نگاه بازجویانه اوین
نامه کیهان سربازجوشریعت نداری به دیروزنامههای زنجیرهای جناح رقیب. 7 اسفند-98
روزنامه زنجیرهای اعتماد روز گذشته در
گزارشی با عنوان «تقدیر یا تهدید!؟» نوشت: «قالیباف که بالاخره پس از 3 دوره سابقه
کاندیداتوری ناکام در انتخابات ریاستجمهوری، حالا توانسته فاتح انتخابات مجلس
باشد، آنهم وقتی مشارکت به کمترین میزان خود در بیش از 4 دهه گذشته رسیده است، بههرحال
خود را در رأس هرم قوه مقننه میبیند و از این دریچه سخنرانیهایش را چندماه مانده
به آغاز کار مجلس با پوستاندازی قوه مقننه آغاز میکند... ازآنجاکه لیست ائتلاف
اصولگرایان یکی از اختلافات جدی در اردوگاه اصولگرایان بود و از همین بابت این
روزها قالیباف در سیبل انتقادات همقطارانش قرار گرفته است، در این ویدیو تلاش کرد
تا به نحوی از آنها نیز دلجویی کرده باشد»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت:
«با قطعی شدن نتایج انتخابات حالا بیشتر از هر زمان دیگر تکلیف ترکیب مجلس مشخص
است، مجلسی تماماً اصولگرا که قرار است با نسخه قالیباف، میرسلیم و مرتضی
آقاتهرانی برای قوانین کشور فکری کند. افرادی که در سیاست خارجی تکلیفشان مشخص
است و از همین امروز سرلیستشان برای روابط خارجی خط و نشان میکشد. در این میان
اما آنچه میتوان گفت حضور کمتر از 10 اصلاحطلب در میان بیش از 200 اصولگرای دو
آتشه در مجلس آینده است. حضوری کمرنگ که باید دید تا چه میزان اثربخش خواهد بود.»
گفتنی است سناریوی رقیب هراسی مدعیان اصلاحات موضوع جدیدی نیست و صرفاً به این انتخابات محدود نمیشود. این جریان همواره با بیاخلاقی سیاسی سعی میکنند با حربههایی چون اتهام افکنی و برچسب زنی ذیل تاکتیک سیاسی هراس افکنی، افکارعمومی را نسبت به وجهه رقیب مخدوش کنند و به نوعی فرآیند بیاعتبار سازی نیروهای انقلاب را فراهم کنند.
اصلاحطلبان در روند تکامل سیاسی جریان خود هیچگاه نتوانستند یک رذیله اخلاقی را از خود دور سازند و آنهم «جرزنی یا زیر میز بازی سیاست زدن» بوده است. در حقیقت باید ایشان را کودکانی دانست که فقط در ظاهر به بلوغ سیاسی خود رسیدهاند اما در یک برش عقلی- سیاسی، همچنان در درونشان همان خردسالی سیاسی و ناپختگی رفتاری نگه داشتهاند که مانند بازی هفتسنگ و کارتبازی و... میبازند پای بر زمین میکوبند و با داد و فریاد هر وسیلهای را که در دستشان باشد به سمت رقیب پرتاب میکند.
کاهش مشارکت به دلیل مسائل اقتصادی بود
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران نوشته است: «مؤلفه بزرگی از دلایل کاهش مشارکت مردم در این دوره از انتخابات ناشی از شرایط اقتصادی کشور و ناراحتیها و نگرانیهایی است که مردم از وضعیت معیشتی خود دارند و مهمتر از آن، اینکه نمیتوانند رابطه منطقی میان نقش نمایندگانی که انتخاب میکنند و تغییر وضعیت زندگی خود برقرار کنند. بهبیاندیگر بهطور صریح مردم احساس میکنند مجلس نمیتواند مشکلات آنها را پاسخ داده و دغدغههای آنان را رفع کند»
پیروزی اصولگرایان قابل پیشبینی بود
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «کسانی که کارگزاران را موردنقد قرار میدهند خوب میدانند که این حزب اگر لیست انتخاباتی هم نمیداد به دلیل شرایط عمومی کشور هم این پیروزی برای اصولگرایان حاصل بود و همانطور که آنها امروز پیروز شدند در آن شرایط هم پیروز میشدند. پس نتیجه در هر دو صورت به نفع اصولگرایان بود کما اینکه از قبل هم این موضوع قابل پیشبینی بود.»
مردم نسبت به دولت حساسیت منفی دارند
عطریانفر نوشته است: «بار منفی ناتوانی دولت روی دوش آقای روحانی و حامیان اصلاحطلب ایشان همچنان باقی است و مردم نسبت به دولت حساسیت منفی دارند.»
همچنین در این مطلب آمده است: «امروز نمیتوان نتیجه ضعیف انتخابات را بهعنوان عامل تحقیرکنندهای برای اصولگرایان تلقی کنیم و ادعا کنیم آنها در غیاب اصلاحطلبان به اندک آرای دسترسی یافته و در مجلس اکثریت مطلق را پیدا کردهاند.»
لازم به ذکر است برخلاف جریان کارگزاران در اردوگاه اصلاحات، برخی مدعیان اصلاحات و بهویژه طیفهای نزدیک به عارف و حزب اتحاد ملت، از اول هم برای توجیه شکست خود در انتخابات، از تحریم انتخابات سخن میگفتند. آنها اکنون در کنار گزاره «میدان بیرقیب» یکی دیگر از ادعاهایی که مطرح میکنند این است که اصولگرایان به دلیل مشارکت پایین پیروز شده است. این در حالی است که بر فرض اصلاحطلبان، مشارکت صرفاً حدود 10 درصد پایین بوده است و هیچکدام از چهرههای شاخص اصلاحات مانند انصاری، کواکبیان، جلودارزاده و... بالای 100 هزار رأی هم نیاوردهاند و سرلیست اصولگرایان بیش از 1 میلیون و 265 هزار!
ادعای روزنامه زنجیرهای: 200 کشور جهان از FATF تبعیت میکنند!
جاوید قربان اوغلی، از دیپلماتهای ارشد دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ورود به لیست سیاه FATF چهرهای از ما در مجامع بینالمللی ارائه میکند. به این دلیل که از میان نزدیک به 200 کشور دنیا که با گروه ویژه اقدام مالی همکاری میکنند، تنها ایران است که ایرادات امنیتی به این مسئله وارد میکند. برخی سیاستمداران در داخل کشور میگویند کار این نهاد بینالمللی تعیین قید و بندهای بیشتر برای ایران است و این مأموریت از سوی اعضای این نهاد دنبال میشود، اما آیا ایران در دنیا تنهاست و این مشکلات فقط برای ما پدید میآید؟ واقعیت این است که همه کارهایی که ما نگرانیم با پیوستن به FATF قطع شود، از سوی دیگر کشورها نیز انجام میشود اما آنها نگرانی ندارند و با این نهاد همکاری میکنند. اکنون قریب به 200 کشور با این نهاد همکاری لازم را به عمل میآورند و این وجهه ما را در سطح بینالمللی نباید خراب کند. برای من عجیب است که چرا برخی به این مسئله کمتوجه بودهاند».
برخلاف ادعای این فعال مدعی اصلاحات، تنها حدود 36 کشور جهان عضو FATF هستند. از سوی دیگر، FATF مدعی است که وظیفهاش مبارزه با پولشویی و تروریسم است. این در حالی است که بنابر گزارشهای رسمی منتشر شده، 70 درصد پولشویی جهان در آمریکا و اروپا- اعضای اصلی FATF- رخ میدهد.
همچنین آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان که اعضای FATF نیز میباشند، از حامیان درجه یک تروریسم در جهان هستند. تجهیز صدام به سلاح شیمیایی، تجهیز و حمایت از داعش، حمایت از گروهک منافقین، تجهیز و حمایت از رژیم آلسعود در جنایت علیه مردم یمن و به ویژه حمایت از رژیم کودک کش اسرائیل، تنها بخشی از کارنامه سیاه کشورهای مذکور در موضوع تروریسم است.
FATF هیچ نسبتی با مبارزه با تروریسم و پولشویی ندارد. کارویژه این سازمان، هوشمندسازی تحریمهای آمریکاست. به عبارت دیگر، FATF بازوی وزارت خزانهداری آمریکا- اتاق جنگ اقتصادی آمریکا- علیه دیگر کشورها و از جمله ایران است.
جابهجایی مرزهای فرافکنی؛
جریان انقلابی هم به دنبال برجام و رابطه با آمریکا میرود!
روزنامه دولتی ایران دیروز گفتوگویی را با علی مطهری منتشر کرد. در این گفتوگو، بیمایه و بیپایه بودن اظهارات مصاحبه شونده، از سیاق معمولش، بسیار بیشتر است. وی که باید پاسخگوی عملکرد خود و طیف متبوعش در مجلس باشد، با طلبکاری و گرفتن دست پیش برای پس نیفتادن، مدعی است که جریان انقلابی در مجلس یازدهم مانند ما دنبال برجام و FATF و رابطه با آمریکا میرود!
وی چنین ادعا کرده است؛ «خودم به این اتفاقی که رخ داد خوشبین هستم. به خاطر اینکه وقتی که کار دست دوستان به قول خودشان انقلابی میافتد و اداره کشور را به دست میگیرند باعث میشود که خودشان به برجام برگردند، خودشان مشکل افای تی اف را حل کنند، خودشان سیاست خارجی را اصلاح کنند، رابطه با عربستان را برقرار کنند، حتی رابطه خوب با اروپا را در پیش خواهند گرفت... وقتی که قدرت را به دست بگیرند و ببینند با روشهایی مثل برهم زدن برجام و کارشکنی در مورد FATF نمیتوان کشور را اداره کرد خودشان مشکلات را حل میکنند... الان که وارد قدرت شدند و مخصوصاً اگر دولت را هم به دست بگیرند با تجربهای که سران آنها پیدا کردهاند میفهمند که راه نجات کشور اصلاح سیاست خارجی، زنده کردن برجام و حل مشکل افایتیاف و در صورت لزوم برقراری رابطه با آمریکا است... ورودشان به مجلس و مخصوصاً اگر دولت آینده را هم به دست بگیرند باعث میشود معتدل شوند. وقتی خود را مواجه با اداره کشور ببینند از رفتار تند و افراطی خود دست برمیدارند.»
مصاحبه شونده وقتی میگوید «ببینند با روشهایی مثل برهم زدن برجام و کارشکنی در مورد FATF نمیتوان کشور را اداره کرد» به بیبرنامگی طیف اعتدال - اصلاحات و صرفاً اعتماد و جلب رضایت شبکه خبیث استکبار برای اداره کشور اعتراف میکند. اینکه او تقلا دارد برجام و FATF را به جریان انقلابی هم نسبت دهد و مرزهای فرافکنی را جابهجا کند، خود حاکی از وضوح پلشتیمنش اعتماد به دشمن و خسارات برجای مانده از آن است. پیامد این رویه را امروز مردم در اقتصاد کشور و معیشت خود لمس میکنند. علی مطهری هم به جای سرافکندگی و تقاضای بخشش از پیشگاه ملت، ژست مدعی میگیرد و از زمین و زمان طلبکار است. فرخ نگهدار، ضد انقلاب خارج نشین اخیراً گفت؛ گروهی مانند محمود صادقی و علی مطهری در مجلس تکیهگاه ما بودند؛ در انتخابات مجلس قبلی رأی دادن به لیست اصلاحطلبان را سفارش کردم، چون آنها را صدای خودمان میدانستم.(!)
وی مدعی شده است: «یک دلیل دیگر هم به نظر من این بود که برخی مسئولان ما بابت تشییع باشکوه پیکر سردار سلیمانی دچار توهم شدند و فکر کردند این جمعیت انبوه به معنی تأیید سیاستهای داخلی و خارجی آنهاست؛ در حالی که چنین چیزی نبود و مسئله، شکسته شدن غرور ملی بود و مردم از این بابت ناراحت بودند که یک فرمانده ارشد آنها را آمریکا در خاک کشور همسایه ترور کرده و دیدیم که موافق و مخالف نظام، همه وارد شدند.»
بسیار روشن است که زمینهساز ترور سردار دلها، ارسال 6 سال پیام انفعال به بیرون، اعتماد به آمریکا و تفرقهافکنی مدعیان اصلاحات بر سر نفوذ امنیتآفرین منطقهای ایران بود که دشمن را گستاختر کرد. البته مردم برخلاف تبلیغات دروغین مدعیان اصلاحات مبنی بر مخالفت مردم با نقشآفرینی منطقهای ایران و ترور شخصیت مجاهدان فی سبیلالله و مدافعان حرم، با حضور میلیونی در تشییع میداندار اصلی مبارزه با تروریسم، آنچنان مشت محکمی بر دهان این طیف فریبکار کوبیدند که هنوز در حال سرگیجگی و هذیان گفتناند.
رد کلیات لایحه بودجه، اعتبار مجلس دهم را زیر سؤال برد
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز یادداشتی از یکی از نمایندگان حامی دولت تدبیر و امید در مورد بودجه 99 منتشر کرد. جعفرزاده ایمن آبادی در این نوشتار آورده است: «کلیات لایحه بودجه 1399 دیروز [دوشنبه] در صحن مجلس رد شد اما درباره اینکه چرا نمایندگان به چنین تصمیمی رسیدند واقعیت این است که کمتر میتوان دلایل کارشناسی یافت و بیشتر میتوان به دلایل حاشیهای رجوع کرد. بنده مخالف چنین تصمیمی بودم و واقعیت این است که متوجه نشدم علت مخالفت دوســــتان چیــست؟ به نظر میرسد بیشتر از اینکه تصمیم اخیر کارشناسی باشد احساس میکنم مسائل انتخابات بر آن تأثیر گذاشت.»
سپس این نماینده عضو فراکسیون مستقلان افزوده است: «به هرحال بیش از 50 نماینده مجلس فعلی رد صلاحیت شدند، برخی با توجه به بعضی آیندهنگریها دغدغههایی دارند و شاید برخی هم معتقد بودند لایحه بماند برای مجلس بعد تا آزمایشی باشد که مجلس یازدهم که با وعده وعیدهای بسیاری منتخبینش آمدهاند چگونه با لایجه بودجه برخورد خواهند کرد.[!!]»
این نماینده در ادامه آورده است: «در مجموع اما معتقدم تصمیم دیروزاشتباه بود و به حیث اینکه اعتبار مجلس دهم را حفظ کنیم باید تصمیمی منطقی در مواجهه با کلیات بودجه 1399 اتخاذ میکردیم. نباید این تصمیم به مجلس یازدهم محول میشد چرا که میدانیم 6 ماه زمان میبرد تا ترکیب و منش مجلس بعدی مشخص شود... قاطبه مجلس بعدی افراد جدید هستند و با این حساب آنچه دیروز رخ داد را اتفاق مثبتی نمیدانم.»
گفتنی است سناریوی رقیب هراسی مدعیان اصلاحات موضوع جدیدی نیست و صرفاً به این انتخابات محدود نمیشود. این جریان همواره با بیاخلاقی سیاسی سعی میکنند با حربههایی چون اتهام افکنی و برچسب زنی ذیل تاکتیک سیاسی هراس افکنی، افکارعمومی را نسبت به وجهه رقیب مخدوش کنند و به نوعی فرآیند بیاعتبار سازی نیروهای انقلاب را فراهم کنند.
اصلاحطلبان در روند تکامل سیاسی جریان خود هیچگاه نتوانستند یک رذیله اخلاقی را از خود دور سازند و آنهم «جرزنی یا زیر میز بازی سیاست زدن» بوده است. در حقیقت باید ایشان را کودکانی دانست که فقط در ظاهر به بلوغ سیاسی خود رسیدهاند اما در یک برش عقلی- سیاسی، همچنان در درونشان همان خردسالی سیاسی و ناپختگی رفتاری نگه داشتهاند که مانند بازی هفتسنگ و کارتبازی و... میبازند پای بر زمین میکوبند و با داد و فریاد هر وسیلهای را که در دستشان باشد به سمت رقیب پرتاب میکند.
کاهش مشارکت به دلیل مسائل اقتصادی بود
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران نوشته است: «مؤلفه بزرگی از دلایل کاهش مشارکت مردم در این دوره از انتخابات ناشی از شرایط اقتصادی کشور و ناراحتیها و نگرانیهایی است که مردم از وضعیت معیشتی خود دارند و مهمتر از آن، اینکه نمیتوانند رابطه منطقی میان نقش نمایندگانی که انتخاب میکنند و تغییر وضعیت زندگی خود برقرار کنند. بهبیاندیگر بهطور صریح مردم احساس میکنند مجلس نمیتواند مشکلات آنها را پاسخ داده و دغدغههای آنان را رفع کند»
پیروزی اصولگرایان قابل پیشبینی بود
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «کسانی که کارگزاران را موردنقد قرار میدهند خوب میدانند که این حزب اگر لیست انتخاباتی هم نمیداد به دلیل شرایط عمومی کشور هم این پیروزی برای اصولگرایان حاصل بود و همانطور که آنها امروز پیروز شدند در آن شرایط هم پیروز میشدند. پس نتیجه در هر دو صورت به نفع اصولگرایان بود کما اینکه از قبل هم این موضوع قابل پیشبینی بود.»
مردم نسبت به دولت حساسیت منفی دارند
عطریانفر نوشته است: «بار منفی ناتوانی دولت روی دوش آقای روحانی و حامیان اصلاحطلب ایشان همچنان باقی است و مردم نسبت به دولت حساسیت منفی دارند.»
همچنین در این مطلب آمده است: «امروز نمیتوان نتیجه ضعیف انتخابات را بهعنوان عامل تحقیرکنندهای برای اصولگرایان تلقی کنیم و ادعا کنیم آنها در غیاب اصلاحطلبان به اندک آرای دسترسی یافته و در مجلس اکثریت مطلق را پیدا کردهاند.»
لازم به ذکر است برخلاف جریان کارگزاران در اردوگاه اصلاحات، برخی مدعیان اصلاحات و بهویژه طیفهای نزدیک به عارف و حزب اتحاد ملت، از اول هم برای توجیه شکست خود در انتخابات، از تحریم انتخابات سخن میگفتند. آنها اکنون در کنار گزاره «میدان بیرقیب» یکی دیگر از ادعاهایی که مطرح میکنند این است که اصولگرایان به دلیل مشارکت پایین پیروز شده است. این در حالی است که بر فرض اصلاحطلبان، مشارکت صرفاً حدود 10 درصد پایین بوده است و هیچکدام از چهرههای شاخص اصلاحات مانند انصاری، کواکبیان، جلودارزاده و... بالای 100 هزار رأی هم نیاوردهاند و سرلیست اصولگرایان بیش از 1 میلیون و 265 هزار!
ادعای روزنامه زنجیرهای: 200 کشور جهان از FATF تبعیت میکنند!
جاوید قربان اوغلی، از دیپلماتهای ارشد دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «ورود به لیست سیاه FATF چهرهای از ما در مجامع بینالمللی ارائه میکند. به این دلیل که از میان نزدیک به 200 کشور دنیا که با گروه ویژه اقدام مالی همکاری میکنند، تنها ایران است که ایرادات امنیتی به این مسئله وارد میکند. برخی سیاستمداران در داخل کشور میگویند کار این نهاد بینالمللی تعیین قید و بندهای بیشتر برای ایران است و این مأموریت از سوی اعضای این نهاد دنبال میشود، اما آیا ایران در دنیا تنهاست و این مشکلات فقط برای ما پدید میآید؟ واقعیت این است که همه کارهایی که ما نگرانیم با پیوستن به FATF قطع شود، از سوی دیگر کشورها نیز انجام میشود اما آنها نگرانی ندارند و با این نهاد همکاری میکنند. اکنون قریب به 200 کشور با این نهاد همکاری لازم را به عمل میآورند و این وجهه ما را در سطح بینالمللی نباید خراب کند. برای من عجیب است که چرا برخی به این مسئله کمتوجه بودهاند».
برخلاف ادعای این فعال مدعی اصلاحات، تنها حدود 36 کشور جهان عضو FATF هستند. از سوی دیگر، FATF مدعی است که وظیفهاش مبارزه با پولشویی و تروریسم است. این در حالی است که بنابر گزارشهای رسمی منتشر شده، 70 درصد پولشویی جهان در آمریکا و اروپا- اعضای اصلی FATF- رخ میدهد.
همچنین آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان که اعضای FATF نیز میباشند، از حامیان درجه یک تروریسم در جهان هستند. تجهیز صدام به سلاح شیمیایی، تجهیز و حمایت از داعش، حمایت از گروهک منافقین، تجهیز و حمایت از رژیم آلسعود در جنایت علیه مردم یمن و به ویژه حمایت از رژیم کودک کش اسرائیل، تنها بخشی از کارنامه سیاه کشورهای مذکور در موضوع تروریسم است.
FATF هیچ نسبتی با مبارزه با تروریسم و پولشویی ندارد. کارویژه این سازمان، هوشمندسازی تحریمهای آمریکاست. به عبارت دیگر، FATF بازوی وزارت خزانهداری آمریکا- اتاق جنگ اقتصادی آمریکا- علیه دیگر کشورها و از جمله ایران است.
جابهجایی مرزهای فرافکنی؛
جریان انقلابی هم به دنبال برجام و رابطه با آمریکا میرود!
روزنامه دولتی ایران دیروز گفتوگویی را با علی مطهری منتشر کرد. در این گفتوگو، بیمایه و بیپایه بودن اظهارات مصاحبه شونده، از سیاق معمولش، بسیار بیشتر است. وی که باید پاسخگوی عملکرد خود و طیف متبوعش در مجلس باشد، با طلبکاری و گرفتن دست پیش برای پس نیفتادن، مدعی است که جریان انقلابی در مجلس یازدهم مانند ما دنبال برجام و FATF و رابطه با آمریکا میرود!
وی چنین ادعا کرده است؛ «خودم به این اتفاقی که رخ داد خوشبین هستم. به خاطر اینکه وقتی که کار دست دوستان به قول خودشان انقلابی میافتد و اداره کشور را به دست میگیرند باعث میشود که خودشان به برجام برگردند، خودشان مشکل افای تی اف را حل کنند، خودشان سیاست خارجی را اصلاح کنند، رابطه با عربستان را برقرار کنند، حتی رابطه خوب با اروپا را در پیش خواهند گرفت... وقتی که قدرت را به دست بگیرند و ببینند با روشهایی مثل برهم زدن برجام و کارشکنی در مورد FATF نمیتوان کشور را اداره کرد خودشان مشکلات را حل میکنند... الان که وارد قدرت شدند و مخصوصاً اگر دولت را هم به دست بگیرند با تجربهای که سران آنها پیدا کردهاند میفهمند که راه نجات کشور اصلاح سیاست خارجی، زنده کردن برجام و حل مشکل افایتیاف و در صورت لزوم برقراری رابطه با آمریکا است... ورودشان به مجلس و مخصوصاً اگر دولت آینده را هم به دست بگیرند باعث میشود معتدل شوند. وقتی خود را مواجه با اداره کشور ببینند از رفتار تند و افراطی خود دست برمیدارند.»
مصاحبه شونده وقتی میگوید «ببینند با روشهایی مثل برهم زدن برجام و کارشکنی در مورد FATF نمیتوان کشور را اداره کرد» به بیبرنامگی طیف اعتدال - اصلاحات و صرفاً اعتماد و جلب رضایت شبکه خبیث استکبار برای اداره کشور اعتراف میکند. اینکه او تقلا دارد برجام و FATF را به جریان انقلابی هم نسبت دهد و مرزهای فرافکنی را جابهجا کند، خود حاکی از وضوح پلشتیمنش اعتماد به دشمن و خسارات برجای مانده از آن است. پیامد این رویه را امروز مردم در اقتصاد کشور و معیشت خود لمس میکنند. علی مطهری هم به جای سرافکندگی و تقاضای بخشش از پیشگاه ملت، ژست مدعی میگیرد و از زمین و زمان طلبکار است. فرخ نگهدار، ضد انقلاب خارج نشین اخیراً گفت؛ گروهی مانند محمود صادقی و علی مطهری در مجلس تکیهگاه ما بودند؛ در انتخابات مجلس قبلی رأی دادن به لیست اصلاحطلبان را سفارش کردم، چون آنها را صدای خودمان میدانستم.(!)
وی مدعی شده است: «یک دلیل دیگر هم به نظر من این بود که برخی مسئولان ما بابت تشییع باشکوه پیکر سردار سلیمانی دچار توهم شدند و فکر کردند این جمعیت انبوه به معنی تأیید سیاستهای داخلی و خارجی آنهاست؛ در حالی که چنین چیزی نبود و مسئله، شکسته شدن غرور ملی بود و مردم از این بابت ناراحت بودند که یک فرمانده ارشد آنها را آمریکا در خاک کشور همسایه ترور کرده و دیدیم که موافق و مخالف نظام، همه وارد شدند.»
بسیار روشن است که زمینهساز ترور سردار دلها، ارسال 6 سال پیام انفعال به بیرون، اعتماد به آمریکا و تفرقهافکنی مدعیان اصلاحات بر سر نفوذ امنیتآفرین منطقهای ایران بود که دشمن را گستاختر کرد. البته مردم برخلاف تبلیغات دروغین مدعیان اصلاحات مبنی بر مخالفت مردم با نقشآفرینی منطقهای ایران و ترور شخصیت مجاهدان فی سبیلالله و مدافعان حرم، با حضور میلیونی در تشییع میداندار اصلی مبارزه با تروریسم، آنچنان مشت محکمی بر دهان این طیف فریبکار کوبیدند که هنوز در حال سرگیجگی و هذیان گفتناند.
رد کلیات لایحه بودجه، اعتبار مجلس دهم را زیر سؤال برد
روزنامه آفتاب یزد در شماره دیروز یادداشتی از یکی از نمایندگان حامی دولت تدبیر و امید در مورد بودجه 99 منتشر کرد. جعفرزاده ایمن آبادی در این نوشتار آورده است: «کلیات لایحه بودجه 1399 دیروز [دوشنبه] در صحن مجلس رد شد اما درباره اینکه چرا نمایندگان به چنین تصمیمی رسیدند واقعیت این است که کمتر میتوان دلایل کارشناسی یافت و بیشتر میتوان به دلایل حاشیهای رجوع کرد. بنده مخالف چنین تصمیمی بودم و واقعیت این است که متوجه نشدم علت مخالفت دوســــتان چیــست؟ به نظر میرسد بیشتر از اینکه تصمیم اخیر کارشناسی باشد احساس میکنم مسائل انتخابات بر آن تأثیر گذاشت.»
سپس این نماینده عضو فراکسیون مستقلان افزوده است: «به هرحال بیش از 50 نماینده مجلس فعلی رد صلاحیت شدند، برخی با توجه به بعضی آیندهنگریها دغدغههایی دارند و شاید برخی هم معتقد بودند لایحه بماند برای مجلس بعد تا آزمایشی باشد که مجلس یازدهم که با وعده وعیدهای بسیاری منتخبینش آمدهاند چگونه با لایجه بودجه برخورد خواهند کرد.[!!]»
این نماینده در ادامه آورده است: «در مجموع اما معتقدم تصمیم دیروزاشتباه بود و به حیث اینکه اعتبار مجلس دهم را حفظ کنیم باید تصمیمی منطقی در مواجهه با کلیات بودجه 1399 اتخاذ میکردیم. نباید این تصمیم به مجلس یازدهم محول میشد چرا که میدانیم 6 ماه زمان میبرد تا ترکیب و منش مجلس بعدی مشخص شود... قاطبه مجلس بعدی افراد جدید هستند و با این حساب آنچه دیروز رخ داد را اتفاق مثبتی نمیدانم.»