گزیده خبرهای 12 خرداد 91
جهت اطلاع
باز هم
گیر دادن به رئیس جمهور ورحیم مشایی بدلیل اینکه چرا از مکتب ایرانیت به جای مکتب
اسلامیت گفتند؟ بدتر اینکه چرا همچنان از این نظر زیر پوشش دفاع وتعریف کردن از
شاهنامه یفردوسی دفاع می شود؟
شيفتگي نسبت به "مكتب ايراني"
باز هم آقاي رئيسجمهور را به تعريف و تمجيدهاي اغراق آميز و خلاف واقع از فردوسي
كشاند. احمدي نژاد، شب سه شنبه در مراسم تجليل از فردوسي
پژوهان شاهنامه فردوسي را "توحيدنامه، خدانامه و تفسير قرآن" دانست!
به گزارش "ايسنا" احمدي نژاد گفت: "فردوسي و آرش، مرزهاي فرهنگي
ايران را ترسيم كردند و امروز بر اين باوريم كه مرز فرهنگي ايراني آنجائي است كه
عدالت، آزادي، توحيد و پاكي وجود دارد و هر جا كه از اين ارزشها نامي به ميان
بيايد، آنجا ايران است." با توجه به اينكه فردوسي بعد از ظهور اسلام و بعد از
ورود اسلام به ايران ميزيسته و اين اسلام بود كه عدالت را به ايران آورد، اين سخن
آقاي احمدي نژاد هيچ توجيهي غير از شيفتگي نسبت به مكتب
ساختگي ايراني ندارد.
این گزارش خبری ناشی از سوختگی مضاعف یا
چند جانبه است .چون از سوی کسی بیان شده است که با سناریو سازی اتهام زنی می بایست
باز داشت ومحاکمه فرمایشی نمایشی می شد .همچنین با خنثی کردن طرح توطئه موفق شد تا
به ترکیه بگریزد .مهمتر اینکه نظر در مورد برکناری نوری مالکی مزدور ودست نشانده
داده است که مهره ی آلت دست حاکمان ایران ومأمور اجرای اوامرشان می باشد.
*
طارق
الهاشمي گفت: مسئولان عراقي براي حل بحران كشور دو گزينه دارند؛ انتخاب المالكي يا
عراق. به گزارش سايت شبكه سومريه نيوز عراق، معاون فراري رئيس جمهوري عراق با صدور
بيانيهاي نوري المالكي را به تلاش براي ايجاد درگيريها و اختلافات ديني و طائفهاي
محكوم كرد و افزود: "المالكي اين بار در تحقق اين خواسته موفق نميشود چرا كه
مردم عراق ديگر از شيوههاي او آگاه هستند." طارق الهاشمي كه اكنون در پناه
دولت تركيه بسر ميبرد، متهم به ايجاد گروههاي انفجار و ترور عليه مردم و مسئولان
عراقي و همدستي با بعثي هاست. دستگاه قضائي عراق، طارق الهاشمي را براي محاكمه فرا
خوانده ولي چون او حاضر به بازگشت نشده وي را غياباً محاكمه ميكند.
اوضاع آنگونه خرت وخر و بهم ریخته شده است وخر صاحبش را نمی شناسد که بازار مکاره ی نهم شروع و فعال نشده درر استای باند بازی و اختلاف و جنگ قدرت و ثروت
گزارش شده که در آن بلوا بر پا شده است .چون کوچک زاده یقه ی یک همکارش را گرفته
که چرا بات قلب وارد بازار مکاره ی نهم شده است؟
این اظهارات کوچک زاده مورد اعتراض شدید
ایرانپور واقع شد و برای دقایقی صحن علنی مجلس را تبدیل به صحنه جنگ کرد، نماینده
مبارکه معتقد بود کوچک زاده تحت تاثیر نماینده سابق این شهرستان این اتهامات را
علیه وی مطرح کرده است.مهر: سومین جلسه صحن علنی مجلس نهم شورای اسلامی
به بررسی اعتبارنامه های منتخبین مردم اختصاص داشت که در چند دقیقه به دلیل اعتراض
برخی نمایندگان به اعتبارنامه دو نماینده متشنج شد. براساس اظهارات کوچک زاده، نماینده مبارکه دارای
سوابق زندان میباشد. این اظهارات کوچک زاده مورد اعتراض شدید ایرانپور واقع شد و
برای دقایقی صحن علنی مجلس را تبدیل به صحنه جنگ کرد، نماینده مبارکه معتقد بود
کوچک زاده تحت تاثیر نماینده سابق این شهرستان این اتهامات را علیه وی مطرح کرده
است.
اگر ایران ظرفیت ۱۵۰ میلیون جمعیت دارد، چرا تراز زندگی مردم با ۷۵
میلیون جمعیت این است؟
اینهم یک مورد دیگر از ادامه ی ر قابت
واختلاف ناشی از جنگ قدرت و ثروت می باشد . زیرا روزنامه عضو مدعی اصلاح طلب که می داند مصطفی
کواکبیان مدعی اصلاح طلب نزدیک به این روزنامه حذف شده و از ورود وی به بازار مکاره ی دوره ی نهم ممانعت بعمل آمد اکنون بر حسب ا دعای ولی فقیه و پاسدار احمدی
نژاد که مدعی اند چراا یران 150 میلیون جمعیت ندارد سئوال کرده است که ظلم است که ملت ایران در این تراز
زندگی کنند. یعنی اینکه مگر کار ورفاه
وبیمه و.... برای 75 میلیون فراهم شده است که پیشنهاد دو برابر شدنش داده می شود؟
سوال اساسی اینجاست که اگر دولت معتقد است که
ایران ظرفیت زندگی مطلوب برای 150 میلیون نفر را داراست، چگونه اینک که جمعیت
ایران حدود 75 میلیون برآورد شده، تراز زندگی مردم این گونه است؟ آیا بهتر نیست به
جای سخنرانیها و سفرهای مختلف، کار گروه ویژهای در این ماههای پایانی از عمر
دولت دهم شکل بگیرد تا فشار تورم و گرانی برجامعه، کمی کاهش بیابد؟روزنامه مردمسالاری در سرمقاله خود با عنوان
«تناقضهای دولت» نوشت:* رئیس دولت درتازهترین سخنرانیاش از وضعیت زندگی
مردم ایران گلایه مند شده و اعلام داشته است: «به خدا ظلم است که ملت ایران در این تراز زندگی
کنند.» این جمله از آن جهت قابل
توجه است که توسط مقام مسوولی مطرح شده که سرنوشت اجرایی این مملکت حدود 7 سال است
در اختیارش بوده و قطعاً این زمان، فرصت مناسبی برای بهبود شاخصهای مختلف برای
کشور بوده است.باید توجه کرد که اینگونه جملات را بیش از آنکه بتوان از زبان
مقامات اجرایی شنید، حرفها و نطقهای انتخاباتی است و این روزها بسیاری از
کارشناسان از اوضاع اقتصادی گلایه مندند و مسبب این شرایط را سیاست های دولت اعلام
میدارند.* انتقاد از وضعیت اقتصادی
مردم، موضوعی نیست که فقط از سوی منتقدان احمدینژاد مطرح شود، بلکه حتی مراجع و
علما نیز از تورم و گرانی موجود در جامعه انتقاد میکنند. با این تفاسیر، ای کاش وقتی بالاترین مقام
اجرایی کشور از تراز زندگی مردم ایران اظهار گلایه میکند، نگاهی هم به انتقادات
و اظهارات کارشناسان اقتصادی بکند.*یک تناقض جدی در دیدگاههای رئیس دولت دیده میشود.
از یک سواحمدینژاد با قسم خوردن، از «تراز زندگی» مردم گلایه میکند و از سوی
دیگر بارها اعلام کرده که ایران قابلیت داشتن 150 میلیون جمعیت را دارد. سوال اساسی اینجاست که
اگر دولت معتقد است که ایران ظرفیت زندگی مطلوب برای 150 میلیون نفر را داراست،
چگونه اینک که جمعیت ایران حدود 75 میلیون برآورد شده، تراز زندگی مردم این گونه
است؟ آیا بهتر نیست به جای
سخنرانیها و سفرهای مختلف، کار گروه ویژهای در این ماههای پایانی از عمر دولت
دهم شکل بگیرد تا فشار تورم و گرانی برجامعه، کمی کاهش بیابد؟
ا