروها موثر بودید. عبارت کوتاه درباره مجلس ششم بگویید.
هاشمی: در بعد کاری، آخرین نطق من را نگاه کنید. از لحاظ اقتصادی در مجلس
ششم کار بزرگی انجام دادند. اما چون سایه سیاسی غلبه کرد کار اقتصادی نمود نکرد.
حاشیهها خیلی زیاد بود. حاشیهها سنگین هم بود.
آن زمان تذکر هم میدادید؟
هاشمی: بله. من دو خاطره بیان کنم. یکی بحث قانون مطبوعات بود. در هیات
رئیسه مطرح شد و من گفتم چه عجله ای دارید؟ بگذارید دولت بیاورد. وقتی آقا در تمام
جلسات به احزاب، به مطبوعات حساسیت نشان داده است ضرورت ندارد شما وارد این قضیه
شوید. بهزاد نبوی گفت حرف ایشان درست است.
حسین مرعشی هم تائید کردند ولی برخی از دوستان قبول نکردند و گفتند این
صدای مردم را نشنیدن است. این به صدای مردم چه ربطی دارد؟ در نهایت آن داستان پیش
آمد.
یکی از بزرگترین حاشیهها رقم خورد.
هاشمی: بله. یکی دیگر هم اینکه یکی از آقایان میخواست هیات رئیسه شود و من
گفتم این را هیات رئیسه نگذارید، ایجاد حساسیت میکند.
نام ایشان را نمیگویید؟
هاشمی: گفتیم نگذارید و نائب رئیس کمیسیون قرار دهید و مشکل و بحثی هم
ایجاد نمیشود. آن جلسه آقای رضوی که الان معاون امور روستایی ریاست جمهوری است،
حضور داشتند. من گفتم ایشان را اینجا قرار ندهید. رئیس کمیسیون و نائب رئیس
کمیسیون قرار دهید. گفتم ممکن است بعدا سخت شود.
مجلس هفتم هم حضور داشتید. نقطه قوت و ضعف مجلس هفتم چه بود.
هاشمی: مجلس ششم از سال دوم بخاطر نگاهی که داشتم قدری برخی از دوستان مشارکت
رقیب جلوی ما میگذاشتند.
در میانه؟
هاشمی: در هیات رئیسه. برای این که من رای نیاورم ولی باز رای میآوردم.
سال آخر نماینده قائمشهر را گذاشتند که در دو جناح جا داشت و با 4 رای ایشان جای
من را گرفت و من خیلی راحت پذیرفتم. می گویم که نسبت به حرکاتی که در مجلس ششم بود
تندرویها را نقد میکردیم.
در مجلس هفتم مشکلی نبود؟
هاشمی: بهترین مجلس را مجلس پنجم می دانم. مجلسی با قدرت و با دو جناح خوب
و قوی در مجلس که اهل تعامل با هم بودند. یک جناح با اکثریت نسبی در تعامل با هم
بودند و کار انجام میشد. جلسهای به نام جلسه عقلا بود که آقای روحانی تشکیل میدادند.
از تمام جناح ها در این جلسه بودند. این جلسه در مجلس بسیار تاثیر داشت.
سال 84 موافق نامزدی آقای هاشمی بودید؟
هاشمی: من موافق بودم. چون فاصله افتاده بود موافق بودم و تشخیص من این بود
که ایشان با شرایط ان زمان، میتواند کار را دوباره به حرکت کشور برگرداند. همان
سازندگی که ایشان علاقه به این کار داشت.
فکر میکردید آقای احمدینژاد رای بیاورد؟
هاشمی: مرحله اول واقعا فکر نمیکردم رای بیاورد، چون افرادی که در مرحله
اول وارد شدند رای را شکستند و باعث شدند به مرحله دوم برود. در مرحله دوم حدس زدم
که آقای احمدینژاد رای بیاورد.
شما در مجلس هشتم مطلبی را بیان کردید که در سمینار قند و شکر در مشهد بود.
گفتید چطور تعرفه شکر صفر شده است و دو کشتی در آبهای بینالمللی منتظر هستند و
از کجا میدانستند، تعرفه صفر میشود که بیایند؟
هاشمی: بحث رانت مطرح بود.
به کجا وصل بودند؟
هاشمی: اطلاعاتی به من در کمیسیون رسید و من هم مطرح کردم. در مشهد سمینار
بود و من مطرح کردم. علت هم این بود که کارخانجات قند و شکر ما به مشکل جد برخورده
بودند و مشکل جدی بود. بالاخره این را استفاده کردم تا فشاری وارد شود و قضیه
مدیریت شود. البته متاسفانه جمع هم نشد.
به کجا وصل بودند؟
هاشمی: پشت پرده را ورود نکردم، چون دست ما نبود. ولی واقعا به ما اطلاع
دادند این دو کشتی آماده بود.
سلطان شکر کیست که این همه روی او حساس هستند؟
هاشمی: نمی دانم، میگویند دیگر.
میگویند یا وجود دارد؟
هاشمی: ما در تولید بیشتر مشکل داریم. ما در مجلس هر چه صحبت کردیم و دفاع
کردیم از تولید بود.
س: شما ریاست آقای لاریجانی یا آقای حداد را میپسندید؟
هاشمی: من با 4 تا رئیس در مجلس کار کردم؛ آقای ناطق، آقای کروبی، آقای
حداد و آقای لاریجانی بودند که هر کدام یک مزیت داشتند.
آقای ناطق را بیشتر از همه دوست دارید.
هاشمی: بله. آقای ناطق را ترجیح میدهم.
برای سال 92 باز موافق آمدن آقای هاشمی بودید؟
هاشمی: خیر.
چون احتمال میدادید تائید نشوند؟
هاشمی: خیر. بحث این نبود و فکر این موضوع را نمیکردم بلکه احساس میکردم
سال 92 نیایند بهتر است.
آقای روحانی در مرحله اول گمان میکردید رای بیاورند؟
هاشمی: رای آوردن آقای روحانی سخت بود چون هر دو جناح میانه خوبی با او
نداشتند. نه اصولگراها و نه اصلاح طلبان. سال 91 از من نظر خواستند.
ایشان نظر خواستند؟
هاشمی: خیر، یکی از دوستان . گفتم آیتالله هاشمی بیایند که با آن نگاه و
دید میتواند کشور را با هزینه کم اداره کند. بعد آقای ناطق را مطرح کردم. گفتم
ایشان هم چنین ویژگی دارند. بعد آقای روحانی و بعد آقای لاریجانی را مطرح کردم.
فکر میکردید آقای احمدی نژاد امسال ثبت نام کند؟
هاشمی: من فکر میکردم ثبت نام نکنند چون فضا را میدید و نظر آقا را مطلع
بود. بالاخره صراحتی که در کلام رهبری وجود داشت خیلی بعید میدانستم ثبت نام کند.
وقتی این صحنه را دیدم تعجب کردم. از خودم پرسیدم که این عقل سیاسی کجاست؟
شما دو ماه قبل از اجرایی شدن برجام گفتید بعد از اجرایی شدن برجام بهانهای
برای خدمترسانی به مردم نداریم.
هاشمی: از یک بعد بله.
الان فکر میکنید چقدر برجام مثبت بوده است؟
هاشمی: باید برجام را در کار برجام ببینیم. چند مثال بزنم. هواپیما ایران
ایر میخواست به اروپا برود در اروپای شرقی مینشست و بنزین میزد و بعد کشور
اروپایی میرفت. در واقع آنجا به ما بنزین نمیدادند و باید اروپای شرقی میرفتیم
و پرواز طولانیتر بود. به کشتیهای ما هیچ بندری اجازه پهلو گرفتن نمیداد. برای
سفارتخانه پول نمیتوانستید جابه جا کنید. نفت ما را دو کشور بیشتر خریداری نمیکردند.
چین و هند میخریدند. فصل هفتم در شورای امنیت سازمان ملل بدترین فصلی است که ما
گرفتار شده بودیم که ما تهدید کننده صلح و امنیت جهانی هستیم و جزو چند کشور خاص
قرار گرفته بودیم. برجام همه اینها را برداشت.
جمهوری اسلامی یک سو نشسته است و در سوی دیگر 5+1 قدرت دنیا نشسته اند.
همین صرف نشستن عزت ما را در دنیا نشان میدهد. یعنی ما یک طرف و آنها طرف دیگر
هستند و باید این واقعیت را قبول کرد. برجام قرار نیست همه چیز را حل کند. برجام
را در قالب برجام باید نگاه کرد، طرحهای دیگری از جمله هستهای، حقوق بشر و غیره
است و ربطی به این ندارد.
بدعهدیهای امریکا حداقل منافع را هم از ما میگیرد.
هاشمی: شما این را کنار بگذارید. قبل از تحریمهای شدید با امریکا ارتباط
اقتصادی داشتیم؟ با اروپا داشتیم و کار میکردیم. با شرق اسیا هم چنین بود. اینها
قفل شده بود و با برجام باز شد. هنر باید این باشد که از همین فضا استفاده کنیم با
کشورها ارتباط داشته باشیم. امریکا را می خواهیم چه کنیم.
حرکات امریکا آن کشورها را به هراس میاندازد و آنها را محدود میکند.
هاشمی: این دیگر هنر دیپلماسی ما است که باید در محلی که نظارت بر اجرای
برجام است در آن جا به صراحت و قانونی مشکلات را بیان کنیم و کمک کنیم این برجام
با همین رویه جلو رود. از امتیازات برجام استفاده کنیم. در جایی که اعتراض
داریم در جای خود اعتراض کنیم و اعتراض رسمی کنیم و مستندهای خود را هم ارائه دهیم.
پلاسکو اتفاق افتاد و چکاری برای آنها انجام شد؟
هاشمی: مرکز نور را به آنها دادند.
بله. ولی خیلیها منتظر وام هستند.
هاشمی: برخی از آنها کارشان پیش رفت و برخی مشکل دارند که اصناف پیگیری میکند.
آقای فاضلی و مسئولین پیگیری میکنند. آنها اصرار داشتند آن مکان را بدهیم و با
این که ما موافق با فروشگاه زنجیره ای قدس بودیم اما با نظر آنها موافقت کردیم.
خودشان آنجا را خواستند. قانع کردن صاحبان سهام مرکز نور سخت بود. قانع شدند و
آقای شریعتمداری هم کمک کردند و اصناف پیگیری میکند. اگر جایی مشکل پیش آید و ما
بتوانیم کمک کنیم حتما دریغ نخواهد شد چون آسیب باید جبران شود. قول داده شده در
دو سال مرکز پلاسکو تمام شود.
همانند پلاسکو ساختمان داریم که در خطر باشند؟
هاشمی: در خیابان جمهوری خیلی از این ساختمانها داریم.
واقعا پیشگیری شود
هاشمی: بله.
در خرداد ماه دو عملیات تروریستی در تهران داشتیم. چند عملیات تروریستی
داشتیم که با هوشیاری خنثی شد؟
هاشمی: خیلی بود و اعلام نمی شود. انصافا هوشیاری نیروهای امنیتی و
اطلاعاتی ما بسیار بالا است. واقعا باید تشکر کرد و خدا قوت گفت. انصافاً تعامل و
همکاری خوبی دارند. شورای تامین ما در استان تهران در این 4 سال یک اختلاف نظر
نداشتند.
تعداد نمیتوانید بدهید؟
هاشمی: خیلی زیاد بود. تعداد را اشاره نمیکنیم.
احتمالا در استانداری کار را ادامه خواهید داد و آرزوی موفقیت داریم.
هاشمی: ما عهدی بستیم که کل عمرم کار اقتصادی نکنم و نکردم. هر چه بود برای
نظام و انقلاب و کشور است. هر جا بتوانم خدمت کنم دریغ نمیکنم و با کمال میل میپذیرم
تا زمانی که انرژی در وجود من هست.