شب
حادثه در اتاق خوابیده بودم که ناگهان صدای مار شنیدم و وقتی به اتاق رفتم، دیدم
مارها روی سر و صورت همسرم هستند. اول سعی کردم آنها را کنار بزنم، اما موفق
نشدم و بعد یک خنجر برداشتم و با خنجر مارها را زدم، اما هرچه میزدم فایده
نداشت. یکی را میزدم، یکی دیگر بلند میشد و من هم به زدن آنها با خنجر ادامه
دادم تا اینکه به خودم آمدم و دیدم زنم را کشتهام.
مردی که پیش از این ادعا کرده بود بهخاطر
اختلاف ناشی از تنگنای مالی همسرش را به قتل رسانده است، با تغییر گفتههایش در
اظهاراتی عجیب ادعا کرد زمان حادثه قصد کشتن مارهایی را داشته که روی سر همسرش
بودند.
به گزارش شرق، این مرد سحرگاه روز هفتم
اردیبهشت همسر ۳۸ سالهاش را کشت و در خانهاش دستگیر شد.
او گفت: وضع مالی خوبی نداشتم. برای
همین اصرار داشتم به شهر خودمان برگردیم، اما زنم قبول نمیکرد و همین موضوع باعث
اختلافات ما شده بود تا اینکه بالاخره او را به قتل رساندم.
متهم دیروز در اظهاراتی جدید گفت: ۱۷
سال قبل ازدواج کردم و بعد از مداوای طولانی بچهدار شدیم. با همسرم اختلافاتی
داشتیم؛ مثلا او قبول نمیکرد به شهرستان برویم، اما انگیزه قتل این نبود. من
نگهبان پارکینگ هستم و ۱۰ روز قبل در محل کارم خواب بودم که احساس کردم دارم خفه
میشوم، بیدار که شدم، متوجه شدم چند مار روی سر و گردنم افتادهاند. آنها را به
سختی کنار زدم. این اتفاق چندبار برایم پیش آمد. شب حادثه در اتاق خوابیده بودم که
ناگهان صدای مار شنیدم و وقتی به اتاق رفتم، دیدم مارها روی سر و صورت همسرم
هستند. اول سعی کردم آنها را کنار بزنم، اما موفق نشدم و بعد یک خنجر برداشتم و
با خنجر مارها را زدم، اما هرچه میزدم فایده نداشت. یکی را میزدم، یکی دیگر
بلند میشد و من هم به زدن آنها با خنجر ادامه دادم تا اینکه به خودم آمدم و دیدم
زنم را کشتهام.
متهم ادامه داد: بعد از این اتفاق
ترسیدم و به ۱۱۰ زنگ زدم. گفتم از خانهام سرقت شده است، اما، چون ترسیده بودم نمیدانستم
چه کنم و وسط مکالمه تلفن را قطع کردم، بعد از آن لباسهایم را درآوردم و همراه
خنجر در بیابان جلوی خانهمان انداختم و دوباره به منزل برگشتم. وقتی که زنم را میکشتم،
دخترم بیدار شده بود و گریه میکرد. هنگامی که برگشتم، او هنوز بالای جسد همسرم
گریه و دادوبیداد میکرد که همسایهها متوجه شدند و پلیس را خبر کردند.
بنا بر این گزارش، متهم درحالحاضر در
بازداشت است و تحقیقات از او ادامه دارد.