مردان شرایط
بحران، متفاوتند 6 آبان - 97
تهران- ایرنا- مشکل برخی وزرا این است
که عموما جنبههای محافظهکاری، تحفظ و عدم تصمیمگیری در آنها غالب است و حاضر به
ریسک نیستند و خود را با چالشهای سنگین درگیر نمیکنند و طبیعتا اینطور وزرا در
حوزههای متلاطم امروزی کاربرد چندانی ندارند.
مصطفی درایتی فعال سیاسی اصلاحطلب در
یادداشتی در روزنامه آرمان، نوشته است: همانطور که از ابتدای دولت دوازدهم به نظر
میرسید، هیات دولت ترکیب محافظهکاری دارد که اهل ریسک نیست و به درد شرایط
بحرانی کشور نمیخورد. لذا صحبت تغییر از ابتدای امسال مکررا مطرح بود که با این
کادر آنچه مد نظر رئیسجمهور است یا حداقل آنچه مطرح میکند، محقق نخواهد شد و نمیتواند
از بحرانها عبور کند.
هرچند در جریان تغییراتی که در حال حاضر صورت گرفته نیستیم و اطلاع دقیقی از کارنامه این افراد ندارم ولی اگر شاکله این افراد هم محافظه کار و ریسک ناپذیر باشند، تغییر هیچ فایدهای ندارد اما اگر افراد انتخاب شده قدرت ریسک پذیری و تصمیمگیری داشته باشند، یقینا به نفع دولت و کشور خواهد بود. مشکل برخی وزرا این است که عموما جنبههای محافظهکاری، تحفظ و عدم تصمیمگیری در آنها غالب است و حاضر به ریسک نیستند و خود را با چالشهای سنگین درگیر نمیکنند و طبیعتا اینطور وزرا در حوزههای متلاطم امروزی کاربرد چندانی ندارند بهگونهای که چند بار خود رئیسجمهور به عنوان گلایه این موضوع را مطرح کرده که البته انتخاب خودشان بوده در حالی که میتوانست سراغ افرادی برود که قدرت تصمیمگیری در شرایط سخت را داشته و از نظر افکار عمومی قانع کننده باشند.
حتما دکتر روحانی در مورد افراد پیشنهادی مطالعه کافی انجام دادهاند که وزرای توانمندی باشند و بتوانند مشکلات مردم را بیشتر حل کنند. البته تا وقتی از مجلس رای اعتبار نگیرند اظهارنظر در موردشان تا حدی مشکل است به جهت اینکه سیاسیون چندان از کارنامه گذشته این افراد باخبر نیستند. اما با استیضاح وزرایی که مجلس آنها را برکنار کرد و دو وزیری که استعفا دادند تغییرات به این شکل ضرورت دارد.
هرچند برخی بحث برنامه چهارساله وزرا را مطرح میکنند اما این تحلیل زمانی قابل قبول است که کشور در شرایط عادی به سر میبرد. ولی وقتی فراز و فرود در حوزههای مختلف گسترده و شدید است اینطور نیست. همانند برجام که دولت بر اساس آن برنامهریزی کرده بود که به باز شدن راههایی بینجامد اما با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام همه حوزهها دچار چالش شد. وقتی صحبت از شرایط بحرانی و ریسکپذیری است، افراد دیگری را میطلبد و مردان آن میدان با مردان شرایط عادی متفاوتند.
افرادی که امکان تصمیم گیری داشته باشند و بتوانند با ورودشان در کارها ریسک کنند. در شرایط غیرعادی برای هر لحظهای باید تصمیمی گرفت و از وضعیت مراقبت کرد و پیش بینی اتفاقات بدتری که ممکن است بیفتد را داشت و برایش برنامه ریزی کرد. وقتی یک وزارتخانه از پس مدیریت چند بحران برنمی آید، پیداست که حضور فرد دیگری را میطلبد. هرچند برخی وزرا ممکن است در شرایط عادی خیلی هم موفق باشند اما شرایط کشور ما عادی نیست و بحرانها در داخل و عرصه بینالملل تاثیرگذار است. در این میان ضعف دیگری از ابتدا درمورد دولت مطرح بوده و آن اینکه ارتباطش با مجلس، گروههای سیاسی و نهادهای مدنی ضعیف است بهگونهای که بعد از شش سال اولین جلسه رئیسجمهور با برخی گروههای اصلاحطلب برگزار شده است. تعاملات اینچنینی دولت به شدت ضعیف است و در کار ستادی هم قوی عمل نمیکند.
درواقع رئیسجمهور با گلایه از اصلاحطلبان ابتدا باید به خودش برگردد چون توقع امری دوطرفه است. نکته مهم این است که ساختار ارتباطی دولت با نخبگان جامعه اعم از احزاب، مجلس، گروههای سیاسی و حتی نخبگان علمی و جامعه به شدت ضعیف است و بارها و بارها به صورت عمومی کمبود کار ستادی توصیه شده ولی متاسفانه همچنان ضعف پابرجاست و قسمت عمدهای حل شده نیست. لذا به طور معمول احساس میشود که این ضعف به دولت برمیگردد. رئیسجمهور چه سازوکاری درست کرده که به صورت مستقیم بین دولت و آحاد جامعه برقرار شود تا در صورت لزوم پشتیبانیهای دو طرفه به عمل بیاید. رئیسجمهور بداند که به شدت به نیروهای خارج از دولت احتیاج دارد که بتواند در بزنگاهها از آنها استفاده کند.
*منبع: روزنامه آرمان،1397،8،5
هرچند در جریان تغییراتی که در حال حاضر صورت گرفته نیستیم و اطلاع دقیقی از کارنامه این افراد ندارم ولی اگر شاکله این افراد هم محافظه کار و ریسک ناپذیر باشند، تغییر هیچ فایدهای ندارد اما اگر افراد انتخاب شده قدرت ریسک پذیری و تصمیمگیری داشته باشند، یقینا به نفع دولت و کشور خواهد بود. مشکل برخی وزرا این است که عموما جنبههای محافظهکاری، تحفظ و عدم تصمیمگیری در آنها غالب است و حاضر به ریسک نیستند و خود را با چالشهای سنگین درگیر نمیکنند و طبیعتا اینطور وزرا در حوزههای متلاطم امروزی کاربرد چندانی ندارند بهگونهای که چند بار خود رئیسجمهور به عنوان گلایه این موضوع را مطرح کرده که البته انتخاب خودشان بوده در حالی که میتوانست سراغ افرادی برود که قدرت تصمیمگیری در شرایط سخت را داشته و از نظر افکار عمومی قانع کننده باشند.
حتما دکتر روحانی در مورد افراد پیشنهادی مطالعه کافی انجام دادهاند که وزرای توانمندی باشند و بتوانند مشکلات مردم را بیشتر حل کنند. البته تا وقتی از مجلس رای اعتبار نگیرند اظهارنظر در موردشان تا حدی مشکل است به جهت اینکه سیاسیون چندان از کارنامه گذشته این افراد باخبر نیستند. اما با استیضاح وزرایی که مجلس آنها را برکنار کرد و دو وزیری که استعفا دادند تغییرات به این شکل ضرورت دارد.
هرچند برخی بحث برنامه چهارساله وزرا را مطرح میکنند اما این تحلیل زمانی قابل قبول است که کشور در شرایط عادی به سر میبرد. ولی وقتی فراز و فرود در حوزههای مختلف گسترده و شدید است اینطور نیست. همانند برجام که دولت بر اساس آن برنامهریزی کرده بود که به باز شدن راههایی بینجامد اما با روی کار آمدن ترامپ و خروج از برجام همه حوزهها دچار چالش شد. وقتی صحبت از شرایط بحرانی و ریسکپذیری است، افراد دیگری را میطلبد و مردان آن میدان با مردان شرایط عادی متفاوتند.
افرادی که امکان تصمیم گیری داشته باشند و بتوانند با ورودشان در کارها ریسک کنند. در شرایط غیرعادی برای هر لحظهای باید تصمیمی گرفت و از وضعیت مراقبت کرد و پیش بینی اتفاقات بدتری که ممکن است بیفتد را داشت و برایش برنامه ریزی کرد. وقتی یک وزارتخانه از پس مدیریت چند بحران برنمی آید، پیداست که حضور فرد دیگری را میطلبد. هرچند برخی وزرا ممکن است در شرایط عادی خیلی هم موفق باشند اما شرایط کشور ما عادی نیست و بحرانها در داخل و عرصه بینالملل تاثیرگذار است. در این میان ضعف دیگری از ابتدا درمورد دولت مطرح بوده و آن اینکه ارتباطش با مجلس، گروههای سیاسی و نهادهای مدنی ضعیف است بهگونهای که بعد از شش سال اولین جلسه رئیسجمهور با برخی گروههای اصلاحطلب برگزار شده است. تعاملات اینچنینی دولت به شدت ضعیف است و در کار ستادی هم قوی عمل نمیکند.
درواقع رئیسجمهور با گلایه از اصلاحطلبان ابتدا باید به خودش برگردد چون توقع امری دوطرفه است. نکته مهم این است که ساختار ارتباطی دولت با نخبگان جامعه اعم از احزاب، مجلس، گروههای سیاسی و حتی نخبگان علمی و جامعه به شدت ضعیف است و بارها و بارها به صورت عمومی کمبود کار ستادی توصیه شده ولی متاسفانه همچنان ضعف پابرجاست و قسمت عمدهای حل شده نیست. لذا به طور معمول احساس میشود که این ضعف به دولت برمیگردد. رئیسجمهور چه سازوکاری درست کرده که به صورت مستقیم بین دولت و آحاد جامعه برقرار شود تا در صورت لزوم پشتیبانیهای دو طرفه به عمل بیاید. رئیسجمهور بداند که به شدت به نیروهای خارج از دولت احتیاج دارد که بتواند در بزنگاهها از آنها استفاده کند.
*منبع: روزنامه آرمان،1397،8،5