گفت و شنود دروغ نامه
ی کیهان 28 بهمن -92
گفتم :
چرا این مردک روانی ؟ افتاده به یاد جوانی
می کرد تیغ کشی
، قرینه کرده با زوزه کشی
گفت :
این بی اصل ونجابت ، نقل کرده از یک طبابت
دست شان
بردند زیر پتو ، تا بگیرند نبض یارو
بعد
گفتن وخیمه وضع بیمار ،بی فایده است تیمار
یارو
گفت خیالتون باشه راحت ، من دارم من کنم استراحت
شما
گرفتین نبض همدیگر، وضعتون خرابه بی اگر
ومگر
گفت: آقای زیباکلام افاضه فرمودهاند که
اسرائیل را به رسمیت میشناسند!
گفتم: بچه ادیبالممالک و این چرت و پرتها؟
آب «آب منگل» و بستنی «اکبر مشدی» و فالوده «یدالله شیرازی» حرومش باشه. بیشتر بچهمحلهاش
شهید شدهاند و این یکی...!
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: حالا مگه آمریکا و اروپا و بقیه کشورهای
اجق وجق که اسرائیل رو به رسمیت شناختهاند، چه غلطی کردهاند؟!...
آقای زیباکلام که جای
خود داره!...
گفت: ولی برخی رسانههای ضد انقلاب، حسابی
حرفش رو تحویل گرفته و براش سوت و کف زدهاند!
گفتم: از قدیم و ندیم گفتهاند «کوزه جایی رود
که باز آید تغار»!... دو نفر که ادعای طبابت داشتند، دستهایشان را زیر پتو بردند
که نبض یک بنده خدایی را بگیرند و بعد با تأسف گفتند؛ وضع بیمار خیلی وخیمه! شخصی
که دراز کشیده بود
گفت؛ من حالم خیلی خوبه و دارم استراحت میکنم.
شما دو تا پَت و مَت زیر پتو نبض همدیگر را گرفتهاید!
گفت : سربازجو بدون
سلام ، گرفته یقه زیبا کلام
گفتم : سربازجوی تله گیر ، چرا به زیبا کلام داده گیر؟
گفت : سربازجو داده
تحلیل ، چرا زیبا کلام گفته از اسراییل؟
اسراییل می شناسه
برسمیت ، بهش داده مشروعیت
سپس سربازجوی فاسد
آلوده ، از آب منگل و بستنی گفته با
فالوده
بالاخره سربازجوی پلید
، گفته بچه محله های صادق شدن شهید
ولی صادق آنقدر شده شجاع ، از شناسایی اسراییل میکنه
دفاع
سربازجو از موضع ضد آمریکایی
، تاتونسته گفته بد و بیرایی
گفتم : چرا این مردک
روانی ؟ افتاده به یاد جوانی
می کرد تیغ کشی
، قرینه کرده با زوزه کشی
گفت : این بی اصل ونجابت
، نقل کرده از یک طبابت
دست شان بردند زیر پتو
، تا بگیرند نبض یارو
بعد گفتن وخیمه وضع
بیمار ،بی فایده است تیمار
یارو گفت خیالتون باشه
راحت ، من دارم من کنم استراحت
شما گرفتین نبض همدیگر،
وضعتون خرابه بی اگر ومگر