لابد این ضرب المثل را
شنیده اید که گفته می شود : طرف نان ندارد بخورد ولی پیاز می خورد تااشتهایش باز
شود .حال داستان سرمقاله نویس روزی نامه
جمهوری اسلامی است که بدون اشاره کردن به عدم مشروعیت رژیم ولایت فقیه ورشد دین
گریزی به خصوص نسل جوان ولی پس از لیست کردن چندموضوعات منطقه امت اسلامی را برجسته و پیش شرطی هایی پیرامونش ترسیم کرده و سپس تحلیل
داده که در مقدمه اش چنین گفته است.
اگر قبول داریم که نظام جمهوری اسلامی
ایران با برخورداری از آرمانها و اصول اسلامی و انقلابی، دارای رسالتی تاریخی
برای ایجاد همبستگی میان ملتهای مسلمان و زمینهسازی جهت شکل گرفتن واقعی و عملی
«امت اسلامی» است، باید بپذیریم که کارهای بزرگ بر زمین مانده زیادی در داخل ایران
وجود دارند که به منظور انجام این رسالت تاریخی باید برای انجام آنها همت نمائیم.
امکان ندارد بتوانیم برای شکلگیری «امت اسلامی» قدمی برداریم مگر آنکه در داخل
کشور خودمان زمینههای تفرقه و انشقاق را از بین ببریم. حتی ادعای علاقمندی به
ایجاد امت اسلامی هم فقط هنگامی از ما پذیرفته خواهد بود که در داخل به وحدت برسیم
و یکپارچه عمل کنیم. این واقعیت را بپذیریم که شرایط امروز ما با توجه به منازعات
و جدلهای بیهودهای که جناحهای سیاسی و باندهای قدرت با همدیگر دارند، مناسب
پیشگامی برای شکل دادن به «امت اسلامی» نیست. وقتی چنین داعیهای را در جهان اسلام
مطرح کنیم، اولین ایرادی که ملتهای مسلمان به ما خواهند گرفت این خواهد بود که
شما که خودتان اینهمه اختلافات و جنگ قدرت دارید چگونه ما را به وحدت دعوت میکنید؟از میان موضوعات متراکمی که در زمینههای
داخلی و خارجی برای نوشتن وجود دارند از قبیل اعترافات مقامات آمریکائی به عدم
امکان اجرائی کردن طرح معامله قرن، پیشنهاد مذاکره بدون پیششرط با ایران از طرف
آمریکا، شکست اجلاسهای آلسعود در مکه، قیام مردمی در سودان، ضرورت تلاش برای
همبستگی «امت اسلامی» و ضرورت بهرهبرداری مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران از
معنویت برآمده از یکماه روزهداری و عبادت و دعای مردم برای ایجاد وحدت در این
کشور و جلوگیری از تفرقه و انشقاق بیشتر در جامعه، به نظر میرسد موضوع اخیر از
اهمیت و فوریت بیشتری برخوردار است.
اگر قبول داریم که نظام جمهوری اسلامی ایران با برخورداری از آرمانها
و اصول اسلامی و انقلابی، دارای رسالتی تاریخی برای ایجاد همبستگی میان ملتهای
مسلمان و زمینهسازی جهت شکل گرفتن واقعی و عملی «امت اسلامی» است، باید بپذیریم
که کارهای بزرگ بر زمین مانده زیادی در داخل ایران وجود دارند که به منظور انجام
این رسالت تاریخی باید برای انجام آنها همت نمائیم. امکان ندارد بتوانیم برای شکلگیری
«امت اسلامی» قدمی برداریم مگر آنکه در داخل کشور خودمان زمینههای تفرقه و انشقاق
را از بین ببریم. حتی ادعای علاقمندی به ایجاد امت اسلامی هم فقط هنگامی از ما
پذیرفته خواهد بود که در داخل به وحدت برسیم و یکپارچه عمل کنیم. این واقعیت را
بپذیریم که شرایط امروز ما با توجه به منازعات و جدلهای بیهودهای که جناحهای
سیاسی و باندهای قدرت با همدیگر دارند، مناسب پیشگامی برای شکل دادن به «امت
اسلامی» نیست. وقتی چنین داعیهای را در جهان اسلام مطرح کنیم، اولین ایرادی که
ملتهای مسلمان به ما خواهند گرفت این خواهد بود که شما که خودتان اینهمه اختلافات
و جنگ قدرت دارید چگونه ما را به وحدت دعوت میکنید؟
واقعیت دیگر اینست که دعوت ما از ملتهای مسلمان برای متحد و متشکل شدن هنگامی خریدار خواهد داشت که ما از قدرت اقتصادی قابل قبولی برخوردار باشیم. پول ملی ما ثبات داشته باشد، مردم در رفاه باشند، همه بتوانند برای آینده زندگی خود برنامهریزی قابل اعتمادی داشته باشند و دولت بتواند نبض اقتصاد را در دست داشته باشد و بر فعل و انفعالات اقتصادی نظارت کند. کشور ما از ثروتهای بالقوه زیادی برخوردار است ولی به دلایلی، که مهمترین آنها جنگ قدرت است، این ثروتهای بالقوه به فعلیت نمیرسند و آنچه به فعلیت میرسد با عدالت تقسیم نمیشود. فاصله طبقاتی هر روز زیادتر میشود و جمعیت زیر خط فقر رو به افزایش است. با استمرار این وضعیت، ما هرگز نمیتوانیم آرمانهای بزرگی همچون شکل دادن به امت اسلامی را اجرائی کنیم. بنابراین، ابتدا باید برای حل این مشکل اقدام کنیم و به این اقتصاد بحرانزده سروسامان بدهیم.
راه سروسامان دادن به اقتصاد بحرانزده کشور اینست که با عزمی راسخ به جنگ قدرت در داخل پایان داده شود. وقتی رئیسجمهور میگوید دولت اختیارات لازم را ندارد، از هر طرف به او حمله میشود که چرا چنین حرفی را به زبان میآورد؟ به رئیسجمهور میگویند شما که قانون اساسی را خواندهاید و با اطلاع از میزان اختیارات تصریح شده در قانون اساسی برای رئیسجمهور و دولت، وارد صحنه انتخابات شدید چرا اکنون سخن از کمبود اختیارات دولت به میان میآورید؟
این، یک مغالطه آشکار است که صاحبان قدرت و پول و افراد و جریانهایی که گلوگاههای اقتصادی را در دست دارند، مرتکب آن میشوند. سخن بر سر این نیست که قانون اساسی اختیاری به دولت نداده، سخن اینست که اجازه نمیدهند آنچه قانون اساسی مقرر کرده در اختیار رئیسجمهور و دولت باشد. در شرایط کنونی که قدرت و اختیارات و مجاری اقتصادی در جاهای دیگر متمرکز است، از دولت کاری برنمیآید. البته خود رئیسجمهور و دولت نیز در عدم استیفای اختیارات دولت با قدرت عمل نمیکنند و حتی از همان بخش کوچک اختیارات که برایشان مانده است نیز بهدرستی استفاده نمینمایند و تاسفبارتر اینکه برخلاف اصل تفکیک قوا مانع دخالت بعضی قوای دیگر در کار دولت نمیشوند.
این ضعفها و این پراکندگیها و دخالتها باید از بین بروند تا امور کشور از جمله وضعیت اقتصادی به سامان برسد. اگر در مسئولین نظام به برکت آثار معنوی ماه رمضان عزمی برای بازگرداندن امور به مجاری قانونی و جلوگیری از تفرقه و تشتت و انشقاق به وجود بیاید، جمهوری اسلامی ایران به جایی خواهد رسید که توانایی و شایستگی شکل دادن به «امت اسلامی» را خواهد داشت، رسالت بزرگی که برای مقابله با توطئههای قدرتهای استعماری و شیطانی یک ضرورت است.
واقعیت دیگر اینست که دعوت ما از ملتهای مسلمان برای متحد و متشکل شدن هنگامی خریدار خواهد داشت که ما از قدرت اقتصادی قابل قبولی برخوردار باشیم. پول ملی ما ثبات داشته باشد، مردم در رفاه باشند، همه بتوانند برای آینده زندگی خود برنامهریزی قابل اعتمادی داشته باشند و دولت بتواند نبض اقتصاد را در دست داشته باشد و بر فعل و انفعالات اقتصادی نظارت کند. کشور ما از ثروتهای بالقوه زیادی برخوردار است ولی به دلایلی، که مهمترین آنها جنگ قدرت است، این ثروتهای بالقوه به فعلیت نمیرسند و آنچه به فعلیت میرسد با عدالت تقسیم نمیشود. فاصله طبقاتی هر روز زیادتر میشود و جمعیت زیر خط فقر رو به افزایش است. با استمرار این وضعیت، ما هرگز نمیتوانیم آرمانهای بزرگی همچون شکل دادن به امت اسلامی را اجرائی کنیم. بنابراین، ابتدا باید برای حل این مشکل اقدام کنیم و به این اقتصاد بحرانزده سروسامان بدهیم.
راه سروسامان دادن به اقتصاد بحرانزده کشور اینست که با عزمی راسخ به جنگ قدرت در داخل پایان داده شود. وقتی رئیسجمهور میگوید دولت اختیارات لازم را ندارد، از هر طرف به او حمله میشود که چرا چنین حرفی را به زبان میآورد؟ به رئیسجمهور میگویند شما که قانون اساسی را خواندهاید و با اطلاع از میزان اختیارات تصریح شده در قانون اساسی برای رئیسجمهور و دولت، وارد صحنه انتخابات شدید چرا اکنون سخن از کمبود اختیارات دولت به میان میآورید؟
این، یک مغالطه آشکار است که صاحبان قدرت و پول و افراد و جریانهایی که گلوگاههای اقتصادی را در دست دارند، مرتکب آن میشوند. سخن بر سر این نیست که قانون اساسی اختیاری به دولت نداده، سخن اینست که اجازه نمیدهند آنچه قانون اساسی مقرر کرده در اختیار رئیسجمهور و دولت باشد. در شرایط کنونی که قدرت و اختیارات و مجاری اقتصادی در جاهای دیگر متمرکز است، از دولت کاری برنمیآید. البته خود رئیسجمهور و دولت نیز در عدم استیفای اختیارات دولت با قدرت عمل نمیکنند و حتی از همان بخش کوچک اختیارات که برایشان مانده است نیز بهدرستی استفاده نمینمایند و تاسفبارتر اینکه برخلاف اصل تفکیک قوا مانع دخالت بعضی قوای دیگر در کار دولت نمیشوند.
این ضعفها و این پراکندگیها و دخالتها باید از بین بروند تا امور کشور از جمله وضعیت اقتصادی به سامان برسد. اگر در مسئولین نظام به برکت آثار معنوی ماه رمضان عزمی برای بازگرداندن امور به مجاری قانونی و جلوگیری از تفرقه و تشتت و انشقاق به وجود بیاید، جمهوری اسلامی ایران به جایی خواهد رسید که توانایی و شایستگی شکل دادن به «امت اسلامی» را خواهد داشت، رسالت بزرگی که برای مقابله با توطئههای قدرتهای استعماری و شیطانی یک ضرورت است.