نگاه بازجویانه اوین نامه به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای جناح رقیب مغلوب

 نگاه بازجویانه اویننامه  کیهان سربازجوشریعت نداری به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای جناح رقیب مغلوب ۱۳-بهمن-۱۴۰۰

تیم مذاکره‌کننده محکم ایستاده تا امتیازات مشخص و معین بگیرد

سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در شماره دیروز در مطلبی نوشت: «درخواست‌های آنها این بود که برجام به آن مفهوم نمی‌تواند ادامه پیدا کند و طی برجام جدید، برد موشکی ایران هم باید مورد مذاکره قرار بگیرد؛ چراکه ایران موشک‌های با برد بلند‌تر[!!] را آزمایش کرده است. معنی این حرف این است که ایران قادر خواهد بود نقاط دورتری را هم کنترل کند
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت:«چرا که ایران موشک‌های با برد بلندتر را آزمایش کرده است!» بلندتر از چه؟! کجا برای کشورمان محدوده تعیین شده که حالا اصلاح‌طلبان آن را معیار قرار داده‌اند و در نقش وکیل مدافع غربی‌ها ظاهر شده‌اند. تاسف‌آور آنکه این طیف برای عهدشکنی اروپا و آمریکا پیش از این هم توجیهاتی عنوان کرده‌اند که خود غربی‌ها به آن موارد استناد نکرده‌اند چرا که آنها (برعکس طیف اصلاح‌طلب) می‌دانند که چرا به تعهداتشان عمل نکرده‌اند. برای نمونه این طیف در سال‌های گذشته موضوع آزمایش‌های موشکی ایران را که روندی همواره و متناوب داشته دلیل بر هم خوردن برجام عنوان می‌کردند! حال آنکه اصلا موضوع موشک در برجام نیامده که آزمایش آن بخواهد خللی در توافق هسته‌ای ایجاد کند.
مدعیان اصلاحات این روزها برای یک «برجام با دستاورد تقریبا صفر» (به عبارتی دیگر برای آشی که خودشان در دولت قبلی پختند) دل تنگ شده‌اند سفت و سخت ایستاده دولت رئیسی در برابر غرب و بستن راه فریبکاری دوباره آنها چندان به مزاقشان خوش نیامده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده: «در دوره ترامپ اروپایی‌ها با ترامپ همراهی نکردند[!!]... این خواسته‌ها و تمایلات ایران و تأکیدات مورد نظر آمریکا نشان‌دهنده این است که هم ایران و هم آمریکا مواضع سرسختانه‌ای[!!] گرفته‌اند. ایران قصد دارد امتیازات معین و مشخص شده مورد تاکید خود را در این مذاکرات به دست بیاورد... تصورات و تحلیل‌ها به این سمت رفته است که ایران صرفاً خوشبینی که ابراز می‌کند، یک تاکتیک است[!!] برای اینکه شکست مذاکرات را گردن نگیرد. هیئت ایرانی با مترجم مذاکره می‌کند؛ تا مباحث را بگیرند و کلمه به کلمه ترجمه کنند و سپس پاسخ مناسب را بدهند، دو یا سه برابر آنچه که در زمان آقای ظریف پیش می‌رفت زمان می‌برد... بنابراین بهتر است مذاکره به صورت مستقیم صورت بگیرد. صحبت با آمریکا به معنای به رسمیت شناختن آن به عنوان عضوی از برجام نخواهد بود
نخست آنکه اروپا دیگر چه کاری باید می‌کرد که از نظر اصلاح‌طلبان همکاری با ترامپ شناخته شود؟ موضوع در فقره برجام بود و برای ایران انجام تعهدات غرب مهم بود و در این مورد هم اروپا دقیقا طبق خواسته آمریکا عمل کرد. این همه ماله کشیدن اصلاح‌طلبان بر بدعهدی غربی‌ها شگفت آور است.
نکته دوم اینکه هیئت ایرانی با مترجم به مذاکرات رفته تا تجربه تلخی که با محمدجواد ظریف و ندیدن عبارت «تعلیق» داشتیم تکرار نشود.
نکته سوم اینکه طیف اصلاح‌طلب در دوره قبل با آمریکا مذاکره مستقیم صورت گرفت و وزرای خارجه دو کشور با هم قدم زدند و... خب نتیجه چه بود؟ به جز دستاورد تقریبا صفر؟!
توهین اصلاح‌طلبان به شعور مردم
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان: «وقتي كشوري با طبقه متوسط قدرتمندي روبه‌رو است كه در كمتر از يك قرن مي‌تواند، دو دگرگوني عظيم سياسي و اجتماعي ايجاد كند، هر تحول و تغييري در طبقه متوسط سرنوشت جامعه ايراني را نيز دچار تغيير مي‌سازد. به همين دليل است كه پس از انقلاب- براي اينكه انقلاب اسلامي با تكانه‌هاي تازه مواجه نشود- تلاش شده تا طبقه متوسط دستكاري شده، با فشار مواجه شود يا در خوشبينانه‌ترين حالت مورد بي‌توجهي قرار بگيرد. اين رويكرد در تمام دولت‌هاي پس از انقلاب، تجربه شده و هر دولتي اين روند را تكرار كرده است
این روزنامه در ادامه همچنین در ادعایی مضحک و خنده دار نوشت: «تنها دولت اصلاحات به مطالبات طبقه متوسط توجه كرد»!
در این باره لازم به ذکر است که در سال‌های پایانی دولت اصلاحات شماری از فعالان سیاسی این طیف در یادداشت‌هایی به این نکته می‌پرداختند که آن‌قدر سرگرم «توسعه سیاسی» شدیم که موضوع «توسعه اقتصادی» را فراموش کردیم.
دیگر اینکه نوع تعامل نظام جمهوری اسلامی با جبهه سیاسی اصلاحات طی چند دهه اخیر از واقعیات سیاسی قابل تامل تاریخ معاصر ایران است. اصلاح‌طلبان مجموعه‌ای هستند که صراحتا مرزبندی شفافی با رویکردهای اساسی انقلاب اسلامی دارند، در ابتدای به دست گرفتن دولت در دهه هفتاد، علنا راهبرد فتح سنگر به سنگر نظام را تئوریزه و برای اجرای آن از انواع روش‌ها استفاده کرده‌اند، تقریبا منبع اصلی تامین نیروی انسانی رسانه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده‌اند و در عین حال، در ساختار نظام هم به طور مداوم حضور داشته و به هنگام پاسخگویی نیز عموما مدعی بی‌اختیاری در انواع حوزه‌های مسئولیتی خود می‌شوند! تعامل با چنین جماعتی، بدون شک از شاهکارهای مجموعه نظام طی دهه‌های اخیر بوده است. ترتیب دادن انواع جنگ روانی علیه افکار عمومی با هدف تحت فشار قرار دادن کلیت نظام، دیگر رویکرد ثابت اصلاح‌طلبان از دهه هفتاد تا همین اکنون بوده است. اصلاح‌طلبان حتی زمانی که دولت را در دست دارند نیز از اقدام علیه کلیت نظام و جنگ روانی راه‌انداختن در این راستا، رویگردان نیستند. مجموعه این رویکردها باعث شده است تا مرز مشخصی بین جبهه اصلاح‌طلبان و دشمنان رسمی و اسمی جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد.
با دولت رئیسی احتمال دستیابی به توافق بیشتر شده
روزنامه آفتاب یزد نوشت: «در حالی که مذاکرات وین با محوریت لغو تحریم‌ها، در برابر محدود شدن فعالیت‌های هسته‌ایران تداوم دارد، پیشنهاد برای مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، روند فرسایشی مناقشه‌ها را وارد مرحله جدیدی کرده است
از یک سو کشورهای غربی از فرسایشی شدن گفت‌وگوها گلایه دارند واز سوی دیگر ایران برای تکرار نشدن بد عهدی‌های آمریکا و متحدانش، تضمین روشن و محکم می‌خواهد.
صرف نظر از تمامی معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر میز مذاکرات وین، سایه افکنده است، تغییر از دولت روحانی به دولت تازه نفس رئیسی، امکان دستیابی به توافق موقت ویا دائم را بیشتر کرده است.
سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان ازدست‌رفته است
روزنامه اینترنتی همدلی نوشت: نگاهی به اظهارات مختلف نیروهای سیاسی اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد که یک نوع بلاتکلیفی در این جریان ایجادشده است. اصلاح‌طلبان از یک‌سو با از دست دادن سرمایه اجتماعی خود مواجه هستند و از سوی دیگر تحت‌فشار محدودیت‌های ایجادشده از سوی برخی نهادها قرار دارند. البته این‌ها تنها موضوعات مورد چالش در بین اصلاح‌طلبان نیست. چراکه بخشی از نیروهای این جریان سیاسی هنوز به همه مشکلات این جریان باور ندارد. درواقع احزاب مختلف اصلاح‌طلب با هم درباره وجود این مشکلات هم نظر و هم‌عقیده نیستند. شاید همه آنان قبول داشته باشند که محدودیت‌های بیرونی برای آنان زیاد است اما همه آنان این باور را ندارند که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان ازدست‌رفته است. از همین رو هم برای فعالیت‌های آینده این جریان یک برنامه و راهکار ارائه نمی‌شود و به‌نوعی چنددستگی بزرگی در بین آنان ایجادشده است. برخی بر این باورند که همان رویه‌های گذشته باید حفظ شود و نباید با شکست خوردن در یکی دو انتخابات ناامید شوند. درعین‌حال نیز برخی دیگر تأکید دارند که گفتمان فعلی اصلاح‌طلبان دیگر کارآمد نیست و باید مسیر خود را تغییر دهند
.