اوین نامه کیهان 18 خرداد -98
نكته
از قياسش خنده آمد خلق را...
از قياسش خنده آمد خلق را...
چنانچه روزی نه چندان دور
فرارسد که دیوار اختناق فرو بریزد وپرده های حاشیه امن برای برخی ازجمله حاشیه
امن سربازجوشریعت نداری ور هبرش خامنه ای وپاسداران برکنار رود می
بایست اینان درمظان متهمان اصلی شرایط کنونی بحران اقتصادی وارزی
وتورم وگرانی وفقر وبیکاری درجا دستگیر ومحاکمه وپاسخگوی ومجازات شوند .
زیرا بطور عمد در جهت مخالف مطالبات مردم و منافع ملی کشور اقدام کرده و بطور
مشترک از سیاست های جنگ افروزی وهسته ای وموشکی حمایت وباهرگونه مذاکره با بهانه
ضدیت ضدآمریکایی مخالفت شدید کرده اند که درنهایت منجر به تحریم ها و شرایط بحران
چندجانبه کنونی شده است ولی برای تبرئه خود ومتهم کردن جناح مغلوب به خصوص مدعیان
اصلاح طلب وارونه گویی کرده وشیپور
ازدرگشادش نواخته اند .بطور نمونه سربازجوشریعت نداری در نکته اش باآویزان
شدن به موضع انتقادی پمپئو جناح مغلوب ومدعیان اصلاح طلب را متهم به همسویی
با پمپئو ومخالف اهداف هسته ای وموشکی ومخالفت پاسداران با برجام کرده است.
نويسنده: پاسدار حسين شريعت نداري
ديروز مايك پمپئو، وزير امور خارجه
آمريكا، سفره كثيف دل خود و دولت متبوع خويش را گشود و برخلاف آنچه تاكنون دولت
آمريكا سعي در پنهان كردن آن داشت، با صراحت اعلام كرد كه آمريكا به طور جدي
خواستار پذيرش كنوانسيون پالرمو و CFT از جانب ايران است! پمپئو اعلام داشته است كه « ايران
بطور كامل نتوانسته است تعهدات خود ذيل برنامه اقدام FATF كه در سال 2016
پذيرفته است را تكميل كند. به عنوان بخشي از برنامه اقدام، ايران تعهد داده است كه
دو كنوانسيون پالرمو (مقابله با جرايم سازمان يافته فرا ملي) و كنوانسيون
CFT (مقابله با تامين مالي تروريسم) را تصويب كند.
همانطور كه ما از اصلي ترين كشور حامي
تروريسم در جهان انتظار داشتيم، آنها تصميم گرفته اند كه اين كار را انجام ندهند.
امروز من از ايران مي خواهم كه هر دو معاهده را بدون تاخير و بدون هيچگونه حق شرطي
به تصويب برساند»!
اگرچه ديدگاه منتقدان درباره نتايج فاجعه
بار پذيرش دو كنوانسيون پالرمو و CFT براي جمهوري اسلامي ايران به اندازه اي مستند و منطقي
بوده است كه كمترين ترديدي در آن امكان پذير نيست و موافقان تصويب كنوانسيون هاي
ياد شده نيز تاكنون هيچ پاسخ قابل قبولي- تاكيد مي شود كه هيچ پاسخ قابل قبولي-
براي نظر موافق خود نداشته اند، ولي اظهارات صريح مايك پمپئو دليل گويا و سند غير
قابل انكار ديگري بر فاجعه آميز بودن اين دو كنوانسيون است.
اما، درپي اظهارات اخير پمپئو برخي از
مدعيان اصلاحات كه رشته هاي خود را در اين خصوص پنبه شده مي بينند، زمزمه ناشيانه
تازه اي آغاز كرده و مدعي شده اند از آنجا كه آمريكا مي داند اگر خواسته اي از ما
داشته باشد آن را به زيان خود مي دانيم و برخلاف آن عمل مي كنيم، اصرار مي كند اين
دو كنوانسيون را بپذيريم تا ايران از پذيرش آن خودداري كند! بنابراين نفع آمريكا
در مخالفت ايران با كنوانسيون هاي مورد اشاره است و نفع ما در پذيرش آن! در اين
باره گفتني است؛
1- فرمول ياد شده در
مواردي است كه آمريكا تظاهر به دلسوزي براي كشورمان مي كند و نه هنگامي كه آشكارا
دست به تهديد مي زند. مثلا آيا مدعيان اصلاحات بر اين باورند كه اصرار آمريكا بر
جمع آوري صنايع موشكي ما نشانه آن است كه گسترش صنايع موشكي ايران به نفع
آمريكاست! و مصلحت و نفع ما در آن است كه از صنايع موشكي خود دست بكشيم؟! و... به
قول ملاي رومي؛ از قياسش خنده آمد خلق را...!
2- چرا مدعيان اصلاحات به
مبناي اصلي اين فرمول عمل نمي كنند و هرچه آمريكا خواست را بر ضد منافع كشورمان
نمي دانند؟!
3- آقايان اگر در مقابل
استدلال علمي و منطقي مخالفان اين دو كنوانسيون كه بارها به وضوح مطرح شده پاسخي
دارند ارائه بدهند و اگر ندارند كه تاكنون نداشته اند چرا آسمان و ريسمان مي كنند
و كليات ابو البقاء مي بافند؟! و...