گزیده ها قسمت سوم

گزیده ها قسمت سوم - 8 فروردین -95
دختر 12 ساله سردشتی از توابع استان آذربایجان غربی هنگام گرفتن عکس خویش انداز(سلفی) در حاشیه رودخانه زاب جان خود را از دست داد.
 
به گزارش خبرنگار ایرنا، این دختر اهل روستای زله از توابع بخش وزینه سردشت، روز جمعه به همراه خانواده خود برای گردش به حاشیه این رودخانه رفته بودبه گفته شاهدان، این دختر با استفاده از دوربین تلفن همراه خود مشغول گرفتن عکس سلفی بود که تعادل خود را از دست داد و داخل رودخانه افتاد.
 
تلاش حاضران در محل برای نجات وی به علت شدت جریان آب رودخانه بی نتیجه ماند و جنازه این دختر پس از طی مسافتی در داخل رودخانه پیدا شد.
 
مسئول روابط عمومی شبکه بهداشت و درمان سردشت گفت: پس از وقوع این حادثه ماموران مرکز فوریت های پزشکی 115 پایگاه بین جاده ای نلاس به محل اعزام شده و اقدامات اولیه CPR، ساکشن و حمایت های تنفسی را برای وی انجام دادند.
 
سیامند محمدی افزود: متاسفانه تلاش ماموران بی نتیجه مانده و جنازه این دختر جان باخته برای طی مراحل قانونی به بیمارستان امام خمینی(ره) سردشت ارجاع داده شد.
 
وی از شهروندان خواست هنگام بازدید از حاشیه رودخانه ها و سدها نکات ایمنی را رعایت و از رفتن به بستر رودخانه ها خودداری کنند.
 
رودخانه زاب یکی از رودخانه های دائمی آذربایجان غربی است که از دامنه های زاگرس سرچشمه گرفته و به طرف غرب جریان پیدا کرده و با ورود به خاک عراق سرانجام به دجله می ریزد.
 
رودخانه زاب دارای جریان آب دائمی بوده و در تمام فصول سال خشک نمی شودهمه ساله شماری از افرادی که به قصد شنا وارد رودخانه زاب می شوند، به علت شدت جریان آب جان خود را از دست می دهند.
 
روستای زله از توابع بخش وزینه سردشت در 20 کیلومتری غرب این شهر قرار دارد.
 
شهرستان مرزی سردشت با 111 هزار نفر جمعیت در جنوب آذربایجان غربی و در جوار مرز با کشور عراق واقع شده است.
معاون رییس دولت اصلاحات می‌گوید: من به واسطه شغل و پست‌هایی که داشتم مسافرت‌های بسیاری به شهرها و کشورهای مختلف داشته‌ام و به هتل‌های بسیار خوبی رفته ام اما هیچ یک به شیرینی آن یک شب که در پارکی در بهشهر خوابیدم، نیست.
محسن مهرعلیزاده در یادداشتی برای ویژه‌نامه نوروزی «نسیم بیداری» در مورد خاطره خود از نوروز می‌نویسد: در دو مقطع از سال یعنی تاسوعا و عاشورا و عید نوروز معمولا اهالی شهر مراغه هرکجا که باشند خود را به این شهر می رسانند. در 29 بهمن سال 56 که مصادف با چهلم فاجعه 19 دی قم بود، در بسیاری از شهرها و نقاط کشور مجلس ختم و سوگواری برگزار شد. در شهر تبریز نیز قرار بود مردم در مسجد قزللی تجمع کنند. ما آن زمان در تبریز دانشجو بودیم و با علما برای برگزاری مراسم چهلم هماهنگی‌های لازم را انجام دادیم. در چهلم شهدای قم موج مردمی شدن انقلاب آغاز شد و از دانشگاه و حوزه به بطن جامعه رسید.
باتوجه به آنکه امکان نداشت در روزهای عید از مراغه خارج شوم، آن سال چون دانشجوی دانشگاه تبریز بودم و در ماجراها حضور داشتم، بلافاصله پس از قیام مردم تبریز تحت تعقیب قرار گرفتم و به همین دلیل به قول معروف مجبور شدم خودم را گم و گور کنم. همین باعث شد نتوانم ایام نوروز به مراغه بروم و به ویژه تحویل سال را نتوانستم در مراغه باشم و به همراه خانواده به سمت مشهد رفتیم.
به یاد دارم که در مسیر در بهشهر شب را در پارک خوابیدیم چون به هتل هم نمی توانستیم برویم. هتل شناسنامه می خواست و ممکن بود لو برویم. شب حدود ساعت یازده دوازده بود که هر کسی برای خودش بساطی پهن کرد و گوشه‌ای خوابید. همان شب، شب تحویل سال بود.
من به واسطه شغل و پست‌هایی که داشتم مسافرت‌های بسیاری به شهرها و کشورهای مختلف داشته‌ام و به هتل‌های بسیار خوبی رفته ام اما هیچ یک به شیرینی آن یک شب که در پارکی در بهشهر خوابیدیم نیست. ما که همیشه در شب تحویل سال جمع‌های خانوادگی گرمی داشتیم آن شب خیلی غریبانه و مظلوم در پارک بساط کردیم و خوابید