ظاهر جامعه
مهمتر است یا زیر پوست جامعه؟10 تیر-98
در رژیم ولایت
فقیه که 40 سال است دین ابزارشده اصل فدای فرع و نمایشات تشریافتی جایگزین واقعیات ملموس شده است.
«اگر نهاد و یا افرادی قصد داشته باشند
موضوع حجاب را در خیابانها حل کنند در حالی که زیر پوست شهر آمار طلاق و فساد
اخلاقی بعضاً در حال افزایش باشد، باید نگران چنین جامعهای شد.»
به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان
امروز نوشت: مساله حجاب و نحوه برخورد با بدحجابی همچنان مقولهای
مهم و چالشبرانگیز است؛ موضوعی که در مقاطع مختلف تکرار شده است. اغلب این روشها
نیز بهسرعت در بین افکار عمومی جامعه اشاعه پیدا میکند و به یک مسأله پرچالش
تبدیل میشود. بهتازگی برخورد سوالبرانگیز با دختری جوان در یکی از محلههای
تهران خبرساز و با واکنشهای مختلف اجتماعی و سیاسی مواجه شده است.
به نظر میرسد این موضوع به دلیل اینکه
همواره مورد مناقشه بوده به یک نوع واکنش غیر اجتماعی نیز تبدیل شده و متأسفانه
شاهد برخی رفتارها هستیم که میتوان گفت متعارف نیست. به همین دلیل و برای تحلیل و
بررسی این موضوع، با حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی یزدی، عضو مجمع محققین و
مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشگاه گفتوگو کردهایم.
حجتالاسلام میبدی یزدی معتقد است: «اگر
نهاد و یا افرادی قصد داشته باشند موضوع حجاب را در خیابانها حل کنند در حالی که
زیر پوست شهر آمار طلاق و فساد اخلاقی بعضاً در حال افزایش باشد باید نگران چنین
جامعهای شد. نمیتوان روی پوست جامعه را با سختگیریهای بعضاً شدید درست کرد اما
در زیر پوست جامعه همچنان فساد اخلاقی وجود داشته باشد. بدونشک اگر زیر پوست
جامعه را درست کنیم روی پوست جامعه نیز درست خواهد شد. برخی مسئولان عنوان میکنند
که تلاش میکنند در جامعه بیحجابی وجود نداشته باشد، این در حالی است که در
دادسراها و دادگستریهای کشور صدها پرونده مفاسد اخلاقی وجود دارد، مفاسدی مانند
تجاوز به عنف، کودکآزاری، همسرآزاری و انواع بزهکاریهای اجتماعی وجود دارد.»
اخیراً پیرامون حجاب، ماجرایی در یکی از
محلات تهران خبرساز شده که واکنش افکار عمومی را نیز در پی داشته است. چرا این
برخورد با مسأله حجاب بانوان هنوز آنگونه که باید ضابطهمند نشده است؟
امر به معروف و نهی از منکر در اسلام
دارای شرایطی است که متأسفانه بعضاً در جامعه خیلی رعایت نمیشود. آمر به معروف باید
به ماهیت امر به معروف، دلایل و اهداف آن آگاهی داشته باشد و بداند که امر به
معروف و نهی از منکر برای اصلاح جامعه است و نه برای ایجاد حساسیت در جامعه. از
سوی دیگر واکنشها به امر به معروف و نهی از منکر و کسی که چنین قصدی دارد نباید
تند و خشن باشد. مسائل اخلاقی جامعه نیازمند فرهنگسازی است و با برخورد صرف به
نتیجه نمیرسد. تجربه تاریخی پیشروی بوده و ما این مسائل را در گذشته تجربه کردهایم.
واقعیت ماجرا این است روشهایی که در سالهای گذشته برای برخورد با مسأله حجاب در
جامعه وجود داشته چندانکه باید به نتیجه مطلوب نرسیده و بعضاً در مواردی برخی
واکنشهای منفی نیز در پی داشته است. باید تمهیداتی اندیشید که شرایط بهسمت بهبود
و اصلاح امور سوق یابد. با این وجود اگر کسی بخواهد با ناهنجاریهای مرتبط با
مسأله حجاب بهصورت چکشی و تند برخورد کند شرایط بهبود پیدا نمیکند و نتیجهای که
مقصود نظر است حاصل نمیشود. اگر زنی در جامعه به شکل نامتعارف لباس میپوشد باید
به وی تذکر داد. با این وجود اگر این افراد به تذکر پلیس توجه نکردند پلیس باید
روال قانونی را طی کند. بدونشک بازخورد مشاجرات و یا برخوردهای فیزیکی تأثیر منفی
بر کلیت موضوع در جامعه خواهد گذاشت. در چنین شرایطی موج منفی که درباره این مسائل
در جامعه ایجاد میشود اغلب آسیبرسان است و نمیتواند کارکرد مناسبی را به تصویر
بکشد. اگر نوع پوشش برخی زنان در جامعه به شکلی است که با اصول و مبانی ارزشهای
جامعه همخوانی ندارد باید با چنین افرادی ابتدا با نرمی و به نیت اصلاح صحبت کرد و
به آنها بهخاطر نوع پوششی که انتخاب کردهاند تذکر داد و نه اینکه با آنها به
تندی برخورد کرد. در چنین وضعیتی اعتماد مردم خدشهدار میشود و مشکلاتی بروز میکند.
در نتیجه اگر مسئولان میخواهند بهصورت ریشهای با این مسأله برخورد کنند باید در
برخی روشهای گذشته خود تجدیدنظر کنند و روشهای دیگری در پیش بگیرند تا به نتیجه
بهتری برسند.
چرا مسأله حجاب به این اندازه در جامعه
محل مناقشه بوده است؟
باید همه مسائل را در کنار هم بررسی و
آسیبشناسی کرد تا به نتیجه جامعی دست یافت. دقتنظر در پرداختن به این مقوله خاص
و نوع برخورد مناسب باعث میشود که این مساله به محل مناقشه تبدیل نشود. از سوی
دیگر، اگر برخی از زنان دقت بیشتری هم میکردند، کار به اینجا نمیکشید. فرهنگسازی
جایگاه والایی دارد و تجربه تاریخی نشان داده که اگر مسألهای جنبه تحمیل پیدا کند
با واکنشهای اجتماعی و فرهنگی مواجه خواهد شد. به همین دلیل ما باید به این مسأله
به صورت عمیقتر نگاه کنیم. امروز ما در شرایطی قرار داریم که باید ریشههای
بدحجابی و بیحجابی را در جامعه آسیبشناسی کنیم که چرا در چنین نقطهای قرار
گرفتهایم و چرا کار به اینجا کشیده شده است. در مرحله نخست باید مشخص شود که ریشه
بدحجابی در جامعه اقتصادی است و یا فرهنگی؟ اینکه برخی افراد را بدون آگاهی روانه
خیابان کنیم که با مقوله بدحجابی برخورد کنند روش صحیحی نیست بلکه چهبسا نتیجه
چندانی عایدمان نشود. بنده معتقدم اگر مشکلات اقتصادی مردم حل شود مسائل دیگر نیز
بهتر بر روال بهتری قرار خواهد گرفت. در چنین شرایطی مردم به متولیان و مسئولان
اعتماد میکنند و در نهایت درباره مسائلی مانند حجاب اهتمام جدیتری خواهند داشت.
اعتماد اجتماعی مسألهای نیست که با برخورد خشن به وجود بیاید. اعتماد با عملکرد
مسئولان جامعه ایجاد میشود. نکته دیگر اینکه اعتماد عمومی با زبان و حرف به وجود
نمیآید و مردم با مشاهده عملکرد عملی مسئولان و بهبود وضعیت زندگی آنها اعتماد
خود را نسبت به مسئولان جامعه افزایش میدهند. گزارشهایی که به مردم درباره
عملکرد مسئولان داده میشود باید با زندگی واقعی مردم انطباق داشته باشد. شرایط به
شکلی نیست که هر گزارشی که از صداوسیما پخش شد مورد قبول جامعه قرار بگیرد. کسی که
بیکار است و از صبح که وارد زندگی روزمره خود میشود با تورم افسارگسیخته و افزایش
قیمت کالاهای اساسی زندگی خود مواجه میشود، در معرض آسیبهای دیگر نیز قرار میگیرد.
در جامعهای که روزبهروز فقیرتر میشود نمیتوان انتظار رعایت همه مسائل شرعی را
داشت. برای حل مسائل مهم باید مشکلات ریشهای جامعه را حل کرد.
واکنشی که برخی زنان مورد تذکر به
مأموران نشان میدهند به چه میزان واکنش به وضعیت موجود اقتصادی آنهاست؟
درصدی از این واکنشها در دل خود این
مسائل را دارند. با این وجود درصدی از این زنان نیز معتقدند باید به شیوه دلخواه
خود لباس بپوشند. اگر کسی به چیزی اعتقاد ندارد باید با او قانونی برخورد کرد.
نکته دیگر اینکه اگر به چنین مسائلی با عینک سیاسی نگاه کنیم تأثیر مخربتری در
جامعه به همراه خواهد داشت. در چنین شرایطی بیحجابی به حربهای برای اعتراض سیاسی
تبدیل میشود. به همین دلیل نیز هر کسی که با سیاستهای مدیران موافق نیست به شکلی
لباس میپوشد که برخلاف خواست آنها باشد. در نتیجه مسأله شکل سیاسی به خود میگیرد
و مخالفت با آن نیز اعتراض سیاسی تلقی خواهد شد. در اعتراض به مقوله حجاب عوامل
زیادی مانند عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند. اگر در جامعه هنجارشکنی
صورت بگیرد که این احتمال وجود داشته باشد به دیگر اعضای جامعه آسیب بزند موضوع
متفاوت است و باید بر اساس شرایط آن موضوع تصمیمگیری و برخورد کرد. برخورد در این
زمینه نیز نباید به صورت قهری و پلیسی صورت بگیرد. اگر نهاد و یا افرادی قصد داشته
باشند موضوع حجاب را در خیابانها حل کنند در حالی که زیر پوست شهر آمار طلاق و
فساد اخلاقی بعضاً در حال افزایش باشد باید نگران چنین جامعهای شد. نمیتوان روی
پوست جامعه را با سختگیریهای بعضاً شدید درست کرد اما در زیر پوست جامعه همچنان
فساد اخلاقی وجود داشته باشد. بدونشک اگر زیر پوست جامعه را درست کنیم روی پوست
جامعه نیز درست خواهد شد. برخی مسئولان عنوان میکنند که تلاش میکنند در جامعه بیحجابی
وجود نداشته باشد، این در حالی است که در دادسراها و دادگستریهای کشور صدها
پرونده مفاسد اخلاقی وجود دارد، مفاسدی مانند تجاوز به عنف، کودکآزاری، همسرآزاری
و انواع بزهکاریهای اجتماعی وجود دارد. در کنار این، مسائلی مانند بیکاری، افزایش
اعتیاد و همچنین طلاق نیز وجود دارد. در شرایط کنونی برخی تلاش میکنند روی پوست
جامعه را اصلاح کنند در حالی که متأسفانه آسیبهای زیر پوست جامعه اصلاح نشده است.
با این مسأله نفاق گفته میشود. هنگامی که زنان در جامعه تنها به دلیل ترس عملی
انجام ندهند اما به محض اینکه فرصت پیدا میکنند طور دیگر رفتار نمایند این نفاق
است و با تربیت اسلامی هم منافات دارد. تربیت اسلامی این است که زنان بر اساس
باورها و اعتقادات عمل کنند.
برخی از چهرههای معروف و سلبریتیها
نیز دچار این دوگانگی شخصیتی هستند. این افراد در داخل یک نوع رفتار میکنند اما
به محض اینکه به خارج از کشور میروند طوری دیگر. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
پیامبر اسلام میفرمایند: «هیچوقت لغزشهای
دیگران را دنبال نکنید.» فردی در داخل کشور حجاب داشته اما در سفر به خارج از کشور
حجاب خود را برداشته است، این عمل از نظر بنده مشکل دارد اما نفس دنبالکردن این
قضیه و اشاعه آن بین افکار عمومی به مراتب گناه بزرگتری است. در قرآن کریم تصریح
شده است که هیچگاه گناه کسی را در بین مردم اشاعه ندهید. نکته دیگر اینکه حجاب در
کشور ما یک هنجار به شمار میرود در نتیجه کشف حجاب بهعنوان ناهنجاری تلقی میشود
و عملی هنجارشکنانه است. نکته مهم در این زمینه اشاعه آن در بین افکار عمومی جامعه
و تلاش برای تخریب چهره افراد است که کاری ناپسند و مذموم است و در اسلام این عمل
حرام شمرده شده است. کسانی که در خارج از کشور به شکل دیگری رفتار میکنند اما در
داخل کشور مدافع حجاب هستند قطعاً از روی اعتقاد چنین کاری نمیکنند. اغلب این
افراد به دلیل برخی مناسبات تلاش میکنند خود را مدافع معرفی کنند. بدونشک اگر
این اعتقاد قلبی و عمیق بود در خارج از کشور به شکل دیگری رفتار نمیکردند.
متأسفانه ما کاری کردیم که برخی در صفحه تلویزیون رفتاری از خود نشان میدهند که
در جاهای دیگر مخالف آن را انجام میدهند. این همان نفاقی است که در سخنان قبلی هم
نیز عنوان کردم. این رفتار را برای جامعه مضر میدانم و معتقدم کسانی که در محیط
رسمی جامعه فعالیت میکنند باید با باور عمیق و قلبی فعالیت کنند وگرنه اگر بر
اساس ضوابط کاری مجبور شوند حرفی بزنند و یا اقدامی انجام بدهند نهتنها برای
جامعه مفید نیست و بلکه در بین جامعه دوگانگی نیز ایجاد میکند؛ این دوگانگی بستر ایجاد
مشکلاتی در جامعه میشود.