زندگی کردن
را تبدیل به یک عادت نکنیم11اسفند-98
شاید الان خیلیها برای به راه افتادن
جمعهای دوستانه و خانوادگی لحظهشماری میکنند؛ جمعهایی که تا قبل از کرونا برای
آنها یک امر ساده و همیشگی بود. کرونازدگی باعث شد تا ما قدر تمام اتفاقهای کوچک
زندگیمان را که به سادگی از کنار آن میگذشتیم، بدانیم. شاید الان خیلیها دلشان
برای مترو سواری پر میزند. برای له شدن، برای کلکل کردن سر جا، برای استرس دیر
رسیدن به محل کار و ... .
به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت:
«شبیه فیلمهای هالیوودی شدهایم. ویروسی که معلوم نیست از کجا به جان چینیها
افتاد و بعد از سرزمین اژدهای سرخ پر کشید و جهانی شد. الان بسیاری از مردم جهان
یک درد مشترک دارند. خیلی از دردها در تمام این سالها فقط برای مردم خاورمیانه،
آفریقا یا کشورهای ضعیف جهان بود اما حالا آنهایی که جهاناولی هم هستند و مردمانشان
در رفاه زندگی میکنند هم کرونا زدهاند. همه مردم جهان این روزها منتظر یک خبر
خوب هستند. منتظر یک اتفاق. شاید بشود از این بیت معروف حافظ که
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینیم دیدار آشنا را
وام گرفت و نوشت: «کروناگرفتگانیم ای
باد شرطه برخیز!»
شاید کرونا چهرهی جهان را سیاه کرده
باشد. شاید غم را به چهره جهان پاشیده باشد اما این نفرین بزرگ یک حسن هم داشت. به
ما یادآور شد که قدر زندگیمان را بدانیم. قدر لحظاتی که حتی برای ما اهمیت ندارد.
کرونازدگی باعث شد تا ما قدر تمام اتفاقهای کوچک زندگیمان را که به سادگی از
کنار آن میگذشتیم، بدانیم. شاید الان خیلیها دلشان برای مترو سواری پر میزند.
برای له شدن، برای کلکل کردن سر جا، برای استرس دیر رسیدن به محل کار و
... .
شاید الان خیلیها برای به راه افتادن
جمعهای دوستانه و خانوادگی لحظه شماری میکنند. جمعهایی که تا قبل از کرونا برای
آنها یک امر ساده و همیشگی بود. شدهایم مثل آنهایی که مهاجرت میکنند و با دیدن
عکسهای قدیمی قند در دلشان آب میشود و حسرت میخورند که چرا بیشتر در جمع دوستان
و خانواده نبودند.
باید یادبگیریم زندگی کردن را تبدیل به
یک عادت نکنیم. با خودمان که تعارف نداریم خیلی از ما تبدیل به آدم آهنی شده
بودیم. گویا در رایانه مغزمان یک برنامه مشخص را وارد کرده بودند و هر روز آنها را
تکرار میکردیم. کرونا باعث شده است که در خانه زندانی شویم. عجیب این روزها حال
زندانیها را درک میکنیم. آنهایی که در حصار هستند. مثل آنها شاید روی دیوار خط
میکشیم تا بالاخره فصل آزادی از راه برسد.
قطعا کرونا تمام میشود. وبا در سالهای
دور آمد و رفت. تازه آن زمانها علم محدود بود و نمیتوانست راه حلی درستی برای
وبا پیدا کند. حالا اما دیر یا زود برای کرونای لعنتی، در یکی از آزمایشگاههای
مُدرن جهان پادزهرش پیدا میشود. وقتی آن روز آمد و از شر ویروس سیاه راحت شدیم،
این روزها را فراموش نکنیم.
فراموش نکنیم که مجبور شدیم برای حفظ
سلامت خود و سلامت دیگران مجبور شدیم در خانه بمانیم و قید دیگران را بزنیم. نکند
وقتی کرونا رفت دوباره به سبک زندگی قبلیمان برگردیم که انگار نه خانی آمده است
نه خانی رفته است.
گاهی این دردها برای این است که ما
بیشتر هوای هم را داشته باشیم.»