چرا باید نمایش خیمه شب بازی را تحریم کرد و رأی نداد؟
مگر 3 دهه از عمر ننگین رژیم بربر منش و تاریک اندیش جهل و جنون و جنایت و غارتگری و عوامفریبی نمی گذرد؟ مگر بیش از 30 مورد نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی انجام نشده است؟ مگر باز یگران نامزد ریاست جمهوری همگی جزو دولتمردان اجرائی و نظامی و مقننه و حکومتی گذشته و کنونی در 30 سال گذشته نبوده و نمی باشند؟ مگر همگی مورد تأئید ولی فقیه چه در زمان خمینی و جانشین وی نیستند و آزمایش شده و امتحان و آزمون پس داده نمی باشند؟ مگر شرایط حاکم کنونی حاصل عملکرد مشتر ک 3 دهه ی گذشته نمی باشد؟ مگر گفته نمی شود که آزموده را آزمون خطاست؟ مگر هرروز که گذشته که اوضاع اقتصادی کشور و و ضعیت معیشتی مردم بد و بدتر نشده است؟ مگر در کنار سرکوب و خفقان و سانسور و ممیز گری رشد پدیده های ناهنجار ای اجتماهی همچون کودکان خیبانی و دختران فراری از خانه و تن و اندام فروشی و اعتیاد مصرف مواد مخدر و نقض حقوق بشر و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه بیداد نمی کند؟ مگر رفسنجانی در 30 سال گذشته جزو مهره های کلیدی رژیم تروریستی آخوندی نبوده است؟ مگر اکنون رئیس مجمع مصلحت نظام و خبرگان رهبری نمی باشد که مقام های مهمی می باشند ؟ به خصوص اینکه می تواند هم ولی فقیه را کنترل و نظارت و انتخاب کند. هم اینکه بر کنارش کند . زیرا که ولی فقیه نه انتخابی که انتصابی می باشد؟ اما برای چه اکنون مجبور شده است نامه گله و شکایت از دست پاسدار گماشته احمدی نژاد برای لوطی جماران بنویسد؟
از سوی دیگر اما تا کنون در 30 سال گذشته مردم محروم ایران چه در مورد عدم پرداخت مطالبات شان توی خیابان و کارخانه ها فریاد زد اند وچگونه پاسخ مطابات شان را دریافت کرده اند به یژه در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر که چه تعداد قیام و خیزش و شورش های شهری انجام و برپا شد و برای چه بود و شعار و فریاد شان چه بود با اینان چگونه برخورد شد؟
در مناظره های تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری چه گفته شد؟ یا اینکه چگونه افشا گری شد و پیرامون چه کسانی بود؟ آیا این افشا گری ها که مشتی از نمونه خروار ها می باشد همان فریاد های افشاگرایانه ی 30 سال گذشته مردم محروم و تهی دستان نبوده است که اکنون از سوی نامزدان ریاست جمهوری اعتراف و اذعان می شود؟ چرا تا کنون اعتراف به اینگونه افشا گری های تلویزیونی نمی شده است ؟ آیا این افشا گری ها واقعیت دارد یا نه؟ اگر آری پرسش است دلیل اینکه تا کنون پیگیری نشده چیست؟ اگر نه اتهام است . این چگونه قانونی می باشد که اجاز می دهد رئیس جمهورش به این سادگی به مقامات مسئول کنونی و دولتمردان سابقش اتهام بزند؟
ریشه ی فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه کجاست؟ چگونه است که انباشت ثروت آنانی که یکشبه صاحب ثروت ای نجومی باد آورده شده اند مدام بیشتر بیشتر شده است اما در مقابل وضعیت زندگی تهی دستان و محرومان آنگونه اسفناک شده است که حتی محتاج و نیاز مند سیب زمیب زمینی سبز شده و سمی مانی دولتی شده اند تا که رأی خودشان را برای ریافتش بفروشند؟
بهر حال چرا اینهمه توطئه و تهدید علیه اپوزیسیون اصلی در شهر اشرف در بغداد دنبال شده است و درست در شرایطی که رقابت باند ها و تبلیغات خیمه شب بازی با افشاگری ها علیه همدیگر ادامه داشت . اما بدلیل وحشت از این اپوزیسیون جنگ روانی و شیطان سازی با انواع و اقسام توطئه و دسیسه ها علیه اش در دستور کار قرار گرفت تا که این اپوزیسیون جدی در گیر دفع توطئه هایش شود . تا با خیال راحت زد و بندهای پشت پرده ی برون مرزی و سرکوبگری گسترده ی داخلی دنبال شود . البته می توان این لیست را بسیار بالا بلند کرد تا عملکرد 30 سال گذشته را بطور وضوح و بس گسترده تر به تصویر کشاند .
در خاتمه اینکه مگر گفته نمی شود که گفته می شود گذشته چراغ راهنمای آینده است ؟ یا اینکه گفته می شود اگر از گذشتگان پند و اندرز نگیرید آیند گان از شما خواهند آموخت . با توجه به سئوالات مطرح شده مگر قرار است که این چهره های شناخته و آزمون شده چه معجزه ای کنند یا موجب چه تغییراتی در جامعه به نفع مردم ایران ایجاد کنند آنهم با توجه به ضریب افشا گری های فساد مالی که پیرامون شان در مناظره های تلویزیونی انجام شد که بازهم می بایست در این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصابباتی شرکت کرد و آن را بطور کامل تحریم نکرد ودر دام منفعت جویان و فرصت طبانی افتاد که افراد را در منگنه و گاز انبر اجباری میان گزینه ی بد و بدتر قارر می دهد تا که یکی را بر گزیند؟ چرا نه باید نه گفت و برای گزینه های میان خوب و خوب تر تلاش نمود ؟ یعنی چرا نباید کوشش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا که دیگر نیاز به اجبار انتخاب میان بد و بد تر نباشد که 30 سال است دارد تکرار می شود ؟ زیرا اگر چنانچه این رژیم تروریستی آخوندی ظر فیت تغییر و تحول اصلاح پذیری و دمکراتیزه شدن داشت تا کنون شده بود چونکه30 سال که زمان کمی نمی باشد . آنهم با تجربه ای که خبر هرروز بد تر و منقبض تر از روز قبل مابره می شود؟ بنابراین همه ی آنان که فراخوان دعوت و مشارکت داده اند نه دلسوز و دوستدار مردم ایران و آزادی و دمکرسی و عدالت نیستند ، بلکه از منافع حقیر اقتصادی و باندی و جناحی خود دفاع می کنند . لذاباز هم تأکید می شود که می بایست این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی تحریم گردد تا جای فرصت طلبی برای حماسه تقلبات گسترده و مشروعیت کاذب ایجاد نگردد.
هوشنگ � بهداد
خرداد21 ماه سال 1388
مگر 3 دهه از عمر ننگین رژیم بربر منش و تاریک اندیش جهل و جنون و جنایت و غارتگری و عوامفریبی نمی گذرد؟ مگر بیش از 30 مورد نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی انجام نشده است؟ مگر باز یگران نامزد ریاست جمهوری همگی جزو دولتمردان اجرائی و نظامی و مقننه و حکومتی گذشته و کنونی در 30 سال گذشته نبوده و نمی باشند؟ مگر همگی مورد تأئید ولی فقیه چه در زمان خمینی و جانشین وی نیستند و آزمایش شده و امتحان و آزمون پس داده نمی باشند؟ مگر شرایط حاکم کنونی حاصل عملکرد مشتر ک 3 دهه ی گذشته نمی باشد؟ مگر گفته نمی شود که آزموده را آزمون خطاست؟ مگر هرروز که گذشته که اوضاع اقتصادی کشور و و ضعیت معیشتی مردم بد و بدتر نشده است؟ مگر در کنار سرکوب و خفقان و سانسور و ممیز گری رشد پدیده های ناهنجار ای اجتماهی همچون کودکان خیبانی و دختران فراری از خانه و تن و اندام فروشی و اعتیاد مصرف مواد مخدر و نقض حقوق بشر و فقر و بیکاری و تورم و گرانی و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه بیداد نمی کند؟ مگر رفسنجانی در 30 سال گذشته جزو مهره های کلیدی رژیم تروریستی آخوندی نبوده است؟ مگر اکنون رئیس مجمع مصلحت نظام و خبرگان رهبری نمی باشد که مقام های مهمی می باشند ؟ به خصوص اینکه می تواند هم ولی فقیه را کنترل و نظارت و انتخاب کند. هم اینکه بر کنارش کند . زیرا که ولی فقیه نه انتخابی که انتصابی می باشد؟ اما برای چه اکنون مجبور شده است نامه گله و شکایت از دست پاسدار گماشته احمدی نژاد برای لوطی جماران بنویسد؟
از سوی دیگر اما تا کنون در 30 سال گذشته مردم محروم ایران چه در مورد عدم پرداخت مطالبات شان توی خیابان و کارخانه ها فریاد زد اند وچگونه پاسخ مطابات شان را دریافت کرده اند به یژه در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی بساز و بفروش و غارتگر که چه تعداد قیام و خیزش و شورش های شهری انجام و برپا شد و برای چه بود و شعار و فریاد شان چه بود با اینان چگونه برخورد شد؟
در مناظره های تلویزیونی نامزدان ریاست جمهوری چه گفته شد؟ یا اینکه چگونه افشا گری شد و پیرامون چه کسانی بود؟ آیا این افشا گری ها که مشتی از نمونه خروار ها می باشد همان فریاد های افشاگرایانه ی 30 سال گذشته مردم محروم و تهی دستان نبوده است که اکنون از سوی نامزدان ریاست جمهوری اعتراف و اذعان می شود؟ چرا تا کنون اعتراف به اینگونه افشا گری های تلویزیونی نمی شده است ؟ آیا این افشا گری ها واقعیت دارد یا نه؟ اگر آری پرسش است دلیل اینکه تا کنون پیگیری نشده چیست؟ اگر نه اتهام است . این چگونه قانونی می باشد که اجاز می دهد رئیس جمهورش به این سادگی به مقامات مسئول کنونی و دولتمردان سابقش اتهام بزند؟
ریشه ی فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه کجاست؟ چگونه است که انباشت ثروت آنانی که یکشبه صاحب ثروت ای نجومی باد آورده شده اند مدام بیشتر بیشتر شده است اما در مقابل وضعیت زندگی تهی دستان و محرومان آنگونه اسفناک شده است که حتی محتاج و نیاز مند سیب زمیب زمینی سبز شده و سمی مانی دولتی شده اند تا که رأی خودشان را برای ریافتش بفروشند؟
بهر حال چرا اینهمه توطئه و تهدید علیه اپوزیسیون اصلی در شهر اشرف در بغداد دنبال شده است و درست در شرایطی که رقابت باند ها و تبلیغات خیمه شب بازی با افشاگری ها علیه همدیگر ادامه داشت . اما بدلیل وحشت از این اپوزیسیون جنگ روانی و شیطان سازی با انواع و اقسام توطئه و دسیسه ها علیه اش در دستور کار قرار گرفت تا که این اپوزیسیون جدی در گیر دفع توطئه هایش شود . تا با خیال راحت زد و بندهای پشت پرده ی برون مرزی و سرکوبگری گسترده ی داخلی دنبال شود . البته می توان این لیست را بسیار بالا بلند کرد تا عملکرد 30 سال گذشته را بطور وضوح و بس گسترده تر به تصویر کشاند .
در خاتمه اینکه مگر گفته نمی شود که گفته می شود گذشته چراغ راهنمای آینده است ؟ یا اینکه گفته می شود اگر از گذشتگان پند و اندرز نگیرید آیند گان از شما خواهند آموخت . با توجه به سئوالات مطرح شده مگر قرار است که این چهره های شناخته و آزمون شده چه معجزه ای کنند یا موجب چه تغییراتی در جامعه به نفع مردم ایران ایجاد کنند آنهم با توجه به ضریب افشا گری های فساد مالی که پیرامون شان در مناظره های تلویزیونی انجام شد که بازهم می بایست در این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصابباتی شرکت کرد و آن را بطور کامل تحریم نکرد ودر دام منفعت جویان و فرصت طبانی افتاد که افراد را در منگنه و گاز انبر اجباری میان گزینه ی بد و بدتر قارر می دهد تا که یکی را بر گزیند؟ چرا نه باید نه گفت و برای گزینه های میان خوب و خوب تر تلاش نمود ؟ یعنی چرا نباید کوشش همگانی برای تغییرات دمکراتیک در ایران کرد تا که دیگر نیاز به اجبار انتخاب میان بد و بد تر نباشد که 30 سال است دارد تکرار می شود ؟ زیرا اگر چنانچه این رژیم تروریستی آخوندی ظر فیت تغییر و تحول اصلاح پذیری و دمکراتیزه شدن داشت تا کنون شده بود چونکه30 سال که زمان کمی نمی باشد . آنهم با تجربه ای که خبر هرروز بد تر و منقبض تر از روز قبل مابره می شود؟ بنابراین همه ی آنان که فراخوان دعوت و مشارکت داده اند نه دلسوز و دوستدار مردم ایران و آزادی و دمکرسی و عدالت نیستند ، بلکه از منافع حقیر اقتصادی و باندی و جناحی خود دفاع می کنند . لذاباز هم تأکید می شود که می بایست این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی � انتصاباتی تحریم گردد تا جای فرصت طلبی برای حماسه تقلبات گسترده و مشروعیت کاذب ایجاد نگردد.
هوشنگ � بهداد
خرداد21 ماه سال 1388