نقد و بررسی " پشت پرده هتك حرمت بزرگان انقلاب" روزنامه ی جمهوری سه شنبه 19 خرداد ماه سال 1388
" کدامین انقلابی راستین در تاریخ بدنبال قبضه ی پست و مقام و ثروت برای خود و اعضای خوانده اش بوده و یک ریز هم دروغ گفته وبا عوامفریبی، شیادی و مکاری از موضع بساز و بفروشی کرده است؟!"

مشخص است که پاشنه آشیل و ضعف اساسی سران رژیم تروریستی آخوندی بدون استثناء آلودگی به فساد مالی و غارتگری خود و اعضای خاواده های شان می باشد که عامل پوشش دهنده اش دین است که زیر بنای کسب قدرت و عوامفریبی و نیرنگ و دروغ و دین فروشی شده است . البته واقعیتی انکار ناپذیر است که همه ی مردم ایران این واقعیت غارتگری کردن مفسدان حاکم را می دانند . زیرا که 30 سال تمام است که اشراف دارند چگونه هم وضعیت حاکمان و آخوند های حکومتی و شرکای شان قبل از انقلاب چگونه بوده و پس از آن و شرایط کنونی اشان چطوریست و موقعیت اینان را با وضعیت خودشان مقایسه می کنند که چرا و چگونه اضاع معیشتی خودشان هرروز بد و بدتر شده است .

از سوی دیگر 30 سال است که تجربه صدور احکام نا عادلانه و تبعیض آمیز می باشند که از سوی دستگاه آلوده به فساد و تبعیض و رشوه و بی قانونی قضائیه صادر کرده است که حتی یک مورد از دانه درشت ها حکومتی و آقازاده های شان در میان شان وجود نداشته است . تازه اگر در شرایطی پرونده ی غارتگری و اختلاس و فساد مالی همچون آقازاد ای رفسنجانی و و اعظ طبسی و دری نجف آبادی و مقتدائی و امثالهم افشا و پیگیری شده است خیلی سریع پرونده بسته شده است همچون پرونده اختلاس 15 میلیارد تومانی ناصر واعط طبسی که برای اینکه وی فط یک شب در بازداشت نماند احمد ناطق نوری اخوی آخوند ناطق نوری 5 میلیارد تومان وجه نقد وثیقه نزد دستگاه فاسد قضائی سپرد. البته سپس این پرونده بدلیل فرمان لوطی جماران بسته شد . حال توجه داشته باشید که در 30 سال گذشته چه تعداد آفتابه دزدان طناب دار دور گردن شان آویزان شده است ؟

بنابراین اگر درست و بدون استثناء افشاگری و پرونده ی مفسدان پیگیری می شد نه اینکه از سوی لا اقل 80 % جمعیت کشور حمایت می شد که در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند ، بلکه همین حمایت موجب می شد که بساط بی قانونی و رشوه و تبعیض و فساد در جامعه ریشه کن گردد و عدالت را جانشین نمود. اما چون افشاگری پاسدار گماشته احمدی نژاد با تأخیر و ناقص و تبعیض آمیز دنبال شده است . لذا ضمن وحشتی که ایجاد کرده و آب درون لانه ی مورچگان ریختهاست که سر اسیمه از سوراخ های شان بیرون زده و حیران و سر گردان شده اند . اما از طرف دیگر چون نقاظ ضعف رقیب را نیز خوب می دانند . پس فرصت گیر آورده تا از موضع ضعف و آی دزد کنان باتکای حامی و مدافع و شریک کلان دزدان دستگاه آلوده به فساد قضائی اقدام کنند و خواهان محاکمه پاسدار گماشته احمدی نژاد ب اتهام دروغگو واتهام زن ونشر اکاذیب شوند. برخی از آلودگان از ترس اصابت ترکش افشاگری در دفاع از منافع خود و رفع خطر فرار تر رفته اند و تضعیف رفسنجانی مکار و بساز و بفروش و غارتگر را به صلاح ندانسته و آن را تضعیف رژیم تروریستی آخوندی دانسته اند .

البته پاسدار گماشته احمدی نژاد می بایست همان زمان که پاسدار عباس پالیز دار را وارد صحنه کرد تا که لیست 44 دانه ی درشت مفسدان اقتصادی و دزدان بیت المال را در دانشگاه همدان اعلام و افشاد کند مسئولانه به جای سکوت پشت این موضوع را می گرفت و جا خالی نمی داد و جا نمی زد که کار به اینجا کشیده شود.

اما گفته می شود انقلابی بودن مهم نیست ، بلکه انقلابی ماندن مهم می باشد . یا اینکه روزی رندی می گفت که من مخالف شعر زیبا می باشم و موافق عمل زیبا هستم . اکنون سئوال است که رفسنجانی که بوده و چه داشته و کاره است و اکنون چه دارد؟ مگر غیر از این است که جدا دروغ به مردم گفتن 3 دهه است که دعوای باندی و جناحی جز بر سر کسب قدرت و انباشت بیشتر ثروت بوده و می باشد ؟ بنابراین مگر ادعا نمی شود که تاریخچه ی انقلابی برای آخوند روباه مکار رفسنجانی ساخته نشده است .هما نگونه که سید خندان در دوران دوم ریاست جمهوری اش در کرمان برایش شناسنامه ی انقلاب صادر کرد ؟ یعنی همان زمان که وی افشا شده و عالی جناب سرخپوش نا میده می شد .چونکه در قتل های زنجیره ای دست داشت . مگر قبل از آن در دوران ریاست جمهوری اش بیش از 90 تن از نیروهای موسوم به ملی و مذهبی را به زندان نیا نداخت بدلیل اینکه نامه ی سر گشاده ای داده تنظیم و امضا ء کرده بودند و از سیاست تعدیل اقتصادی و تز معروف مبارزه با ارزانی وی انتقاد کردند؟ مگر قبل از آن بدلیل افشا کردن دیدار پنهانی با مک فارلین نماینده ی ویژه ی ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا در تهران دیدار و ملاقات نکرده بود . سپس مگر مهدی هاشمی برا در داماد منتظری که این دیدار را افشا کرد رفسنجانی دستور د ستگیری و تیر باران کردنش را صادر نکرد؟

مهمتر اینکه اگر این روباه مکار و آقازاده هایش همراه با آخوند ناطق نوری و آقازاده اش آلوده به فساد و غارتگری نمی باشند. نمی بایست که با اینگونه افشاگری ها نگران شوند . زیرا بدون هیچگونه حق و کلک و پنهانکاری و مخی کردن میزان دارائی و ثروت های خودشان در داخل و خارج از کشور را اعلام کنند . سپس ی تعریف جامع و کامل از انقلابی بودن بدهند و شرایط خودشان را با این تعریف تطبیق و با وضعیت اقتصادی مردم مقایسه کنند تا رسوا شود هر که در او غش باشد .

در خاتمه اینکه اگر چنانچه اینگونه نیست که مطمئنا ً این چنین نیست . پس هرکه به جای اینکه خواهان پگیری این و اقعیت شوند که چرا بقیه افشا نشده اند؟از غارتگران دفاع کند. چرا تا حال اینگونه پرونده ها دنبال نشده است؟ یا پرسش نکند که راه سوراخ قانونی و فرار از آن چرا باید وجود داشته باشد. به خصوص اینکه آنانکه هر چه زور و قدرت و ثروت بیشتری دارند هم از حا شیه ی امنیتی ،هم امکان کلان دزدی بیشتری بر خور دار هستند؟ لذا اگر هر مدعی نه بیطرفانه که مغرضانه و جانبدارانه از هر مفسد اقتصادی دفاع و حمایت کند بطور شفاف پیام می دهد و هوار می زند که خودش هم آلودگی به فساد اقتصادی و مالی و غارتگری دارد ووحشت و نگرانی از افشا شدن خو د دارد که حاضر است بسادگی حقایق را انکار و کتمان کند . البته چون این رژیم از رأس تا ذیل آلوده به فساد و رشوه و رانتخواری می باشد. پس عنصر سالم و منصفی درونش یافت نمی شود تا که بتوان باور داشت اقدامی به نفع مردم ایران انجام دهد ودست به افشاگری و معرفی کردن شان بزند . بهر صورت حرکت ناقصی که پاسدار گماشته احمدی نژاد در مورد بخشی از مفسدان سر شاس رقیب زده موجب شده است که سر کلافی باز شود که دیگر جمع کردنش آسان و بدون هزینه چون می رود تا که تا آخر باز شود.

هوشنگ � بهداد
سه شنبه 19 خرداد ماه سال 1388