دایره بسته
انتخاب مدیران 10 آبان – 97
حکومت سیرکی – سیکلی و چرخشی مهره های ثابت از
ابتدای شکل گیری رژیم ولایت فقیه ادامه داشته است فرقی که به وجودآمده دامنه خودی
و غیر خودی کردن ها گسترش یافته و علنی شده است.
تهران- ایرنا- اصولا اگر کاندیدای وزارت
بتواند یک تعامل خوبی با نمایندگان داشته باشد و نمایندگان، مجموعا طی یک وزنکشی
او را لایق یک وزارتخانه بدانند جلسه رسمی رأی اعتماد آسانتر و روانتر برگزار
خواهد شد.
احمد شیرزاد استاد دانشگاه در سرمقاله
ای در روزنامه آرمان، نوشت: در کشور ما ملاحظات و محدودیتها برای
انتخاب مدیران، دو سه برابر همه جای دنیاست. بنابراین اگر این نکته را در نظر
نگیریم ممکن است در قضاوت خود تا حدودی به سمت بیراهه حرکت کنیم. درواقع در هر جای
جهان نیز در انتخاب مدیران و وزیران مسائل مختلفی ظهور و بروز دارد. کافی نیست که
بگوییم که در یک موضوع، چه فردی بهترین، سرآمدترین و لایقترین مدیر
است.
ممکن است لایقترین مدیر در یک مجموعه باشد، اما نمیتواند با سایر مدیران هماهنگ و سازگار باشد. ممکن است در مدیریت کشور، لایقترین مدیر باشد که رئیسجمهور را قبول نداشته باشد یا رئیسجمهور، وی را قبول نداشته باشند. همه این موارد در جای خود قابل تامل است. در کشور، غیر از اینکه رئیسجمهور باید مدیران را قبول داشته باشد، مجلس نیز وزیر را قبول داشته باشد و این نگرشها، موضوع را پیچیده میکند. طرح این مقولات برای منحرف کردن ذهن خواننده به نهاد یا شخص خاصی نیست، به هر حال همان ضوابط رسمی و قانونی که وجود دارد و نهادهایی که باید از آنها استعلام شود، گاه به حدی دایره انتخاب مدیران بسته میشود که کار را بسیار دشوار میکند. در عین حال، آقای رئیسجمهور باید در نهایت با فردی کار کند، اما نکته مهم این است که دولت، سکانداری دارد که مطابق با سیاست و مدیریت خود تصمیم میگیرد.
اینکه یک فردی در بین وزارتخانهها جابهجا شود، اتفاقی است که در تمام کشورها میافتد. جابهجا شدن وزرا در کابینه، مساله عجیبی نیست مگر اینکه دو سمت بسیار متناقض باشد. اگر فرض شود که وزیر صمت در جای وزیر علوم قرار گیرد بسیار عجیب است ولی وزارت کار و تامین اجتماعی به نظر میرسد که در زمینه بسیار متفاوتی نیست. ماهیت اقتصادی دارد و با نهادهای تولیدی کشور سروکار دارد. اینکه مجلس قبلا میخواست وزیری را استیضاح کند، اگر مجلس مجموعا کاراکتر یا شاکله وجود فرد را به عنوان وزیر قبول نداشت به آن رأی اعتماد نمیداد.
معمولا برای مجلس رأی اعتماد ندادن، آسانتر از عزل کردن توسط استیضاح است. بنابراین برای مجلس آسان بود که در چنین شرایطی به گزینه پیشنهادی رأی ندهد. بنابراین مسالهای که اتفاق افتاده است پیچیده نیست. اصولا اگر کاندیدای وزارت بتواند یک تعامل خوبی با نمایندگان داشته باشد و نمایندگان، مجموعا طی یک وزنکشی او را لایق یک وزارتخانه بدانند جلسه رسمی رأی اعتماد آسانتر و روانتر برگزار خواهد شد. فضای مجلس، فضای خاصی است که بیجهت حول یک شخصیت یا موضوع شکل نمیگیرد. البته فراکسیونهای مجلس نیز حضور دارند و اختلاف نظراتی نیز بین آنها وجود دارد.
اما فردی که میخواهد به عنوان وزیر انتخاب شود مجموعا کل مجلس به عنوان سمبل ملت، وزیرپیشنهادی معرفی شده را به نوعی وزنکشی میکند که در حد یک وزارتخانه است یا خیر. این نکته در فضای مجلس بسیار مهم است. صرف نظر از اینکه چه استدلالاتی داشته باشد. ممکن است یک وزیر استدلالات کاملی داشته باشد و برنامه کاملی را نیز ارائه کند ولی وقتی در معرض سوال یا چالش قرار میگیرد نتواند خود را به خوبی نشان دهد. مجلس به چنین فردی در این شرایط، رأی نمیدهد.
به هر حال، همگان مجموعا با هر سلیقه و نظری که دارند باید به نهادهای قانونی کشور و همچنین به رئیسجمهوری که به او رأی دادهاند، احترام بگذارند. حق هر شهروند است که در مورد عملکردها نظر دهد و نقد و انتقاد داشته باشد. برای مثال انتقاداتی به آقای شریعتمداری وارد شده بود ولی به نظر میرسد که ایشان موفق شده است که به اشکالات وارده از سوی مجلس، پاسخ دهد و اگر با توجه به اتهاماتی که مطرح بود، پاسخ قانعکنندهای نمیداد، نمیتوانست رأی اعتماد را کسب کند.
ممکن است لایقترین مدیر در یک مجموعه باشد، اما نمیتواند با سایر مدیران هماهنگ و سازگار باشد. ممکن است در مدیریت کشور، لایقترین مدیر باشد که رئیسجمهور را قبول نداشته باشد یا رئیسجمهور، وی را قبول نداشته باشند. همه این موارد در جای خود قابل تامل است. در کشور، غیر از اینکه رئیسجمهور باید مدیران را قبول داشته باشد، مجلس نیز وزیر را قبول داشته باشد و این نگرشها، موضوع را پیچیده میکند. طرح این مقولات برای منحرف کردن ذهن خواننده به نهاد یا شخص خاصی نیست، به هر حال همان ضوابط رسمی و قانونی که وجود دارد و نهادهایی که باید از آنها استعلام شود، گاه به حدی دایره انتخاب مدیران بسته میشود که کار را بسیار دشوار میکند. در عین حال، آقای رئیسجمهور باید در نهایت با فردی کار کند، اما نکته مهم این است که دولت، سکانداری دارد که مطابق با سیاست و مدیریت خود تصمیم میگیرد.
اینکه یک فردی در بین وزارتخانهها جابهجا شود، اتفاقی است که در تمام کشورها میافتد. جابهجا شدن وزرا در کابینه، مساله عجیبی نیست مگر اینکه دو سمت بسیار متناقض باشد. اگر فرض شود که وزیر صمت در جای وزیر علوم قرار گیرد بسیار عجیب است ولی وزارت کار و تامین اجتماعی به نظر میرسد که در زمینه بسیار متفاوتی نیست. ماهیت اقتصادی دارد و با نهادهای تولیدی کشور سروکار دارد. اینکه مجلس قبلا میخواست وزیری را استیضاح کند، اگر مجلس مجموعا کاراکتر یا شاکله وجود فرد را به عنوان وزیر قبول نداشت به آن رأی اعتماد نمیداد.
معمولا برای مجلس رأی اعتماد ندادن، آسانتر از عزل کردن توسط استیضاح است. بنابراین برای مجلس آسان بود که در چنین شرایطی به گزینه پیشنهادی رأی ندهد. بنابراین مسالهای که اتفاق افتاده است پیچیده نیست. اصولا اگر کاندیدای وزارت بتواند یک تعامل خوبی با نمایندگان داشته باشد و نمایندگان، مجموعا طی یک وزنکشی او را لایق یک وزارتخانه بدانند جلسه رسمی رأی اعتماد آسانتر و روانتر برگزار خواهد شد. فضای مجلس، فضای خاصی است که بیجهت حول یک شخصیت یا موضوع شکل نمیگیرد. البته فراکسیونهای مجلس نیز حضور دارند و اختلاف نظراتی نیز بین آنها وجود دارد.
اما فردی که میخواهد به عنوان وزیر انتخاب شود مجموعا کل مجلس به عنوان سمبل ملت، وزیرپیشنهادی معرفی شده را به نوعی وزنکشی میکند که در حد یک وزارتخانه است یا خیر. این نکته در فضای مجلس بسیار مهم است. صرف نظر از اینکه چه استدلالاتی داشته باشد. ممکن است یک وزیر استدلالات کاملی داشته باشد و برنامه کاملی را نیز ارائه کند ولی وقتی در معرض سوال یا چالش قرار میگیرد نتواند خود را به خوبی نشان دهد. مجلس به چنین فردی در این شرایط، رأی نمیدهد.
به هر حال، همگان مجموعا با هر سلیقه و نظری که دارند باید به نهادهای قانونی کشور و همچنین به رئیسجمهوری که به او رأی دادهاند، احترام بگذارند. حق هر شهروند است که در مورد عملکردها نظر دهد و نقد و انتقاد داشته باشد. برای مثال انتقاداتی به آقای شریعتمداری وارد شده بود ولی به نظر میرسد که ایشان موفق شده است که به اشکالات وارده از سوی مجلس، پاسخ دهد و اگر با توجه به اتهاماتی که مطرح بود، پاسخ قانعکنندهای نمیداد، نمیتوانست رأی اعتماد را کسب کند.