قرارنیست با تجربه 40 سال حکومت
مداری و شیوه خبررسانی و قلم زنی که دربست وارونه و ضدمردمی ومنافع ملی بوده است
هنوز جایی برای مانور تبلیغاتی سیاه نمایی ووارونه گویی وجود داشته باشد چون حاکمان رژیم غیر دمکراتیک ولایت
فقیه ضد مردمی و برگزیده از سوی مردم نمی باشند . زیرا محصول باندبازی وعوامفریبی
و تهدید وسرکوب و سانسورند . بنابراین سیاستی که طی 40 سال اعمال و قلمزنی شده است
درراستای حفظ رژیم نامشروع و رهبر انتصابی همه کاره وقانون شکن و علیه مردم و
منافع ملی بوده است .درچنین شرایطی مشخص است که بافاصله گیری از سیاست 4 دهه
مماشات ازسوی آمریکاو تحریم کردن رهبر ام
الفساد ودفتر ومنصوبانش می بایست موجب وحشت قلم بردستان شود و موظف گردند بدون توجه
به عملکرد 40 سال گذشته رژیم منفور ولایت فقیه که درداخل کشور علیه مطالبات مردم و منافع ملی کشور اعمال کرده است ودرمنطقه عامل ناامنی وبیث باتی
بوده است . ولی از موضع عقده گشانه فرافکنی ووارونه گویی شود . برای همین سزمقاله
نویس ادعای مضحک کرده ترامپ به خاطر تحریم کردن خامنه ای که خواست ملت بوده است در انفعال مطلق قرار
گرفته است .گویارژیم ولایت فقیه نه طرد شده ازسوی ملت نیست ونه درمنطقه ونه درجهان
در انزوا قرار ندارد و اوضاع اقتصادی اش هرروز بحرانی تر نمی شود وجونارضایتی
عمومی ناشی از سیاست سرکوب و سانسور وتبعیض وبی عدالتی وتورم و گرانی وبیکاری وفقر
رو به رشد نمی باشد که دراوج شکوفایی اقتصادی
ناشی از پیام نوروزی اقتصاد جهادی- مقاومتی – رونق تولید خامنه ای رمال
تحریم شده قراردارد.
ترامپ با اعلام دور جدید
تحریمهای اقتصادی و بانکی علیه ایران و مشخصاً هدف قراردادن رهبری و بیت رهبری
تلاش کرد واکنشی در قبال سرافکندگی و تحقیر خود و همدستانش نشان دهد. پیداست که
فشارهای فزاینده ناشی از شکست و ناتوانی ترامپ، او را بهشدت غافلگیر و سردرگم
کرده است. این نکته را حتی رسانههای غربی هم بهوضوح انعکاس دادهاند و برآن
تاکید میورزند که تحریمهای اخیر واشنگتن صرفاً جنبه مصرف داخلی دارد و با این
هدف صورت گرفته که نشان دهد گویا ترامپ هنوز هم ابتکار عمل را در دست دارد. ساعاتی
قبل از این نمایش تبلیغاتی ترامپ، آمریکا اعلام کرد سامانههای موشکی و پدافندی
ایران را هک نموده و با تهاجم سایبری باعث بروز مشکلاتی برای این سامانهها شده،
لکن بلافاصله اعلام شد که این حملات سایبری ناموفق بوده و تاثیری نداشته است.
آمریکا با اعزام نزدیکترین دستیاران ترامپ به منطقه و دیدارهای فشرده مایک پمپئو وزیر خارجه، جان بولتون مشاور امنیت ملی و برایان هوک رئیس گروه اقدام علیه ایران در وزارت خارجه آمریکا با برخی متحدین منطقهای سعی دارد بر ناتوانی خود در ایجاد کانونهای جدید بحران در آبهای خلیجفارس سرپوش بگذارد. علاوه بر این، پیامهای ترامپ به متحدینش بسیار معنیدار و عقبنشینی کامل از مواضع گذشته ارزیابی میشود. آنجا که ترامپ اعلام کرد کشورهای صاحب نفتکشها، باید خودشان به فکر تامین امنیت کشتیهای خود باشند. ضمناً ترامپ طی تماس تلفنی با بنسلمان خواستار تامین هزینههای آمریکا در منطقه شده که با پذیرش وی مواجه گردیده است ولی همین رفتارها نیز پرتناقض است و بیثباتی و سردرگمی کاخ سفید را انعکاس میدهد.
برخی رژیمهای فاسد عرب و صهیونیستها هنوز هم اصرار دارند که باید آمریکا به هر قیمت ممکن وارد جنگ با ایران شود. حتی عادل الجبیر مشاور سیاست خارجی عربستان به جای آمریکا هم عربده میکشد و ایران را برای تحریمهای بیشتر تهدید میکند ولی در غرب و حتی آمریکا کمتر کسی غیر از اطرافیان جنگافروز ترامپ از تصمیمات عجیب و عجولانه ترامپ استقبال و حمایت میکنند. حتی رسانههای آمریکایی در صحت ادعاهای کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا درباره مسیر عبور پهپاد سرنگون شده، قویاً تردید دارند و به دروغ بودن ادعاهای ترامپ و پمپئو معتقدند و ناکامی آمریکا در جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل برای محکوم ساختن ایران نیز همین را ثابت کرد. بدین ترتیب کاملاً قابل درک است که سیاست فشار حداکثری، مرکز ثقل تصمیمگیری آمریکا را از هم پاشیده و آنها را به کلی منفعل کرده است.
اینکه ترامپ در حضور رسانهها هم جان بولتون را فردی جنگافروز معرفی میکند که میخواهد همه دنیا را به آتش بکشد، حاوی نکته مهمی است که ماهیت شرورانه اطرافیان ترامپ را بازگو میکند ولی سقوط پهپاد گلوبالهاوک تیر خلاص بر رجزخوانیهای بیمنطق آمریکای ترامپ بود و هیمنه دروغین آمریکا را درهم شکست. سرافکندگی و تحقیری که از این بابت نصیب ترامپ شده، تمامی محاسبات جناح جنگافروز ترامپ را بهکلی درهم ریخت. واکنشهای اخیر کاخ سفید ازجمله تحریم رهبری و دفتر رهبری را دقیقاً باید از این دیدگاه ارزیابی کرد که دارودسته ترامپ دیگر حرف تازهای برای گفتن ندارند و در اوج وقاحت وارد مسائلی شدهاند که ناتوانی و درماندگی مطلق آنها را به رخ میکشد. هیچکس بهتر از این رفتار حقیرانه ترامپ نمیتوانست کاخ سفید را به مضحکه خاص و عام تبدیل کند و ثابت نماید که ترامپ و اطرافیانش به بنبست کامل رسیدهاند و به لگدپراکنی متوسل شدهاند.
نفوذ جمهوری اسلامی ایران و رهبری در داخل و خارج از کشور موضوعی نیست که با این رفتارهای بغضآلود و جنونآمیز ترامپ کمترین آسیبی ببیند بلکه حتی همین خصومت بیمنطق ترامپ بر دامنه و عمق نفوذ معنوی و محبوبیت ایران و رهبری میافزاید و به دوست و دشمن ثابت میکند که حق با کیست و چرا عنصر شروری که شریفترین شغلش کازینوداری بوده، با چنین وقاحتی علیه ایران و رهبری به شرارت و گستاخی پرداخته است.
جای تعجب است که ترامپ و اطرافیانش در عین مشاهده شکست و رسوائی سیاستهای چندلایه و ترفندهای بیمایه هنوز هم به تکرار و تعمیم همان روشهای ابلهانه ادامه میدهند و حتی از غافلگیری و حیرت متحدین آمریکا هم درسی نیاموختهاند. این اقدام ترامپ ثابت میکند که آمریکا در راه دشمنی علیه ایران تنها مانده و حتی دورهگردی اطرافیانش برای جلبنظر دیگران و اصرار به تشکیل یک اجماع نیمبند علیه ایران هم راه به جایی نبرده است.
آمریکا با اعزام نزدیکترین دستیاران ترامپ به منطقه و دیدارهای فشرده مایک پمپئو وزیر خارجه، جان بولتون مشاور امنیت ملی و برایان هوک رئیس گروه اقدام علیه ایران در وزارت خارجه آمریکا با برخی متحدین منطقهای سعی دارد بر ناتوانی خود در ایجاد کانونهای جدید بحران در آبهای خلیجفارس سرپوش بگذارد. علاوه بر این، پیامهای ترامپ به متحدینش بسیار معنیدار و عقبنشینی کامل از مواضع گذشته ارزیابی میشود. آنجا که ترامپ اعلام کرد کشورهای صاحب نفتکشها، باید خودشان به فکر تامین امنیت کشتیهای خود باشند. ضمناً ترامپ طی تماس تلفنی با بنسلمان خواستار تامین هزینههای آمریکا در منطقه شده که با پذیرش وی مواجه گردیده است ولی همین رفتارها نیز پرتناقض است و بیثباتی و سردرگمی کاخ سفید را انعکاس میدهد.
برخی رژیمهای فاسد عرب و صهیونیستها هنوز هم اصرار دارند که باید آمریکا به هر قیمت ممکن وارد جنگ با ایران شود. حتی عادل الجبیر مشاور سیاست خارجی عربستان به جای آمریکا هم عربده میکشد و ایران را برای تحریمهای بیشتر تهدید میکند ولی در غرب و حتی آمریکا کمتر کسی غیر از اطرافیان جنگافروز ترامپ از تصمیمات عجیب و عجولانه ترامپ استقبال و حمایت میکنند. حتی رسانههای آمریکایی در صحت ادعاهای کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا درباره مسیر عبور پهپاد سرنگون شده، قویاً تردید دارند و به دروغ بودن ادعاهای ترامپ و پمپئو معتقدند و ناکامی آمریکا در جلسه اخیر شورای امنیت سازمان ملل برای محکوم ساختن ایران نیز همین را ثابت کرد. بدین ترتیب کاملاً قابل درک است که سیاست فشار حداکثری، مرکز ثقل تصمیمگیری آمریکا را از هم پاشیده و آنها را به کلی منفعل کرده است.
اینکه ترامپ در حضور رسانهها هم جان بولتون را فردی جنگافروز معرفی میکند که میخواهد همه دنیا را به آتش بکشد، حاوی نکته مهمی است که ماهیت شرورانه اطرافیان ترامپ را بازگو میکند ولی سقوط پهپاد گلوبالهاوک تیر خلاص بر رجزخوانیهای بیمنطق آمریکای ترامپ بود و هیمنه دروغین آمریکا را درهم شکست. سرافکندگی و تحقیری که از این بابت نصیب ترامپ شده، تمامی محاسبات جناح جنگافروز ترامپ را بهکلی درهم ریخت. واکنشهای اخیر کاخ سفید ازجمله تحریم رهبری و دفتر رهبری را دقیقاً باید از این دیدگاه ارزیابی کرد که دارودسته ترامپ دیگر حرف تازهای برای گفتن ندارند و در اوج وقاحت وارد مسائلی شدهاند که ناتوانی و درماندگی مطلق آنها را به رخ میکشد. هیچکس بهتر از این رفتار حقیرانه ترامپ نمیتوانست کاخ سفید را به مضحکه خاص و عام تبدیل کند و ثابت نماید که ترامپ و اطرافیانش به بنبست کامل رسیدهاند و به لگدپراکنی متوسل شدهاند.
نفوذ جمهوری اسلامی ایران و رهبری در داخل و خارج از کشور موضوعی نیست که با این رفتارهای بغضآلود و جنونآمیز ترامپ کمترین آسیبی ببیند بلکه حتی همین خصومت بیمنطق ترامپ بر دامنه و عمق نفوذ معنوی و محبوبیت ایران و رهبری میافزاید و به دوست و دشمن ثابت میکند که حق با کیست و چرا عنصر شروری که شریفترین شغلش کازینوداری بوده، با چنین وقاحتی علیه ایران و رهبری به شرارت و گستاخی پرداخته است.
جای تعجب است که ترامپ و اطرافیانش در عین مشاهده شکست و رسوائی سیاستهای چندلایه و ترفندهای بیمایه هنوز هم به تکرار و تعمیم همان روشهای ابلهانه ادامه میدهند و حتی از غافلگیری و حیرت متحدین آمریکا هم درسی نیاموختهاند. این اقدام ترامپ ثابت میکند که آمریکا در راه دشمنی علیه ایران تنها مانده و حتی دورهگردی اطرافیانش برای جلبنظر دیگران و اصرار به تشکیل یک اجماع نیمبند علیه ایران هم راه به جایی نبرده است.