درياچه اروميه، مردهاي كه به سادگي زنده نميشود. 8 بهمن - 92
آیا خشک شدن در یاچه ارومیه
هم ناشی از افزایش جمعیت و رشد حاشیه ی
شهرهای بزرگ است که گفته می شود عامل فاجعه محیط زیستی است . یا
نه اینکه ادامه ی سیاست تاراج منابع وذخایر کشور یا در حقیقت ویران کردن کشور و
سیاست غارتگری حاکمان و وطن فروشی شان می
باشد . زیرا پس از از آتش بس جنگ رفسنجانی
ارگان فاشیستی پاسداران را وارد فعالیت های اقتصادی نمود تا قرار دادهای سد وجاده سازی با پیمانکاران
پاسداران با دولت منعقد شودکه ادامه ی این سیاست منتهی به سرنوشت شوم وتاریک در یاچه ارومیه شده
است . بهر حال از اقدامات طرح های خزانه ی دولت خالی کن سد سازی
های پاسداران و زائده اش بسیج بعوان آب
دزدي، درد بيدرمان اروميه نام برده شده است .البته تلاش مذبوحانه شده که
احمدی نژاد ودولت های نهم ودهم مقصر جلوه داده شوند . برای همین گفته شده واقعيت
اين است كه علاوه بر سياست هاي اشتباه دولت دهم كه فقط و فقط سدسازي را در دستور
كار خود قرار داده بود و سازمان محيط زيست آن دولت، ماشين امضاي مجوزهاي گوناگون
به سدسازان محسوب ميشد، مردم حوضه آبريز اروميه مقصر اصلي بلايي است كه سر درياچه
زيباي شان آمده است.
برخي ميگويند درياچه اروميه 3 ساله زنده ميشود، برخي معتقدند 5 سال
زمان براي احياي اين درياچه نياز است، ولي كساني كه به فكر كشاورزي و اقتصاد منطقه
هم هستند ميگويند كمتر از 10 سال، چيزي در اروميه تغيير نميكند درياچهاي
كه كشاورزي و سد بستن روي رودخانهها، آن را خشكاند، همچنان خبرساز است. اينطور كه
دولت ميگويد نبايد براي زنده كردن درياچهاي كه ميگويند مرده، عجله كرد. البته
عدهاي هم ميگويند زنده شدن اين مرده، كاري ندارد. در اين بين، فرنگيها و چشم
باداميها هم آمدهاند و ميگويند ميتوانند با دم عيسي خود، اين مرده راد جان
ببخشند، ولي واقعيت اين است كه درياچه اروميه، به راحتي جان نميگيرد، چون تصميم
گيران بايد حواسشان به موضوع ديگري هم باشد: اشتغال و اقتصاد آذربايجان. واقعيت
اين است كه سر گربهاي كه ميان نقشه خاورميانه چمباتمه زده، يعني استانهاي اردبيل،
آذربايجان شرقي و غربي، اقتصادي متكي به كشاورزي دارد و آبي كه براي اين كشاورزي
مصرف ميشود، همان آبي است كه بايد درياچه اروميه را جان دوباره بدهد. به بيان
ديگر، مديران كشور بايد بين دو راهي قطع آب كشاورزي و از بين رفتن كشاورزي اين خطه
و مرگ تدريجي اروميه، يكي را انتخاب كنند. آب، كم است و نميشود هم درياچه اروميه
را آب داد و هم به زمينهاي كشاورزي حوضه آبريز اين درياچه كه طبق آمار رسمي نزديك
به 480 هزار هكتار زمين زير كشت است، آب رساني كرد. آمار رسمي ميگويد ارزش
ريالي محصولات كشاورزي كه در حوضه آبريز درياچه اروميه به دست مردم ميآيد، نزديك
به 2 هزار ميليارد تومان است (اگر با دلار 3 هزار توماني حساب كنيم) و در صورتي كه
دست كم 5 سال اين زمينها، كاملا بيآب بمانند و آب رودخانهها به درياچه اروميه
جاري شود، ميتوان اين درياچه را زنده كرد. به عبارت ديگر، بايد مردم منطقه حوضه
آبريز اين درياچه، در طي 5 سال (به شرط ثابت ماندن دلار) نزديك به 10 هزار ميليارد
تومان از كيسه بخورند.
احياي اروميه، كشاورزي آذربايجان را نابود ميكند
اين چنين است كه كارشناسان و مديران وزارت نيرو كه مسئول تامين آب
مورد نياز كشاورزي در منطقه هستند ميگويند اگر ميخواهيد درياچه با سرعت و در 5
سال احيا شود، بسم الله، ولي يك نفر جواب از بين رفتن زندگي كشاورزان منطقه را
بدهد. اين حرفي بود كه وزير نيرو، در مجمع نمايندگان استان آذربايجان شرقي، با
ادبيات سياستمدارانه و در قالب الفاظ كنايه آميز گفت. چيت چيان، حرفي كه مغز آن،
بر عهده گرفتن مسئوليت از بين رفتن زندگي كشاورزان سه استان باشد را به نمايندگان
اين استان، اينطور گفت: "اگر نتوانيم مديريت مصرف را در آب كشاورزي اعمال
كنيم، درياچه اروميه هرگز زنده نخواهد شد. جهادكشاورزي موظف است با آموزش كشاورزان
و آگاه سازي آنان براي تغيير در الگوي كشت، ضمن بالا بردن بازده كشاورزي و كاهش
مصرف آب در اين بخش، مازاد آب باقيمانده را به درياچه اروميه هدايت كند." او
البته آب پاك را روي دست طرفداران محيط زيست ريخت كه منتظر بودند تا برآمدن اقبال
دولت يازدهم، معجزه براي درياچه اروميه رخ بدهد و همه چيز به وضع قبل از سال 84
برگردد: "در مورد درياچه اروميه بايد حقايق را به مردم بگوييم و توقع بيمورد
ايجاد نكنيم. ما به 10 تا 15 سال زمان نياز داريم تا بتوانيم درياچه اروميه را به
وضع سابق برگردانيم و هرگونه شعار و وعده تبليغاتي و سياسي كه به دور از حقيقت
باشد، خيانت به درياچه اروميه و مردم است. براي نجات درياچه اروميه تمام توانمان
را به كار ميگيريم و اگر نتوانيم مديريت مصرف را در آب كشاورزي اعمال كنيم،
درياچه اروميه هرگز زنده نخواهد شد. اين وزارتخانه تمام توان خود را براي نجات درياچه
اروميه به كار خواهد گرفت." نمايندگان مجلس هم بيكار ننشستند و برخي از
آنها گفتند اين حرفها را قبول ندارند.
5 ساله ميشود اروميه را زنده كرد
كمال الدين پيرموذن، عضو فراكسيون محيط زيست، يكي از نمايندگان مجلس
است كه به سخنان رئيس سازمان محيط زيست استناد ميكند و ميگويد درياچه اروميه با
5 سال كار درست، احيا ميشود. او در گفتگو با خبرآنلاين گفت با اجراي راهكارهاي
مربوط به مديريت مصرف آب مثل انتقال آب از رودخانههايي مانند ارس و درياي خزر،
باروري ابرها، تغيير الگوي كشت، جلوگيري از ادامه برداشتهاي غيرمجاز آب در حوضه
آبريز درياچه اروميه، توقف برداشت آب از طريق حفر چاههاي غيرمجاز، توقف سدسازي و
مطالعات آن در حوضه آبريز درياچه اروميه، لايروبي رودخانههاي موثر بر درياچه
اروميه و رهاسازي منابع آبي ذخيره شده در پشت سدها ميشود درياچه اروميه را در طول
5 سال احيا كرد. وزير نيرو البته پايش را در يك كفش كرده كه اين راهكارها را
طي ميكنيم، ولي نه به قيمت از دست رفتن زندگي كشاورزان: " ما براي نجات
درياچه اروميه آنچه از دستمان برمي آيد، انجام ميدهيم كه بخشي از اقدامها شامل
فراهم كردن مقدمات انتقال آب از رودخانههايي همچون ارس و... به درياچه اروميه است
و در اين راستا از مشاوره كارشناسان داخلي و خارجي مانند كارشناسان فرانسوي و چيني
سود ميبريم." وزير نيرو پيش از اين درباره مديريت مصرف آب دربخش
كشاورزي خواستار همكاري مردم استانهاي آذربايجان شرقي و غربي و كردستان، به ويژه
كشاورزان منطقه شد: اميدواريم با افزايش راندمان كشاورزي و اصلاح الگوي كشت در
اطراف درياچه اروميه، بتوان آب صرفه جويي شده را به سمت اين درياچه هدايت كرد.
چشم باداميهايي كه سد ميساختند
ميراث خجسته دولت دهم، در درياچه اروميه، اندك اندك رونمايي ميشود.
سياستهاي محمود احمدي نژاد، رئيسجمهور سابق كه قرارداد همكاري با رئيس جمهور چين
در زمينه سدسازي چينيها در ايران امضا كرده بود، هنوز هم گريبان اروميه را رها
نكرده است. دولت دهم در واپسين ماههاي حضورش، قراردادي را با رئيسجمهور چين امضا
كرد كه طي آن، قراردادي به ارزش هزار و 400 ميليارد تومان براي انتقال آب از ارس
به درياچه اروميه، بسته شد. البته همان زمان، نقي كريمي، مديرعامل وقت شركت آب
منطقهاي آذربايجان غربي اعلام كرد تخصص اين شركت چيني، سد سازي است و هم اكنون
نيز در برخي از پروژههاي سدسازي در ايران، فعاليت ميكند. كريمي همان زمان
نيز اشاره كرد در نيمه اول سال 92، دو سد بزرگ ديگر، روي رودخانههاي نزديك به
درياچه اروميه، به بهرهبرداري ميرسد كه البته، در اين پروژهها نيز پاي چشم
باداميها در ميان بود، سد قزل داغ ماكو و سد سيلوه روي رودخانههاي اين استان
بسته شد تا باز هم مقصد نهايي اين رودخانهها، كم آب بماند. به جز چينيها،
فرانسويها و بلژيكيها نيز اعلام كرده بودند تمايل دارند بر سر اين خوان گسترده،
حاضر شوند. بلژيكيها البته گفته بودند براي احياي اروميه ميآيند، آن هم در سه
سال، يعني كاري كه تقريبا ناممكن است. شركت فرانسوي فيدال كه نماينده حقوقي شركت
بلژيكي tracktable engineering
است كه آن هم تابع شركت ژدف سوئز فرانسه محسوب ميشود گفته بود اگر ما پايمان به
خاك اروميه برسد، سه ساله درياچه آن سامان را زنده ميكنيم، البته اين سخنان باز
هم در زمان دولت دهم زده شد و هنوز كسي نتوانسته اين ادعا را راستي آزمايي كند.
آب دزدي، درد بيدرمان اروميه
آب دزدي، درد بيدرمان اروميه
واقعيت اين است كه علاوه بر سياستهاي اشتباه دولت دهم كه فقط و فقط
سدسازي را در دستور كار خود قرار داده بود و سازمان محيط زيست آن دولت، ماشين
امضاي مجوزهاي گوناگون به سدسازان محسوب ميشد، مردم حوضه آبريز اروميه مقصر اصلي
بلايي است كه سر درياچه زيبايشان آمده. آمارهاي مختلف ميگويد آب دزدي مردم
يعني همان حفر چاههاي غير مجاز، پوست درياچه اروميه را ذره ذره كنده و آن را به
اين روز انداخته. مشاور سازمان محيط زيست ميگويد در حوضه آبريز درياچه اروميه،
بيش از 17 هزار حلقه چاه غير مجاز شناخته شده، شيره جان اروميه را ميمي كند. به
جز اين تعداد چاه شناخته شده غير مجاز، نزديك به 55 هزار حلقه چاه ديگر نيز حفر
شده كه مجاز بودن همه آن هم اثبات نشده است. منافع كشاورزان را تامين ميكند. چاههايي
كه نه مجوز دارند و نه كسي ميداند چقدر دل را سوراخ كرده و به عمق رفتهاند. حتي
اگر مسئولان وزارت نيرو، تمام اين چاهها را پر كنند، زندگي 9 تا 12 ميليون آذري
تحت تاثير اين سياست قرار خواهد گرفت. به بيان ديگر، آب دزدي از حوضه آبريز
اروميه، باعث ايجاد اشتغال در بخش كشاورزي براي انبوهي از مردم شده كه هر گونه
تغيير در روند فعلي يغماي آب در آن اقليم، تبعات اجتماعي، اقتصادي و حتي سياسي به
دنبال دارد. از ياد نبايد برد آذربايجان شرقي و غربي، در يكي از حساسترين مناطق
مرزي ايران قرار گرفته و همواره امنيت آن، مورد تهديدهاي فرامرزي بوده است. به
همين دليل است تاكنون بيش از 40 راهكار منطقي براي احياي اروميه، پيشنهاد شدهاند
كه كمتر از نيمي از اين راهكارها، قابليت اجرايي دارد و در حال حاضر، تنها 19 راهكار
در دست اقدام كارگروه نجات درياچه اروميه است. اين كارگراه كه با مسئوليت وزير
نيرو و عضويت معاون برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور، رئيس سازمان حفاظت
محيط زيست، وزير كشور و وزير جهاد كشاورزي در حال برگزاري است، قرار است حيات را
به درياچه اروميه و حريم اين منطقه بازگرداند.
درياچه چقدر آب ميخواهد؟
وزير نيرو در پاسخ به اين سئوال ميگويد براي احياي درياچه اروميه
دست كم سالانه بايد 3 ميليارد و 100 ميليون متر مكعب آب به درياچه اروميه تزريق
شود، يعني دقيقا همان ميزاني كه كشاورزي منطقه نياز دارد. از طرف ديگر، مشاور
سازمان محيط زيست ميگويد نياز سالانه اين درياچه بيش از 7 ميليارد و 500 ميليون
متر مكعب آب است. يعني اينجا هم اختلاف تاريخي بين محيط زيست و وزارت نيرو در
گرفته، محيط زيست تلاش دارد حق آبه بيشتري براي درياچه بگيرد و وزارت نيرو ميگويد
هر قطره آبي كه به درياچه ميرود، كشاورزي منطقه را تضعيف ميكند. اين درحالي است
كه بيش از 90 درصد آبي كه در ايران مصرف ميشود، در بخش كشاورزي استفاده ميشود.
ضمن اينكه راندمان كشاورزي در ايران بيش از 30 درصد نيست. يعني اصلاح شيوه كشاورزي
و آبياري ميتواند حق آبه درياچه اروميه و ديگر تالابهاي رو به موت ايران را
تامين كند. دراين
باره يكي از نمايندههاي آذربايجان شرقي و عضو كميسيون كشاورزي مجلس به مهر گفته:
اگر بخش كشاورزي بطور جدي مورد توجه قرار گيرد، ميتوان از هدر رفت آب در حوضههاي
آبريز درياچه اروميه جلوگيري كرد كه خود اين موضوع ميتواند نقشي تعيينكننده در
حل مشكل بيآبي اين درياچه باشد چرا كه بخش قابل توجهي از آب مورد نياز اين
درياچه، در اراضي كشاورزي مناطق همجوار استفاده ميشود. به عقيده غلامرضا نوري، نماينده بستان آباد، بايد
با اصلاح روشهاي آبياري سنتي در اراضي همجوار اروميه، ضمن جلوگيري از هدر رفت آبهاي
سطحي و زيرزميني نسبت به افزايش بهره وري از منابع آبي موجود اقدام كرد: "با
روشهاي آبياري فعلي نه تنها آبهاي سطحي بدرستي مورد استفاده قرار نميگيرند بلكه
با حفر چاههاي غير مجاز بيش از بيش به بحران كم آبي درياچه اروميه و شوري اراضي
همجوار دامن زده ميشود." همچنين رئيس بخش تحقيقات آبياري و خاك موسسه
تحقيقات خاك و آب كشور معتقد است: اصلاح مديريت آب در باغات و اراضي كشاورزي،
راهكار مناسب براي مقابله با پسروي درياچه اروميه از منظر وزارت جهاد كشاورزي است. به
عقيده سعيد غالبي، وجود ضعف و مشكلات مديريت بهينه مصرف آب در مزارع و باغات كشور
از مهمترين موضوعهاي چالشي در كشور است: عمدهترين تلفات در مصرف آب به اين قسمت
مربوط ميشود. ضعف در ساختار الگوي مصرف در مزارع و باغات به علت پيروي نكردن از
الگوي مصرف آب، افزايش توليد در واحد سطح، پايداري و تضمين توليد اقتصادي در شرايط
بحران آب و خشكسالي از ديگر مشكلات مربوط به بخش آب كشاورزي در كشور و حوضه درياچه
اروميه است .
رئيس جمهور ميانجي ميشود؟
اما براي مديريت اختلاف نظر ذاتي سازمان محيط زيست و وزارت نيرو به
نظر دولت بايد ميانجي گري كند؛ شايد وزارت جهاد كشاورزي بايد نقش پررنگتري داشته
باشد و كشاورزي و سيستم آبياري منطقه اصلاح كند، يعني به طور جدي وارد گود شود و
نه آنطور كه پيش از اين اتفاق افتاده و يكي بوده براي نمونه مثل پروژه ظاهرا موفق
كشت و صنعت مغان. همچنين اينجاست كه نگاه شخص رئيس جمهور براي اولويت دادن
كشاورزي يا محيط زيست، تعيينكننده است. لابد دولت اعتدال كه همواره تاكيد دارد
روي مرز تعادل حركت كند، چارهاي جز اين ندارد كه علاوه بر توجه به رونق كشاورزي
در منطقه، آرام آرام، حق آبه مورد نياز درياچه اروميه را تامين كند. آرام
آرام به اين معني كه قطعا تا 5 سال آينده، اروميه به وضع پيش از سال 84 باز نميگردد.
بلكه همانطور كه چيت چيان، وزير نيرو گفته، دست كم بايد 10 سال صبر كرد