يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "شرم آورترين بخش ماجرا "

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 5 مهر ماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "شرم آورترين بخش ماجرا "
 آخوندهای غیر مولدو مفت خور حوزوی به قدرت رسیده چون خصلت مرده خواری درمراسم عزا وعرورسی دارند بنابراین با همین شیوه مملکت داری کرده اند .چون باور شدیددارند که ز هرطرف شود کشته، هست به نفع اسلام یا اینان .  حال  هراتفاق داخلی و یا رخداد کشورهای همسایه باشد یا وقایع منطقه ا ی وجهانی باشد .فرقی نمی کند .چون برای شان تبدیل به بهانه  ودستآویز جنگ باندی وجناحی می شود . به همین دلیل همه پرسی  استقلال برای همه پرسی کردستان  عراق بهانه ای هم قلم و هم کار سربازجو شریعت نداری شده است تا دریادداشت خود یقه رقیب را بگیرد ومتهم به حامی تجزیه طلبان کند که چرا همه پرسی اقلیم کردستان عراق را محکوم نکرده است .لدا این چنین مورد تهاجم واتهام واقع شده است:
 یادداشت شرم آورترين بخش داستان «همه پرسي کردستان» اما شايد، حمايت برخي چهره هاي مدعي اصلاح طلبي از اين ماجرا باشد. چهره هايي که صراحتا از تجزيه طلبي حمايت کردند، جزو همان جرياني هستند که در غائله يورش وحشيانه داعش به کشورهاي همسايه، به انحاء مختلف (يا با تحريک اديان عليه يکديگر يا با حمله به کساني که با تکفيري ها مي جنگيدند و يا با زير سوال بردن ارزش کار مدافعان حرم) به داعش کمک مي کردند. آن مدعيان اصلاح طلبي که به صف شدند و عليه بشار اسد و در حمايت از تروريست هاي تکفيري نامه نوشتند، امروز به صف شده اند و به نفع جرياني که کشورشان را تهديد مي کنند، قلم مي زنند.

درست در بحبوحه بالا گرفتن زمزمه هاي پايان کار داعش در منطقه و زماني که مسلمانان، مسيحيان، ايزدي ها، ترکمن ها، کردها و به طور کلي تمامي قربانيان تروريست هاي تکفيري خود را آماده «جشن بزرگ» پيروزي بر «پروژه بزرگ تکفيري ها» مي کنند ناگهان، پروژه تازه اي ظاهر مي شود که در اهداف، تفاوت چنداني با هم ندارند؛ گويا نمي خواهند بحران در منطقه تمام شود! نام اين پروژه تجزيه کردستان عراق است و آن طورکه به نظر مي رسد، قرار نيست به عراق محدود بماند!
     نحوه کليد خوردن «اين» پروژه اما کمي با «آن» پروژه متفاوت است. موتور محرکه پروژه داعش و گروه هاي تکفيري را اگر دين و اختلاف افکني هاي ديني بدانيم، موتور محرکه پروژه جديد، قوم و مسائل قوميتي است؛ اما در نهايت هدف هر دو يکي است: روشن ماندن آتش بحران در منطقه. اگر «جابجايي مرزها» با «ايجاد بحران و جنگ» براي «تضعيف مسلمانان» جزو اهداف پروژه داعش بود، تلاش براي تجزيه کردستان عراق (که به عراق محدود نخواهد ماند) نيز قطعا براي برافروختن جنگ و تضعيف مسلمانان و ملت هاي منطقه و جابجايي مرزها صورت مي گيرد. اگر در غائله صهيونيستي داعش، مسلمانان قرباني اين بازي شيطاني بودند، در غائله صهيونيستي کردستان، خواهران و برادران کرد قربانيان اين بازي کثيف و شيطاني هستند
    
وقوع نا امني، جنگ و خونريزي بين مسلمانان و از آن سو، رونق کارخانه هاي اسلحه سازي غرب و تشکيل کشورهاي کوچک و وابسته، مخرج مشترک پروژه هاي داعش و همه پرسي در اقليم کردستان عراق است. با هوا شدن خلافت داعش اين بحران در منطقه رو به پايان گذاشت. صاحبان داعش هم به ادامه بحران در منطقه نياز دارند. در اين بين، همه پرسي تجزيه مي تواند اين بحران را زنده نگه دارد.
    
تجزيه کردستان عراق مخالفان سرسختي هم دارد چرا که همانطور که اشاره شد، اين طرح قرار نيست به عراق محدود بماند. وقتي شبکه تلويزيوني روباه پير تيتر مي زند، «آيا موج استقلال خواهي به مرزهاي افغانستان مي رسد؟» يعني، بارزاني در اين ماجرا کاره اي نيست. او دلالي است که احتمالا به دنبال افزايش محبوبيت از دست داده و گرفتن چند امتياز است. شايد هم وعده هاي دهان پر کن ديگري به او داده باشند. بارزاني اما احتمالا خود نمي داند وارد چه بازي خطرناکي شده است. مواضع ايران، ترکيه و عراق درباره اين ماجرا بسيار سخت و جدي بوده است. تمام مرزهاي زميني و هوايي اقليم با عراق، سوريه و ترکيه بسته شده. ترکيه خريد نفت، تنها منبع درآمدي اقليم را متوقف کرده. نيروهاي مسلح سه کشور رو به تجزيه طلبان، آرايش نظامي گرفته اند. هنوز شمارش آراي همه پرسي تمام نشده، بسياري از ساکنان مناطق کردنشين عراق که قربانيان حماقت و سادگي بارزاني شده اند، به پمپ بنزين ها و فروشگاه ها هجوم آورده و... اين يعني، بارزاني خواسته يا ناخواسته پا در ميداني گذاشته که برايش طراحي کرده اند.
    
نتانياهو طي روزهاي منتهي به سوم مهر ماه(تاريخ برگزاري همه پرسي) براي بارزاني سنگ تمام گذاشت. وي آنقدر ذوق زده بود که با زير پا گذاشتن بسياري از اصول رايج در سياست و به قيمت بي آبروتر شدن، بي پروا از لزوم تجزيه کشورها گفت و حال آنکه رژيم صهيونيستي دهه هاست اجازه برگزاري همه پرسي در فلسطين را نمي دهد!
    
کشورهاي نام آشناي آمريکا، انگليس و فرانسه(طراحان خاورميانه بزرگ و داعش) هم-نه به صراحت صهيونيست ها- با اين همه پرسي مخالفت جدي نکرده اند. اين سه هرگز با نفس برگزاري همه پرسي در کردستان عراق مخالفت نکرده اند بلکه به ظاهر هم که شده، فقط خواستار به تعويق افتادن آن شده و اعلام کرده اند، اکنون، زمان مناسبي براي برگزاري اين همه پرسي نيست. بيانيه رياکارانه اخير وزارت خارجه آمريکا که پس از برگزاري اين همه پرسي! صادر شد نيز قابل تامل است. در اين بيانيه آمده، آمريکا با برگزاري همه پرسي مخالف است اما به روابط تاريخي خود با کردهاي عراق پس از برگزاري اين همه پرسي کما في السابق ادامه خواهد داد!
    
اسناد مهم منتشر شده از سوي مراکز امنيتي و اطلاعاتي ترکيه هم مي گويند، همين کشورهايي که نام برديم در کنار رژيم صهيونيستي تشکيل «کردستان بزرگ» با «يک ارتش کردي» را در جلسه اي که بارزاني در اربيل آن را ميزباني کرده، به وي وعده داده اند آن هم پس از جدا کردن کرکوک و حتي موصل از عراق! اين اسناد مي گويند پس از عراق نوبت به سوريه مي رسد و در ژانويه 2018 در مناطق تحت کنترل خود مانند «منبج» راي گيري هايي درباره استقلال برگزار خواهند کرد. اواسط سال 2018 نيز زمان تشکيل ارتش کردي و پيوستن کردستان سوريه و عراق به يکديگر اعلام شده است. به اين شرايط تاسيس پي در پي پايگاه هاي نظامي آمريکا در سوريه طي ماه هاي اخير را اضافه کنيد که به بهانه مقابله با تروريست هاي تکفيري ايجاد مي شدند!
    
نتيجه چنين شرايطي قرار است به آغاز دور تازه اي از جنگ ها، تضعيف کشورهاي منطقه، سريع تر چرخيدن چرخ کارخانه هاي اسلحه سازي غرب، مشغول نگاه داشتن محورهاي مقاومت و در نهايت، در حاشيه امن قرار گرفتن رژيم صهيونيستي براي چند سال عمر بيشتر منجر شود. فرجام آنچه امروزه آن را «همه پرسي استقلال کردستان عراق» مي نامند به همان طرح «خاورميانه بزرگ» آمريکا ختم مي شود. پس از حملات مشکوک 11سپتامبر، خاورميانه، جايي که کشورها و جنبش هايي مخالف ارزش هاي آمريکايي- صهيونيستي در آن حضور دارند، مورد توجه ويژه قرار گرفت. هدف، تضعيف کشورهايي مثل ايران، سوريه، لبنان(حزب الله)، عراق و به طور کلي، تضعيف جريان مقاومت بود. در آن ايام با لشکرکشي نظامي به منطقه تلاش کردند خاورميانه بزرگشان را ايجاد کنند و کشته شدن صدهاهزار غيرنظامي را هم «درد زايمان خاورميانه بزرگ» ناميدند! اما به در بسته خوردند. امروز همان طرح را با پنهان شدن در پشت «حمايت از حقوق ملت هاي کُرد» دنبال مي کنند و فردا احتمالا پشت حمايت از حقوق ملت هاي ترک و بلوچ و عرب و ... دنبال خواهند کرد. همه پرسي در اقليم کردستان قرار است، پروژه مُرده اما فراموش نشده خاورميانه بزرگ را زنده کند. بارزاني هم بازيگر اصلي نيست او فقط يک دلال و واسطه يا در خوش بينانه ترين حالت يک فريب خورده است. بازيگردان اصلي اين ميدان جريان شناخته شده «صهيونيسم مسيحي» است.
    
طي چند روز گذشته، بوق هاي رسانه اي اين بازيگر به شدت فعال بوده اند. صدها شبکه اجتماعي و خبري که تا ديروز با کوبيدن بر طبل اختلافات مذهبي نقشه شان را پيش مي بردند امروز با کوبيدن بر طبل اختلافات قومي همان نقشه را پيش مي برند. «100 سال است که بر ملت کُرد ظلم مي شود» هم شده، عامل تحريک و فريب اين قوم. برگزارکنندگان جلسه محرمانه اربيل، عامل تمام ظلم هايي هستند که به اين ملت وارد شده و کشوري که کردها را مقابل آن قرار مي دهند (عراق) نيز، بزرگترين ناجيان اين قوم بوده اند. اکراد طي چند سال گذشته يکي از بزرگترين قربانيان تروريست هاي تکفيري بودند که آمريکا و متحدانش هنوز هم دست از حمايت آنها در عراق و سوريه بر نداشته اند. جنايت هولناک حلبچه هم، از سوي صدام(متحد وقت غربي ها) و با سلاح هاي شيميايي همين کشورهاي اروپايي صورت گرفت
    
شرم آورترين بخش داستان «همه پرسي کردستان» اما شايد، حمايت برخي چهره هاي مدعي اصلاح طلبي از اين ماجرا باشد. چهره هايي که صراحتا از تجزيه طلبي حمايت کردند، جزو همان جرياني هستند که در غائله يورش وحشيانه داعش به کشورهاي همسايه، به انحاء مختلف (يا با تحريک اديان عليه يکديگر يا با حمله به کساني که با تکفيري ها مي جنگيدند و يا با زير سوال بردن ارزش کار مدافعان حرم) به داعش کمک مي کردند. آن مدعيان اصلاح طلبي که به صف شدند و عليه بشار اسد و در حمايت از تروريست هاي تکفيري نامه نوشتند، امروز به صف شده اند و به نفع جرياني که کشورشان را تهديد مي کنند، قلم مي زنند. نويسنده: جعفر بلوري