خواب ها
دیده اند! 10 تیر -98
مگر فقط خامنه ای و پاسداران علیه
آمریکا واروپا خواب می بینند یا توطئه می کنند در جالی که متقابلاً اینان هم برای
خنثی کردن خواب های رژیم ولایت فقیه خواب می بینند؟
قرار بود که اروپا بدعهدیهای فراوان
آمریکا در زمینه تحریمها را جبران کند اما بر اساس مفاد بیانیه اینستکسی اخیر،
این ساز و کار فعلاً – و برحسب تجربه برای همیشه! – بناست که اقلام غیر تحریمی را
پوشش دهد.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری
فارس، «حسین کنعانی مقدم» در روزنامه «حمایت» نوشت:
درحالیکه اروپاییها یک سال و دو ماه
است که وعده جبران بدعهدیهای آمریکا را دادهاند و بهتازگی هم با رونمایی از یک
بیانیه 9 مادهای در کمیسیون مشترک برجام در خصوص راهاندازی «اینستکس»، بهاصطلاح
خواستهاند کمکاریها و بدحسابیهای خود را جبران کنند، اما این بیانیه با آنچه
در سال گذشته درباره کارکرد این ساز و کار رونمایی شد، تقریباً تفاوتی ندارد.
اینستکس یا «ابزار پشتیبان مبادلات تجاری» که یک شرکت ثبتشده با محوریت تروئیکای اروپایی
است، طبق بیانیهای که منتشر شده، نهتنها متضمن اجرای تعهدات اروپاییها نیست،
بلکه حتی تهدیدکننده امنیت ملی نیز به شمار میآید. نکات ذیل میتواند به روشنتر
شدن ابعاد این بهاصطلاح «ابزار پشتیبان تجاری ایران و اروپا» کمک کند.
1. اینستکس به این شکل طراحیشده که بناست درآمدهای نفتی ایران در بانکهای اروپایی نگهداری شوند. سؤال اینجاست که با وجود دور جدید تحریمهای آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت کشورمان و اینکه مسئولین ما اعلام کردهاند که از کانالهای دیگری به فروش نفت ادامه میدهند، آیا در شرایط فعلی امکان واریز پول نفت به بانکهای اروپایی در شرایط فعلی وجود دارد؟ پاسخ صدالبته روشن است. مشکل بزرگتر اینکه به فرض خروج فروش نفت از سیاهه تحریمهای آمریکا، آیا به صلاح است که صفر تا صد درآمدهای نفتی کشور را به زیرمجموعههایی در اینستکس منتقل کنیم که به آنها بیاعتماد هستیم؟ اینستکس در حقیقت عاملی است تا معاملات جمهوری اسلامی ایران را کاملاً تحت کنترل قرار دهد و تأسفبار اینکه ارز نفتی ما دقیقاً زیر نظر آمریکا هزینه میشود و کاخ سفید هم دقیقاً همین را میخواهد. اتفاقاً اینستکس یکی از آن عوامل نظارتی آمریکا و اروپا بر اقتصاد کشور است و حالآنکه عایدیها و داراییهای مالی یک کشور، جزو اسرار یک کشور محسوب میشوند و از طرفی میدانیم که اروپاییها شریک دزد و رفیق قافله هستند و به ضرر منافع و امنیت ملی ماست که چنین اطلاعات ذیقیمت و محرمانهای را مستقیماً در اختیار آنها قرار دهیم. اگر هم مشکل اروپاییهای عدم شفافیت منابع مالی کشورمان است که ایران طبق مصالح خود رفتار میکند و نیازی نمیبیند که فراتر از تعهدات برجامی خود عمل کند.
2. دور جدید تحریمهای نفتی آمریکا برای بهاصطلاح به صفر رساندن صادرات این کالای راهبردی، موجب شده که دو مشتری اروپایی خرید نفت ایران (یونان و ایتالیا) نیز از لیست خریداران نفت کشورمان خط بخورند و عملاً کشورهای عضو قاره سبز، هیچ قدرت و اختیاری برای ادامه خرید نفت از کشورمان نداشته باشند. بهزعم نویسنده این یادداشت، حتی اگر مسئله تحریمها هم در میان نبود، اروپاییها تمایل چندانی برای خرید طلای سیاه از کشورمان نداشتند، چون آنها بیش و پیش از آنکه به فکر منافع ایران باشند، به فکر منافع خود هستند. در بند 6 شروط رهبر معظم انقلاب برای ادامه برجام اروپایی نیز در این خصوص تصریحشده بود که «اگر آمریکاییها توانستند در فروش نفت ایران خلل وارد کنند اروپاییها باید خرید نفت از ایران به مقدار مورد نیاز ما را تضمین کنند.» به عبارت گویاتر، اگر اینستکس نتواند کانالی برای خرید نفت جمهوری اسلامی از سوی اروپا را فراهم کند، به درد نمیخورد و فاقد کارایی ادعایی طرف همیشه مدعی است.
3. قرار بود که اروپا بدعهدیهای فراوان آمریکا در زمینه تحریمها را جبران کند اما بر اساس مفاد بیانیه اینستکسی اخیر، این ساز و کار فعلاً – و برحسب تجربه برای همیشه! – بناست که اقلام غیر تحریمی را پوشش دهد، یعنی غذا و دارو! بهبیاندیگر، ابزار پشتیبانی مبادلات تجاری اروپا، خرید کالاهایی که ایران مشکلی برای تهیه آنها ندارد را تسهیل میکند و به فرض اینکه ادامه هم داشته باشد، اقلامی که صادرات آنها به نفع غرب است و تحت مدیریت خود آنهاست را پوشش میدهد! خب، اگر بنا بود که اینستکس کالاهای خارج از سیاهه تحریم را تأمین کند، چه احتیاجی به این کانال مالی بود؟! با این وصف، تعبیر دقیقتر اینستکس، ارائه نفت در برابر غذاست؛ اتفاقی که در عراق افتاد و به سبب، بدقولی اروپا و آمریکا در تأمین بهموقع و بهاندازه آن، میلیونها نفر در این کشور جان خود را از دست دادند یا دچار مشکلات جدی شدند.
4. یکی دیگر از شروط بسیار مهم ادامه برجام با اروپا، تضمین بروکسل برای «درباره دریافت و پرداخت وجوه تجارت دولتی و خصوصی با جمهوری اسلامی» بهصورت همزمان است. در حال حاضر، رویه اینستکس، «دریافت» است و ساز و کاری برای «پرداخت» به کشورمان ندارد که بر همین مبنا دست بگیر اروپاییها و ملاحظه منافع حداکثری آنها کاملاً مشخص میشود. چنانچه این کانال مالی، برای تجارت دوجانبه طراحیشده، چرا هیچ راهکاری برای پرداخت به ایران در نظر نگرفته و اگر این وجه ملاحظه شده – که نشده – تضمینهای لازم برای انجام آن و مسدود کردن راه هرگونه خلف وعده کدام است؟
4. با توجه به سابقه سیاه اروپا در همراهی با آمریکا و شانه خالی کردن از مسئولیت و تعهدات امضاءشده، به نظر میرسد که اینستکس روشی تازه برای فروش خواستههای غرب است که نتوانست در جریان مذاکرات هستهای آنها را به جمهوری اسلامی تحمیل کند. سه شرط اجرای «FATF»، محدودسازی توانمندیهای موشکی و منطقهای برای خارج کردن کانال مالی اروپا از حالت آزمایشی به حالت کامل، نشان میدهد که آنها به این ساز و کار، دلها بسته و برای آن خوابها دیدهاند، حالآنکه توپ اکنون در زمین اروپاست نه ایران. ضمن اینکه اروپا در حال طی مسیر به صورتی است که جمهوری اسلامی را در نهایت متقاعد کند که تعهدات هستهای خود را انجام دهد و بدون مابه ازاء در برجام بماند. افزون بر این، زمانی که ترامپ، ساز خروج از برجام را زد، تروئیکای اروپایی شتابان بهسوی ایران خیز برداشتند و از جمهوری اسلامی خواستند که برای باقی ماندن آمریکا در برجام، از پافشاری ایران بر موضوعات موشکی و منطقهای دست بردارد و حالا بهانه و اهرم فشار آنها از ترامپ به اینستکس تغییر ریل داده است! بنابراین، درد اروپا به نمایندگی آمریکا این است که مؤلفههای توانمندی و مسائل حیثیتی را به هر شیوه ممکن از جمهوری اسلامی سلب کند.
اروپا همانگونه که در بحث برجام، شفاف عمل نکرد و خود را به بهانه تحریمهای آمریکا، ناتوان از انجام تعهداتش جلوه داد، قطعاً در اجرای اینستکس نیز به همین ترتیب عمل میکند تا زمان بخرد و به هدفش که نگهداشتن ایران در برجام است، برسد چون اروپا بلهقربانگوی واشنگتن است و با توجه به موارد ذکرشده و اینکه تا تحقق خواستههای کشورمان فاصله بسیاری هست، بنابراین، بحث اجرای مفید و کامل آن وجود ندارد. از اینرو، نمیتوان و نباید به اجرای کامل آن دل بست، چراکه راهکار برونرفت از پیچوخم چالشهای فعلی، نگاه به درون و در پیش گرفتن سیاست کاهش الزامات برجامی تا زمانی است که اروپاییها برای انجام تعهداتشان به خط شوند.
1. اینستکس به این شکل طراحیشده که بناست درآمدهای نفتی ایران در بانکهای اروپایی نگهداری شوند. سؤال اینجاست که با وجود دور جدید تحریمهای آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت کشورمان و اینکه مسئولین ما اعلام کردهاند که از کانالهای دیگری به فروش نفت ادامه میدهند، آیا در شرایط فعلی امکان واریز پول نفت به بانکهای اروپایی در شرایط فعلی وجود دارد؟ پاسخ صدالبته روشن است. مشکل بزرگتر اینکه به فرض خروج فروش نفت از سیاهه تحریمهای آمریکا، آیا به صلاح است که صفر تا صد درآمدهای نفتی کشور را به زیرمجموعههایی در اینستکس منتقل کنیم که به آنها بیاعتماد هستیم؟ اینستکس در حقیقت عاملی است تا معاملات جمهوری اسلامی ایران را کاملاً تحت کنترل قرار دهد و تأسفبار اینکه ارز نفتی ما دقیقاً زیر نظر آمریکا هزینه میشود و کاخ سفید هم دقیقاً همین را میخواهد. اتفاقاً اینستکس یکی از آن عوامل نظارتی آمریکا و اروپا بر اقتصاد کشور است و حالآنکه عایدیها و داراییهای مالی یک کشور، جزو اسرار یک کشور محسوب میشوند و از طرفی میدانیم که اروپاییها شریک دزد و رفیق قافله هستند و به ضرر منافع و امنیت ملی ماست که چنین اطلاعات ذیقیمت و محرمانهای را مستقیماً در اختیار آنها قرار دهیم. اگر هم مشکل اروپاییهای عدم شفافیت منابع مالی کشورمان است که ایران طبق مصالح خود رفتار میکند و نیازی نمیبیند که فراتر از تعهدات برجامی خود عمل کند.
2. دور جدید تحریمهای نفتی آمریکا برای بهاصطلاح به صفر رساندن صادرات این کالای راهبردی، موجب شده که دو مشتری اروپایی خرید نفت ایران (یونان و ایتالیا) نیز از لیست خریداران نفت کشورمان خط بخورند و عملاً کشورهای عضو قاره سبز، هیچ قدرت و اختیاری برای ادامه خرید نفت از کشورمان نداشته باشند. بهزعم نویسنده این یادداشت، حتی اگر مسئله تحریمها هم در میان نبود، اروپاییها تمایل چندانی برای خرید طلای سیاه از کشورمان نداشتند، چون آنها بیش و پیش از آنکه به فکر منافع ایران باشند، به فکر منافع خود هستند. در بند 6 شروط رهبر معظم انقلاب برای ادامه برجام اروپایی نیز در این خصوص تصریحشده بود که «اگر آمریکاییها توانستند در فروش نفت ایران خلل وارد کنند اروپاییها باید خرید نفت از ایران به مقدار مورد نیاز ما را تضمین کنند.» به عبارت گویاتر، اگر اینستکس نتواند کانالی برای خرید نفت جمهوری اسلامی از سوی اروپا را فراهم کند، به درد نمیخورد و فاقد کارایی ادعایی طرف همیشه مدعی است.
3. قرار بود که اروپا بدعهدیهای فراوان آمریکا در زمینه تحریمها را جبران کند اما بر اساس مفاد بیانیه اینستکسی اخیر، این ساز و کار فعلاً – و برحسب تجربه برای همیشه! – بناست که اقلام غیر تحریمی را پوشش دهد، یعنی غذا و دارو! بهبیاندیگر، ابزار پشتیبانی مبادلات تجاری اروپا، خرید کالاهایی که ایران مشکلی برای تهیه آنها ندارد را تسهیل میکند و به فرض اینکه ادامه هم داشته باشد، اقلامی که صادرات آنها به نفع غرب است و تحت مدیریت خود آنهاست را پوشش میدهد! خب، اگر بنا بود که اینستکس کالاهای خارج از سیاهه تحریم را تأمین کند، چه احتیاجی به این کانال مالی بود؟! با این وصف، تعبیر دقیقتر اینستکس، ارائه نفت در برابر غذاست؛ اتفاقی که در عراق افتاد و به سبب، بدقولی اروپا و آمریکا در تأمین بهموقع و بهاندازه آن، میلیونها نفر در این کشور جان خود را از دست دادند یا دچار مشکلات جدی شدند.
4. یکی دیگر از شروط بسیار مهم ادامه برجام با اروپا، تضمین بروکسل برای «درباره دریافت و پرداخت وجوه تجارت دولتی و خصوصی با جمهوری اسلامی» بهصورت همزمان است. در حال حاضر، رویه اینستکس، «دریافت» است و ساز و کاری برای «پرداخت» به کشورمان ندارد که بر همین مبنا دست بگیر اروپاییها و ملاحظه منافع حداکثری آنها کاملاً مشخص میشود. چنانچه این کانال مالی، برای تجارت دوجانبه طراحیشده، چرا هیچ راهکاری برای پرداخت به ایران در نظر نگرفته و اگر این وجه ملاحظه شده – که نشده – تضمینهای لازم برای انجام آن و مسدود کردن راه هرگونه خلف وعده کدام است؟
4. با توجه به سابقه سیاه اروپا در همراهی با آمریکا و شانه خالی کردن از مسئولیت و تعهدات امضاءشده، به نظر میرسد که اینستکس روشی تازه برای فروش خواستههای غرب است که نتوانست در جریان مذاکرات هستهای آنها را به جمهوری اسلامی تحمیل کند. سه شرط اجرای «FATF»، محدودسازی توانمندیهای موشکی و منطقهای برای خارج کردن کانال مالی اروپا از حالت آزمایشی به حالت کامل، نشان میدهد که آنها به این ساز و کار، دلها بسته و برای آن خوابها دیدهاند، حالآنکه توپ اکنون در زمین اروپاست نه ایران. ضمن اینکه اروپا در حال طی مسیر به صورتی است که جمهوری اسلامی را در نهایت متقاعد کند که تعهدات هستهای خود را انجام دهد و بدون مابه ازاء در برجام بماند. افزون بر این، زمانی که ترامپ، ساز خروج از برجام را زد، تروئیکای اروپایی شتابان بهسوی ایران خیز برداشتند و از جمهوری اسلامی خواستند که برای باقی ماندن آمریکا در برجام، از پافشاری ایران بر موضوعات موشکی و منطقهای دست بردارد و حالا بهانه و اهرم فشار آنها از ترامپ به اینستکس تغییر ریل داده است! بنابراین، درد اروپا به نمایندگی آمریکا این است که مؤلفههای توانمندی و مسائل حیثیتی را به هر شیوه ممکن از جمهوری اسلامی سلب کند.
اروپا همانگونه که در بحث برجام، شفاف عمل نکرد و خود را به بهانه تحریمهای آمریکا، ناتوان از انجام تعهداتش جلوه داد، قطعاً در اجرای اینستکس نیز به همین ترتیب عمل میکند تا زمان بخرد و به هدفش که نگهداشتن ایران در برجام است، برسد چون اروپا بلهقربانگوی واشنگتن است و با توجه به موارد ذکرشده و اینکه تا تحقق خواستههای کشورمان فاصله بسیاری هست، بنابراین، بحث اجرای مفید و کامل آن وجود ندارد. از اینرو، نمیتوان و نباید به اجرای کامل آن دل بست، چراکه راهکار برونرفت از پیچوخم چالشهای فعلی، نگاه به درون و در پیش گرفتن سیاست کاهش الزامات برجامی تا زمانی است که اروپاییها برای انجام تعهداتشان به خط شوند.