چرا مردم
«زود از کوره در می روند؟»؛روان شناسان پاسخ می دهند18خرداد-98
هنگامی که
عملکرذ 40 سال رژیم ولایت فقیه تخم نفرت وکینه ورزی و دشمن ورزی ناشی از جنگ و
ترور وسرکوب و ضرب وشتم و زندان وشلاق و اعدام و قطع اندام و سنگسار و خشم وکینه
کاشته شده باشد وتفریح وتفنن مردم گوش دادن به روضه و نوحه مداحی وتعزیه و شرکت
درمراسم استخوان پوسیده جنگ خانمانسوز چرخانی و تماشای شلاق زدن و سنگسار و دارزدن
های خیابانی و تحقیر وضرب وشتم جوانان ناراضی با اتهام افراد شرور ومبارزه بابی
حجابی وهمراه بااسیدپاشیدن موتورسوران بسیجی برسر وروی زنان ودختران شده باشد و
این سیاست مکمل عدم اشتغال وتورم وگرانی وفقر و طلاق و اعتیاد وکلیه وتن واندام
ونوزاد فروشی وکودکان کارخیابانی وکارتون وگورخوابی شده باشد . مشخص است که خنده
نوبر وکاسه صبرو تحمل مردم کم شده وبه زودی از کوره به در می روند وعصبی و با هم
دیگر گلاویز می شوندو....
آستانه تحمل و تاب آوری مردم پایین آمده
و با کوچکترین جرقه از کوره درمی روند و درگیری کلامی و رفتاری شکل می گیرد. روان
شناسان علل ایجاد منازعات فردی در اجتماع و خانواده را تشریح کردند.
گروه سلامت خبرگزاری فارس -محمد تاجیک:هوا گرم
است و چند نفری عرقریزان پشت صف ایستگاه اتوبوس ایستادهاند که بعد از چند دقیقه
سرو کله دود گرفته اتوبوس پیدا می شود.
در این زمان یکی بیمقدمه و بدون توجه
به افراد در صف ایستاده خود را به جلوی صف میرساند و سعی میکند وارد اتوبوس شود
که یک دفعه مرد میانسالی با عصبانیت از میان صف فریاد میکشد «آقا چه کار میکنی؟!»
نیامده رفتی سر صف! مرد توجهی نمیکند و پای خود را روی پلکان اول اتوبوس که میگذارد
یکی از پشتسر یقه پیراهن او را میگیرد و در یک چشم به هم زدن با هم درگیر شده و
حرفهای زشت یکی پس از دیگری ردوبدل میشود.
پرده دوم: خانم عصبانی و در حالی
که چهرهاش سرخگون شده بر سر آقا فریاد میزند که «حالا وقت آمدن است؟!» اگر میخواستی
خانه فامیل خودت هم بروی این موقع میرفتی؟! مگر چند بار تذکر ندادم که امشب باید
زودتر به خانه بیایی تا سر موقع به مهمانی خواهرم برویم؟! مرد که خسته و ناراحت
است میگوید: «حالا مگر چه شده؟! فکر کن زود رفتیم، چه چیزی گیرمان میآید؟! که در
این زمان زن با عصبانیت و بلند بلند جواب میدهد: «پس معلوم است که از اول قصد داشتید دیر بیایی که
نتوانم زودتر به خانه خواهرم بروم!» خلاصه بگو مگوها بالا میگیرد و دخترک خانه در
حالی که کنار میز ناهار خوری ایستاده هاج و واج آنها
را نگاه می کند گریهکنان فریاد میزند «تو رو
به خدا دعوا نکنید!» ...
بله! اینها تنها دو نمونه از هزاران
برخورد کلامی و رفتاری است که هر روز در جامعه و خانوادهها رقم میخورد و انگار
روز به روز حوصله و کاسه صبرمان کمتر میشود و آستانه تحملمان پایین تر می آید.
در کوچکترین اظهارنظر یا رفتاری
خارج از سلیقه و نظرمان از کوره در میرویم به اصطلاح مقابل یکدیگر گارد می
گیریم.این واقعیتی غیرقابل انکار است
که هر روز میتوان به وضوح در نقاط مختلف و موقعیتهای گوناگون مشاهده کرد.
برای بررسی و واکاوی علل پایین آمدن
آستانه تحمل و تابآوری افراد در جامعه و خانوادهها، پای صحبت سه تن از روان
شناسان نشستیم تا به تحلیل این موضوع بپردازیم.
مریم رامشت، روان شناس در پاسخ به این
پرسش که «چرا آستانه تحمل و تابآوری افراد در جامعه و
خانوادهها پایین آمده است؟»، اظهار داشت: دلیل این
موضوع متعدد است و به شرایط خانوادگی و محل رشد افراد بستگی دارد؛ اینکه پدر و
مادری پرخاشگر بودهاند و فرد در شرایط پرالتهاب بزرگ شده است.
وی ادامه داد: گاهی اوقات افرادی بیشفعالی
داشتند، تنبیه شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند که این نیز میتواند آستانه
تحمل فرد را پایین آورد؛ ضمن اینکه استرسهای محیطی نیز میتواند سبب ایجاد
پرخاشگری و پایین آمدن تحمل افراد شود.
*افراد مذهبی آستانه تحمل بالاتری دارند
این روان شناس افزود: در تعالیم اسلامی
به ما توصیه شده است که صبر و شکیبایی داشته باشیم و این بسیار خوب است. تحقیقاتی
صورت گرفته و دیده شده افرادی که مذهبی هستند آستانه تحمل و مقاومت بالاتری داشته
و تابآوری بیشتری دارند اما در بعضی اوقات همین افراد نیز در چنین شرایطی عکسالعمل نشان میدهند.
وی اضافه کرد: وقتی ما احساس میکنیم
شرایط محیطی، اقتصادی و اجتماعی پاسخگوی نیاز ما نیست، آستانه تحمل ما پایین آمده
و تحریکپذیری ما بالاتر میرود.
*مهارت های زندگی را جدی نمی گیریم
رامشت یادآور شد: ترافیک، آلودگی هوا و
موارد ذکر شده دیگر که در بالا به آن اشاره کردم همگی باعث کاهش تحمل افراد میشود.
باید این نکته را افزود که متأسفانه در جامعه مهارتهای زندگی را جدی نمیگیریم؛
راههایی که میتواند قدرت انطباق شرایط دشوار فرد را بالا ببرد.ما توانایی حل مسأله
را به افراد جامعه آموزش نمیدهیم تا در شرایط دشوار مانند ترافیک، آلودگی صوتی و
غیره قدرت انطباق خود را افزایش دهند.
این روان شناس خاطرنشان کرد: ما توانایی
حل مسأله نداریم؛ ممکن است بین زن و شوهر اختلافی پیش بیاید در این حالت همیشه
خانم یا آقا میخواهد فاتح و برنده باشد و ما میخواهیم به هر قیمتی طرف مقابل را
شکست دهیم و همین باعث میشود رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگری داشته باشیم که در
نهایت باعث پایین آمدن آستانه مقاومت میشود.
*رفتارهای هیجانی و آنی زیاد شده است
وی با اشاره به راهکارهای مقابله با این
موضوع، بیان داشت: باید بعضی اوقات از برخی مسائل بگذریم و نباید لحظهای تصمیم
بگیریم اکنون رفتارهای آنی و هیجانی در جامعه زیاد شده، افراد به اصطلاح زود جوش
میآورند و میجنگند و در بعضی مواقع درگیری ایجاد میشود. اینکه ما در آن لحظه
عکسالعمل تندی نشان ندهیم، خود یک مهارت است.
رامشت تصریح کرد: حال چه میشود که فردی
یک قاتل میشود که باید پاسخ داد قرار گرفتن در یک شرایط دشوار و شرایطی که فرد
احساس میکند تحت فشار است و ممکن است حقوقش ضایع شود و ضرر و زیان زیادی متحمل
شود؛ در چنین شرایطی او احساس میکند دیگر قادر نیست از آن شرایط خارج شود و در
نهایت دست به خشونت میزند.
* در دشوارترین حالت هم خشونت ابزار نهایی
نیست
این روان شناس متذکر شد: در حالی که ما
باید به افراد آموزش دهیم که در دشوارترین شرایط نیز ابزار نهایی خشونت نیست اما
باید قبول کنیم اگر اشتباهی کردیم و قرار است این اشتباه گریبان ما را بگیرد، خب
در این حالت بهتر است بگیرد اما خشونت نکنید. گاهی اوقات نمیخواهیم وقتی خطایی
کردیم مسؤولیت آن را بر عهده بگیریم و فقط دنبال خشونت میرویم.
محمدرضا شرفی، روان شناس نیز در پاسخ به
این پرسش که «چرا آستانه تحمل و تابآوری افراد در روابط
بین فردی و اجتماعی کاهش پیدا کرده است؟»، اظهار داشت: برای این موضوع چند علت اصلی
را میتوان بیان کرد. اول اینکه وقتی افراد نسبت به هم شناخت مناسبی ندارند و
شرایط روحی، خستگی، آزردگی و فشارهای عصبی آنها برای اطرافیانشان شناخته نشده
باشد، موجب بروز برخورد و بحران در روابط متقابل میشود.
وی ادامه داد: بنابراین وقتی ما شناختمان
را نسبت به افرادی که با آنها زندگی میکنیم مانند محیط خانواده، کار یا تحصیل
گسترش دهیم این موضوع باعث میشود در شرایط دشوار با آنها مراعات کنیم؛ یعنی اگر
احساس کردیم آنها در شرایط خوبی قرار ندارند شرایط را آرامتر کنیم و در یک موقعیت
بهتری مسأله را مطرح کنیم و مطمئن باشیم در این حالت نتیجه بهتری میگیریم.
این روان شناس افزود: مطلب دیگر این است
که معمولاً افرادی که خیلی روابط همدلانه با سایر افراد مانند پدر و مادر و همسر
ندارند مسائل را به اصطلاح در داخل خود میریزند و جایی برای تخلیه هیجانی ندارند؛
در نتیجه بر اثر یک ضربه حتی کوچک نیز یکدفعه دچار خُلق انفجاری میشود و تعادل و
کنترل رفتاری خود را ممکن است از دست بدهند.
*دردو دل کردن باعث آرامش است
وی گفت: باید به نزدیکانمان در زندگی که
از نظر همدلی و رازداری قابل اطمینان هستند اعتماد کنیم و برخی مسائل که از درون
انسان را رنج میدهد را با آنها بازگو کنیم.این موضوع بسیار مؤثر است؛ چرا که از
نظر روانی ما را آرام و سبک میکند و چه بسا موقعیتی برای ارائه طریق در یک مسأله
به ما نشان میدهد.
شرفی متذکر شد: چه بسا وقتی با پدر و
مادر و حتی فرزند بزرگمان مسألهای را مطرح میکنیم از نظر آنها راهحل بهتری
ارائه شود و وقتی موضوع را مطرح میکنیم این موقعیت پیش میآید که آن راهحل بهتر
در اختیار ما قرار گرفته و از یک راه میانبر مسأله را حل کنیم.
این روان شناس اضافه کرد: موضوع سوم این
است ما به سیره اهل بیت و بزرگان را که کظم
غیظ
میکردند و خشم خود را فرو میخواباندند و بروز نمیدادند توجه نمیکنیم. بارها در
سیره نبوی و علوی به پیامبران و امامان ما توهین و ناسزا میگفتند؛ در حالی که
ایشان سکوت میکردند و جواب نمیدادند و حتی برخی مواقع به طرف مقابل هدیه میدادند.
این فرد خجالت میکشید که چرا دشنام داده و در مقابل هدیه گرفته است. بزرگان دین
میخواستند با این رفتار به ما بگویند شما میتوانید با خُلق خوش خود خُلق انفجاری
فرد را کنترل کنید و به جای افزایش دشمنی آن را تبدیل به دوستی کنید.
وی بیان داشت: در قرآن کریم نیز خداوند
در آیهای میفرماید اگر کسی به تو بدی کرد تو با بهترین شیوه برخورد کن چه بسا که
همین رفتار تو و طرف مقابل که قرار است دشمنی به وجود آورد سبب ایجاد دوستی و محبت
میشود.
*با روی خوش نشان دادن به فرد خطاکار
دوستی ایجاد کنیم
شرفی خاطرنشان کرد: بنابراین اگر ما به
جای عکسالعمل و مقابله به مثل سکوت کنیم و جوابی ندهیم و اگر حتی لازم
شد توضیح کوتاهی دهیم، چه بسا یک دشمنی که قرار بوده است شکل گیرد به دوستی پایدار
تبدیل شود، در نتیجه اگر با معارف دین و سیره اهل بیت بیشتر آشنا شویم این موضوع
در زندگی ما جایگاه خوبی خواهد داشت.
*باورهای دینی کاهش پیدا کرده است
نصرالله منصوری یکی دیگر از روان شناسان اظهار
داشت: پایین بودن آستانه تحمل و تابآوری در افراد علل متعددی دارد؛ اول اینکه در
سالهای اخیر باورهای دینی و توجه به آن بین افراد کم شده است؛ در حالی که آنچه میتواند
انسان را بسازد، اخلاق است. مردم اخلاق را اینگونه تعریف میکنند که فردی که
متبسم است و میخندد را خوش اخلاق و کسی که ناراحت است را فردی عصبانی میدانند؛
در حالی که این یک تعریف کوتاهی است.
وی ادامه داد: اخلاق یعنی اینکه تمام
فضیلتها و رذیلتهایی که از انسان ساطع میشود را گویند. پیامبر گرامی اسلام میگوید
من برای تکریم مکارم اخلاق آمدهام و دیگر اینکه ساموئلاسمایل نیز بیان
میکند مقدمه انقلاب تمدنها انحطاط اخلاقی است.
این روان شناس یادآور شد: در جامعه
امروز فضیلتهای اخلاقی کم شده و ریشه آن این است که توجه به قرآن و دستورات
انبیاء بسیار کم شده است. اکنون مسائل اقتصادی و اجتماعی اثر خود را گذاشته است.
امام علی (ع) میفرماید وقتی فقر میآید کفر هم به دنبال آن میآید؛ برای نمونه
انسانی که دو، سه شیفت در روز کار میکند دائم نگران زندگی بوده و حتی فرزند خود
را نمیبیند و فرزندش از پدر به خوبی منتفع نمیشود و چنین مشکلاتی را پدید میآورد.
*باید راههای کنترل خشم را بیاموزیم
منصوری گفت: به ما گفتهاند در زمان
خشمگینی تصمیم نگیرید و در زمان خوشحالی قول ندهید، بپرهیزید از خشمی که اولش
دیوانگی و آخرش پشیمانی است؛ در نتیجه باید راههای کنترل خشم را بیاموزیم؛ البته
فینفسه بعضی از انسانها صبور بوده و برخی از آنها آدمهای عجولی هستند.
*دور شدن از دستورات خدا و مکتب تشییع
یکی از علل کاهش آستانه تحمل
وی با برشمردن اینکه عوامل اقتصادی، دور
شدن از دستورات خدا و مکتب تشییع از جمله مسائل مربوط به پایین آمدن آستانه افراد
در جامعه است، ابراز داشت: اکنون مردم با اتصال به اینترنت و شبکههای مجازی فکر
میکنند بسیار دانا هستند و معتقدند چرا باید از دین و مذهب صحبت کنند؛ البته آنطور
که افراد افراطی دین را معرفی میکنند نیز باعث زده شدن افراد از دستورات الهی میشود.
به تعبیر بنده دین دو کلمه بیشتر نیست؛ بایدها و نبایدها؛ یعنی چیزهایی که باید
انجام دهیم و چیزهایی که باید از آن پرهیز کنیم.
این روانشناس خاطرنشان کرد: از کجا
بفهمیم کاری که انجام میدهیم درست بوده یا نادرست است که در پاسخ به این سؤال
باید گفت اگر دین و عقل آن کار را تأیید کرد کار درست است و اگر آن را رد کرد،
نادرست است؛ حال هر کسی که میخواهد آن را انجام دهد فرقی نمیکند. مکتب یونگ میگوید من
صدها بیمار روانی را معالجه کردهام اما در درون یک نفر هم نیافتم که نیازی به
خداباوری نباشد؛خداباوری یعنی اینکه خود را مسؤول بدانیم نسبت به کاری که انجام میدهیم.
*خود خواه شده ایم
منصوری یادآور شد: باید اینطور فکر
کنیم که اگر بر سر فردی داد زدیم آیا راضی هستیم دیگران نیز این کار را انجام
دهند. باید گفت اکثر مردم ایران مردم نجیبی هستند اما عنصر خودخواهی در ما زیاد
است. هگل در تعریف مردم ایران میگوید فرهنگ مردم ایران همیشه تمدنساز بوده است
که باید گفت این جمله، جملهای واقعاً زیباست اما اکنون این تمدن و اصالت دستخوش
یکسری حوادث شده است.
وی با اشاره به علل قتل همسر نجفی
شهردار اسبق تهران، گفت: در این چند روزه مردم تفسیرهای گوناگونی داشته و نظرات
متعددی ارائه دادند؛ بنابراین ما خیلی جاها میخواهیم بگوییم متخصص هستیم و از همه
چیز سر در میآوریم و اظهارنظر میکنیم، غافل از اینکه آیا این اظهارنظر ما درست
بوده یا نادرست است.
*باید با اشتراکات و شباهتها زندگی کنیم
و با تفاوتها کنار بیاییم
این روان شناس با اشاره به انجام مشاورههای
گوناگون با خانوادهها، افزود: روان شناسی به زن و مرد میگوید باید با اشتراکات
و شباهتها زندگی کنید و با تفاوتها کنار بیایید؛ آنجا که با تفاوتها کنار نمیآییم
و میخواهیم خودمان را فاتح و پیروز میدان کنیم انصاف ما تعطیل میشود و آستانه
تحمل پایین میآید و فکر میکنیم اگر مقابل طرف کوتاه بیاییم به اصطلاح فرد سوار
ما میشود؛ بنابراین حقیقت را کتمان میکنیم.
منصوری بیان داشت: اکنون در یکسری مسائل
در بین خانوادهها اول آتش توسط خودشان شعلهور میشود و خانوادهها به اصطلاح
بنزین روی آتش میریزند؛ بیشترین موضوع مربوط به دخالت خانوادههاست که میخواهند
دختر و پسر خود را فاتح میدان قلمداد کنند.
*اکثر ما هنر خوب گوش دادن نداریم
وی ادامه داد: بحثی در روانشناسی داریم
که بیان میکند بین انسان و آدم تفاوت وجود دارد و تفاوت این دو این است که آدمها
میشنوند و انسانها گوش میدهند؛ باید گفت اکثر ما هنر خوب گوش دادن نداریم و
آستانه تحمل ما پایین آمده است
این روان شناس دور شدن از اعتقادات و
فرهنگ اصیل ایرانی، وجود مسائل اقتصادی، توجه نکردن به اشتراکات و کنار نیامدن با
تفاوتها و دخالت عوامل خارجی مانند خانوادهها در رفتار زناشویی را از جمله عوامل
تشکیل عصبانیت و پایین آمدن آستانه تحمل افراد برشمرد.
به گزارش فارس،باید قبول کنیم که نقش
مشکلات و مسائل اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی در ایجاد تنش و برخورد های خشن کلامی و
رفتاری بسیار مهم و تعیین کننده است؛چراکه دل مشغولی های ذهنی و آشفتگی فکری در
جامعه همراه با استرس و فشارهای عصبی و محیطی باعث می شود که افراد از آرامش روح و
روان برخوردار نبوده و سوء ظن و افکار منفی جای حسن ظن و نگاه مثبت بین فردی را
بگیرد و باعث اصطکاک و برخورد شود.
در این میان آموزش مهارت های زندگی و
خود مراقبتی جسمی و روحی به افراد نقش موثری در بهبود روابط بین فردی و تعامل
مناسب با یکدیگر دارد و ضرورت تدوین و ارائه این آموزش ها به اقشار مختلف جامعه
بسیار محسوس است.