گزیده ها 29 شهریور -96

گزیده ها 29 شهریور -96
خبر ويژه 
به جاي تحريف تاريخ از مردم درباره بزك آمريكا عذرخواهي كنيد
صادق زيباکلام مي گويد در 120 مصاحبه امام پيش از انقلاب، تنها يکي دوبار اسم آمريکا آمده بود.
    
وي در نشستي با عنوان «صلح، دموکراسي و حقوق شهروندي» گفته است: ما هيچ چاره اي نداريم جز اينکه به مفاهيم اوليه انقلاب بازگرديم. بخوانيد روزنامه هاي اول انقلاب يا پيش از آن را که سياستمداران مي گفتند ما براي چه با رژيم شاه مبارزه مي کنيم. 120 مصاحبه امام خميني را تا پيش از پيروزي انقلاب بخوانيد. از او مي پرسيدند علت مبارزه با نظام شاه چيست؟ نظام اسلامي که شما مي خواهيد برپا کنيد چگونه است؟ با مارکسيست ها و بهايي ها چگونه برخورد مي کنيد؟ با زنان، منتقد و مخالف خود چگونه رفتار مي کنيد؟
    
به گزارش ايسنا، وي تصريح کرد: فکر مي کنيد در آن 120 مصاحبه امام چند بار گفته اند که مبارزه با شاه مهم نيست و ما بايد با آمريکا و غرب مبارزه کنيم. تنها يکي دوبار اسم آمريکا وسط مي آيد ايشان مي گويد من نمي دانم که چرا کارتر از شاه حمايت مي کند در حالي که مردم شاه را نمي خواهند.
    
اظهارات تحريف آميز زيباکلام در حالي است که حضرت امام(ره)، نهضت را در سال 42 و 43 با اعتراض به دخالت هاي آمريکا از جمله در قضيه تصويب لايحه کاپيتولاسيون آغاز کردند و بزرگ ترين نقدشان به نهضت هاي ملي شدن نفت و مشروطه اين بود که يا به استعمار اصلاً نپرداختند يا در مقابل استعمار منفعل عمل کردند و نهضت در مقابل انگليس و آمريکا شکست خورد.
    
در 15 ساله تداوم و سرکوب نهضت اسلامي ملت ايران، آمريکا علي الدوام پشت رژيم پهلوي بود و بنابراين انقلاب اسلامي نمي توانست به علت اصلي حاکميت ديکتاتوري در ايران بي تفاوت باشد؛ به ويژه اينکه سرکار آمدن محمدرضا پهلوي در سال 1320 (پس از اشغال ايران) حاصل توافق انگليس و آمريکا بود و تداوم حکومت وي براي 25 سال ديگر با وجود فرار از ايران در سال 32، محصول کودتاي مشترک آمريکا و انگليس بود. سفارت آمريکا نيز از بحبوحه انقلاب در سال هاي 56 و 57، مشغول طراحي انواع سناريوها براي ابقاي رژيم پهلوي از طريق کساني چون بختيار و سپس زد و بند با سران نهضت آزادي براي مسير انقلاب بود. در طول 37-8 سال گذشته نيز انواع توطئه هاي نظامي، غائله آفريني، آشوب افکني و تحريم هاي اقتصادي عليه ملت ايران در دستور آمريکايي ها بوده است. با اين وصف چگونه مي توان ملت و حاکميت جمهوري اسلامي را شماتت کرد که چرا از دشمني هاي آمريکا ياد مي کنند.
    
اما اينها همه حاشيه پردازي است. آقاي زيباکلام سال هاي 92 و 93 که تب مذاکره با آمريکا به اوج رسيده بود، جزو تبليغاتچي ها و بزکچي هاي بي محاباي آمريکا بود و ادعا مي کرد که مي شود با آمريکا توافق و مشکلات را حل کرد اما جمهوري اسلامي با ماجراجويي، نخواسته مشکلات را حل کند(!) او اکنون با بدعهدي دولت ترامپ و قبل از آن اوباما بايد درباره بزک کردن سيماي منفور آمريکا از مردم عذرخواهي کند و البته به تقسيم بندي دروغين «تفاوت دموکرات ها و جمهوري خواهان» متوسل نشود؛ چه اينکه نقض برجام در همان دولت اوباما آغاز شد و در کنگره هم دموکرات ها و جمهوري خواهان با اتفاق نظر مطلق، نسخه هاي تحريمي عليه ايران را يکي پس از ديگري پيچيده اند.
خبر ويژه 
ديروز، مدعي خط امام (ره) /امروز، پادويي گروهك مطرود امام
دبير حزب اتحاد ملت، انتخاب رئيس جديد براي گروهک نهضت آزادي را تبريک گفت.
    
شکوري راد در نامه اي به محمد توسلي، گروهک غيرقانوني و مطرود امام خميني(ره) را «حزب ديرپا» توصيف کرد و ضمن تجليل از ابراهيم يزدي نوشت: «نهضت آزادي ايران حزبي دين مدار و اصلاح طلب بوده و از سابقه اي طولاني در پيش و پس از انقلاب برخوردار است و ... در کسوت حزبي منتقد به سياست ورزي اصلاح طلبانه مشغول بوده و هيچگاه مرام خود را فرو ننهاده و از پاي ننشسته است. مرحوم يزدي در پيام تبريکي که پس از صدور پروانه فعاليت حزب اتحاد ملت براي اينجانب فرستادند، اصلاح طلبي را فراتر از کنش سياسي و به عنوان يک مشي و مرام معرفي کردند ... خرسندم که اعلام کنم اين موارد همانهايي هستند که قاطبه اصلاح طلبان از جمله حزب اتحاد در آن اشتراک نظر دارند. اميد است در دوره دبيرکلي جنابعالي تعامل سازنده با احزاب اصلاح طلب و نيروهاي سياسي موثر در جامعه تداوم و گسترش يابد. دور از انتظار نيست که نهادهاي مسئول در نظام جمهوري اسلامي با تجديدنظر در سياست هاي گذشته و رويکردهاي امنيتي از حضور رسمي و آزاد همه جريان هايي که التزام عملي خود به قانون اساسي را اعلام و اثبات کرده اند استقبال کنند و کشور نيز از حضور سازنده آنها بهره ببرد.
    
معرفي گروهک نهضت آزادي به عنوان حزبي اصلاح طلب، تاکيد بر مشترک بودن اهداف آنان با «اصلاح طلبان» و لزوم تعامل طرفين و نهايتا دعوت به تجديدنظر نظام درباره اين گروهک درحالي است که طيف چپ مدعي خط امام (ره)، بيشترين درگيري را با نهضتي ها داشت و به اعتبار دخالت در تسخير لانه جاسوسي آمريکا و افشاي اسناد آن، به درستي، سران اين گروهک را خائن به ملت و جمهوري اسلامي مي شمرد. در سال 66 نيز اين علي اکبر محتشمي پور وزير کشور وقت بود که ضمن مرور مستند سوابق خيانت نهضت آزادي، درباره رسميت آنها از حضرت امام استفسار کرد و امام خميني تاکيد کردند که اگر اين گروه بر سر کار مانده بودند اسلام و ايران سيلي از دشمنان مي خورد که تا قرن ها سر بلند نمي کرد و نهضت آزادي به هيچ وجه نبايد رسميت داشته باشند.
    
شخص شکوري راد از جمله چپ هاي مدعي خط امام است که براي چند دهه نان خط امام را خورده و تظاهر به طرفداري از امام مي کرد. اکنون نفاق وي و برخي همراهانش در حالي بيرون ريخته که زماني علوي تبار درباره حزب قبلي شکوري راد (حزب منحله مشارکت) پيش بيني کرده بود طيف تجديدنظر حزب، طيف خط امامي را در حزب مشارکت بر حاشيه خواهد راند.
    
يکي دو سال پيش نيز عيسي سحرخيز فاش کرد: اغلب اصلاح طلبان برخلاف اول انقلاب، ديگر علاقه و ارادتي به آيت الله خميني ندارند.
خبر ويژه 
دست بالاي دست بسيار است/ اعتداليون، اصلاح طلبان را قال گذاشتند
«سخنان اخير عارف، آب پاکي را روي دست رفقاي نيمه راه در فراکسيون اميد ريخت. به نظر مي رسد اين سخنان، پايان يارکشي اصلاح طلبان از اعتداليون است
    
سايت نامه نيوز از سايت هاي نزديک به طيف ائتلافي دولت در تحليلي نوشت: «درب» سياست براي اصلاح طلبان هميشه روي يک پاشنه نچرخيده و نمي چرخد، به همين دليل است که اصلاح طلبان روزي دست در دست اعتداليون با ائتلاف جانانه، پل هاي قدرت را با سرعت طي کرده و بعد از سال ها سکوت، بار ديگر به کرسي قدرت مي رسند و روزي هم براي برافراشتن پرچم يک دست اصلاح طلبانه بر سردر اردوگاهشان، عزم خود را جزم مي کنند.
    
گويي مقتضيات زمانه که مهم ترين متغير در مسير تصميم گيري هاي سياسي است اين بار روي ديگرش را در جريان اصلاحات نشان داده است. آنها که چند صباحي پيش به دليل تاييد نشدن ژنرال هايشان در انتخابات مجلس دهم، گزينه ائتلاف با اعتدالي ها و طرفداران دولت را انتخاب کرده بودند و روزگاري هم به دليل نداشتن چهره راي آور و مقبول، پشت حسن روحاني به عنوان گزينه اعتدالي قرار گرفتند حال گويي تصميمشان را بر قراري ديگر گذاشته اند.
    
با وجود اينکه برخي تحليل ها از احتمال ادامه ائتلاف ميان اصلاح طلبان و اعتدالي ها براي انتخابات 1400 حکايت مي کنند اما درمورد انتخابات مجلس يازدهم، اصلاح طلبان ساز جديدي را کوک کرده اند و گويا قرار است شاهد تک نوازي اصلاح طلبي در سال 98 باشيم.
    «
پيش بيني من اين است که ما در انتخابات سال 98 هم با پرچم اصلاح طلبانه وارد مي شويم يعني ائتلاف نمي کنيم. اندازه کافي هم نيرو داريم و با تعاملي که با شوراي نگهبان داريم و با تغيير نگرشي که در برخي از نهادهاي حاکميتي نسبت به جريان اصلاحات به وجود آمده است ان شاءالله به اين نتيجه برسيم که تاييد صلاحيت ها روند عادي و قانوني را طي کند و همانند انتخابات شوراها با تورم نيرو مواجه باشيم.» عارف با گفتن اين جملات آب پاکي را بر دست آنهايي که با ليست اميد به مجلس آمدند، اما کم کم سفره خود را از اصلاح طلبان جدا کردند، ريخت.
    
ائتلاف براي اصلاح طلبان استراتژي جديدي بود که با پيگيري جدي کارگزاراني ها در دستور کار قرار گرفت. مهره هاي شطرنج در جاي مناسب قرار گرفتند. اولين مهره حرکت کرد و اولين هدف اصلاح طلبان به ثمر رسيد؛ پاستور از «آن» يار مشترک اعتدالي و اصلاح طلب شد؛ حسن روحاني.
    
مجلس دهم نيز هدفي بود که باز با تکيه بر حرکت مهره هاي مشترک اعتدالي - اصلاح طلبي به واقعيت تبديل شد
    
هرچند شروع مجلس دهم براي اصلاح طلبان با ليست اميد، پربار و پيروزمندانه بود، اما گذر زمان، آن روي سکه اين پيروزي را به آنها نشان داد.
    
اما بداقبالي اهالي ليست اميد و همراه نشدن اعضاي فراکسيون با يکديگر، در انتخاب رئيس مجلس و هيئت رئيسه خلاصه نشد، حتي اهالي اصلاح طلب مجلس در ميدان انتخابات کميسيون ها، بازي را به رقيب واگذار کردند. اين شکست هاي مستمر تا جايي پيش رفت که محمدرضا عارف در قامت رئيس فراکسيون اميد، از پشت پرده اين شکست ها سخن گفت: «اگر برخي کم لطفي ها از جانب کساني که در ائتلاف اميد بودند، صورت نمي گرفت، بهتر به هدف خود مي رسيديم و به همين دليل گلايه هاي جدي در اين خصوص وجود دارد
    
البته اين اولين و آخرين گلايه عارف از ياران نيمه راه نبود، چه آنکه هنوز بعد از گذشت بيش از يک سال از مجلس دهم، زماني که قرار است عارف از انتخابات بعدي و راهبردهاي اصلاح طلبان سخن بگويد، گريزي به جداشدگان ليست اميد مي زند: «ائتلافي که انجام شد بيشتر ائتلاف اصلاح طلبان و حاميان دولت بود. ليست اميد شکل گرفت و متاسفانه قبل از شروع مجلس و بعد از آن، در ماه هاي اول يک تعداد از افرادي که با اين نگاه در ليست اميد قرار داده بوديم در فراکسيون اميد حضور پيدا نکردند و متاسفانه حتي بعضا رو در روي فراکسيون اميد هم قرار گرفتند

راننده پراید سفید هاچ‌بک که دخترجوان را در مسیر فرودگاه مورد آزار و اذیت قرار داده بود به دام پلیس افتاد؛ پلیس از شکات و مالباختگان احتمالی که توسط این راننده مورد سرقت، تهدید و آزار و اذیت قرار گرفتند، خواست به پلیس مراجعه کنند.
در مورخه 23 شهریور 1396 خانم جوانی با مراجعه به کلانتری 103 گاندی عنوان داشت که توسط راننده جوان یک دستگاه خودروی سواری پراید ربوده شده و این شخص با تهدید سلاح سرد او را مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع آدم‌ربایی منجر به آزار و اذیت و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
*
تایید اظهارات شاکی
با ارجاع پرونده به اداره شانزدهم پلیس آگاهی، شاکی به پزشکی قانونی اعزام و برابر نظریه پزشکی قانونی، ضرب و جرح و همچنین آزار و اذیت شاکی تایید شد.
*
اظهارات شاکی
شاکی با حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: روز چهارشنبه و پس از انجام عمل جراحی و تکمیل دوره درمانی خود قصد بازگشت به شهر خودمان را داشتم و بلیط هواپیما را به ساعت 19:30 همان روز تهیه کرده بودم.
این دختر ادامه داد: در این مدت در منزل یکی از بستگان نزدیک خود در خیابان دماوند سکونت داشتم؛ ساعت 17:30 یک خودرو سواری به مقصد فرودگاه درخواست کردم که ساعت 18 در محل حاضر شد؛ در زمان سوار شدن، راننده از من درخواست کرد که در صندلی جلو بنشینم و دلیل آنرا مشکل ارتفاع و خرابی کمک فنر ماشین اعلام نمود.
شاکی افزود: پس از سوار شدن از راننده خواستم که مرا زود به فرودگاه برساند تا به پرواز خود برسم و راننده در طی مسیر گفت که به علت ترافیک در بزرگراه از یک مسیر میانبر می‌رود و سپس به محل نامعلومی رفت که مقداری از آن خاکی بود.
وی گفت: در جواب اعتراض من که چرا اینجا خاکی است، راننده گفت که به زودی در مسیر اصلی قرار خواهیم گرفت که ناگهان راننده در همان مسیر [خاکی] توقف کرد؛ درب‌های ماشین را قفل نمود و با چاقو مرا تهدید کرد؛ راننده با تهدید چاقو تهدید کرد که مرا خواهد کشت و التماس‌های من نیز فایده‌ای نداشت و....
شاکی در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: راننده از مسیر اتوبان بابایی وارد صدر، مدرس و ظفر شد؛ سپس در خیابان ولیعصر، راننده پراید به قصد خرید سیگار از ماشین پیاده شد که به محض پیاده شدنش از ماشین، من نیز به سرعت از ماشین پیاده شده و به داخل یک مجتمع تجاری فرار کردم و در آنجا از مردم کمک خواستم.
*
شناسایی و دستگیری متهم
با توجه به حساسیت موضوع، کارآگاهان اداره شانزدهم با انجام تحقیقات پلیسی و بهره‌گیری از تصاویر دوربین‌های مداربسته محل سوار شدن شاکی به خودروی پراید، موفق به شناسایی پراید هاچ بک سفید رنگ به شماره انتظامی ایران 88/*** ط 83 شدند.
با شناسایی خودرو پراید، آخرین مالک شناسایی و در تحقیقات پلیسی مشخص شد که خودروی مذکور از سوی مالک آن در اختیار پسرش بنام امین (متولد 1376) قرار گرفته است.
با شناسایی تصویر «امین» از سوی شاکی، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی به محل سکونت امین در شهرک کاروان اعزام شده و در تحقیقات نامحسوس اطلاع پیدا کردند که امین از محل سکونتش متواری شده است.
با توجه به بلامکان بودن متهم، کارآگاهان اداره شانزدهم آگاهی اقدام به شناسایی محل تردد خودروی مذکور در محدوده فلکه اول تهرانپارس کردند.
سرانجام در ساعت 15:30 مورخه 27 شهریور 1396 راننده پراید (متهم پرونده) در حالیکه قصد داشت با خودرو از محل متواری شود، طی یک درگیری دستگیر و به اداره شانزدهم پلیس آگاهی منتقل شد که پس از مواجهه حضوری با شاکی به صورت کامل مورد شناسایی قرار گرفت.
همچنین در بازرسی از خودروی متهم، اموال سرقت شده از شاکی شامل لپ تاپ و دیگر لوازم شخصی وی نیز از صندوق عقب خودروی متهم کشف شد.
سرهنگ کارآگاه «حمید مکرم»، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: تحقیقات از متهم جهت شناسایی دیگر جرایم احتمالی متهم در دستور کار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد.
سرهنگ کارآگاه «حمید مکرم» با اشاره به وجود برخی شمایل و خالکوبی‌ها بر روی بدن متهم، عنوان داشت: از همه شکات و مالباختگان احتمالی که توسط راننده جوان یک دستگاه خودرو پراید سفید هاچ‌بک مورد سرقت، تهدید و آزار و اذیت قرار گرفتند دعوت می‌شود تا جهت پیگیری پرونده شکایات خود به نشانی اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در خیابان وحدت اسلامی مراجعه نمایند.