روزی نامه ی حکومتی
روزی نامه ی جمهوری اسلامی 4 خردادماه سال 1392
نقد وبررسی : سرمقاله روزی نامه یحکومتی جمهوری " رفسنجانی مادر" است نه "دایه" "بشكست اگر دل من به فداي چشم مستت - سرخُم ميسلامت شكند اگر سبوئي"
"سرمقاله
نویس در مورد اقدام رد وتأیید صلاحیت نا مزدان ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان
آلت دست رهبر گفته است در ميان افراد احراز صلاحيت شده براي رياست جمهوري در همين
دوره، افرادي وجود دارند كه از مصاديق رجال نظامي هستند ولي از رجال سياسي يا
مذهبي نيستند. افراد ديگري نيز وجود دارند كه از مصاديق رجال سياسي هستند ولي نميتوان
آنها را رجال مذهبي دانست. اين واقعيتها براي مردم عادي هم كاملاً قابل درك است
لكن آنچه ملاك عمل قانوني است، نظر شوراي نگهبان آلت دست است و نبايد با آن در افتاد. كما اينكه نبايد آن
را خالي از اشتباه دانست. روشنترين موارد اشتباه اين شورا، يكي تأييد صلاحيت كسي
است ( البته نام برده نشده که وی کیست ولی
باید منظور احمدی نژاد باشد) كه اكنون خود
اعضاي شورا و تمام حاميان گذشته وي از عملكرد او ناراضي هستند و او را تأييد نميكنند
و ديگري عدم احراز صلاحيت رفسنجاني است كه در ميان تأييد صلاحيت شدگان همين دوره
هيچكدام امتيازات ايشان را ندارند. درادامه پس ازنامه دخترخمینی به خامنه ای در دفاع از رفسنجانی وتماس تلفنی
حسن خمینی در این رابطه اکنون سرمقاله نویس نامه خمینی شیاد د روصف رفسنجانی را ضمیمه
کرده است.در دنباله انتقاد افشاگرانه پیرامون بهانه ی شرایط سنی و ناتوانی جنسی برای ردصلاحیت
رفسنجانی کرده واز وی دفاع نموده است"
مسیح مهاجری مدیر مسئول روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی است که یک آخوند جانباز جبهه جنگ خانمانسوز موهبت الهی 8 ساله ایران وعراق می
باشد . همچنین وی جزو مشاوران نزدیک رفسنجانی است . اکنون پس از رد صلاحیت
رفسنجانی اعتراف کرده است که مخالف حضور
رفسنجانی در رقابت نمایش خیمه شب بازی انتخابات
ریاست جمهوری بودم و افزوده حتي روز آخر مهلت ثبت نام نيز به ديدار ايشان رفتم و
نظر خودم را براي آخرين بار تكرار كردم .
در ادامه گفته است اما آنچه موجب تغيير
تصميم رفسنجاني شد، افزايش فشارهاي اقشار مختلف مردم و علما و مراجع معظم تقليد
بود كه اينجانب شخصاً در جريان اين مورد اخير يعني اصرار علما و مراجع معظم قرار
داشتم. خدا انصاف بدهد به كساني كه با زبان و قلم خود اين واقعيت را منكر ميشوند
و چنين وانمود ميكنند كه دشمنان ايران و نظام جمهوري اسلامي آقاي هاشمي رفسنجاني
را براي ورود به انتخابات ترغيب نمودند. اگر اين افراد اعتقادي به مبدأ و معاد
داشته باشند بايد از اين قبيل تبليغات دروغ پرهيز كنند و از گذشته خود نيز توبه
نمايند. بازي كردن با آبروي اشخاص آنهم با تكيه بر مطالب دروغ و با هدف خارج ساختن
افراد از صحنهاي كه ورود به آن حق قانوني آنان است، گناه بزرگي است كه هيچ توجيهي
ندارد و مرتكبان را با غضب الهي در اين دنيا و عقاب و عذاب در آخرت مواجه خواهد
ساخت. ناگفته نمانده
مواجه شدن مرتکبان با غضب الهي در
اين دنيا و عقاب و عذاب در آخرت مخاطب اصلی سربازجو شریعتمداری است که در یادداشت
روز شکایت آیت الله در توجیه و تأیید رد
صلاحیت رفسنجانی و به نقل از وی مدعی شد
در صورت تأیید صلاحیت از سوی شورای نگهبان آلت دست خامنه ای در روز رستاخیز
رفسنجانی از شورای آلت دست شکایت خواهد کردکهچرامرا رد صلاحیت نکردید تا در دام
دشمنان نیفتم که دنیا وآخرت را ازدست بدهم؟
عجیب است که مدافع رفسنجانی و منتقد دشمنان ايران و رژیم ضد بشری که رفسنجانی را برای ورود به
انتخابات ترغیب کردند تا وارد صحنه رقابت ریاست جمهوری شود. نگفته است که چگونه
است که فشار های فشارهاي اقشار مختلف مردم و اصرارعلما و مراجع معظم تقليد روز آخرمهلت نامنویسی افزایش یافت وموجب تصمیم رفسنجانی شد .
در صورتی که رفسنجانی هم یک مصلحت اندیش
است .هم رئیس مجمع مصلحت نظام می باشد واهل حساب وکتاب؟ از سوی دیگر چرا چنین فشار و اصرار وحمایتی در 4
سال گذشته آشکارا از رفسنجانی نشد که مورد
شدیدترین اتهامات وتحقیر از سوی باندهای
مافیایی به کودتاگران غالب خود و اعضای
خانواده واقع شد ؟ مهمتر اینکه گویا که رفسنجانی دارای اطلاعات و اشراف و آگاهی
نبوده است که پس از سوم تیر 84 که انتخابات ریاست جمهوری برای بار اول بمرحله دوم
رسید و وی شکست خورد. سپس چگونه از سوی آخوند محمد تقی مصباح یزدی و
شیخ محمد یزدی و فاطمه رجبی و احمدی نژاد
وارگان های اطلاعاتی و امنیتی و ائمه جماعات و بازار مکاره رفسنجانی و فرزندان
وی مورد توطئه وتحقیر وبی بصیرتی و همکاری
با فتنه و انحراف واقع شد و این سیاست تا حال ادامه داشته است. همچنین جراحی کردن
رفسنجانی از ریاست سیرک مجمع خبرگان و برکناری وی از امام جمعه تهران و برکناری محسن رفسنجانی از سازمان متروی تهران
و زندانی کردن برادر همسرش حسین مرعشی سپس زندانی نمودن فائزه ودر انتظار داد گاه بودن
و محاکمه و محکوم به زندان شدن مهدی بی تأثیر در حضور وی بوده است . به خصوص اینکه
دامنه ی اختلافات شدید خامنه ای وحامیان با احمدی نژاد و رحیم مشایی که موجب تضعیف خامنه ای و آسیب پذیری وی شده در
حضور وی اثر نداشته است.
اما سرمقاله نویس در مورد اقدام رد وتأیید صلاحیت نا
مزدان ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان آلت دست رهبر گفته است در ميان افراد
احراز صلاحيت شده براي رياست جمهوري در همين دوره، افرادي وجود دارند كه از مصاديق
رجال نظامي هستند ولي از رجال سياسي يا مذهبي نيستند. افراد ديگري نيز وجود دارند
كه از مصاديق رجال سياسي هستند ولي نميتوان آنها را رجال مذهبي دانست. اين واقعيتها
براي مردم عادي هم كاملاً قابل درك است لكن آنچه ملاك عمل قانوني است، نظر شوراي
نگهبان آلت دست است و نبايد با آن در
افتاد. كما اينكه نبايد آن را خالي از اشتباه دانست. روشنترين موارد اشتباه اين
شورا، يكي تأييد صلاحيت كسي است ( البته نام برده نشده که وی کیست ولی باید منظور احمدی نژاد باشد) كه اكنون خود اعضاي شورا و تمام حاميان گذشته وي از
عملكرد او ناراضي هستند و او را تأييد نميكنند و ديگري عدم احراز صلاحيت رفسنجاني
است كه در ميان تأييد صلاحيت شدگان همين دوره هيچكدام امتيازات ايشان را ندارند.
درادامه پس ازنامه دخترخمینی به خامنه ای در دفاع از رفسنجانی وتماس تلفنی
حسن خمینی در این رابطه اکنون سرمقاله نویس نامه خمینی شیاد د روصف رفسنجانی را ضمیمه
کرده است.در دنباله انتقاد افشاگرانه پیرامون بهانه ی شرایط سنی و ناتوانی جنسی برای ردصلاحیت
رفسنجانی کرده واز وی دفاع نموده است.
بهرحال
در پایان سرمقاله نویس در پایان گفته سؤال مهمي كه بايد به آن پاسخ داده شود اين است
كه چرا آقاي رفسنجاني عليرغم اينهمه بيمهري و بيانصافي و جفا كه ميبيند و
اينهمه تخريب و توطئه كه عليه ايشان صورت ميگيرد، باز هم صبور و استوار در مسير
خدمت به رژیم ضد بشری گام بر ميدارد و مخالفان و معاندان را در توطئهاي كه براي
ايجاد فاصله ميان ايشان و رهبري تدارك ديدهاند و ميبينند ناكام مينمايد؟ وخودش
هم پاسخ داده است كه رفسنجاني از همان آغاز ورود به مبارزه با رژيم
طاغوت، خود را وقف اسلام و برپائي نظام اسلامي و حراست از آن كرده بود و همچنان بر
اين عهد خود باقي است و از هر اقدامي كه به اين نظام لطمه وارد سازد پرهيز ميكند.
آنگونه
که رفسنجانی براي این رژیم ضد بشری نامتعارف اصلاح نا پذیر با
پسوند اسلامی برای عوافریبی وتوجه سرکوب وسانسور و غارتگری و جنگ افروزی همچون
"مادر" است نه "دايه" است به همين دليل، حاضر است خود را فدا
كند تا نظام بماند. طوریکه اين واقعيت، هم
در آمدن او به صحنه مصداق دارد و هم در كنار رفتنش، كنار رفتني همراه با زمزمه اين
بيت است بشكست اگر دل من به فداي چشم مستت
- سرخُم ميسلامت شكند اگر سبوئي:
"اينجانب با ورود آيتالله هاشمي رفسنجاني به رقابتهاي
انتخابات رياست جمهوري يازدهم مخالف بودم و مخالفت خود را با ذكر دلايل به ايشان
گفتم. حتي روز آخر مهلت ثبت نام نيز به ديدار ايشان رفتم و نظر خودم را براي آخرين
بار تكرار كردم. به اين واقعيت هم شهادت ميدهم كه خود آقاي هاشمي رفسنجاني هم در
تمام مدت چند ماهي كه موضوع ورود ايشان به رقابتهاي انتخابات رياست جمهوري مطرح
بود حتي در جلسات خصوصي هم همواره ابراز مخالفت ميكردند و از اينكه فشارهاي مردمي
زيادي براي ثبت نام وجود داشت ناراحت بودند.آنچه موجب تغيير تصميم آقاي هاشمي رفسنجاني شد،
افزايش فشارهاي اقشار مختلف مردم و علما و مراجع معظم تقليد بود كه اينجانب شخصاً
در جريان اين مورد اخير يعني اصرار علما و مراجع معظم قرار داشتم. خدا انصاف بدهد
به كساني كه با زبان و قلم خود اين واقعيت را منكر ميشوند و چنين وانمود ميكنند
كه دشمنان ايران و نظام جمهوري اسلامي آقاي هاشمي رفسنجاني را براي ورود به
انتخابات ترغيب نمودند. اگر اين افراد اعتقادي به مبدأ و معاد داشته باشند بايد از
اين قبيل تبليغات دروغ پرهيز كنند و از گذشته خود نيز توبه نمايند. بازي كردن با
آبروي اشخاص آنهم با تكيه بر مطالب دروغ و با هدف خارج ساختن افراد از صحنهاي كه
ورود به آن حق قانوني آنان است، گناه بزرگي است كه هيچ توجيهي ندارد و مرتكبان را
با غضب الهي در اين دنيا و عقاب و عذاب در آخرت مواجه خواهد ساخت.تصميم شوراي نگهبان درباره داوطلبان رياست جمهوري،
از نظر قانوني لازم الاتباع است و همانطور كه آقاي هاشمي رفسنجاني نيز اعلام كردهاند
قرار نيست اعتراضي به آن صورت بگيرد. اين نيز دليل ديگري بر عظمت روحي كسي است كه
از پايه گذاران نظام جمهوري اسلامي است، براي تأسيس و اعتلاي اين نظام بيش از 50
سال مبارزه و مجاهدت و خدمت كرده و در اين راه بارها تا مرز شهادت پيش رفته و از
هزينه كردن جان و مال و اعتبار و آبروي خود دريغ نورزيده است. نظر
شوراي نگهبان در عين حال كه قانوني است، قابل نقد هم هست. سادهترين دليل بر اينكه
شوراي نگهبان اشتباه هم ميكند اينست كه در خود اين شورا در مورد صلاحيت افراد
نظرهاي متفاوتي وجود دارد و حتي در مواردي خروجيهاي اين شورا نشان دهنده همين
واقعيت است. مثلاً در ميان افراد احراز صلاحيت شده براي رياست جمهوري در همين
دوره، افرادي وجود دارند كه از مصاديق رجال نظامي هستند ولي از رجال سياسي يا
مذهبي نيستند. افراد ديگري نيز وجود دارند كه از مصاديق رجال سياسي هستند ولي نميتوان
آنها را رجال مذهبي دانست. اين واقعيتها براي مردم عادي هم كاملاً قابل درك است
لكن آنچه ملاك عمل قانوني است، نظر شوراي نگهبان است و نبايد با آن در افتاد كما
اينكه نبايد آن را خالي از اشتباه دانست. روشنترين موارد اشتباه اين شورا، يكي
تأييد صلاحيت كسي است كه اكنون خود اعضاي شورا و تمام حاميان گذشته وي از عملكرد
او ناراضي هستند و او را تأييد نميكنند و ديگري عدم احراز صلاحيت آيتالله هاشمي
رفسنجاني است كه در ميان تأييد صلاحيت شدگان همين دوره هيچكدام امتيازات ايشان را
ندارند. علاوه بر آنچه امام خميني درباره آيتالله هاشمي
رفسنجاني گفتهاند كه معتبرترين سند اعتبار و افتخار ايشان است، اين فراز از مكتوب
رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله خامنه اي، حاوي شهادت بر برخورداري ايشان از
بالاترين سطح معيارهاي صلاحيت است، معيارهائي كه نظيري براي آنها سراغ نداريم.
فراز مورد نظر كه مربوط به زمان رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني است اينست:"و خدا را شكر كه اراده و رأي ملت عزيز، بار سنگين
امانت و مسئوليت الهي را بردوش تواناي مردي بزرگ از فرزندان اسلام و حوار?ين امام
عظيم الشأن، عالمي مجاهد و فقيهي اسلام شناس و سياستمداري هوشمند و مديري دردآشنا
و دلسوز قرار داد. شخصيتي كه پرونده تلاشش در راه خدا و مجاهدتش براي حاكميت دين و
اعلاي كلمه اسلام، حتي پيش از نخستين روزهاي شروع نهضت آغاز شده و سرگذشت رنجها و
سختيها و فعاليتهاي كم نظير را در خود گنجانيده است. چهره موجهي كه به بركت حركت
در صراط مستقيم انقلاب همواره امين امام و محبوب امت بوده. امروز رئيس جمهور ما از
نظر من كه ساليان متمادي است ايشان را ميشناسم يك مجتهد قطعي است. اينهم از بركات
خدا برماست. ما رئيس جمهوري داريم كه از لحاظ درسهاي حوزه اي، يك مجتهد و از لحاظ
تفكرات اسلامي يك متفكر سطح بالا با سوابق فراوان است."همه ميدانند كه مطرح كردن اموري از قبيل ناتواني
جسمي ناشي از بالا بودن سن، براي كسي با اين برجستگيها بهانهاي بيش نيست. كسي كه
در همين ايام، جلسات سنگين مجمع تشخيص مصلحت نظام، كه رؤساي قواي سه گانه، وزراي
چند كابينه و تعدادي از افراد صاحب نظر در آن حضور دارند، را با قدرت مديريت بسيار
بالا اداره ميكند آيا بيانصافي نيست كه متهم به ناتواني جسمي براي احراز رياست
جمهوري شود؟! اينها همه نشان ميدهند آقاي هاشمي رفسنجاني واجد صلاحيتترين فرد
براي رئيسجمهور شدن است.اكنون كه شوراي نگهبان تصميم خود را گرفته و اعلام
كرده، مقصود از تأكيد بر صلاحيتهاي آقاي هاشمي رفسنجاني اين نيست كه در اين تصميم
تغييري ايجاد شود، به ويژه آنكه اينجانب از ابتدا با ورود ايشان به اين عرصه مخالف
بودم و طبيعي است كه همچنان بر عقيده خود باقي بمانم. ترديدي ندارم كه آقاي هاشمي رفسنجاني نيز فقط براي
انجام وظيفهاي كه اصرارهاي مردم و بزرگان برعهده ايشان گذاشته بود به صحنه آمدند
و به همين دليل اكنون كه بامانع مواجه شدهاند احساس ميكنند به وظيفه خود عمل
كرده و از اين پس با آرامش روحي كامل به كارهاي روزمره خود ميپردازند و مثل هميشه
براي اعتلاي نظام جمهوري اسلامي تلاش ميكنند و حتي لحظهاي از كمك به پيشبرد هرچه
بهتر كشور كوتاهي نخواهند كرد.عدهاي تلاش ميكنند چنين وانمود نمايند كه ورود
آقاي هاشمي رفسنجاني به صحنه انتخابات رياست جمهوري با هدف مقابله با رهبري بوده
است. اين سخن را اگر از كساني كه شناختي از آقاي هاشمي رفسنجاني ندارند باشد ميتوان
بر بيغرضي حمل كرد البته با اين تأكيد كه آنها سخت در اشتباه هستند، اما اگر
افرادي كه آقاي هاشمي رفسنجاني را به درستي ميشناسند چنين سخني را بگويند قطعاً
اهداف شومي را دنبال ميكنند و خود نيز ميدانند كه دروغ ميگويند. زيرا هر كس آقاي هاشمي را ميشناسد ميداند كه
ايشان خيرخواهترين فرد نسبت به رهبري است و هرگز حاضر نخواهد شد در برابر رهبري
قرار بگيرد. در طول 8 سال گذشته، تلاشهاي زيادي براي فاصله انداختن ميان رهبري و
آقاي هاشمي صورت گرفت و بدخواهان با توسل به انواع توطئهها و تبليغات و دسيسهها
اقدامات زيادي براي وادار ساختن آقاي هاشمي رفسنجاني به مقابله با رهبري به عمل
آوردند ولي ايشان با درك دقيق موقعيت و شناخت توطئهها و با نگاه عميقي كه به
ضرورت وحدت و همراهي با رهبري براي حفظ نظام و مصالح كشور دارند، رابطه خود با
رهبري را حفظ كرده و دست اندركاران اين توطئه سنگين را ناكام نمودند. توفيق آقاي
هاشمي رفسنجاني در مقابله با اين توطئهها، ريشه در اعتقاد ايشان به نظام جمهوري
اسلامي، مصالح عاليه كشور و ولايت فقيه دارد و چيزي نيست كه با حوادث و شرايط
متغير ايام دچار دگرگوني شود.در اين ميان، سؤال مهمي كه بايد به آن پاسخ داده
شود اينست كه چرا آقاي هاشمي رفسنجاني عليرغم اينهمه بيمهري و بيانصافي و جفا كه
ميبيند و اينهمه تخريب و توطئه كه عليه ايشان صورت ميگيرد، باز هم صبور و
استوار در مسير خدمت به نظام جمهوري اسلامي گام بر ميدارد و مخالفان و معاندان را
در توطئهاي كه براي ايجاد فاصله ميان ايشان و رهبري تدارك ديدهاند و ميبينند
ناكام مينمايد؟پاسخ اينست كه آقاي هاشمي
رفسنجاني از همان آغاز ورود به مبارزه با رژيم طاغوت، خود را وقف اسلام و برپائي
نظام اسلامي و حراست از آن كرده بود و همچنان بر اين عهد خود باقي است و از هر
اقدامي كه به اين نظام لطمه وارد سازد پرهيز ميكند. او براي نظام جمهوري اسلامي
همچون "مادر" است نه "دايه". به همين دليل، حاضر است خود را
فدا كند تا نظام بماند. اين واقعيت، هم در آمدن او به صحنه مصداق دارد و هم در
كنار رفتنش، كنار رفتني همراه با زمزمه اين بيت* خطاب به نظام جمهوري اسلامي كه:
بشكست اگر دل من به فداي چشم مستت - سرخُم ميسلامت شكند اگر سبوئي"
هوشنگ
بهداد
روزی نامه ی حکومتی روزی نامه ی جمهوری
اسلامی 4 خردادماه سال 1392
هاشمی مانند "مادر" است نه "دایه"بشكست
اگر دل من به فداي چشم مستت - سرخُم ميسلامت شكند اگر سبوئي