تا آخر ايستاده ايم

اوین نامه  کیهان 13 خرداد -98
تا آخر ايستاده ايم
همپاي خامنه اي رمال  در راه خميني شیاد

فردا جمعيت وفادار به امام مشتاقانه از راه دور و نزديك براي مراسم سالگرد به حرم امام مي آيند و همه آنها با ساير مردم ايران ياد آن روح ملكوتي را در خاطر زنده مي كنند تا به همه دنيا اعلام كنند كه همپاي رهبري و در راه امام «تا آخر ايستاده ايم
سرويس سياسي: فردا 14 خرداد يك هزار و سيصد و نود و هشت؛ در سي امين سالگرد رحلت حضرت امام خميني (ره)، خيل عظيمي از مردم بر سبيل سي سال گذشته، با زنده نگه داشتن ياد و خاطره آن يار سفركرده با آرمان هاي انقلاب، امام و رهبري تجديد ميثاق مي كنند.
30 سال مي شود كه آن پير جماران؛ آن روح خدا؛ آن ابراهيم زمان، بنيان گذار كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) در ميان ما نيست اما آفتاب مهرش در قلب آحاد ملت ايران طلوع كرده و هرگز غروب نخواهد كرد.
در چله انقلاب اسلامي، تورق برگ هايي از تاريخ جمهوري اسلامي ايران گواه اين واقعيت است كه ملت و رهبري نظام، منظومه فكري آن يار سفركرده را در همه حوزه هاي داخلي و خارجي سرلوحه كار خويش قرار داده و خط امام را آن گونه كه بوده و هست، بدون تحريف و تغيير ادامه داده و آينه تمام نماي مطالبات امام و انقلاب اسلامي بوده اند.
وجود همبستگي اجتماعي و وحدت كلمه، مقاومت در برابر نظام سلطه، ادامه راه شهدا و رويش جوانان انقلابي همچون احمدي روشن ها و حججي ها در كنار پيشرفت و توسعه ايران اسلامي و شكل گيري جبهه مقاومت و صدور انقلاب اسلامي و برگ هاي زريني از كارنامه چهل ساله جمهوري اسلامي، ماحصل نهضت آن معمار كبير انقلاب اسلامي و مدلول اين ادعا است.
همچنين بررسي روش و بينش آيت الله العظمي خامنه اي در مديريت نظام و گفتمان انقلاب اسلامي ازجمله روحيه و مواضع انقلابي معظم له، ساده زيستي، مقابله با اشرافيت، توجه به مردم و تاكيد بر گزاره مقاومت و... گوياي اين واقعيت است كه ايشان با تاسي از منشور نظري و عملي حضرت امام خميني(ره)، توانسته اند در برابر دشمنان خارجي و مهره هاي داخلي شان، بر اصول انقلاب ايستادگي كرده و با حفظ و بالندگي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران، آن را از پيچ هاي بزرگ تاريخي مانند فتنه هاي 76، 88، برجام و... به سلامت عبور دهند.
فردا جمعيت وفادار به امام مشتاقانه از راه دور و نزديك براي مراسم سالگرد به حرم امام مي آيند و همه آنها با ساير مردم ايران ياد آن روح ملكوتي را در خاطر زنده مي كنند تا به همه دنيا اعلام كنند كه همپاي رهبري و در راه امام «تا آخر ايستاده ايم».
آنچه در پي مي آيد نگاهي به منظومه فكري و هندسه تحليلي حضرت امام خميني(ره) و اهم گزاره هاي اصولي و مديريتي آن حضرت در برابر نظام سلطه است كه همواره و به ويژه در طول 30 سال گذشته در رهبري و مديريت حضرت آيت الله العظمي خامنه اي (مدظله) متجلي بوده است.
1. تاكيد امام به ايمان و توكل به خدا
يكي از گزاره هايي كه حضرت امام خميني (ره) از ابتداي نهضت اسلامي تا پيروزي انقلاب و بعد از آن در تبيين اهداف و آرمان هاي انقلاب در مواضع و سخنراني هاي خود از آن سخن مي گفتند «ايمان» و «توكل به خدا» بود.
بنيان گذار كبير انقلاب اسلامي با تاكيد بر اينكه
«رمز پيروزي انقلاب اسلامي اول ايمان ثابت؛ و بعد وحدت كلمه است» مي فرمودند: «همان طوري كه ايمان، ايمان به خدا در قلب ها بود و شما را آن ايمان به خدا هدايت كرد و حس مقاومت به شما داد و خداوند ايجاد رعب در آنها كرد و با قدرت شيطاني كه داشتند شكست خوردند، اين ايمان را حفظ كنيد تا اين نهضت جلو برود. توجه به خدا داشته باشيد؛ ايمان به خدا».
همان رويكردي كه صدها بار مقام معظم رهبري در طول 30 سال گذشته بر آن تاكيد داشته اند. حتي معظم له در ديدار اخيرشان با مسئولان نظام در ماه مبارك رمضان فرمودند: «اين رويارويي، رويارويي اراده ها است؛ و اراده ما از آنها قوي تر است. ما علاوه بر اراده قوي، توكل به خدا را هم داريم. ذلك بان الله مولي الذين ءامنوا و ان الكافرين لا مولي لهم؛ آنها مولا ندارند؛ ما متكي به اراده الهي هستيم
2. توجه معمار انقلاب به مردم
از ديگر ويژگي هاي منظومه فكري و معرفتي امام راحل اين بود كه ايشان معتقد بود بايد بين مردم و رهبري نظام اسلامي پيوند نفوذناپذير و مستحكم و وحدت بلامنازعي برقرار باشد. امام خميني(ره) بسياري از پيام ها، مواضع و سخنراني هاي خود را با مردم در ميان مي گذاشتند و معتقد به لزوم حضور هميشگي مردم درصحنه بودند. توجه امام به مردم به حدي از اهميت برخوردار بود كه درباره جايگاه مردم ايران فرمود: «من با جرئت مدعي هستم كه ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله (ص) و مردم كوفه در عهد اميرالمومنين (ع) هستند.» يا آنكه خطاب به مسئولين تاكيد مي فرمودند: «مردم را در صحنه حاضر نگه داريد كه آنچه انقلاب و ايران را حفظ كرده حضور مردم در صحنه است. در تمام دنيا مردمي به خوبي مردم ايران پيدا نمي شود. امروز مردم پشتيبان انقلاب اسلامي و دولت هستند. پشتيباني مردم از دولت به خاطر اين است كه دولت را اسلامي مي دانند و مي دانند كه طرفداري از دولت، طرفداري از اسلام است؛ تنها به اين خاطر است كه از دولت پشتيباني مي كنند، اين پشتيباني را بايد حفظ كنيد
3. مخالفت با اشرافيت و تاكيد بر مستضعفين
معمار كبير انقلاب اسلامي هميشه نسبت به خطرات اشرافي گري مسئولان نظام اسلامي متذكر بوده و با صراحتي مثال زدني اين خطرات را گوشزد مي كردند.
همه ما نقش بستن عبارات صريحي مانند «آن هايي كه در كاخ ها هستند سعادتمند نيستند»، «كاخ نشيني خوي كاخ نشيني مي آورد»، «روزي كه رئيس جمهور به كاخ نشيني توجه بكند روز انحطاط او و اطرافيانش است»، «يك موي شما كوخ نشينان بر همه كاخ نشينان ترجيح دارد» بر در و ديوار مدارس و محيط هاي آموزشي و دانشگاهي را به ياد داريم.
امام خميني(ره) در مذمت اشرافيت در وصيت نامه الهي خود تاكيد كرده اند: «توجه داشته باشند رئيس جمهور و وكلاي مجلس از طبقه اي باشند؛ كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه داران و زمين خواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمي توانند بفهمند
همين مسئله را نيز مقام معظم رهبري بارها مورد اشاره قرار داده اند. به طور مثال ايشان در ديدار اقشار مختلف مردم در تاريخ 11/5/95 مي فرمايند: «جلوي اشرافي گري بايد گرفته بشود؛ اشرافي گري بلاي كشور است. وقتي اشرافي گري در قله هاي جامعه به وجود آمد، سرريز خواهد شد به بدنه؛ [آن وقت] شما مي بينيد فلان خانواده اي كه وضع معيشتي خوبي هم ندارد، وقتي مي خواهد پسرش را داماد كند يا دخترش را عروس كند يا فرض كنيد مهماني بگيرد، مجبور است به سبك اشرافي حركت بكند. وقتي اشرافي گري فرهنگ شد، مي شود اين. جلوي اشرافي گري بايد گرفته بشود. رفتار مسئولين، گفتار مسئولين، تعاليمي كه مي دهند، بايد ضد اين جهت اشرافي گري باشد؛ كما اينكه اسلام اين جوري است
4. شجاعت
فضيلت اخلاقي شجاعت در حضرت امام به عنوان بنيان گذار و رهبر جمهوري اسلامي ايران به حدي بود كه به قول مقام معظم رهبري «ديگران مي ترسيدند، دشمنان از امام به معناي واقعي كلمه مرعوب بودند؛ كانهم حمر مستنفره * فرت من قسوره؛ مثل فرياد شيري كه مي ترساند حيوان ها را، فرياد امام و نواي امام اين ها را مي ترساند، مرعوب مي شدند
مقام معظم رهبري در جايي ديگر هم به شجاعت و روحيه انقلابي امام اشاره مي كنند و در مورد فشار عده اي بر امام و مسئولان براي قبول آتش بس در جنگ تحميلي مي فرمايند: «در جنگ هم عده اي ترديد مي كردند كه چطور مي خواهيم دفاع كنيم. آن وقتي كه هزاران كيلومترمربع از خاك ما زير چكمه دشمن بود و دشمن در آن شرايط به ما پيشنهاد آتش بس و گفت وگو و مذاكره مي داد، عده اي بر امام و مسئولان ديگر فشار مي آوردند كه آتش بس را قبول كنند. امام ايستاد؛ مردم ايستادند؛ مسئولان ايستادند و نتايج شيرين اين ايستادگي را ديدند
5. تاكيد بر مقاومت و سازش ناپذيري در برابر نظام سلطه
در زمان اوج گرفتن هجمه رواني و رسانه اي عليه جمهوري اسلامي در زمان كارتر، امام در يك سخنراني مي فرمايند: «ما يك ملت ضعيفي هستيم، اما منطقمان قوي هست. ما با منطق قوي داريم صحبت مي كنيم. تفنگ مي خواهند بكشند، ما هم تا آخر جانمان مي زنيم. محاصره اقتصادي مي كنند، ما هم مي توانيم مقاومت كنيم. علاوه [ديگر كشورها] گوش به حرفشان نمي دهند. خود مملكت آمريكا هم گوش به اين حرف نمي دهند. مي گويند اين صحيح نيست كه ما محاصره اقتصادي بكنيم. ممالك ديگر هم كه نوكر آقاي كارتر نيستند. آقاي كارتر همچه باد به دماغش افكنده كه خيال مي كند به مجرداينكه يك كلمه گفت ديگر در عالم همه تابع هستند. خير، اشتباه مي فرمايند؛ و ايشان در رياست جمهورشان راجع به اين قضيه ايران شكست خواهند خورد و بايد تجديدنظر بكنند»
يا درجايي ديگر حضرت امام خميني(ره) مي فرمايند: «بايد محكم بايستيم و خودمان را براي مقابله با مشكلات احتمالي آينده مهيا كنيم/ توقع اين را نداشته باشيم كه هرچه مي خواهيم، در خانه ما حاضر باشد» همچنين تاكيد مي كنند: «مي خواهند ايران را به سازش و تسليم بكشند/ از سختي ها نبايد هراس داشته باشيم. آيا پيغمبر اكرم در مقابل سختي ها عقب نشيني كردند؟ آيا حاضر به تسليم و سازش شدند؟/ بايد بايستيم و مقاومت كنيم»
تكرار تاريخ و تاسي رهبري از امام راحل در مسئله «مقاومت»
 امام (ره): اگر كشتيشان را بياورند ما نبايد بترسيم
حضرت امام در سخناني در برابر هياهوها و آرايش جنگي دشمن و ناوهاي آنها در خليج فارس مي فرمايند: «آن ها هميشه بنايشان اين است كه ارعاب كنند بترسانند. كشتيشان را بياورند در آب هاي خليج فارس! نمي خواهند عمل كنند، مي خواهند ما را بترسانند، ما نبايد بترسيم، بايد متحول بشويم از اين غربيت به شرقيت، يعني خودمان را بشناسيم؛ بدانيم ما خودمان چه كاره ايم. زندگي ما چه جور بايد باشد؛ وضع ما چه جور بايد باشد. نمي گويم علوم غرب را و علوم شرق را قبول نكنيم. نه خير، بايد اين ها را قبول بكنيم؛ اما نبايد خودمان را ببازيم؛ خودمان را هيچ حساب بكنيم
همان وضعيت و شرايطي كه اكنون در حوزه سياست خارجي شاهد آنيم و همان مواجهه اي كه رهبر معظم انقلاب در برابر آنها تبيين فرمودند در حال تكرار شدن است. مقام معظم رهبري در ديدار اخير خود با مسئولان نظام در تاريخ 24/2/98 فرمودند: «گزينه قطعي ملت ايران مقاومت در مقابل آمريكا است و در اين رويارويي، در اين مقاومت، او وادار خواهد شد به عقب نشيني
معظم له در اين ديدار فرمودند: «من همين جا اين را عرض بكنم: هيچ كس از هيبت ظاهري آمريكا نبايد بترسد. هيچ كس؛ يعني اين واقعا خيلي خطا است. آدم احساس مي كند بعضي ها از اين هيبت ظاهري و تشر و هياهو و مانند اين ها جا مي زنند و وحشت مي كنند؛ ترس از اين هيبت ظاهري غلط است... نه از آنها بايد ترسيد، نه از ثروت اين قارون هاي خليج فارس
نكته قابل تامل ديگر آنكه در كوران مبارزات دهه هاي 50 و دهه 60، مواضع و تصميم گيري هاي امام خميني(ره) همگي توام با روحيه انقلابي و تاكيد بر عدم سازش بوده است. حضرت امام در 10 سال رهبري شان اگرچه شخصي موي محسن سفيده كرده بودند اما مواضع انقلابي شان همچنان پابرجا بود و حتي مي توان ظهور و بروز روحيه انقلابي ايشان در تصميم گيري هايي مانند پيام منشور روحانيت و حتي پيام قطعنامه دوچندان شده بود.
چنين روحيه اي انقلابي را نيز بارها در مواضع و بيانات رهبر معظم انقلاب ديده ايم آنچنانكه كه معظم له در تاريخ 3/6/95 تاكيد كرده اند: «روحيه انقلابي و ديني مردم، يكي از عناصر اصلي حفظ امنيت كشور است و بايد حفظ بشود
يا آنكه در 12/8/95 فرمودند: «معناي روحيه انقلابي اين است كه يك انسان انقلابي، شجاعت دارد، اهل اقدام و عمل است، ابتكار مي ورزد، بن بست شكني مي كند، گره گشايي مي كند؛ از چيزي نمي ترسد، به آينده اميدوار است، به اميد خدا به سمت آينده روشن حركت مي كند
اصول امام خميني (ره) تاريخ مصرف ندارند
پر واضح است كه شاكله نظري و معرفتي امام خميني (ره) به دليل برخورداري از مبناي علمي و اسلامي هرگز تاريخ مصرف نداشته و نخواهد داشت و اساسا رمز بقاي انديشه هاي امام راحل، ريشه داري آنها در قرآن، روايات اسلامي و مباني علمي فقهي است چه آنكه هنوز كه هنوز است راهكارهاي قرآني نقشه راه خوبي در برابر مشكلات و دشمنان ملت و نظام اسلامي است.
مثلا ايشان در خردادماه 58 كه هنوز چند ماهي از پيروزي انقلاب اسلامي نگذشته است در يكي از سخنراني هايشان، امت اسلامي را با ادبياتي كه تاكيد بر دستورات الهي دارد، به مقاومت فرامي خوانند: «در سوره «شورا» امر شده است كه پيغمبر استقامت كند. در سوره «هود» امر شده است پيغمبر و امت استقامت كنند. استقامت امت را هم در سوره «هود» خواسته است خداي تبارك وتعالي...؛ كه پيغمبر مي فرمايد كه مرا پير كرد اين آيه؛ براي اينكه امر مشكل مهمي است. قيام براي خدا و استقامت دنبال آن قيام. در وصيت خدا به وسيله پيغمبر براي امت؛ اين است كه قيام كنيد براي خدا، يكي يكي قيام كنيد، جمع قيام كنيد؛ لكن قيام براي خدا. در اين آيه است كه استقامت كنيد. ج 7- ص 493 و 494)
حضرت امام خميني (ره) كه انديشه سياسي اش را بايد در مباني ديني جست وجو كرد، به دليل تسلط بر فقه، عرفان و فلسفه اسلامي، مجتهد جامع الشرايط و رهبر فكري و سياسي بودند كه توانستند خود را با مقتضيات زمان مطابقت داده و با معماري نظام جمهوري اسلامي، مانيفست حاكميتي حضرت رسول (ص) را احيا كنند؛ مانيفستي كه در طول 1400 سال گذشته زنده بود ولي نظام سازي و پياده سازي آن در قد و قواره حكومت مردمي و ديني (جمهوري اسلامي) براي اولين بار و توسط امام خميني (ره) طراحي و محقق شد.
از سوي ديگر اصول سياسي امام خميني (ره) همچنان هم براي حل مشكلات امروزي و اساسا در طول تاريخ بشريت كاربردي اساسي داشته و مي تواند فراروي حاكمان دنيا قرار گيرد. زماني كه توماس هابز انگليسي در لوياتان از پادشاهي مطلقه گفت و يا جان لاك در قانون نويسي آمريكا، مرد دانا خوانده شد و مورد ستايش قرار گرفت، كسي فكر نمي كرد كه روزي دوباره ابراهيم بت شكني با تسخير دل ها بيايد و هيمنه نظام هاي كهنه پادشاهي را در هم بپيچد. ناگفته نماند كه از نظر دكترين علوم سياسي، برخي نظام هاي پادشاهي در عضر حاضر كه در تقسيمات رايج علوم سياسي جزو بدترين و بدقواره ترين نظام ها هستند در حال سير قهقرايي و رو به افول و سقوط هستند.
بروس ريدل، مدير «پروژه اطلاعات» موسسه بروكينگز آمريكا كه همزمان با وقوع انقلاب اسلامي در بخش ايران سازمان سيا مشغول به كار شد، در نشست انديشكده «بروكينگز» گفته است: «زماني كه انقلاب رخ داد، دولتمردان و كارشناسان امر در واشنگتن اطمينان داشتند كه دوامي نخواهد داشت و مي گفتند اين افراد بلد نيستند كشور را اداره كنند. چگونه تعدادي آيت الله مي توانند عملا اداره كننده يك كشور باشند؟ اما ما در سازمان سيا مي گفتيم اين ها را دست كم نگيريد، زيرك تر از آن هستند كه تصور مي كنيد. اين ايران است كه بيش از هر كشور ديگري در عراق اعمال نفوذ مي كند، رژيم بشار اسد در سوريه را نجات داده و با حمايت حزب الله، كشور لبنان را اداره مي كند. ايران و متحد آن يعني حوثي هاي يمن كنترل بخش اعظم شمال يمن را در دست دارند»

وي گفته است: «اگر بخواهيم به قضاوت بنشينيم، بايد بگوييم ما به ربع آخر بازي رسيده ايم و ايران به مراتب، به مراتب و به مراتب جلوتر است