به بهانه باز پخش گزارش مستند ارتش آزاديبخش از سيماى آزادى.

به بهانه باز پخش گزارش مستند ارتش آزاديبخش از سيماى آزادى.
جواد شفايى
هر بريده و خائن از وقتي كه مرزبندي و مرز سرخ با رژيم را ميشكند و به رژيم وصل ميشود، ديگر به منجلاب رذالت و فرمايگي وخيانت انساني سقوط مي كند. اگر كسي بر روي مرز بندي و خط سرخ مقاومت با رژيم ولايت فقيه، استوار باشد، حتي اگر مخالف ايدئولوژي واستراتژي وتشكيلات و اصلا رفتار وكردارمجاهدين هم باشد.هرگز درجنگ خونين بين مجاهدين و آخوندها، نه تنها برخمهاي مجاهدين نمك نمي پاشد بلكه در هر صورت طرف مجاهدين را خواهد گرفت، ولى موقعيكه فرد بريده به ضديت كور به مجاهدين مي افتد، ديگرمنبع اطلاعات، واصلا بخشي از رژيم ميشود و هر انتظاري از آن ميرود، بگذريم،اين شبها گزارش مستند جنايت آخوندها و مزدورانش از سيماى آزادى باز پخش ميشود كه به دوستان پيشنهاد ميكنم اگر ديدند دوباره زحمت ديدن آن را به خودشان بدهند، گزارشها تكميل تر شده و حاوى نكات تازترى است ،به خاطر اين گزارشهاي مستند بود كه دادگاه اسپانيا تصميم خودرا گرفت و مقامات امنيتي مالكي را به خاطردست داشتن دراين جنايت ضد بشرى محكوم كرد،قسمت نهم اين گزارش كه مربوط به خيانت بريده مزدورى است بنام «مسعود دليلي»كه اگر خيانت او نبود به گفته مجاهدين حتما شهداى روز 10 شهريور يك رقمى بودند،هم زمان با بازپخش اين گزارش مستند ميراث خورا خميني به ميدان آمده اند تا با فرافكنى خيانت مسعود دليلى را كه سرتا پا جنايت است، با داستان سرايى كه البته ميتوانند مقداري هم با واقعيت همراه خودداشته باشد به خورد بيننده و يا شنونده بدهند،وزارت اطلاعات رژيم هم اكنون با داستان مبارزه او«مسعود دليلى» كه آن زمان در كسوت يك مجاهد خلق بود و درج يك سري گزارش از دستگير شدگان در دهه 60«60 تا 64» ضمن قهرمان جلو دادن مسعود دليلي و موقعيت و محبوبيت او در بين جوانان و اهالى شمال كه به يقين اين دومى با دروغ و قصد و نيت شومش همراه است، خيال داردخيانت مسعود دليلي را دور بزند، امّا فاكتهاى بسياري وجودارد كه رژيم از همين بريده مزدوران چگونه استفاده ميكرده و مگر همين مصداقى خودش اعتراف نكرده بود كه چكونه با تيم هاي شناسايي  ودستگيري همكارى ميكرده و همراه با پاسداران به گشت در خيابانهاي تهران پرداخته و حتي سقوط و وادادگي را تا جايى ارتقا ميدهد كه به شكار نامزد خودش ميرود،منظورم «نگارنده» اين است كه در اين رژيم سالوس وريا استفاده از بريده مزدوران يكي از شيوه ها براي به تور انداختن مخالفين و به قتل رساندن آنها بوده است،مگر هنوز ابهامی وجود دارد که چگونه از بدو ورود خمینی به ایران تا کنون که بیش از 34 سال سپری شده است  رهبران ومسئولان رژیم ولایت فقیه یک بار حرف راست زده  و قول های داده شده شان را بطور وارونه عمل نکرده  باشند؟  به خصوص اتهاماتی که به مخالفان خود به خصوص به مجاهدین که زده اند. حال باید توقع و انتظارداشت پادوها و جارچیانش چه بطور مستقیم یا همسو با دستگاه تبلیغات مسموم و شیطان ساز مخالفین به خصوص در مورد مجاهدین جز این رفتار کنند؟
به ویژه اینکه  مگر آخوندهای مفتخور حکومتی که سابقه ی همکاری با ساواک شاه داشته وابراز ندامت کردند تا آزاد شوند، پس از انقلاب از همین شیوه درون سیاه چال های شان  استفاده نکرده اند و اقدام به عضو گیری جاسوس ونفوذی وکفترهای پر قیچی  برای ضربه زدن به مخالفان ننوده اند؟ مگر فراموش شده است چگونه از بریدگان و وادادگان جاسوس همراه با پاسداران در گلوگاه های ورودی و خروجی شهرها به خصوص در تهران پس از 30 خرداد 60 برای شناسایی زندانيان فراری استفاده می شد؟ یا اینکه در اتاق های بازجویی حضور می یافتند. یا موقع انتقال زندانیان حکم گرفته از اوین به قزل حصار از این بريدگان بعنوان سرموضع  که با سایر زندانیانی برخورد می کردند که نسبت به اینان شناخت نداشتند تا با ترفند جلب اعتماد کرده و تخلیه اطلاعاتی کنند .سپس اطلاعات دریافتی را به سربازجو ها منتقل نمایند تا زندانیان زیر تیغ بازجویی و شکنجه برده شوند حتی اعدام شوند ؟
 بنابراین وقتی یکی از این وادادها و بريده ها که ایرج مصداقی جان بدر برده ی قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 می باشد و دکه ای به نام پژواک دائر کرده  و  تبدیل به پاتوق سایر کفتر های پر قیچی امثال خودش یا همسو وهورا کش وی شده اند، می بایست محور مسعود دلیلی عنصر  واداده و تسلیم وخائن شده  قلم فرسایی و قهرمان سازی  کنند چون گفته می شود المأمور والمعذور .
آخر اگر بر حسب ادعای دستگاه  وارونه ی وزارت بد نام اطلاعات مجاهدین  اشرف این عنصر خائن مسعود دلیلی را به قتل رساندند .از این سوپر ابله های نابغه ی مدعی سئوال است که اگر چنانچه مجاهدین اشرف مسلح بودند از خودشان دفاع می کردند تا مجروح برروی تخت بیمارستان یا دست از پشت بسته تیر خلاص نخورند. یا اینکه مسلحانه مقاومت می کردند تا ربوده و به گروگان گرفته و شکنجه  نشوند و يا به قتل برسند؟ تازه چرا مجاهدین مسلح  قاتلان مهاجم عراقی را نکشتند و به جايش يك عنصر نفوذی خائن را بکشند؟
بگذریم  با پخش فیلم های مستند جنایت علیه ی بشریت دهم شهریور 92 از سوی سیمای آزادی سناریوی شیطان سازی نخ نما شده ی دستگاه تبلیغات وزارت بد نام اطلاعات رژیم در پاتوق پژواک ایرج مصداقی، لورفته تر از آن است که کسی را بفریبد و یا خریدار داشته باشد. چون این سناریوی تکراری  پیشینه ی بیش از 30 ساله ی پس از 30 خرداد 60 دارد.چون پخش شوهای اعتراف گیری تلویزیونی  زندان اوین  فراموش نشده است که اعتراف کنندگات همگی هم اعدام شدند  همانگونه که از یاد نرفته دژخیمان اوین  با قصاوب اوین لاجوردی ودادستانی ضد انقلاب با حسین روحانی و قاسم عابدی چه کردند،و اين همان شيوه ايى است كه در دهم شهریور 92 در مورد مسعود دلیلی  خائن نفوذی تکرار کردند،از اعجايب روزگارست كه اين رژيم صاحب مرده چنان رفتاری از سوی دژخیمان وبازجویان  اوین وسایر سیاه چال های سراسر کشور با متهمان می كنند.كه اندام شان خراطی وافکارشان جراحی  می شود که برخی شان تبدیل به عناصر نادم و بريده یا قهرمان برای وزارت بد نام اطلاعات می شوند.
ادامه دارد