گزیده ها قسمت دوم

گزیده ها قسمت دوم 13 خرداد - 98
جنايت اصلاح طلبان بدتر از جنايت نجفي بود
ماجراي قتل همسر محمدعلي نجفي، نفاق اصلاح طلبان را از جهات مختلف روشن كرد.
به گزارش جهان نيوز، در برخي از حوادث شرايطي بوجود مي آيد كه شعار و اهداف يك جريان سياسي نزد افكار عمومي در بوته آزمايش قرار مي گيرد. اردوگاه اصلاح طلب در هفته گذشته دچار شوكي بزرگ شد. يكي از اعضاي اصلي اين جريان سياسي مرتكب قتل شد و اصلاح طلبان بلافاصله براي تطهير وي دست به سناريوسازي هاي مختلف زدند.
از جمله اين سناريوها چسباندن وصله خيانت به مقتول بود. مقتولي كه ديگر دستش از دنيا كوتاه است. البته اين موضوع توسط پليس تكذيب شد. اما پيش تر برخي از اصلاح طلبان حكم به مهدورالدم بودن مقتول دادند و ريختن خونش را حلال دانستند. جرياني كه همواره با مجازات اعدام مخالفت مي كرد و ژست هاي انسان دوستانه از خود بروز مي داد حالا كارش به جايي رسيده كه حكم به مهدورالدم بودن افراد مي دهد!
از سوي ديگر سناريوسازي هاي اصلاح طلبان براي تطهير نجفي به جايي رسيد كه همسر مقتول وي را «پرستو» (جاسوس جنسي) ناميدند. جريان اصلاحات كه هميشه مدعي حمايت از زنان هستند نه تنها در برابر خشونت عليه زنان آنهم در حد يك قتل سكوت اختيار كرد بلكه خود دست به خشونت گسترده و سازمان يافته نسبت به زنان با تهمت پراكني هاي مضاعف عليه همسر مقتول نجفي زدند.
سكوت زنان اصلاح طلب بخصوص سياستمداراني كه در اين عرصه جزو تابلوداران اين جريان هستند نيز بسيار قابل تامل است. «معصومه ابتكار» يكي از همين سياسيون زن است. در اينجا آنچنان سكوت كرده كه گويي يكي از زنان اصلي اردوگاه اصلاحات نيست. حضور ابتكار در سمت «معاون زنان و خانواده» رئيس جمهور نيز اين سكوت را بيشتر تامل برانگيز كرده است.
شهيندخت مولاوردي هم از جمله كساني است كه در موارد مختلف خصوصا حضور زنان در ورزشگاه ها و تقليل جايگاه آنان به يك تماشاچي فوتبال تلاش فراواني كرده است. در ماجراي اسيدپاشي مرموز به زنان نيز مولاوردي وارد معركه شد. اما حالا معاون سابق زنان و خانواده رئيس جمهور هم سكوت كرده است؛ بدتر از سكوت. او توييت مي زند «گاهي سكوت از سر رضايت نيست. گاهي سكوت سرشار از ناگفته هاست و شايد سكوت بره ها! همه سكوتها از يك جنس نيستند. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل...»!
به اين ليست مي توان زنان اصلاح طلب مجلس از جمله «پروانه سلحشوري»، «فاطمه حسيني»، فائزه هاشمي «طيبه سياوشي» و... را افزود. اين دايره سكوت به سلبريتي ها نيز مي رسد. «مهناز افشار» از جمله سلبريتي هايي است كه حاشيه هاي زيادي اخيرا ايجاد كرده است. وي كه خود را به عنوان يك حامي دوآتيشه هم جنس هاي خود معرفي كرده حالا در برابر اين موضوع تنها بيان مي كند كه نبايد وارد بازي سياسي شد. به اين ليست زنان سلبريتي ديگر از جمله «ترانه عليدوستي» و... را نيز بايد افزود.
شرق: ماله كشي بس است بايد به برخي اصلاح طلبان «نه» گفت
روزنامه زنجيره اي شرق نوشت: وقت آن رسيده برخي از چهره هاي اصلاح طلب به اصلاح طلبان ديگر «نه» بگويند. حتي اگر اين نه گفتن به بهاي شكست سنگين آنان در انتخابات مجلس و به تبع آن انتخابات رياست جمهوري تمام شود.
اين روزنامه درباره راه خروج از انسداد نوشت: تجربه هشت ساله دولت روحاني نشان داد «آري گفتن» به هر وضعيتي هزينه سنگيني دارد. نه گفتن به معناي انفعال و عافيت طلبي نيست؛ بلكه عدم مشاركت در وضعيت هايي است كه به محدوديت بيشتر مي انجامد. آري گفتن به تلاش هاي بي ثمر به بهانه تظاهر به بودن مثل همهمه اي در زير بازارچه طاق ضربي است كه چيزي از آن قابل شنيدن نيست و گاه به منزله پرحرفي مردم كوچه و بازاري است كه بيش از آنكه گوش شنيدن داشته باشند، زباني براي گفتن اند. دولت ها و جناح هاي اصلاح طلب و مردم با خوكردن به واژه مصلحت در اين زمينه هم داستان بوده اند. آنان مي گويند: مصلحت دولت ايجاب مي كند كه... مصلحت اصلاح طلبان ايجاب مي كند كه... بحران نقطه تعيين كننده اي در جريان پيشرفت يك بيماري است؛ نشان مي دهد كه بيمار رو به التيام است يا به سوي بدترشدن گام برمي دارد. مصلحت انديشي در دولت، در احزاب، چاره انديشي براي ادامه بقا است. اينك دولت، خاصه اصلاح طلبان در برابر اين پرسش قرار دارند كه در اين برهه از تاريخ چه خواهند كرد. پرده ها كنار رفته و اصلاح طلبان واقعي پيش چشم مردم بيش از هر زمان ديگر قابل شناسايي اند. مصلحت را بايد كنار گذاشت و شفافيت را برگزيد.
شفافيت و شجاعت كناره گيري از كساني كه به هر دليلي مانند ناكارآمدي، سوءاستفاده از قدرت و پشت پا زدن به اصول اصلاح طلبان و اخلاق سياسي اين گونه شرايط را نامساعد كرده اند. اگر تا ديروز حضور در قدرت راه ناگزير اصلاح طلبان در انتخابات بود، امروز حضور مشروط در قدرت الزامي است. البته ناگفته پيداست كه اين حضور مشروط بيش از آنكه مرجعي بيرون جرياني داشته باشد، مرجعي مشخص و درون جرياني دارد. فرافكني همه مشكلات و ناكامي ها به عوامل بيروني برخورد محافظه كارانه با خود است. اصلاح طلبان بيش از آنكه منتقد تكنولوژي قدرت باشند، بايد منتقد خود باشند؛ خودي كه آنان را وامي دارد تا در هر شرايطي و با هر گزينه اي خودبه خود در قدرت شركت كنند و پس از شركت، با علم بر ناكارآمدي برگزيدگانشان پاي اشتباهات و خطاهاي آنان بايستند. اگر تا ديروز اصلاح طلبان به دليل حضور در قدرت همه داشته هاي سياسي و سرمايه هاي اجتماعي خود را به ميدان آوردند، امروز ناچار براي بقا و صيانت از اصلاح طلبي بايد به بسياري از اشخاص و موقعيت ها نه بگويند.
اعتراض به تبليغات مستهجن در بيلبوردهاي شهري
يك روزنامه همسو با طيف مدعي اعتدال و اصلاحات، نسبت به تبليغات غيراخلاقي در بيلبوردهاي شهرداري ابراز نگراني كرد.
«جمهوري اسلامي» نوشت: حدود يك ماه پيش، تبليغ بيلبورد حاشيه ساز در شهرستان بابل استان مازندران نمونه تلخ و غيراخلاقي و تا حدي شوكه كننده براي جامعه ما محسوب مي شد كه طراحان اين تبليغ دختر جواني را براي معرفي آرايشگاهي زنانه، به خود بيلبورد ضميمه كردند!
خودنمايي يك دختر جوان در كنار بيلبورد تبليغي آن هم در ارتفاع غيرطبيعي همه معيارهاي معقول و معمول تبليغات را برهم زد تا اينكه با اعتراض افكار عمومي، آن بيلبورد جمع شد.
اما آن تبليغ غيراخلاقي پايان كار نبود، بلكه انجام دهندگان كار درصدد محك زدن افكار و انتظارات جامعه و حتي براي جا انداختن سبكي جديد براي تبليغ بودند تا با ورود يك انسان و دختري جوان بيشتر به اهداف تبليغي خود دست يابند. طراحان بيلبوردهاي تبليغي در حركتي خزنده و آسيب زا در برخي از تابلوها با واژگاني دوپهلو و غيراخلاقي و نگارش جملاتي سخفيف، سعي در جذب مخاطب كرده اند. و اگر هركس چنان واژه هايي را در «فونت» بسيار درشت در مسير اتوبان مشاهده كند يقينا به اهداف زشت طراحان چنين تبليغي پي مي برد؛ چرا كه معني معمولي واژه ها را با «فونتي» بسيار ريز و حتي درون دو پرانتز يا آكولاد آورده اند تا ديده نشوند!
در همين مسير اگر سودجويان فرصت يابند، از واژه هاي مستهجن فوق هم عبور كرده و به تصاوير مستهجن مي رسند، چرا كه در منطق پول مي توان همه اخلاقيات را به مسلخ برد و يا با استفاده از تفاوت جنسيتي زن و مرد براي معرفي محصول خود، از ابزارهاي جنسيتي متداول غربي در سطح وسيع تري كمك گرفت.
روزنامه جمهوري اسلامي تصاويري از اين تبليغات قلابي مستهجن را نيز منتشر كرد كه كيهان از بازنشر آنها معذور است.
مرعشي خواستار توقف مجادله اصلاح طلبان درباره نجفي شد
سخنگوي حزب كارگزاران در اطلاعيه اي از همه فعالان اصلاح طلب خواست تا وحدت جبهه اصلاحات و ظرفيت تاثيرگذاري مثبت براي آينده ايران را پيش فرض اعمال خود قرار داده و به تنش ها و تشتت هاي ايجاد شده درباره حاشيه هاي بعد از قتل همسر نجفي خاتمه دهند.
 در اطلاعيه «سيدحسين مرعشي» آمده است: «در پي بروز برخي اختلاف نظرها ميان فعالان رسانه اي و شبكه هاي مجازي اصلاح طلب درباره ابعاد ماجراي غم انگيز «محمد علي نجفي»، بدين وسيله از هواداران، اعضا و كاركنان نشريات و نهادهاي وابسته به حزب كارگزاران سازندگي و همچنين كليه كساني كه به مصالح عمومي ايران و وحدت و تقويت روزافزون جبهه اصلاحات تعلق خاطر دارند، تقاضا مي شود كه از طرح اظهارات يا پاسخگويي به نظرات كه فضاي تنش آلود و مبهم كنوني را تشديد كند، خودداري كنند
اين واكنش در حالي است كه كرباسچي دبيركل كارگزاران، حزب اعتماد ملت را به خاطر عدم مراعات توصيه مراجع ذي صلاح درباره نجفي و اصرار بر شهرداري وي، سرزنش كرده است.
در همين حال روزنامه شرق با بيان اينكه برخي اعضاي كارگزاران دنبال مقصر از ميان اصلاح طلبان هستند نوشت: ابعاد سياسي ماجراي قتل ميترا استاد به درون جريان اصلاحات هم كشيده شد. اين قتل گويا بهانه اي شده براي اينكه بخشي از جريان اصلاحات در راستاي اهداف سياسي، دامن خود را از ماجرا بيرون بكشد و ديگري را مقصر جلوه دهد. اين خطي بود كه از همان روز انتشار خبر قتل آغاز شد. نخستين بار غلامحسين كرباسچي، دبيركل حزب كارگزاران سازندگي، با توييتي عجيب و مبهم نوشت: «ماهيت تاسف بار حادثه قتل ميترا استاد هرچه باشد نمي توان مسئوليت كساني را كه دو سال قبل علي رغم اصرار و تذكر برخي دلسوزان و مراكز مسئول، اين چاه ويل را براي اصلاحات و نجفي حفر كردند ناديده گرفت».
يكي ديگر از اعضاي حزب هم فردايش در توييتي نوشت: «از نجفي قديس نسازيد. يك بار ساختيد، او را به اين روز انداختيد. دوباره نسازيد. دوباره نگوييد كه پرچم مبارزه با فساد برداشته بود. او غرق شده بود؛ و اذا قيل لهم لاتفسدوا في الارض قالوا انما نحن مصلحون و هنگامي كه به آنان گفته شود: در زمين فساد نكنيد مي گويند ما فقط اصلاح كننده ايم».
حزب كارگزاران در جريان انتخاب شهردار تهران بعد از انتخابات شوراها، به دنبال شهرداركردن محسن هاشمي، عضو منتخب شورا بود و چندان با نجفي سر سازگاري نداشت. اين در حالي بود كه نجفي زماني عضو حزب كارگزاران بود. اصلاح طلبان عضو يا نزديك به حزب اتحاد ملت، اما از شهردارشدن نجفي حمايت مي كردند.
 در نهايت طيف كارگزاران در جريان انتخاب شهردار مغموم شد. آن مغموم شدن علتش بود يا نه، حالا حزب سازندگي مدعي است كه از همان روز نخست مي دانسته كه نجفي نبايد شهردار مي شده تا جايي كه «محمد قوچاني»، سردبير روزنامه سازندگي، هم گفته است: «يك طيف سياسي كه در اين دو سال جدايي نجفي از كارگزاران در شهرداري تهران به او نزديك شدند و با ناديده گرفتن حوزه خصوصي اش او را قرباني اهداف سياسي خويش كردند حال با اغراض شخصي و ناديده گرفتن رسانه هاي ديگري كه همين عكس را منتشر كرده اند با تمركز بر سازندگي قصد انتقام از رسانه اي را دارند كه نشان داده است به مصداق «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» در نقد «تا جايي كه بتواند» مستقل عمل مي كند».
حالا هم از اين سو درحالي كه حسين مرعشي، سخنگوي حزب سازندگي، خواستار سكوت و پايان دادن به بحث ها درباره ماجراي قتل شده و در اطلاعيه اي از فعالان اصلاح طلب خواسته تا وحدت جبهه اصلاحات را پيش فرض اعمال خود قرار داده و به تنش ها و تشتت هاي ايجادشده درباره حاشيه هاي بعد از قتل همسر نجفي خاتمه دهند. اما از سويي ديگر محسن آرمين اصلاح طلب در تحليلي كه سايت جماران منتشر كرد و ديگر سايت ها هم آن را بازنشر كرده اند، برخلاف مرعشي از لزوم انديشيدن به اين اتفاق و واننهادن نجفي سخن مي گويد.