طب سنتی؛
واقعیت امروز یا افسانه دیروز؟ 10-بهمن-98
سازمان بهداشت جهانی درباره طب سنتی چه
موضعی دارد؟ وضعیت طب سنتی در جهان - از چین تا آمریکا - چگونه است؟ چرا جامعه ما
در قبال طب سنتی و مدرن، دچار دوگانگی شده است؟ برای درمان بیماری ها به کدام یک
از دو طب سنتی و مدرن اعتماد کنیم؟
به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «این
روزها و بعد از سوزاندن تأسف بار کتاب مرجع پزشکی "هاریسون" بحث های
مرتبط با طب سنتی، بسیار داغ شده است. به این بهانه می خواهیم ببینیم که طب سنتی
خوب است یا خیر؟ علم است یا کلاهبرداری؟ مفید است یا مضر یا بی فایده؟
قبل از هر چیز یک نکته را تصریح می
کنیم: ما در این مطلب، راجع به طب سنتی صحبت می کنیم نه درباره کسانی در این رشته
کار می کنند. همچنین، طب اسلامی را نیز همان طب سنتی قلمداد می کنیم.
برای این که مطلب طولانی نشود، آن را در
چند بند خلاصه می کنیم:
قرنها درمان
طب سنتی، در طول قرن های متمادی، انسان
های زیادی را با موفقیت درمان کرده است. بیهوده نیست که کتاب "قانون"
بوعلی سینا به مدت ۷۰۰ سال، کتاب مرجع پزشکی جهان بوده و در دانشگاه های اروپا نیز
تدریس می شده است. اگر طب سنتی، کارایی نداشت، قطعاً در گذر زمان از بین می رفت
ولی واقعیت این است که همین امروز هم افراد زیادی با روش های طب سنتی درمان شده اند.
احتمالاً هر کدام از ما نیز افرادی را سراغ داریم که با روش ها و داروهای طب سنتی
درمان شده اند. با این حال، نباید در کارایی طب سنتی اغراق کرد و آن را معجزه وار
درمانگر همه دردها و بیماری ها دانست. طب سنتی برای بسیاری از بیماری ها، درمان
دارد و برای بسیاری از بیماری ها نیز راهکاری ندارد. از طب سنتی باید در حد و
اندازه خودش انتظار داشت و از پزشکی مدرن نیز البته همین طور.
طب سنتی و سازمان بهداشت جهانی
بر خلاف تصورات عمومی که طب سنتی را یک
موضوع منسوخ می دانند، سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، طب سنتی ملل مختلف را به رسمیت می شناسد و
در سال های اخیر کشورها را به توسعه طب سنتی خود و ترویج "آموزه های تأیید
شده" آن حتی در سطح جهانی تشویق می کند. دکتر مارگارت چان مدیر کل سازمان
جهانی بهداشت در همایشی در فوریه ۲۰۱۳ تاکید کرد که "طب سنتی در موارد تایید
شده از جهت کیفیت، ایمنی و اثر بخشی، برای دستیابی به شعار و هدف دسترسی همه مردم
به مراقبت های بهداشتی کمک کننده و راهی برای مقابله با افزایش بیماری های غیر
واگیر مزمن است."
سازمان بهداشت جهانی، همچنین استراتژی
مشخصی برای طب سنتی تدوین کرده است و بنا دارد سهم طب سنتی در بهداشت، پیشگیری و
درمان را در جهان افزایش دهد.
بر اساس این استراتژی سازمان بهداشت
جهانی، کشورهای عضو را تشویق می کند که طب سنتی کشور خود را به عنوان بخش مهمی از
نظام سلامت کشورشان به رسمیت بشناسند و علوم مرتبط با طب سنتی خود را با دیگر
کشورها به اشتراک بگذارند کما این که چین هم اکنون طب سوزنی خود را در بیش از ۱۰۰
کشور جهان توسعه داده است. در وزارت بهداشت ایران نیز "دفتر طب ایرانی"
تشکیل شده است که در این باره با سازمان بهداشت جهانی همکاری می کند.
لزوم ساماندهی طب سنتی
در ایران هر کسی به خود اجازه میدهد که
بدون داشتن دانش کافی از طب و صرفاً با خواندن چند کتاب یا طی یک دوره چند روزه،
ادعای طبابت سنتی کند. این در حالی است که تجربه کشورهایی که طب سنتی در آنها قدمت
بیشتری دارد، نشان می دهد که هر چه این عرصه نظام مندتر باشد، خروجی بهتری دارد.
به عنوان مثال در هنگ کنگ و چین - دارای
یکی از قدیمی ترین طب های سنتی جهان با هزاران سال سابقه - هر کس که بخواهد به
عنوان درمانگر طب سنتی فعالیت داشته باشد باید با دارا بودن مدرک کارشناسی، دوره
های آموزشی مفصلی طی کند، امتحان دهد و از انجمن پزشکان طب چینی مجوز بگیرد. این
مجوز، تنها سه سال اعتبار دارد و بعد از آن نیز برای تمدید، باید دوره های آموزشی
لازم را طی کند و آزمون دهد.
در ایران نیز دانشکده طب سنتی ایجاد شده
و پزشکان می توانند تخصص خود را در رشته طب سنتی بگیرند. با این حال، هنوز برای
افراد پرشمار غیر پزشکی که در این زمینه فعالیت دارند، ساز و کار مشخصی وجود ندارد.
وضعیت در جهان چگونه است؟
بر اساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی،
بیش از ۲۵۰ هزار درمانگر در ژاپن در زمینه طب سنتی ژاپنی (کامپو، موکسا، ماساژ
درمانی، فتیله گذاری، جودو درمانی و ... ) فعال هستند و ۸۴ درصد از پزشکان ژاپنی
از رویکرد "کامپو" که مبتنی بر گیاه درمانی است، استفاده می کنند؛
سازمان های بیمه نیز بخش عمده ای از خدمات طب سنتی را تحت پوشش دارند.
در چین نیز ده ها هزار موسسه رسمی خدمات
طب سنتی فعالیت دارند و ۹۱ درصد بیمارستان ها دارای بخش طب سنتی اند.
در کره جنوبی پزشکان طب سنتی مجوز ارائه
خدمات طب سنتی کره را در بیمارستانها و درمانگاه های دولتی و خصوصی دارند و بیمه
نیز آنها را تحت پوشش قرار می دهد.
در سوئیس نیز از سال ۱۹۹۱ برخی خدمات طب
سنتی مانند گیاه درمانی به رسمیت شناخته شده اند و دولت سوئیس، یک برنامه ملی برای
سنجش اثر روش های طب سنتی و استفاده از آن در نظام سلامت اش تدوین کرده است. در
سایر کشورها نیز مانند آمریکا، گردش مالی استفاده از خدمات درمانی طب سنتی رو به
افزایش است.
نتیجه گیری
طب سنتی (اعم از ایرانی، چینی، ژاپنی،
کره ای، یونانی، عربی و ...) بخشی از میراث بشری است که با پزشکی نوین هدف مشترکی
دارد و آن "توسعه بهداشت و درمان" است. بنابر این هر جا که این هدف محقق
شود، باید تقویت اش کرد و هر جا که ثابت شود فلان فرمول پزشکی (اعم از سنتی و
مدرن) ناکارآمد است، آن را باید کنار گذاشت.
بخش های تأیید شده طب سنتی را باید
تقویت کرد چرا که روش های درمانی و داروهای آن، سازگاری بیشتری با بدن انسان دارند
تا داروهای شیمیایی. وانگهی، اتکاء صرف به طب سنتی و نفی دستاوردهای درخشان طب
مدرن، قطعاً حماقت است و افراد زیادی تا کنون به خاطر باور بیش از حد به طب سنتی و
رویگردانی از پزشکی جدید، جان خود را از دست داده اند. بر عکس اش نیز صادق است و
بسیاری از افراد خود را از خدمات که طب سنتی در اختیارشان می دهد محروم می کنند و
متضرر می شود.
علت اش نیز این است که نگاه به این دو
طب در جامعه ما، "شبه ایدئولوژیک" شده است و عده ای بدون داشتن دلیل
علمی، کل طب سنتی را انکار می کنند و گروهی نیز به آن بسان امری مقدس می نگرند.
جمعی نیز بدون داشتن مطالعه و دانش، پزشکی نوین را آماج انواع اتهامات قرار می
دهند و فراموش می کنند که بارها و بارها از همین طریق مداوا شده اند یا دستاوردهای
بی نظیری چون واکسیناسیون و ریشه کن شدن بیماری هایی چون فلج اطفال، مرهون دانش
پزشکی روز است.
البته عملکرد طبیبان سنتی و پزشکان جدید
نیز در شکل گیری این دوگانه مؤثر است و پارادایم های ذهنی جامعه را سمت و سو داده
است.
نگاه متعصبانه را کنار بگذاریم و از
خدمات تأیید شده هر دو طب (سنتی و مدرن) برای سلامتی و درمان مان استفاده کنیم و
صد البته که باید مراقب باشیم در دام شیادها و مدعیان نیفتیم که بسیارند!