روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 3 تیرماه سال 1391
نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی  جمهوری " حقوق هسته‌اي ما و ظرفيت‌هائي كه داريم."
"اینکه بر اساس تجربه ی مذاکرات هسته ای هسته ای شکست خورده  ی غرب  که  منجر به بی اعتمادی شده است.همچنین حاکمان ایران نه تأکید بر ادامه ی افزایش ضریب غنی سازی  اورانیوم می کنند ، بلکه بر خلاف پیشنهاد غرب حاضر به توقف آن نیستند. بنابراین به سادگی قابل فهم است که تحمل این شرایط از سوی حاکمان و تحمیل کردن شرایط طاقت فر سا به مردم  ایران به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه که شامل 80% جمعیت کشور می شود . بدون ابهام همانگونه که اشاره شد پذیرش این شرایط و تحمیل کردنش به مردم ایران برای دست یابی به سلاح هسته است"
 وقتی كه   خانم كاترين اشتون که رئيس هيأت مذاكره كننده گروه غرب 5+1 است اعتراف کرده  كه غرب همچنان نسبت به اهداف هسته ای  رژیم  فاشیستی مذهبی کودتایی  ايران بي‌اعتماد است. به خصوص اینکه این اعتراف پس از مذاکرات هسته ا ی  10 ساله بیان  شده ا ست که ناشی از اعمال سیاست خائنانه ی مماشات گرایانه ی غرب است . سئوال است که چرا گفته نمی شود که برای چه این مذاکرات وقت کشی کردن ادامه یافته است همچنان  که گفته نمی شود دلیل بر ادامه ی همین سیاست که تأکید می شود برای چیست؟ بدتر اینکه  طرفین اذعان می کنند که مذاکره برای ادامه ی  مذاکره  ونه راه حل بوده است . در صورتی که این بی اعتمادی ناشی از سیاست پنهان کاری است که برگردانش این است که اهداف پروژه ی هسته ای نه صلح آمیز که ادعا می شود ، بلکه نظامی می باشد .چونکه اگر  هدف غیر از این  باشد .دلیل نداشت که مذاکره پس از 10 سال منتهی به   بی ا عتمادی شود. مهمتر اینکه آنقدر هدف نظامی پروژه ی هسته ای برای حاکمان ایران وپاسداران کودتا گر مهم یا حیاتی است که به استقبال تحریم نفت رفته اند . آنهم  کالایی که صدور وفروش آن تأمین کننده ی بودجه ی دولت می باشد . بدتر اینکه تحریم های  ناشی از اصرار غنی سازی  موجب تخریب زیر ساخت های کشور ا ز جمله واحد های صنعتی شده  است که شامل  صنعت  نفت می شود . از سوی دیگر سبب ورشکستگی اقتصاد کشور و نا بودی کشاورزی شده است .  همچنین باعث رشد وشتاب توم وگرانی لجام گسیخته مهار نا پذیر همراه با رشدفقر و بیکاری و تعطیلی کار خانه ها و واحدهای تولیدی و اخراج وبیکاری کار گران شده است . بعلاوه پیگیری اهداف هسته ای موجب ایجاد تنش با کشور های منطقه و  همسایه  ها حتی با غرب شده است. ولی سرمقاله نویس با متهم ومحکوم کردن کاترین اشتون وغرب این چنین از ادامه ی غنی سازی  و اهداف هسته ای  با تقویت هیأت مذاکره کننده ی هسته ای دفاع کرده است :
"برگزاري سه اجلاس اسلامبول، بغداد و مسكو براي انجام مذاكرات هسته‌اي ميان ايران و گروه 1+5 نشان داد غرب قصد ندارد از مواضع زياده خواهانه خود كوتاه بيايد. با توجه به اين واقعيت كه اكنون هيچ ترديدي در آن وجود ندارد، مي‌توان درباره مذاكرات هسته‌اي به يك جمع بندي روشن رسيد و محورهاي اصلي آن را براي برخورد قوي‌تر با طرف غربي مشخص كردكاترين اشتون، به عنوان رئيس هيأت مذاكره كننده گروه 1+5 همچنان بر مواضع زياده خواهانه اين گروه تأكيد مي‌كند و خواستار پذيرش مطالبات غرب توسط ايران است. اين مطالبات را كاترين اشتون در مسكو اينگونه اعلام كرد: - توقف غني سازي 20 درصدي .- تعطيلي تأسيسات فردو .- تحويل دادن ذخاير غني سازي شده .غرب همچنان نسبت به ايران بي‌اعتماد است. آنچه در تعبيرات گروه 1+5 تحت عنوان "بي اعتمادي" مطرح مي‌شود بدين معناست كه اين گروه همچنان معتقد است ايران درصدد ساخت سلاح اتمي است، اتهامي كه براي دولتمردان آمريكائي وسيله‌اي براي پي گيري مطالبات زياده خواهانه عليه ملت‌ها گرديد و قبلاً در عراق بكار گرفته شد و اكنون سوريه را هدف قرار داده و آمريكا توانسته آن را به دستاويزي براي گروه 1+5 در مذاكراتش با ايران تبديل نمايد. نكته مهم اينست كه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و نهادهاي اطلاعاتي آمريكا بارها اعلام كرده‌اند مدرك قابل استنادي كه بتواند اين اتهام را عليه ايران به اثبات برساند در اختيار ندارد و براين اساس هيچ دليلي كه مقررات آژانس بتواند آن را نشانه حركت ايران به سوي ساختن سلاح اتمي بداند وجود نداردكاترين اشتون در اظهارات خود در پايان مذاكرات مسكو مثل هميشه بر اين عبارت تكيه كرد كه "دور هم جمع شديم تا نگراني‌هاي جهاني را كم كنيم." وي با بكار بردن تعبير "نگراني‌هاي جهاني" درصدد است وانمود كند افكار عمومي جهان از فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران نگران است."
سرمقاله نویس خود را به فراموشی زده است که بطور سیستماتیک نماینده کشور های منطقه به خصوص کشور های مسلمان و حتی جهان می شود .علی خامنه ای هم  کهخودش را رهبر ام القرای جهان اسلام و جنبش بیداری اسلامی منطقه می داند . از سوی دیگر مگر رئیس جمهوری احمدی نژاد مدعی نشده است که اسراییل نابود باید گردد و می خواهد جهان را تغییر دهد وآن را اصلاح نماید ومدیریت آن  وی ورهبر در بیت جماران در اختیار داشته باشند؟ اما اکنون سرمقاله نویس از موضع فرافکنی خطاب به کاترین اشتون گفته نمی توانی نماینده ی مردم جهانی باشی و برایش خط ونشان کشیده و متهم و محاکمه اش کرده  است. چون زور زده تا ثابت کند بی اعتماد بودن غرب بی پایه است چونکه رژیم فاشتستی  مذهبی کودتایی نا متعارف از پایگاه مردمی بر خور دار است . بالاخره توصیه کرده که مسئولان رژیم ضد بشری و قرون وسطایی باید اینگونه  اهداف هسته ای  را با جدیت دنبال کند . مشروط بر اینکه اینگونه تیم مذاکره کنندگان هسته ای ر ا تقویت نمایند:
"اول آنكه كشورهاي غربي حق ندارند خود را نماينده افكار عمومي جهان بدانند و از طرف آنها اظهارنظر كنند. چه كسي به كاترين اشتون اجازه داده به نمايندگي از طرف مردم جهان سخن بگويد؟ دوم آنكه بيش از يكصد كشور جهان كه در گروه نم متشكل و عضو آژانس بين‌المللي انرژي اتمي هستند بارها با انتشار بيانيه‌هاي روشن و صريح اعلام كرده‌اند اتهامات وارده به ايران را قبول ندارند و حقوق هسته‌اي ايران را به رسميت مي‌شناسند و فعاليت‌هاي اتمي ايران را مسالمت آميز مي‌دانند. اين، بهترين سند براي اثبات اعتماد جهاني به ايران و عدم نگراني افكار عمومي جهان از فعاليت‌هاي هسته‌اي كشور ايران استسوم آنكه اگر سلاح اتمي نگراني آور است كه هست، بايد پذيرفت كه افكار عمومي جهان از زرادخانه‌هاي اتمي آمريكا و ساير قدرت‌هاي اتمي عضو گروه 1+5 نگران است نه از ايران. و چهارم آنكه كاترين اشتون براي اين اعتراض چه جوابي دارد كه غربي‌ها وجود زرادخانه اتمي رژيم صهيونيستي، كه امري اثبات شده است و خود غربي‌ها نيز آن را انكار نمي‌كنند، را موجب نگراني جهاني نمي‌دانند ولي توهم حركت ايران به طرف سلاح اتمي، كه آمريكا و صهيونيست‌ها به آن دامن مي‌زنند و يك دروغ آشكار است، را موجب نگراني جهاني مي‌دانند؟ اين واقعيت‌ها نشان مي‌دهند كه ادعاي بي‌اعتمادي جهاني نسبت به ايران كاملاً بي‌پايه است و كاترين اشتون در نقش يك ابزار بي‌اختيار مأموريت دارد اين مطالب بي‌اساس را تكرار كند و چه بسا خود او نيز به اين ادعا اعتقادي نداشته باشداز پشتوانه عظيم مردمي نيز برخوردار است و مي‌تواند با تكيه بر اين پشتوانه فعاليت مسالمت‌آميز خود در زمينه هسته‌اي را بدون نگراني از تهديدها ادامه دهد. قدرت‌هاي غربي نيز از اين پشتوانه مردمي و از صداقت مسئولان ايراني درخصوص آنچه درباره فعاليت‌هاي هسته‌اي به ويژه عدم تصميم براي ساختن سلاح هسته‌اي مي‌گويند با خبر هستند.آنچه مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران را براي رسيدن به حقوق قانوني ملت ايران در زمينه فعاليت‌هاي هسته‌اي در جايگاه بالاتري قرار مي‌دهد تا بتوانند موانع راه را برطرف نمايند، تقويت گروه هسته‌اي ايران است. به نظر مي‌رسد زمان آن رسيده است كه در اين زمينه اقداماتي صورت بگيرد. استفاده از نيروهاي با تجربه و باسابقه، تقويت گروه مذاكره كننده و استفاده از برنامه‌ها و سياست‌هاي جديد در مذاكرات، از جمله عناصري هستند كه مي‌توانند به تقويت گروه هسته‌اي ايران منجر شوند"
در خاتمه اینکه بر اساس تجربه ی مذاکرات هسته ای هسته ای شکست خورده  ی غرب  که  منجر به بی اعتمادی شده است.همچنین حاکمان ایران نه تأکید بر ادامه ی افزایش ضریب غنی سازی  اورانیوم می کنند ، بلکه بر خلاف پیشنهاد غرب حاضر به توقف آن نیستند. بنابراین به سادگی قابل فهم است که تحمل این شرایط از سوی حاکمان و تحمیل کردن شرایط طاقت فر سا به مردم  ایران به خصوص اقشار آسیب پذیر جامعه که شامل 80% جمعیت کشور می شود . بدون ابهام همانگونه که اشاره شد پذیرش این شرایط و تحمیل کردنش به مردم ایران برای دست یابی به سلاح هسته است . پس بر خلاف ادعای پوشالی  سرمقاله نویس که اذعان کرده که رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  از حمایت مردم ایران بر خور دار می باشد .در صورتی که واقعیت  خلاف این ادعا می باشد . برای همین وحشت عدم مشروعیت ونگرانی از قیام مردم و سرنگون شدن است که برای تضمین بقا ی ادامه حکومت ننگین تلاش پیگیرانه در راستای اهداف  دست یابی به سلاح هسته ای می شود که تا اینجا منتهی به ورشکستگی اقتصاد کشور وفقر وبیکاری وشکاف طبقاتی و  افزایش کسری بودجه  همراه  بامنزوی بودن در منطقه وجهان رژیم ضد بشری وقرون وسطایی ایران شده است که مشخص نیست در صورت رخداد جنگ در دفاع از اهداف نظامی هسته ای چه سرنوشت شومی در انتظار مردم وکشور ایران می   باشد؟
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 3 تیرماه سال 1391
حقوق هسته‌اي ما و ظرفيت‌هائي كه داريم.