گزیده ها قسمت دوم 18 خرداد -98
اين همه مشاور روحاني چه
مي كنند؟!
«پاسخ حسن روحاني، رئيس
جمهور به سوالي درباره عيدي به مردم، واكنش گسترده كاربران شبكه هاي اجتماعي را به
دنبال داشته است.»
سايت انتخاب از سايت هاي حامي دولت، ضمن
درج مطلب فوق نوشت: روحاني در پايان مراسم نماز عيد سعيد فطر در پاسخ به سوال
خبرنگار صدا و سيما كه پرسيده بود عيدي شما به مردم چيست، گفته بود: عيدي امسال ما
به مردم اين است كه مردم توانستند با ايستادگي، تصميمات آمريكا را به سمت ديگري
هدايت كنند؛ خواهش مي كنيم، همين را ادامه دهند.
كاربران شبكه هاي اجتماعي اين سخن روحاني
را در كنار سخن مشابهي از او در سال گذشته قرار داده اند كه در آنجا نيز درباره
عيدي خود به مردم گفته بود: عيدي ما همين است كه مردم ما تلاش كنند، ما بتوانيم به
اهدافمان برسيم.
انتخاب مي افزايد: بيش از همه، اين
مشاوران و نزديكان حسن روحاني هستند كه بايد به مضحكه شدن و تمسخر رئيس جمهور در
فضاي مجازي پاسخ دهند.
اينكه پاسخ روحاني بي ربط ترين پاسخ ممكن
به سوال خبرنگار بوده و اساسا با تعريف ساده «عيدي» به معناي هديه اي كه اعطا مي
شود نه اينكه دريافت شود، در تعارض است، ترديدي وجود ندارد و بحثي روي آن نيست.
آنچه پذيرفتني نيست آن است كه چطور پس از مضحكه سال گذشته، مشاوران روحاني فكري به
حال امسال نكرده بودند و يك پاسخ ساده براي چنين سوالي را به رئيس جمهور پيشنهاد
نداده بودند؟
پس وظيفه مشاوران روحاني چيست؟ آيا آنها
حتي در اين حد هم براي خود وظيفه قائل نيستند؟
حسن روحاني، يك مشاور سياسي دارد كه حميد
ابوطالبي است؛ حسام الدين آشنا، مشاور فرهنگي روحاني هم از قضا در شبكه اجتماعي
بسيار فعال و پركار است و درباره غالب موضوعات ريز و درشت اظهارنظر مي كند كه گاه
اثرات قابل توجهي هم دارد. يك مشاور اقتصادي هم دارد و يك مشاور در امور روحانيت.
به جز اين، دستياري در امور اقليت ها دارد و دستيار ديگري در امور حقوق شهروندي.
محمد نهاونديان هم اگرچه عنوانش معاون اقتصادي است اما بيشتر نقش يك دستيار و
مشاور با نفوذ را دارد. به جز اينها، برخي از نزديكان او از نظر مشاوره به روحاني
به خصوص در امور سياست داخلي و اقتصادي، اثرگذاري ويژه اي دارند مانند محمدباقر
نوبخت و محمود واعظي.
همه اين نام ها به جز ديگر افرادي
است كه از نزديكان روحاني به شمار مي روند و روي نظرات او اثرگذارند اما سمت رسمي
مشخصي ندارند.
انتخاب البته به يك سوال او پاسخ نداد و
آن اينكه در ماجراي اخير، تقصير مشاوران روحاني است يا خود وي كه عيدي براي مردم
ندارد؟
اعتماد: چه بسا اصلاح
طلبان ديگري با مشكل نجفي دست به گريبانند
يك روزنامه اصلاح طلب نوشت چه بسا همين
حالا كسان ديگري كه در ميان اصلاح طلبان درگير ماجراهاي مشابه يا مشكلات عميقند
اما كاري براي آنها نمي كنيم.
اعتماد نوشت: ماجراي غم انگيز آقاي نجفي
صرف نظر از ماهيت و ابعاد دروني و زمينه هاي آسيب زايش اگرچه مورد توجه كم سابقه
جامعه قرار گرفت و توفاني از خبرها و تحليل ها را برانگيخت ولي مشخص است كه پس از
چندي از دايره نگاه عمومي خارج مي شود.
در اين رهگذر بهتر و خردمندانه آن است كه
در اطراف موضوع بحث هاي جدي و مسئولانه صورت گيرد تا تجربيات و آگاهي عمومي بالاتر
رود و اگر خسارت جانكاهي حاصل مي شود حداقل عبرتي هم فراهم شود. در وراي همه مسائل
مطرح از درون تا برون ماجرا آنگونه كه از سخنان آقاي نجفي و بستگانش برمي آيد و
توييت آقاي كرباسچي بر آن اشاره دارد، مشكل مذكور بيش از 2 سال سابقه داشته و
اطرافيان هم از آن آگاهي داشته اند. اكنون اين سوال بسيار مهم خودنمايي مي كند چرا
كسي كاري نكرده و كمكي صورت نداده است؟
افزون بر وجوه اخلاقي و انساني حتي از
نقطه نظر سياسي درگيرشدن يك فرد شاخص كه آبرويش آبروي يك جمع و حتي يك جناح است با
موضوعي كه او را تا خودكشي پيش مي برد چيزي نيست كه سياستمداران نسبت به آن بي
تفاوت باشند و از آسيبش در امان بمانند. بگذاريد از تعارف ها كم كنيم و كمي به
صراحت نزديك شويم، اينجا نكات بسيار مهم و اساسي مطرح است، حتما ما هم به افول
اخلاق و رنگ باختن دوستي ها و دستگيري از يكديگر و فقدان فداكاري ها دچار شده
ايم، اما در اين ميان از سال هاي دور يك عيب بزرگ در اردوگاه اصلاح طلبان
بوده و حالا اين عيب بيش از هر زمان ديگري خودنمايي مي كند. صاحب اين قلم كوچك
علاوه بر نوشتن، بارها اين نكته را خدمت بزرگان و چهره ها و موثران اصلاح طلب عرض
كرده ام كه در اين جناح هيچ كس دستگير هيچ كس نيست، انبوه موارد و مصاديق سراغ دارم
كه از دوستان و همفكران دچار انواع مشكلات شخصي، اداري، مالي، خانوادگي و حتي روحي
و رواني شده اند ولي هرگز كسي احساس مسئوليت نكرده است كه دستي بالا زند و كاري
بكند، جالب اينكه وقتي اين بي اعتنايي ها و بي تفاوتي ها به دوست صاحب منصبي گفته
مي شود مشخص مي شود كه خود او هم دچار شده و از بي توجهي دوستان رنج برده است!
برخي افراد توجه به
مسائل غيرسياسي را به سخره مي گرفتند. چه بسا همين حالا كساني باشند كه درگير
ماجراهاي مشابه يا مشكلات عميقند و هيچ كدام از ما يا نمي دانيم يا اگر مي دانيم
كاري نمي كنيم! آري ما به غايت از يكديگر دور شده ايم، تنها شده ايم و مسائل بغرنج
ديگران برايمان كوچك ترين حس معاضدت را ايجاد نمي كند. قصه پرغصه آقاي نجفي نشان
داد كه وي تا چه حد تنها و نااميد شده و چگونه مي توانسته به هدفي براي يك پروژه
رسوايي تبديل شود. بزرگوار اصلاح طلبي به درستي نوشت: «آقاي نجفي قرباني اعتماد به
نفس كاذبي كه داشت و شجاعت و قاطعيتي كه نداشت» شد! ولي ننوشت سهم او در اين ماجرا
چه مي تواند باشد؟ از آقاي نجفي عذرخواهي نكرد كه برادر ببخشيد كه بيش از 2سال در
چنگال مشكلي عظيم بوده اي و من نمي دانسته ام يا مي دانستم و كاري نكرده ام! ما
همراه نجفي شليك كرديم و خود نيز تير خورديم اگر انصاف پيشه كنيم.
صادق خرازي: حرف زدن با
روحاني فايده اي ندارد
صادق خرازي دبير كل حزب نداي ايرانيان
گفت خردمندان اصلاحات، نيروهاي مسئله دار اصلاح طلب را حذف كنند.
اين ديپلمات سابق و اصلاح طلب درباره
وضعيت انتخاباتي طيف متبوع خود به روزنامه سازندگي گفته است: در حال حاضر برگ
برنده اي وجود ندارد. واقعيت اين است كه من جريان اصلاحات را فاقد هدف و برنامه مي
دانم. اين مردم بودند كه اصلاحات را انتخاب كردند اما برنامه هاي اصلاح طلبان هيچ
گاه دليل حمايت مردم از آنها نبوده است.
در دوره اي كه آقاي خاتمي به قدرت رسيد و
نماد اصلاحات شد، صحبت هاي ايشان براي مردم قابل توجه آمد چون تا آن زمان اصلاحاتي
وجود نداشت. در دور دوم رياست جمهوري، او انفتاحي در جامعه به وجود آورد و مردم هم
از ايشان دفاع كردند اما در پايان دور دوم، دولت اصلاحات نتوانست انتظارات مردم را
برآورده كند و نهايتا دولت ديگري را انتخاب كردند.
وي با بيان اينكه روحاني هيچ گاه اصلاح
طلب نبوده، مي افزايد: بهترين سناريو و راه حل اين است كه اصلاح طلبان بنشينند و
صادقانه با مردم حرف بزنند و بگويند كه ما اشتباه كرديم. هيچ ايرادي ندارد كه
بگوييم كجاها راه خطا را رفته ايم. چه اشكالي دارد خردمندان اصلاحات حذف نيروهاي
مسئله دار اصلاح طلب را خود بر عهده بگيرند؟
(اين راه خطا چه بوده
است؟ حمايت از آقاي روحاني؟)
يكي از اشتباهات، حمايت غيرمشروط اصلاحات
از آقاي روحاني بود، ما به ايشان چك سفيد داديم. اين شد كه هر وقت آقاي روحاني به
اصلاح طلبان نياز دارد، به آنها رجوع مي كند و هر وقت نياز ندارد به راحتي از
اصلاحات عبور مي كند اما اينكه آقاي روحاني و دولت ايشان مي تواند بهتر از اين عمل
كند يا خير دو مقوله متفاوت است. به نظر من دولت آقاي روحاني دولت ضعيفي است اما
شخص آقاي روحاني از لحاظ فكري قوي است.
خرازي مي افزايد: من صحبت هايي با روحاني
داشته ام. من در جلسه آخري كه در ماه رمضان برگزار شد شركت نكردم چون فكر مي كنم
اين جلسات ديگر نمي تواند تاثيرگذار باشد. نهايتا آقاي روحاني اعلام مي كند كه
امكانات و ظرفيت و اختياراتش همين است. در صورتي كه زمان انتخابات وقتي مي خواست
راي بگيرد اين حرف ها را نمي زد. به هر حال شرايط اين گونه است و صحبت كردن فايده
اي ندارد.
وي در ادامه گفت: ما در حزب معتقديم كه
جريان اصلاحات دچار اشتباهاتي شده و اين اشتباهات شوك جسمي را بر پيكره آن وارد
كرده است. ما مشكلاتمان را به خوبي مي فهميم و معتقديم كه با روش فعلي، بي اعتمادي
به جوانان تزريق مي شود.
وي همچنين مي گويد: بين آقاي خاتمي،
مشاوران او و عمق جامعه فاصله زيادي افتاده است.
افزايش بي سر و صدا و
غيرقانوني حقوق مديران دولتي
براساس مصوبه دولت در زمينه افزايش حقوق
كارمندان دولتي در سال 98، مصوبه مجلس نقض شده و سقف حقوق كاركنان دولت با سه
ميليون تومان افزايش به رقم 23 ميليون تومان رسيده است!
به گزارش خبرگزاري تسنيم، از زمان
تصويب قانون بودجه در مجلس دو سناريو مختلف براي افزايش حقوق كارمندان و
بازنشستگان در سال 98 مطرح شده است. بر اساس سناريو مجلس، حقوق همه كارمندان
بايستي به اندازه 400 هزار تومان افزايش يابد اين درحالي است كه در سناريو
دولت افزايش حقوق ها به اندازه 18 درصد خواهد بود.
در حال حاضر و بعد از پرداخت دو ماه
حقوق، اعتراض هاي قابل توجهي از سوي نمايندگان شاخص مجلس درخصوص عدم اجراي حكم
قانون بودجه درباره نحوه افزايش حقوق ها شنيده مي شود.
گفتني است، با مصوبه مجلس حداقل حقوق 42
درصد افزايش خواهد يافت اما در مصوبه دولت حداقل حقوق 35 درصد رشد مي كند. همچنين
با مصوبه دولت، حداكثر حقوق پس از كسر ماليات شاهد رشد 16 درصدي خواهد بود
اما با اعمال مصوبه مجلس معادل 11 درصد به حداكثر حقوق سال 97 افزوده خواهد
شد.
بررسي مصوبه دولت درباره افزايش حقوق ها
در سال 98 نشان مي دهد، در حالي كه برخي مديران با افزايش سه ميليون توماني حقوق
رو به رو شده اند، به اين ترتيب حداكثرحقوق از 20 ميليون تومان در سال 97 به 23
ميليون و 600 هزار تومان در سال 98 افزايش خواهد يافت. البته اين ميزان پرداختي
بعد از كسر ماليات پنج ميليون و200 هزار توماني به 18 ميليون و 300 هزار تومان
تبديل مي شود. به هر حال، حداكثر حقوق پرداختي به مديران دولتي از مرز 20 ميليون
تومان عبور كرده است.
حاجي بابايي عضو فراكسيون فرهنگيان مجلس
در اين باره گفت: متاسفانه اقدامات دولت در زمينه مصوبه مجلس معلوم نيست بر پايه
چه معجزه اي صورت گرفته است كه هم افزايش حقوق 2.5 ميليون تومان و حقوق 20 ميليون
تومان 18 درصد شده است؟ با اين تغيير و اجراي نادرست مصوبه ظلم بزرگي به حقوق هاي
2.5 تا پنج ميليون تومان شده است؟
وي افزود: چرا بايد عليرغم تصريح قانون
به حقوق يك جهادگر بازنشسته 440 هزار تومان اضافه شود و به حقوق فرد ديگري 5
ميليون تومان افزوده شود؟!
گفتني است، دولت در بخشنامه اي به تاريخ
31 فروردين ماه و بعد از مصوبه مجلس در قانون بودجه براي سه گروه، قضات و اعضاي
هيئت علمي (افزايش معادل 18 درصد)، شاغلان دستگاههاي اجرايي(افزايش 18 درصد و
حداقل افزايش 440 هزار تومان) و همچنين براي مقامات، مديران عامل و اعضاي هيئت
مديره، استانداران و... افزايش حقوقي معادل 11.3 درصد را لحاظ كرده است.
البته سامانه حقوق و مزايا كه بر اساس
حكم ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه اجراي آن الزامي است مي توانست به شفاف
سازي درخصوص دريافتي مديران كمك قابل توجهي كند اين درحالي است كه هنوز از وضعيت
اين سامانه و شفافيت مد نظر مجلس طبق مصوبه قانون برنامه ششم اطلاعي در دست نيست.