: زن جوانی که از روابط
پنهانی همسرش آگاه شده بود، تنها 6 روز پس از ازدواج درخواست طلاق کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ دو همکلاسی پس از 6 روز زندگی مشترک تن به جدایی دادند. زن جوان به نام مینا که در برابر میز قاضی دادگاه ایستاده بود، با اندوه زیاد گفت: باورم نمیشد که خوشبختی سایهاش را تنها برای چند ماه بر سرم بیندازد. من و مهدی با هم همکلاسی بودیم. دیده بودم که فردی با نشاط است و با همه صحبت میکند و ارتباط دارد، ولی باورم نمیشد که ابراز علاقهاش نسبت به من دروغین باشد.
وی افزود: درخواستهای او برای ازدواج با من چند ماه طول کشید. آنقدر ابراز علاقه و اصرار کرد که بالاخره وارد صحبت با هم شدیم. شرایطم را برای ازدواج با او در میان گذاشتم و او متوجه شد که تا چه اندازه به مسائل اخلاقی مقید هستم. به او گفتم که عشق و علاقه را پاک میخواهم و به پایبندی اهمیت زیادی میدهم. او هم تمام حرفهای من را تایید کرد و گفت همینطور فکر میکند و توضیح داد که نمیخواهد چیزی را از من پنهان کند و اضافه کرد که در زندگی زن و شوهری هر کسی شاید قبل از ازدواج آشناییها و دوستیهایی با دیگران داشته باشد، ولی پس از ازدواج باید حریم زندگیاش را حفظ کند و به همسرش احترام بگذارد.
زن جوان اظهار کرد: این طور بود که پای سفره عقد با او نشستم و درست 6 روز قبل به عقد هم درآمدیم. مراسم عقد و عروسیمان در یک روز بود و ما زیر یک سقف قرار گرفتیم. از تلفنهای وقت و بیوقت و نابجای او احساس بدی پیدا کرده بودم و خیلی زود و پس از مدت کوتاهی متوجه پیامکهای مشکوکی شدم. یک روز وقتی تلفن او را جواب دادم، دختری جوان با من صحبت کرد. آنها در این چند ماه قبل از ازدواج و هم فردا و پس فردای روز عروسیمان بیرون رفته بودند و تلفنی صحبت میکردند.
زن جوان با گریه گفت: آن دختر از قبل با شوهرم دوست و آشنا بوده ولی پس از ازدواج ما هر دو به رابطهشان ادامه داده بودند. فکر میکنم بیشتر از این نباید در کنار مردی بمانم که نه تنها حریمی برای خودش، بلکه برای همسرش قائل نیست.
داماد نیز با اقرار به اشتباه خود اعلام کرده که نمیتوانسته به سرعت از آن دختر جوان دوری کند و برای این کار نیاز به زمان داشته است و حاضر نیست زن جوان را طلاق دهد. دختر جوان در آخر با بخشیدن 314 سکه بهار آزادی مهریهاش به شکل توافقی از همکلاسیش جدا شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ دو همکلاسی پس از 6 روز زندگی مشترک تن به جدایی دادند. زن جوان به نام مینا که در برابر میز قاضی دادگاه ایستاده بود، با اندوه زیاد گفت: باورم نمیشد که خوشبختی سایهاش را تنها برای چند ماه بر سرم بیندازد. من و مهدی با هم همکلاسی بودیم. دیده بودم که فردی با نشاط است و با همه صحبت میکند و ارتباط دارد، ولی باورم نمیشد که ابراز علاقهاش نسبت به من دروغین باشد.
وی افزود: درخواستهای او برای ازدواج با من چند ماه طول کشید. آنقدر ابراز علاقه و اصرار کرد که بالاخره وارد صحبت با هم شدیم. شرایطم را برای ازدواج با او در میان گذاشتم و او متوجه شد که تا چه اندازه به مسائل اخلاقی مقید هستم. به او گفتم که عشق و علاقه را پاک میخواهم و به پایبندی اهمیت زیادی میدهم. او هم تمام حرفهای من را تایید کرد و گفت همینطور فکر میکند و توضیح داد که نمیخواهد چیزی را از من پنهان کند و اضافه کرد که در زندگی زن و شوهری هر کسی شاید قبل از ازدواج آشناییها و دوستیهایی با دیگران داشته باشد، ولی پس از ازدواج باید حریم زندگیاش را حفظ کند و به همسرش احترام بگذارد.
زن جوان اظهار کرد: این طور بود که پای سفره عقد با او نشستم و درست 6 روز قبل به عقد هم درآمدیم. مراسم عقد و عروسیمان در یک روز بود و ما زیر یک سقف قرار گرفتیم. از تلفنهای وقت و بیوقت و نابجای او احساس بدی پیدا کرده بودم و خیلی زود و پس از مدت کوتاهی متوجه پیامکهای مشکوکی شدم. یک روز وقتی تلفن او را جواب دادم، دختری جوان با من صحبت کرد. آنها در این چند ماه قبل از ازدواج و هم فردا و پس فردای روز عروسیمان بیرون رفته بودند و تلفنی صحبت میکردند.
زن جوان با گریه گفت: آن دختر از قبل با شوهرم دوست و آشنا بوده ولی پس از ازدواج ما هر دو به رابطهشان ادامه داده بودند. فکر میکنم بیشتر از این نباید در کنار مردی بمانم که نه تنها حریمی برای خودش، بلکه برای همسرش قائل نیست.
داماد نیز با اقرار به اشتباه خود اعلام کرده که نمیتوانسته به سرعت از آن دختر جوان دوری کند و برای این کار نیاز به زمان داشته است و حاضر نیست زن جوان را طلاق دهد. دختر جوان در آخر با بخشیدن 314 سکه بهار آزادی مهریهاش به شکل توافقی از همکلاسیش جدا شد.