تندروها می‌خواهند از نمد مشکلات برای خود کلاه ببافند


چرا این تندروهای فرصت طلب آتش به اختیار معرفی نمی شوند تا  شناسایی ومنزوی  گردند؟
تندروها می‌خواهند از نمد مشکلات برای خود کلاه ببافند
تهران- ایرنا- قنبری به همدلی می‌گوید: چند وقتی است که ما شاهد این هستیم یک طیفی تحت عنوان دلواپس که شامل تندروهای طیف راست هستند، تلاش می‌کنند از اوضاع اقتصادی کنونی که دست پخت خودشان است، در راستای انتخابات مجلس آینده سوءاستفاده سیاسی و تبلیغاتی کنند، به دنبال این هستند که تمام کاسه‌کوزه‌ها را سر دولت خرد کنند و از نمد این نابسامانی‌های اقتصادی برای خودشان کلاهی ببافند.
روزنامه همدلی در گفت و گو با داریوش قنبری، نماینده اسبق (دوره هشتم) مجلس شورای اسلامی، آورده استدو روز پیش حسن روحانی سخنانی ایراد کرد که واکنش‌های زیادی در محافل سیاسی به دنبال داشت و بعضا هم جنجال‌برانگیز شد. رئیس‌جمهور گفته بود: «برخی‌ها خطاب به دولت دوازدهم می‌گویند چرا عین قول‌هایی را که اول دولت دادید، نمی‌توانید عمل کنید؛ ما در شرایط صلح آن قول‌ها را داده بودیم و بعد وارد شرایط جنگ شدیم و این جنگ را هم ما انتخاب و شروع نکرده و حتی بهانه را هم ما به دست دشمنان ندادیم.» در ارتباط با این موضوع با داریوش قنبری، تحلیل‌گر و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به تحلیل صحبت‌های رئیس‌جمهوری پرداختیم. قنبری به همدلی می‌گوید: چند وقتی است که ما شاهد این هستیم یک طیفی تحت عنوان دلواپس که شامل تندروهای طیف راست هستند، تلاش می‌کنند از اوضاع اقتصادی کنونی که دست پخت خودشان است، در راستای انتخابات مجلس آینده سوءاستفاده سیاسی و تبلیغاتی کنند، به دنبال این هستند که تمام کاسه‌کوزه‌ها را سر دولت خرد کنند و از نمد این نابسامانی‌های اقتصادی برای خودشان کلاهی ببافند و با دست‌آویز قرار دادن مشکلات اقتصادی مردم نتیجه انتخابات را به نفع خودشان تمام کنند.
او اظهار می‌کند: اما این طیف نمی‌توانند مسئولیت خودشان را در ارتباط با این مسائل اقتصادی و اتفاقاتی که در عرصه اقتصادی افتاده است منکر شوند. در ارتباط با آنچه که مربوط به دولت است آنها مدام این را تبلیغ می‌کنند که آقای روحانی وعده‌هایی داده که تحقق پیدا نکرده است. ببینید واقعیت قضایا آقای روحانی درست گفته‌اند. یعنی مسائلی که او عنوان کرده بود و وعده داده بود در شرایطی بود که برجام داشت به نتیجه می‌رسید و به نتایجی دست یافته بودیم. کسی هم فکر نمی‌کرد که تلاش‌های برخی دلواپسان داخلی و همین طور دشمن خارجی در راستای شکست برجام به نتیجه برسد، اما بدشانسی دولت روحانی و در مجموع ملت ایران این بود که تلاش دلواپسان داخلی برای به شکست کشیدن برجام و همین طور دشمن خارجی با هم، همسو شد و خواست و آرزوی اینها به واقعیت رسید و عملا می‌شود گفت، دولت با تحریم‌های جدید زمین‌گیر شد.
برجام داشت نتیجه می‌داد
قنبری می‌گوید: برنامه‌هایی که دولت در عرصه اقتصاد داشت با فروریختن برجام در کل به‌هم ریخت و در ادامه اقتصاد کشور به بحران رسید. یقینا کسی که اقتصاد ایران را بشناسد می‌داند که این اقتصاد چه ساختاری دارد. ما نمی‌توانیم این ساختار را یک شبه تغییر بدهیم. حدود یک قرن است که این ساختار اقتصادی ریشه دوانده و تداوم پیدا کرده است. این اقتصاد بر مبنای یک اقتصاد تک‌محصولی استوار است؛ به این معنا ما نفت را می‌فروشیم و با درآمد آن کشور را اداره می‌کنیم. اداره کردن این کشور در صورتی که نفت آن فروش برود ساده است، فروش هم نرود این کشور به راحتی اداره نمی‌شود؛ نه اینکه قابلیت اداره شدن را نداشته باشد.
او توضیح می‌دهد: در حال حاضر اقتصاد ما شبیه وضعیت یک کارمندی است که سه میلیون تومان حقوق می‌گرفته اما یکدفعه این سه میلیون تومان، به یک میلیون تومان کاهش پیدا می‌کند. قطعا اقتصاد این خانواده‌ که یک کارمند در راس آن است دیگر مانند گذشته نمی‌تواند بچرخد. این کارمند دیگر نمی‌تواند از پس هزینه‌های این خانواده بربیاید. اگر این خانواده قبلا تفریح و سفر می‌رفت، حالا دیگر نمی‌تواند برود. اگر سالی چند بار کفش و لباس خریده‌اند حالا دیگر نمی‌توانند بخرند. حتی در خوردوخوراک هم با مشکلاتی مواجه می‌شوند. دقیقا همین وضعیت را می‌توانید تسری بدهید به وضعیت اقتصادی ایران. اقتصاد در چنین وضعی، درست مانند کارمندی است که حقوق می‌گیرد و با آن حقوق خانواده‌اش را اداره می‌کند. در حال حاضر در نتیجه تحریم‌ها درآمدهای دولت کاهش یافته است. این ساختاری است که کشور دارد و از دولت‌های قبلی برای آقای روحانی به ارث رسیده است.
به وضعیت پیش از برجام برگشتیم
این فعال سیاسی می‌افزاید: روحانی با کلید زدن برجام یک گشایشی ایجاد کرد و در نتیجه آن همه امیدوار بودیم که وضعیت اقتصادی ما متحول بشود. تا حدودی اتفاقات خوبی افتاد و ما شاهد این بودیم که رشد منفی اقتصادی ما مثبت شد. ثبات نسبی اقتصادی ایجاد شد. در ۱۰۰ روز اول دولت روحانی وضعیت اقتصادی تثبیت شد و دلار در همان سه هزار و ۳۰۰ باقی ماند و عملا یک مبلغی از زمانی که دولت قبلی سرکار بود، کاهش پیدا کرد. در دوران احمدی‌نژاد دلار تا چهار هزار تومان رفت. در سایه اقداماتی که آقای روحانی در پیشبرد سیاست خارجی انجام داد و به نتیجه رسیدن برجام ما شاهد کاهش نسبی قیمت دلار بودیم و اقتصاد کشور داشت ثبات پیدا می‌کرد. اما اتفاقاتی که در نتیجه کارشکنی دلواپسان داخلی و دشمنان خارجی شکل گرفت، اوضاع را دگرگون کرد و به وضعیت پیش از برجام برگشتیم.
روحانی راه درستی را رفت
قنبری به این نکته هم اشاره می‌کند که وضعیت پیشابرجام هم وضعیت مطلوبی نبود. مردم اگر دلایل رای دادن به روحانی را مرور کنند معلوم می‌شود که دلیل آن به سیاست‌های آقای احمدی‌نژاد برمی‌گردد که این وضعیت میراث او بود. او بود که با اقداماتش اجازه داد چنین تحریم فلج کننده‌ای علیه ملت ایران وضع شود و شاهد چندین قطعنامه تحریمی شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران بودیم که اقتصاد ایران را فلج کرد. مردم با این امید که آقای روحانی می‌آید و گشایشی ایجاد می‌کند به او رای دادند. حالا بعضی‌ها تحلیل می‌کنند و می‌گویند آقای روحانی تمام تخم مرغ‌هایش را در چهار سال اول در سبد برجام گذاشت. حال سوال این است که روحانی غیر از برجام چه کاری می‌توانست انجام دهد؟ برای یک اقتصاد رانتی و نفتی که اینگونه گرفتار تحریم‌ها شده است، اولین کاری که باید برایش انجام شود، رفع این تحریم‌ها بود. آن هم از طریق سیاست خارجی. روحانی راه درستی را رفت. برجام داشت اقتصاد کشور را به سمت مناسبی هدایت می‌کرد اما متاسفانه اتقافات دیگری رخ داد.