روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 28
اسفندماه سال 1390.
نقد وبررسی : سرمقاله روزی نامه ی حکومتی جمهوری " " سال
90، قوتها و ضعف ها "
" آثار برجای
گذاشته شده روشن گری رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد است که سرمقاله نویس بادش خالی
شده و به جای یکه تازی ضد آمریکایی و اسراییلی گذشته رهنمود داده است که نباید شعار داد بلکه باید
واقع بین بود وتلاش کرد به جای بد دهنی وقلمی وتهدید انسجام به وجود آید تا از این
شکاف فرصت طلبان داخلی ودشمن بیگانه استفاده نکنند"
این چنین که سرمقاله نویس
تحلیل ازکشور های مصر وتونس ولیبی و یمن ترسیم کرده اعتراف نموده که هرچه تا کنون از رهبر گرفته تا
سایر مسئولان به خصوص رسانه های خبری ومطبوعاتی هورا کشی برای تغییر وتحولات منطقه
می کردند که جنبش های منطقه به ضد دیکتاتوری و آزادیخوانه است ونه اهداف اقتصادی و
حکومت های د مکراتیک سکولار را دنبال می کنند ، بلکه جنبش اسلامی است چون که ادامه ی همان انقلاب اسلامی خمینی شیاد است .
برای همین همگی بطور موج سوارانه و فرصت
طلبانه مدعی جنبش بیداری اسلامی شدند
وادعا کرده اند که چون الگو حکومت ایران راد نبال می کنند . بنابراین رهبر اش هم
در بیت جماران علی خائنه ای است .اما اکنون بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به ادعاهای پوشالی و وارونه ی گذشته کند ولی اعتراف به ادعاهای وارونه گذشته کرده و اذعان
نموده سرنوشت تغییر وتحولات منطقه نه بر
اساس ادعاهای حاکمان ایران که جنبش بیداری اسلامی وضد آمریکایی و اسراییلی نمی
باشد ، بلکه درست این چنین خلاف و وارونه چنین ادعای اینان و به نفع آمریکا حرکت شده است :
"مروري بر حوادث سال 1390 نشان ميدهد
تحولات جهاني شتاب بيشتري گرفته و جغرافياي سياسي منطقه خاورميانه و شمال آفريقا
با سرعت دستخوش تغييرات زيادي خواهد شد. پاسخ اين سؤال كه اين تغييرات به نفع ملتها
خواهد بود يا نه؟ به رفتاري مربوط ميشود كه ملتها در برابر دست اندازيهاي قدرتهاي
سلطه گر، كه با تمام امكانات درصدد مصادره انقلابهاي منطقه هستند، داشته باشند ليبي اكنون با دسيسه ناتو، در
معرض تجزيه قرار دارد و استان نفت خيز آن اعلام استقلال كرده است. در مصر هنوز
شوراي نظامي كه از بقاياي ديكتاتوري حسني مبارك است قدرت را دردست دارد و اينطور
كه معلوم است تا به فرمان دهي آمريكا مهرههاي مورد نظر غرب را در امور اجرائي به
قدرت نرساند كنار نخواهد رفت. در تونس، آمريكا و فرانسه و انگليس بشدت فعال هستند
تا حاكميت كنوني راحتي از اسلام ليبرالي موجود هم دور كنند و همه چيز را به كام
خود نمايند. در يمن، نقشه مشترك عربستان، شوراي همكاري خليج فارس و آمريكا براي حاكم
كردن اذناب علي عبدالله صالح و ابقاء بيدردسر ديكتاتوري البته با ماسك دموكراسي
به اجرا در آمد و هنوز تكليف انقلاب نامشخص است. ايجاد اختلاف ميان شماليها و
جنوبيها از يكطرف، به جان هم انداختن قبائل از طرف ديگر و سرگرم كردن انقلابيون
به امور حاشيهاي از جانب سوم، اوضاع را بشدت پيچيده كرده استگ
. درادامه
ی تناقض گویی سرمقاله نویس هویدا شده است . زیرا که از یاد برده اعتراف کرده مسیر انقلابات منطقه
تغییر جهت داده است . اما اکنون آن را تأیید کرده و افزوده است که به نظر می رسد
که انقلابات مطقه به ثمر رسیده است برای همین قدرت های بزرگ با ارتجاع عرب تصمیم گرفته اند که مانع ادامه ی انقلاب وپیروزی آن در بحرین وعربستان وسرایت آن به قطر
و کویت شوند. برای اینکه مدعی قلم زن موظف
می باشدکه نه علیه سوریه انتقادی نکندبلکه
با صغرا وکبرا کردن باید علیه ی رهبران کشورهای عربی قلم زنی کند .چونکه هدف این است که بتواند اینگونه از سوریه دفاع کند
زیرا که رییس جمهور خونخوار وجنایتکارش بشار اسد
هم پیمان حاکمان ایران است :
"علاوه بر اين چهار كشور كه انقلاب
آنها در ظاهر به نتيجه رسيده، اوضاع در حواشي جنوبي خليج فارس با وسواس زياد زير
نظر قدرتهاي غربي و ارتجاع عرب قرار دارد تا از به ثمر رسيدن انقلابهاي بحرين و
عربستان جلوگيري گردد و اوضاع كويت و قطر و ساير شيخ نشينها دگرگون نشود. براي
تأمين همين هدف، دلارهاي نفتي عربستان و قطر با سخاوت بيسابقهاي به كمك طراحيهاي
سازمانهاي جاسوسي موساد، سيا و اينتلجنت سرويس رفتهاند و با سلاحهائي كه از مرز
تركيه و اردن وارد سوريه ميشوند همراه شدهاند تا افكار عمومي جهان عرب را متوجه
حكومت دمشق كنند و با درگير ساختن نيروهاي جبهه مقاومت، براي مدتي هم كه شده رژيم
صهيونيستي و شيوخ جنوب خليج فارس و خاندانهاي شاهي عربستان و اردن را از نگاهها
دور نگهدارند. كساني كه از سالها قبل قدرت درك فلسفه تأسيس شبكههاي ماهوارهاي
الجزيره و العربيه و امثال آنها را نداشتند، حالا ميفهمند كه ولخرجيهاي شيوخ قطر
و آل سعود و ساير ارتجاع عرب، كه سخاوتمندانه دلارهاي نفتي را نثار رونق گرفتن اين
شبكهها ميكردند، با محاسبات دقيقي صورت ميگرفت. آنها ميخواستند در روز مبادا
از اين بوقهاي تبليغاتي باهماهنگي بي. بي. سي و سي. ان. ان و... سپري براي حفاظت
از خود و توپخانهاي براي زير آتش گرفتن جبهه مقاومت ضد صهيونيستي بسازند كه
ساختند. اما اينكه چقدر بتوانند به نتيجه برسند بستگي به هوشياري ملتها و رهبران
انقلابي آنها و همينطور آن دسته از افرادي دارد كه در جمهوري اسلامي ايران و ساير
كشورهاي اسلامي براي حمايت ملتها و ايستادگي در برابر طاغوتها و ديكتاتورها و
دسيسههاي قدرتهاي سلطه گر غربي احساس مسئوليت ميكنند"
مضحک آنکه سر مقاله نویس در
دنباله نه بطور دربست زیرآب ادعای ولی
وقیح علی خائنه ای وخطبه ی عربی خواندنش در نمازجمعه ی تهران را زده است که از
موضع رهبر ام القرای جهان اسلام وجنبش بیداری اسلامی منطقه رجز ولغز خوانی کرده بود ، بلکه از موضع
ضد اسراییلی وغرب و آمریکایی ادامه ی جنبش بیداری اسلامی منطقه را تا خیابان های آمریکا و کانادا برد و
نوید پیروزی سر داد . اما اکنون سرمقاله نویس تأکید کرده است که نباید در قبال
قیام های سرنوشت سازملت ها فقط شعار داد ، بلکه باید واقع بین بود به جای
اختلاف و رقابت جنگ قدرت وثروت وپر خاش
گری و بد قلمی و بد دهنی بهم کردن که در
سال 90 نه کاهش نیافت که افزایش یافت می
بایست ابتدا تلاش کرد که این چنین انسجام داخلی به وجود آورد، سپس به سراغ دفاع از
قیام های ملت های منطقه کرد :
"تا آنجا كه به جمهوري
اسلامي ايران مربوط ميشود، واقعبيني و پرهيز از كارهاي شعاري براي انجام وظيفه
در قبال انقلاب ملتها سرنوشت ساز است. ما براي اينكه بتوانيم به وظيفه خود در اين
زمينه عمل كنيم بايد قبل از هر چيز، به انسجام داخلي خود اهميت بدهيم. در سال 1390 بداخلاقيها، بدقلميها، بددهنيها،
حق ناشناسيها و به يكديگر پرخاش كردنها نه تنها كاهش نيافت بلكه شدت نيز گرفت،
درحالي كه كشور ما درست در همين سال با شديدترين تحريمها مواجه شد و فشارهاي
سياسي و تبليغاتي نيز بر نظام جمهوري اسلامي مضاعف شد. در
چنين شرايطي براي به خاك ماليدن دماغ دشمنان، به وحدت و همدلي و گذشت نياز است،
چيزي كه در جامعه سياسي ما ناياب شده است! .
بيتوجهي به اين وظايف متأسفانه در سال 1390 به فرصت طلبان داخلي امكان پيشرفت در
فسادهاي مالي نظير رسوائي سه هزار ميليارد توماني را داد و قدرتهاي سلطه گر و
مهرههاي منطقهاي آنها نيز با استفاده از همين فرصت توانستند براي مصادره كردن
انقلابها و توطئه عليه جبهه مقاومت برنامهريزي كنند و مشكلات و موانعي به وجود
بياورند. اگر
بخواهيم سال 1391 را به سال پيروزيهاي مطلق براي خود و ديگر ملتهاي مسلمان تبديل
كنيم، بايد از بداخلاقيهاي سياسي فاصله بگيريم و امكانات و نيروها را صرف نزديكتر
شدن قلبها و فكرها نمائيم. لازمه هماهنگي با تحول طبيعت و مقتضاي
"حول حالنا الي احسن الحال" نيز همين است"
در خاتمه اینکه پاسدار احمدی
نژاد رئیس جمهور اگر یک حسن داشته باشد.صرف نظر از اینکه این حسن چه درست و خوب ،
یا چه غلط وبد باشد این است که برای یاران
نزدیکش رفیق نیمه راه نیست ونشان داده که
حاضر است از اینان حمایت مکند وپشت سنگر شان را خالی ننماید .د حتی اگر مجبور باشد
هزینه ی سنگینی هم برای این حمایت متحمل شود. چون به آسانی زیر بار نمی رود که دست از حمایت
خود بر دارد . بهمین دلیل درر استای این
حمایت خیلی از نامزدان حامی دولت در نمایش فرمایشی خیمه شب بازی دوره ی نهم را از
دست داد . زیرا که بدلیل یک دنده بودنش از سوی باندهای مافیایی کودتایی علی خائنه
ای وپاسداران ومترسک شورای نگهبان دست نشانده رد صلاحیت شدند . سپس با تبلیغات
ورأی خریدن خواهرش را در زادگاهش بازنده کردند.
مهمتر اینکه منتقدانش احساس کردند چون ضعیف شده است .پس می توانند با سئوال کردن
از وی در بازار مکاره مجبور به تسلیم کردنش کنند وامتیاز بگیرند . غافل از آنکه
آنچنان بامتلک و ریشخند کردن وسر کار گذاشتن شان وادار به چوب وپیاز خوردن شان می کند که دو سر طلا
می شوند . یعنی برخلاف آنچه پیرامون سئوال
کردن از وی برای خودشان حساب باز کرده یا کیسه گشاد دوخته بودند که هر گز تصور نمی
کردند نه چیزی عایدشان نمی شود ،بلکه بقول
حسین نجابت عضو بازار مکاره این شوی بازار مکاره موجب نه دو سر باخت یا همه بازنده شدند ، بلکه با همان یک بیت شعری که خواند ومشخص بود که مخاطب خاص طرف حساب
وی چه کسی می باشد چون گفت کاری نکنید تا
مردم نگویند " زاهدان کاین جلوه بر محراب ومنبر می کنند
، چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند" بنابراین با این شلیک گلوله که بر شقیقه علی خائنه ای ولی وقیح شلیک نمود آنگونه بود که خیلی بیش از همه فریاد های مرگ بر دیکتاتور وخائنه ای
و ولایت وقیح سر دادن معترضان ناراضی ضربه
بر وی وارد کرد .چون نه ماهیت دوگانه بودن
و تظاهر کردن وی .... را فاش کرد ، بلکه مهمتر اینکه فاش ساخت چگونه زیر چتر دین ابزاری چگونه تزویر و دو رویی وفریب و شیادی و توطئه گری وحذف
وجنگ قدرت... به پیش برده می شود؟ و به وضوح
نه این واقعیت را عریان کرد وبه
نمایش گذاشت، بلکه نقش ارگان سرکوبگرانه ی نیروی انتظامی با گیر 3 پیچ دادن به
جوانان را نیز مکمل ابزاری و سیاه لشکر کردن مردم کرد که پس از رفع نیاز و کنار
رفتن دوربین های تبلیغاتی چگونه باا ینان برخورد می شود . یا گیر 3 پیچ به اینان
داده می شود؟. بهر حال برای همین آثار برجای گذاشته شده روشن گری رئیس جمهور
پاسدار احمدی نژاد است که سرمقاله نویس بادش خالی شده و به جای یکه تازی ضد
آمریکایی و اسراییلی گذشته رهنمود داده است که نباید شعار داد بلکه باید
واقع بین بود وتلاش کرد به جای بد دهنی وقلمی وتهدید انسجام به وجود آید تا از این
شکاف فرصت طلبان داخلی ودشمن بیگانه استفاده نکنند.
هو شنگ بهداد.
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 28
اسفندماه سال 1390.
سال 90، قوتها و ضعف ها