یک پژوهشگر
اقتصاد در گفتوگو با ایلنا:
یک پژوهشگر اقتصاد در اشاره به تحریم
کارخانهها، شرکتها و موسسات مالی و بانکی ایرانی گفت: تحریمها موضوع اصلی
اقتصاد کشور نیستند. رفتار دولت ایران بیش از تحریمها اقتصاد را نابود میکند. در
واقع، تحریمها به کمک سیاستمداران ما آمده تا با استفاده از آنها، سرپوشی روی
مشکلات اقتصادی کشور بگذارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چندی پیش،
وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا طی اطلاعیهای فهرستی از بیست شرکت، بانک و
موسسه مالی ایرانی را منتشر کرد که شامل حال تحریم میشوند. از جمله مهمترین شرکتها،
فولاد مبارکه و تراکتورسازی تبریز بوده و ازجمله مهمترین موسسات مالی، بانک سینا،
مهر اقتصاد، پارسیان، ملت و... بودهاند. برای ارزیابی میزان تاثیرات این تحریمها
بر روند کلی فعالیت کارخانهها، شرکتها و موسسات مالی و فرآیندهای انسدادی که
چنین تحریمهایی میتواند در پی داشته باشد، گفتگویی داشتیم با احسان
سلطانی (پژوهشگر اقتصاد).
تحریمها موضوع اصلی اقتصاد کشور نیستند
سلطانی ضمن نمایشی خواندن این شکل از
تحریمها، گفت: تحریمها را موضوع اصلی اقتصاد کشور نمیدانم. اقتصاد ایران روند
رو به انسداد ساختاری را طی میکند. در طول پنج سال اخیر، بحران بخش بانکی به
مرحله فاجعهآمیزی رسیده و بدهیهای دولت بسیار افزایش یافته است. ما اکنون با
بحران بدهیها مواجه هستیم. دولت در حدود ۹۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد. بانکها
۵۵۰ هزار میلیارد تومان به بخش خصوصی و مردم (براساس تفاوت سپرده با مطالبات آنها)
بدهی دارند. در واقع، در سطح منطقه، ما به اندازه تولید ناخالص داخلیمان
(GDP) بالاترین
میزان بدهیها را انباشت کردهایم.
در سطح منطقه، ما بالاترین بدهی را
انباشت کردهایم و دچار بحران بدهی هستیم
وی اشاره کرد: البته برخی مدعی هستند که
کشور آمریکا نیز به اندازه ۱.۲ تولید ناخالص داخلیاش بدهی دارد. اما نکته این است
که ما نمیتوانیم خودمان را با آمریکا مقایسه کنیم. اگر در سطح منطقه نگاه کنیم
کشورهایی همچون عربستان سعودی، روسیه، امارات متحده عربی و کویت کمتر از ۲۰ درصد
تولید ناخالصشان بدهی دارند. این نسبت در ترکیه کمتر از ۳۰ درصد است. همانطور که
گفتم در سطح منطقه ما بالاترین بدهی را انباشت کردهایم. بنابراین، یک بحران بزرگ
در کشور ما، بحران بدهیها است.
نظام بانکی کشور قفل شده است
وی افزود: دیگر بحران کشور ما، قفلشدگی
نظام بانکی کشور است. این امر به بدهیهای زیاد بانکی در کشور بازمیگردد. بانکهای
خصوصی با مشکل مواجه هستند. بخش مهمی از سپردههایی را که دریافت کردهاند دیگر
موجود نیستند و منابعشان پاسخگوی بهرههایی که در حال بازپرداخت آنها هستند،
نیستند. بنابراین ناگزیر از استقراض از بانک مرکزی هستند.
سلطانی به مشکل کسری بودجه در کشور
اشاره کرد و گفت: به خاطر این مشکل، دولت مرتبا در حال استقراض است. سهم منابع
نفتی از بودجه به شدت بالا رفته است که نشان دهنده این است که دولت این اقدام را
بهخاطر افزایش نرخ ارز انجام میدهد چراکه نتوانسته نفت به اندازه کافی بفروشد.
در پنج ماه اول سال ۹۲ سهم منابع حاصل از نفت و استقراض ۴۰ درصد از درآمدهای دولت
را دربرمیگرفت. در ۵ ماهه ابتدای سال جاری، این سهم به ۶۴ درصد از درآمدهای دولت
رسیده است.
مسئولان، مشکلات ساختاری کشورمان را به
تحریمها وصل میکنند
وی تصریح کرد: این مسائل نمایانگر این
است که این اقتصاد بد کار کرده است. حال، تحریمها اوضاع را کمی آشفتهتر میکند
اما باید در نظر داشت قبل از اینکه تحریمها شروع بشود اقتصاد کشور وارد فاز
بحرانی شده و اتفاقات اخیر به شکلی کم و بیش متفاوت یا مشابه رخ میداد. وقتی
سیستم بانکی دچار مشکل جدی است بودن یا نبودن تحریم چه تفاوتی ایجاد میکند. در
حقیقت، ما دچار انسداد ساختاری شدهایم.
این پژوهشگر اقتصادی اشاره کرد: میبینیم
که نرخ ارز پیش از تحریمها آغاز به افزایش کرد اما تحریمها به کمک سیاستمداران
ما آمده تا با استفاده از آنها، سرپوشی روی مشکلات اقتصادی کشور بگذارند. لازم به
یادآوری است از بعد از انقلاب، کشور تحت تحریمهای آشکار و پنهان بوده است.
بنابراین، تحریم مساله جدیدی نیست اما مقامات، مشکلات ساختاری کشورمان را به تحریمها
وصل میکنند و از این طریق آن را توجیه میکنند.
در صورت داشتن اقتصادی سالم و مولد،
آمریکا نمیتوانست به این راحتی تحریمهایش را عملی کند
وی خاطرنشان ساخت: اگر اقتصادی سالم و
مولد میداشتیم که در آن نه بخش خصولتی و یا همان دولتیهای سابق، بلکه بخش خصوصی
واقعی داشتیم و مردم در صحنه اقتصاد حضور داشتند وضعیت به این گونه نمیبود و
دولت ایالات متحده آمریکا نمیتوانست به این راحتی تحریمهایش را عملی کند.
سلطانی در توضیح وضعیت بانکهایی که
مورد تحریم قرار گرفتهاند، اظهار داشت: بانکها به طور کلی در تحریم بودهاند.
بنابراین، با وضع تحریمهای اخیر بر روی آنها، اتفاق جدیدی به وقوع نپیوسته است.
جالب است بدانید که برای مثال وقتی در حدود سال ۱۳۸۴ بانک سپه تحریم شد، اتفاق
چندانی در اقتصاد کشور رخ نداد.
وی در خصوص شرکتهایی که شامل حال تحریم
شدهاند، اظهار داشت: بازار شرکت تراکتورسازی تبریز داخلی است. بعید هم میدانم
مواد اولیه وارداتی آن ارتباطی با آمریکا داشته باشد و در حال حاضر، بخش مهمی از
وارداتش باید از چین باشد. در خصوص فولاد مبارکه هم؛ گفتنی است بازار داخلی خودش
را دارد. همچنین سال گذشته، فولاد مبارکه به خاطر ارزانفروشی (پایینتر از قیمتهای
متعارف) به اتحادیه اروپا، جریمه آنتیدامپینگ بر صادراتش اعمال، و صادراتش به آن
حوزه اقتصادی قطع شد و بازار اتحادیه اروپا را از دست داد بازار آمریکا را هم که
نداشته است. کشورهای اروپای شرقی و آسیای شرقی هم که خودشان صادرکننده ورق فولاد
هستند. در واقع، در ماههای اخیر صادرات فولاد مبارکه عمدتا به کشورهای همجوار مثل
افغانستان، عراق و امارات متحده عربی محدود شده است. بنابراین وضع تحریمها چندان
تاثیر معناداری در بازار صادراتی فولاد مبارکه نخواهد داشت شاید تا حدی بر صادرات
فولاد به امارات تاثیر بگذارد که آنهم از حجم بالایی نسبت به تولید این شرکت
برخوردار نیست.
رفتار دولت، بیش از تحریمها اقتصاد را
نابود میکند
وی تاکید کرد: رفتار دولت بیش از تحریمها
اقتصاد را نابود میکند. اگر دقت کرده باشید در زمان افزایش تصنعی و دستوری قیمت
دلار و حفظ قیمت آن در همین مرز ۱۴هزار تومان، رسانههای وابسته به دولت به شدت با
مداخله دولت در بازار جهت ایجاد آرامش از طریق کنترل قیمت آن، مخالفت کردهاند. با
توجه به آمار صادرات سال گذشته، میبینید که حدود ۹۰ درصد ارز را دولت به بنگاههای
شبهدولتی عرضه کرده است. اکنون همینهایی که ارز را دریافت کردهاند، میگویند که
دولت نباید در بازار ارز دخالت کند. بنابراین در این بازار ارز که دولت عرضهکننده
انحصاری آن است، اگر نخواهد در آن مداخله کند، طبیعتا قیمتها در آن صعود میکنند.
در واقع، قبل از تحریمها قیمتها بالا رفته است.
سلطانی گفت: ساختوساز در حوزه مسکن
عملا متوقف شده چراکه قیمت بسیاری از مصالح و قطعات موردنیاز ساختمانهای در حال
اتمام بهشدت افزایش یافته است. در نتیجه، اشتغال بسیار زیادی در این حوزه تعطیل
شده است.
دولتها در ایران، پیش از آغاز تحریمها،
خودتحریمی را آغاز کرده بودند
این پژوهشگر اقتصاد اظهار داشت: رویه
خودتحریمی که هم در دوره قبل تحریمها (۱۳۹۰ الی ۱۳۹۲) و هم در دوره کنونی، داشتهایم
موجب شده که حداقل دومیلیون شغل در معرض نابودی باشند. بسیاری افراد در گذشته،
شغلی تماموقت داشتهاند اما اکنون به صورت پارهوقت سر کار هستند. بگذریم از
اینکه دولت فردی را که به این شیوه کار میکند، شاغل نامیده است. نکته مهم این
است که قبل از اینکه تحریمها آغاز شوند دولتها در ایران رویه خودتحریمی را شروع
میکنند.