يادداشت روز اوین نامه کیهان"حواس تان به خانواده هست؟"


اوین نامه کیهان  4 شنبه 11 اردیبهشت ماه  سال 1398
يادداشت روز  اوین نامه کیهان"حواس تان به خانواده هست؟"

حاکمان رژیم ولایت فقیه آلوده به همه گونه فسادند ویک جامعه فاسد ایجاد کرده اند درحالی که  توصیه شده خانواده ها باید نقش پلیس امنیتی برعهده داشته ومراقب ومواظب اعضای خانواده باشند و نیازهای اقتصادی و... را برآورده کنند .
1-مردم، عائله مديران كشور هستند. معيشت و جان و مال و ناموس و ايمان و اعتقادات مردم بايد غيرتمندانه صيانت شود. رهبر انقلاب دقيقا سه سال قبل (11 ارديبهشت 95) در جلسه آسيب هاي اجتماعي، خطاب به مسئولان فرمودند «اهميت كار را، بزرگي مسئوليت را، خطرات ناشي از آن را آدم توجه بكند، آن وقت مي فهمد كه چه قدر بايد در اين زمينه تلاش كرد و شب و روز نشناخت. چگونه يك مسئول يا يك عنصر مومن و انقلابي مي تواند اين كار بلندمدت را شبانه روزي و با تمام وجود پي بگيرد و خسته نشود؟ وقتي كه حس كند خود او، جزئي از آن خانواده است و مشكل مردم، مشكل اوست. ما مردم را بايد عائله خودمان بدانيم. ما مسئولين كشوريم ديگر... اين ملت، اين كشور، اين مرزها، اين فضاي زندگي، عائله ما است... ما در واقع بايد اهتمام مان به وضعيت مردم، مثل اهتمام مان به داخل خانواده خودمان باشد.».
2- آيت الله جوادي آملي در ديدار آقاي محمدرضا عارف به صراحت و به درستي در تبيين دوگانه «غيرت- دياثت» فرمودند «در فرهنگ قرآني، غيرت را سه عنصر معرفت، هويت و غيرزدايي تشكيل مي دهند؛ غيرزدايي به اين معنا است كه اجازه ندهيم بيگانه به حريم ما نفوذ كند. بيگانه را در حريم خود راه دادن و وارد حريم غيرشدن با غيرت سازگار نيست... كساني كه راه نفوذ بيگانگان را در فضاي اقتصادي و يا سياسي به روي كشور مي گشايند از غيرت اقتصادي و يا سياسي برخوردار نيستند».
3- وقتي مردم عائله مسئولان باشند، بايد نسبت به معاش و معاد و امنيت اقتصادي و اخلاقي و اجتماعي آنها غيرت ورزيد و حريم شان را از دست درازي غير مصون داشت. كم نيستند مسئولاني كه غيرتمندانه مديريت مي كنند و نسبت به تعدي كنندگان حريم حقوق عمومي و خصوصي حساسند. اما براي شكستن يك سد، لازم نيست همه آن را يكجا منهدم كنند، اگر رخنه اي در گوشه اي پديد آيد و به موقع مسدود نگردد، مي تواند به شكاف و فروريزي سد منتهي شود. از دشمن مستكبر، توقعي جز دشمني در قالب تحريم اقتصادي و ترويج هنجارشكني و قانون شكني و ارتكاب جرائم نيست. اما از كساني كه به عنوان مدير، لباس امانتداري مردم را مي پوشند، حتما توقع هست در مقابل اخلالگران بازار، رانت خواران و محتكران، و متعرضان به امنيت و اخلاقي عمومي حساس باشند.
4- بعضا ديده مي شود معاش و معاد مردم، دستخوش دست درازي است اما برخي مديران و تريبون داران و اصحاب سياست و رسانه، اعتراض نمي كنند؛ اگر نگوييم كه بعضا حامي مجرمان و متعديان هستند و زمينه و امكانات ارتكاب جرم و خيانت را فراهم مي كنند. آنچه در چند سال اخير، در به هم ريختن بازار ارز و خودرو و سكه و طلا و مايحتاج مردم از يكسو، و ترويج بي بندوباري و حرمت شكني نسبت به احكام دين يا متدينين شاهد بوده ايم، از همين قصور و تقصير حكايت مي كند. دولتمردان اولا، نمايندگان مجلس ثانيا، قوه قضائيه ثالثا و خود مردم و نخبگان و رسانه ها رابعا، در اين باره مسئوليت دارند. مي توان طبق مسئوليت عمل كرد، يا در برابر روند هاي غلط و خسارت آميز، رضايت داد و ساكت نشست، و يا بدتر از همه، مقصران و متخلفان را كمك كرد و براي آنها مجال و بسط يد فراهم نمود. در اينجا بايد غير از مجرم، با شريكان و معاونان و مسببان جرم نيز برخورد سخت كرد، به ويژه اگر مسئول باشد.
5- در اين چند خبر تامل كنيد؛
- معاون اول قوه قضائيه: «به دليل دستگيري معاون ارزي بانك مركزي و مديران كل و مسئول حراست بانك مركزي، تحت فشار هستيم. مسئول حراست بانك مركزي را كه نيروي وزارت اطلاعات است، دستگير كرده ايم و فشارهاي زيادي هم تحمل مي كنيم». چرا بايد از مقصران و متخلفان بر باد دادن 18 ميليارد دلار ارز كمياب در دوره تحريم كه رانتي 130 هزار ميليارد توماني را به كام رانت خواران ريخت، حمايت كرد؟ مدير حراستي كه براي فلان رانت خواران ارزي سند سازي مي كند تا او بتواند چند صد ميليون دلار (4200به قيمت تومان) دريافت كند، بي آنكه وارداتي داشته باشد، سزاوار مجازات است يا حمايت؟!
- معاون اول قوه قضائيه با اشاره به احضار آقاي «ح-ف»: « كساني گفتند اگر فلان كس را قبل از انتخابات احضار كنيد، ما اعلان جنگ مي كنيم» ولي ما تسليم نشديم. برخي كه خودشان قائل بودند كه بايد افراد علني مجازات شوند، امروز حرفهاي ديگري را مطرح مي كنند»
-رئيس سازمان بازرسي كل كشور: «علي صدقي (مدير نجومي بگير بانك رفاه كارگران با حقوق و پاداش 730 ميليون توماني) با اصرار فريدون رئيس بانك رفاه شد. او با وجود پرونده در مرجع قضايي، منصوب شد. زماني كه صدقي رئيس بانك ملي بود، پرونده سنگيني داشت و پرونده وي هنوز هم در دادسرا مفتوح است. ولي متاسفانه با اصرار و لابي مستقيم فريدون، وي رئيس بانك رفاه شد».
- همزمان با انتشار فيش حقوقي چند مدير بانكي كه از 35 تا 730 ميليون تومان حقوق مي گرفتند، حراست يكي از اين بانك ها به جاي كشف و گزارش پيشاپيش جرم، دنبال زدن رد كساني بود كه فيش هاي حقوقي مذكور را منتشر كرده بودند! چرا؟ به علت آلوده بودن، يا بي غيرتي و انفعال؟ (البته در اين ميان انصافا نبايد از خدمات مهم قاطبه حراست ها در زمينه تامين سلامت نوع دستگاه ها غافل ماند و قدرشناسي نكرد).
6- وزير ارتباطات اخيرا در قبال برخي انتقادها، به كلام امير مومنان (ع) تمسك جست؛ اينكه امام مي فرمايد «شيوه معاويه غدر است و اگر نيرنگ ناپسند نبود، من زيرك ترين مردم بودم». كدام معيار بالاتر از امير مومنان عليه السلام؟ بايد از وزير محترم پرسيد اگر امير مومنان (ع) امروز بود و بي مبالاتي در برابر تقلاي دشمن براي نفوذ و اشغال سايبري را مي ديد، چه مي فرمود؟ آيا سرزنش نمي كرد كه چرا در برابر دست درازي دشمن غيرت به خرج نمي دهيد و همه اطلاعات و ارتباطات خود را بر بساط تحت سيطره دشمن حراج كرده ايد؟ اگر امير مومنان مي شنيد دولتمرد ارشدي مي گويد «تحولات دنياي ارتباطات چنان با زندگي مخلوط شده كه ديگر اين اختيار را نداريم بگوييم كدام تحولات و دستاوردها خوب است يا بد، حلال است يا حرام»، چه مي گفت؛ مي پذيرفت كه با اين بد فهمي، حلال و حرام هاي الهي تعطيل شود؟! مديريتي كه اين چنين -به غلط و خلاف واقع- از خود رفع مسئوليت كند، ديگر به چه كار مي آيد و اصلا براي چه هست؛ هموار كردن معبر دشمن؟! چنين مديراني اگر در دوره محاصره شعب ابيطالب در كنار پيامبر اعظم (ص) بودند، چه حكمي مي دادند، انفعال و تسليم يا مقاومت جانانه؟
7- امير مومنان در نامه 62 نهج البلاغه فرمود «الا ترون الي اطرافكم قد انتقصت... آيا نمي بينيد به مرزها دست انداخته اند (قلمروتان رو به نقصان است) و سرزمين هايتان را اشغال مي كنند؟ خدا شما را بيامرزد؛ براي جنگ با دشمن حركت كنيد، در خانه نمانيد، كه به ذلت بازگشته، پست ترين ها نصيب شما گردد». حضرت همچنين درخطبه 34 نهج البلاغه فرمودند «تكادون و لا تكيدون و تنتقص اطرافكم فلا تمتعضون، لا ينام عنكم و انتم في غفله ساهون. براي شما نقشه طراحي مي كنند و شما نقشه نمي كشيد. قلمرو و شهرهايتان به تصرف دشمن مي رود، به خشم نميآييد. ديده او بيدار است و شما در بيخبري به سر مي بريد. به خدا قسم شكست خوردند آنان كه يكديگر را خوار ساختند... به خدا سوگند، آن كه دشمن ر? ?ا فرصت دهد تا گوشت وي را بخورد و استخوانش را بگدازد? ?و پوست از تنش جدا سازد?،? مردي است? ?ناتوان و زبون? ،?با دلي ضعيف در سينه درون?.? تو اگر مي خواهي اين گونه باش، اما من به خدا قسم قبل از آنكه فرصت سلطه به دشمن بدهم، با شمشير مشرفي چنان بزنم كه استخوان ريزه هاي سرش بپرد، و بازو و قدمش قطع شود، و بعد از آن، خداوند هر چه را خواهد انجام دهد
8- آيا وزارت ارتباطات و اطلاعات و ارشاد و اقتصاد و صنعت و اين قبيل، پاسدار مرزهاي ما محسوب نمي شوند؟ اگر جاهايي «نقشه دشمن» براي به هم ريختن ثبات اقتصادي يا امنيت اجتماعي و اخلاقي، با تحركات «گروهك ها» براي سربازگيري و جذب ميليشياي چشم و گوش بسته، و تمايلات فزون خواهانه و هنجار شكن «طيف اشرافيت طلب» به هم نزديك شد، آيا نبايد ترمينال هاي تلاقي و هم افزايي آنها را ناامن كرد؟ اگر مطلوب دشمنان و بدخواهان، ترويج ناامني چندجانبه و گسترش انواع جرائم است، آيا نبايد در مقابل آنها، قاطعيت به خرج داد؟! رهبر انقلاب سال ها قبل بر ضرورت تامين اينترنت امن تاكيد كرده اند؛ «اينترنت يكي از نعم بزرگ الهي است، اما در عين حال يك نقمت بزرگ هم هست؛ يعني يك چاقوي
دو دم و خطرناك... اينترنت الان مثل يك جريان افسار گسيخته است... اين مثل آن است كه كسي يك سگ وحشي را بياورد، بگويند قلاده اش كو؟ بگويند سفارش كرده ايم آهنگر قلاده را بسازد». اما همچنان مديران ذي ربط، بروز برخي خسارت هاي بزرگ اجتماعي و اقتصادي و اخلاقي و امنيتي را به عوامل ديگر نسبت داده و اهتمام كافي براي تامين شبكه ملي اطلاعات و ارتباطات به خرج نمي دهند. دلسوزانه عرض مي كنيم برخي مسئولان نمي توانند در پيشگاه الهي، به سادگي، خود را از داشتن مسئوليت در قرباني شدن امثال چند روحاني و غيرروحاني به شهادت رسيده در تهران و همدان، يا ستايش قريشي كودك معصوم شش ساله، و يا فروپاشي برخي خانواده ها و نابودي انبوه استعدادهاي جوان تبرئه كنند.
9- برخي نشريات و سياست پيشگان، كه بلافاصله براي فلان اتفاق ناگوار در پاريس و لندن، پيام تسليت و محكوميت صادر كردند يا عزادار شدند، حتي از ابراز تاسف و ناراحتي نسبت به شهادت مظلومانه يك روحاني ساده زيست در همدان و انزجار نسبت به شرور و جنايتكار سابقه دار استنكاف كردند. كمترين حد امر به معروف و نهي از منكر، كه نشانه حيات انساني مي باشد، برآشفتگي روحي و تلخكامي ناشي از مشاهده ارتكاب منكر است. امير مومنان(ع) كساني را كه جاذبه و دافعه نسبت به معروف و منكر نداشته باشند، «ميت الاحياء» و «ميت بين الاحياء» (مرده اي ميان زندگان) و انسان زير و رو شده اي كه سفلگي شخصيت بر او حاكم شده، مي نامد.«من لم يعرف بقلبه معروف و لم ينكر منكرا، قلب فجعل اعلاه اسفله و اسفله اعلاه.» (حكمت 375 نهج البلاغه).
10- اگر در علم حقوق، از ميزان مسئوليت مباشران و معاونان و مسببان جرم سخن به ميان مي آيد، در سنت الهي، سهم رضايت به جرم و جنايت و خيانت، كمتر از اصل ارتكاب آن نيست. امير مومنان در خطبه 201 نهج البلاغه فرمود «ايها الناس، إنما يجمع الناس الرضي و السخط... اي مردم! همانا مردمان را رضايت و نارضايتي (نسبت به رفتارها) گرد هم جمع مي كند. همانا ناقه ثمود را تنها يك نفر پي كرد؛ اما كيفر و عذاب الهي آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زيرا همگي به عمل آن يك نفر راضي بودند. بنابراين خداوند سبحان مي فرمايد فعقروها فاصبحوا نادمين. آن قوم، ناقه را پي كردند و سرانجام (هنگام نزول بلاي فراگير) پشيمان شدند و طولي نكشيد سرزمين آنان همچون آهن گداخته اي كه در زمين نرمي فرو رود با فرياد وحشتناكي فرو رفت». دقيقا با همين منطق است كه در زيارت عاشورا ضمن لعن قتله كربلا و تامين كنندگان آنها، مي گوييم «و لعن الله امه سمعت بذلك فرضيت به. خداوند لعنت كند گروهي را كه جنايات در كربلا را شنيدند و به آن رضايت دادند». از حضرت امام رضا عليه السلام نقل شده كه فرمود «لو ان رجلا قتل بالمشرق فرضي بقتله رجل بالمغرب لكان الراضي عند الله عز و جل شريك القاتل. اگر كسي در شرق عالم قتلي انجام دهد و ديگري در غرب جهان راضي به آن قتل باشد، در پيشگاه خداوند، شريك قاتل خواهد بود».?????? نويسنده: دكتر محمد ايماني